امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام.. ممنون که دعوتم کردی صادقین خان
دوستان من هم با بابا لنگ دراز موافقم که باید افکارمون رو مدیریت کنیم.. ینی اصن بنای زندگی اینطوری هست که فکر ادمی مدیریت شده جلو بره و در غیر اینصورت دچار مشکلاتی میشیم.
به خصوص پسرها باید تو این کار خبره شوند چون تحقیقات نشون میده وقتی مرد ها به یک کاری متمرکز میشن اتفاقات دور و اطرافشون رو درک نمیکنن.
از همین حالاتون لذت ببرین.. موفق باشید متتی
 سپاس شده توسط
سپاس از تایید برادر....بسی خرسند شدیم در این شهر گلالود و آلوده_منظورم همین تهران کوقتیه که آخرش نفهمیدیم این تاری دیدمون برای این هوای آلوده س یا اثرات حزبیه که توش شرکت میکنیم!!(منظورم حزب ج*یسم!!)

ببخشید دیگه باید من تیکه و شوخیمو بندازم و بکنم ...اصلا اگه اینطور نکنم نمیشه !! 4chsmu1
 سپاس شده توسط
سلام .. دوستان مارو هم میپذرین به جمعتون ؟
 سپاس شده توسط
چشم .. دستت درد نکنه ..
1- نام کاربری: mohandes sharif
2- جنسیت:مذکر
3- سن:21
4- بیشترین رکورد ترک: 64 روز .. 
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 20، 7:56)راسخ نوشته است: سلام

نه عزیز بخاطر ضعف و این چیزا نیست من کارمو می کنم و پیش میرم میدونم چی میگی و منظورت رو هم میفهمم ولی ضعیف کسی که نتونه پیش بره و کارشو انجام بده شاید بخاطر حسادت باشه و این چیزا .... حتمن داستان نمرود و فرعون ایو اینا به گوشتون خورده من از دیدن چنین متاسفانه هم ناراحت و هم خیلی تعجب می کنم نه بخاطر ضعف بخاطر بدبخت بودن برخی افراد یه ادم ضعیف بیاد ادعای خدایی کنه !!!! خب شاید برخی این مطلب نتونن درست درک کنن و برداشتشون خوب نباشه نه ضعفی تو کار نیست اعصبانتی نه معنای اینکه ضعف به معنای اینکه نتونی به دیگران کمک کنی خب این از هر چیزی بدتر می تونه باشه لااقل برای بعضی قابل تحمل نیست و نسبت به اطرافشون بی تفاوت باشن ....

خب من پیش میرم و تا حالا هم همینطوری رفتم خب من یادم زمانی که پیشم رو پاس کردم بعدش سربازیم رو تموم شد تقریبا 21 سالم بود  مشکلام با بقیه شروع شد یعنی تا اون زمان مشکلاتم به این شکل نبود الان دو سالی میگذره و کارشناسی رو گرفتم ولی بخاطر مسائل مالی نتونستم ادامه بدم شاید امسال برم برای کارشناسی ارشد ثبت نام کنم اگه شرایط خوب باشه میفهمی که ادمایی هستن که حسادت می کنن و سنگ اندازی بخاطر اینکه اونا ضعیفن و دیدشون خیلی گوره و همین باعث میشه ادم عصبی بشه دید بعضی واقعا محدوده و بدتر از اون احساس هم چی رو میدونن خب این معمولا برای اکثر افراد باعث اعصاب خوردی میشه و دامنه تحلش برای بعضی کم تره متوجه ای نه بخاظر ضعفا که این برداشت اشتباهی هست ...

 با پیشرفت تو احساس می کنن دارن کم رنگ تر میشن یا کم میارن اونا اون موقع میپرن بهت و گیر الکی و بچه گانه اونایی که دارن از نردبون بالا جای اینکه خودشون بکشن بالا سعی می کنن دیگران رو بکشن پایین خب این مشکل من شاید اکثر افراد بشاه و تحملش سخته ... دقیقا بر عکس چیزی که تو فکر شماست


فک کنم راه حل این باشه ادم باید عنان و کنترل زندگی خودش رو بدست خودش باشه تا مشکلی پیش نیاد درسته در کل از نظرت رو شندیم خوشحال برام مهم بود ممنون این حرفت که میگی زضعیفی حالا ضعف اراده .... یعنی اینکه عنان و فرمون زندگیم دست خودم نیست خب اینطوری نی پس مشکل گسترده از اینا حرفاست البته من مشکلم هم اونقدرا هم که فک می کنی حاد نیست فک خواستم این مطلب رو بگم تا ببنیم نظرات دوستان در این مورد چیه چون برام مهمه....

در اخر حرفام رو با یه حدیث زیبا و جالب تموم کنید

من عرف نفسه فقد عرف ربه
 هر كه خود را شناخت، خداى خويش را شناخته است


پاکیتون مستدام فعلا خدافظ......
.....................................................
والا عزیزم من تمام سعیمو کردم شرط بلاغت رو به جا بیارم....
اما با توجه به حرفایی که زدی باید بگم این ضرب المثل هم بد نیست:صلاح مملکت خویش خسروان دانند....
شما میخواستی دوستانمون نظری بدن که من به نوبه ی خودم تمام سعیم رو کردم که ندیده و نشناخته وندانسته از اوضاع زندگی شما،مطلبی رو خالصانه خدمتت عرض کنم ،که کردم.
موفق باشی عزیز جان 53 303
 سپاس شده توسط
دوستان اگه اجازه بدین ، یه ذره از خودم بنویسم ، بیشتر باهم آشنا شیم .. در واقع با بنده آشنا شیم .. شین ! 
رشته ام مکانیکه ، سراسری شهرستان میخونم ، خودم بچه تهرانم ، 1.5 سال مونده از درسم ، خونه دانشجویی دارم با 3 تا از دوستام ( خواستین تشریف بیارین ) ، 
یه انگیزه قوی دارم به نام ارشد ، میخوام هر جور شده بخونم که تهران قبول شم .. 
از سال سوم راهنمایی ، درگیر خ.ا شدم ، خودمم شروع کردم ، تو دبیرستان اوج اعتیادم بود .. از سال سوم کمتر ولی از پیش دانشگاهی شروع کردم به ترک ، ولی هیچ وقت موفق نشدم .. دلیل اصلی قبول نشدن تو یه دانشگاه خوب رو همین خ.ا میدونم ؛ واسه همین الانم دارم سعی میکنم خ.ا رو هر جور شده بذارم کنار ، ولی تو دانشگاه به خاطر جو اجتماعی ترش ، اعتیادم کمتر شد ولی هنو نشده ریشه کن شه .. 
سربازی معافم ، 
نقاط ضعفم ، تنهایی و خواب ظهر ِ ، 
از خواب ظهر که پا میشم اصن خودم نیستم و نمیتونم جلوی خودمو بگیرم ، 
تجربه هم بهم ثابت کرده شیطون کارشو یواش یواش انجام میده ، یعنی دفعه ی اول نمیاد بهت بگه خ.ا کن ، اول میگه نماز نخون ، بعد میگه نگاهتو نگه نداره ، بعد میگه تنها باش هیچی نمیشه ، بعد میگه حالا که نت داری برو فلان سایت جنبه داری ، بعد میگه خ.ا کاریه که همه میکنن ، تو هم یه سری نیاز داری .. حقته .. 
یعنی میشه گفت وقتی شکست میخوری که همون لایه دفاعی اول بشکنه .. 

خ.ا از این جهت به نظرم بده که مثل سایر اعتیاد ها تاوان داره و تو نمیتونی در یه حد نگه داریش ، بعدم انرژی بدنی و ذهنی زیادی از آدم میگیره .. دیگه حال نداری ، دیگه حوصله فکر کردن و درس خوندن نداری ، اعتماد به نفست کاملا پایین میاد ، از خیلی ها حرف میشنوی و این خیلی بده .. 
همین دیگه .. خیلی خوشحالم که کنارتون هستم .. امیدوارم بتونیم به هم کمک کنیم که واسه همیشه بذاریمش کنار

 سپاس شده توسط
سلام
مهندیس شریف منم اسماعیل پور رو خیلی دوست دارم 49-2
یه طور خاصی کشی میگیره ..جنگندس ... زیراش خیلی خوبه

دوستان و همگروهی ها ااااااااااااا
حالتون خوبهههه ؟
منم خوبم 49-2
ان شالله این هفته اگر نیومدم اعلام وضعیت برام سبز بزنین .. 53
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 20، 8:39)Mohandes Sharif نوشته است: سلام .. دوستان مارو هم میپذرین به جمعتون ؟

سلاااااااام بر مهندس آرمان شریف
چرا ک نههههههههههه
حتما با جان دل می پذیریمت به جمع مون
خب بفرما تعریف کن ببینیم اوضاع و احولات از چ قراره

من همین قد میدونم ک 
دانشگات شریف نیس اما خودت خیلی شریفی ک اینجایی
و اسمتم آرمان نیس اما گفتی بگید آرمان مام گفتیم باشه میگیم آرمان

حالا بقیه چیزا رو خودت بوگو تا بیشتر بدونیم ازت
حرفی حدیثی نکته ای تجربه ای اگه داری حتما بگو، استفاده می کنیم.

راستی
دیدم خداروشکر زدی یال و کوپال شیطون رو ریختی و امروز باید ده روزه شده باشی. ها؟
از ده روز پاکیت بگو
از این ده روزی ک اینجایی بگو
چطور دیدی سایت رو
ما رو
خودت رو
مسیر ترک رو
بچه ها رو
...


بیش از این من حرف نمیزنم 
و
امیدوارم همتت هم مثل اسمت عالی باشه و به آرمانی ک در سر داری برسی



پ.ن. این پست رو سه چهار ساعت پیش نوشته بودم ک بدلیل اتمام حجم اینترتم موند برا الان 22
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
 سپاس شده توسط
سلام به همه اونایی که به دعا هایی که برام می کنن مدیونم . سلام
دیشب گفتم دعا کنین تا فردا هم همین حس خوب رو داشته باشم و به لطف خدا و دعا شما الان خوب خوب خوبم و پاک پاک پاکم
اگه خدا کمکم کنه فکر کنم بتونم برای اولین بار رکوردمو بشکونم و 14 روز رو بکنم 15 و یا شایدم برای همیشه کسی چه می دونه ؟؟؟؟
ولی خب هنوز خیلی خیلی خیلی زوده برای این حرفا یا اصلا میشه گفت همه اولش همین حرفا رو می زنن ولی بازم نمی خوام خودم رو ناامید جلوه بدم ..
ایشالله که میشه و باید که بشه 
مرسی از دعا های همتون
راستی دعا برای پنجمین روزم فراموش نشه . (انگار دارم غذا سفارش می دم . Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) )مرسی
علی یار هممون ایشالله
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
سلام بچه ها
من حسینم هستم 303
یه گرفتار سابق و یک مبارز امروز و یه پیروز فردا(ان شاء الله) Khansariha (46)

خب دیگه چی بگم....اممممممم...اها.........داستانم خیلی زیاد این خلاصه شم نیستاااا... Khansariha (56)
من مدت تقریبا7سال گرفتار بودم،تقریبا همه وضعیت یه معتاد به خ.ا رو درک میکنین دیگه...

من در دوره ی بلوغ بعد اینکه یه سری تغییر رو در خودم حس کردم و از دوستام چیزهایی می شنیدم که اصلا چیزی در موردشون نمی دونستم(کاملا کنجکاو و

درونگرا)خیلی با بدن خودم ور می رفتم تا اینکه یه شب حال عجیبی به من دست داد...من برای اولین بار این عمل کثیف را انجام دادم،

بعدا چند شب دیگه هم وووو....تا اینکه دو سه سال گذشت،تغییرات عجیبی در من ظاهر شدن البته این دفه به صورت ضعف نه تغییرات طبیعی،دلیلشو نمی

دونستم(بعضی وقتها فک میکردم جادو شدم  Hanghead )کلا به خرافات و توهمات عجیبی دچار شده بودم تنها احتمالی که برای بهبود نمی دادم ترک این کار بود.یه مدت دلیل ضعف درسیمو استفاده نکردن از نوعی کاغذ چرک نویس می دانستم!!! Khansariha (13) Khansariha (13) بگذریم همه راه ها و درها رو برای نجات از این زندان ترسناک

امتحان کردم ولی جواب نمی داد،یعنی هر کاری که نمی شه فکرش رو هم کرد.بعد از مدتی در یک کتابی دیدم نوشته بود خ.ا روزه رو باطل می کنه منم با خودم
گفتم خ.ا دیگه چیه؟؟تا اینکه در اینترنت گشتم فهمیدم این کار دقیقا شبیه همین کاریه که من انجام می دم...زیاده ولی خلاصه  بگم...
مدتی بعد این ور اون ور می گشتم تا شاید یه فرجی بشه...فهمیده بودم کار بدی انجام می دم ولی راه نجاتشو نه...سرچ کردم یه سری وبلاگ پیدا کردم از یکیشون
خیلی خوش اومد خدا خیرشون بده من با خوندن مطالب اون وبلاگ همه چیزی که در مورد خ.ا باید می دونستم فهمیدم(وبلاگnoestemna)...مدت سه سال جنگیدم ولی فک می کردم کافی نیست...نمی تونستم با این راه کارهایی که اونجا بود ترک کنم مشکل من ریشه ای بود تا این بعد از سه سال مبارزه سخت و بی نتیجه، نشستم و ریشه مشکلاتم رو پیدا کردم و اگرچه قبلا با کانون آشنا بودم اما یه حسی بهم می گفت نرو عضو نشو...من بعد از این همه نا آگاهی،سختی و تجربه گفتم این دفه رو امتحان می کنم...که به لطف خدا،تلاش دوستان کانون و همت خودم تونستم به طور غیرباور نکردنی بعد از هفت سال رکورد26روزه که تو همین دو سال اخیر داشتم به تقریبا30 رو برسونم و این عالیه
و فک می کنم این کار قبلا در درون من ریشه داشت و حالا اون  ریشه ها خشک شدن... 49-2 49-2

من همه چیزو از دست دادم خوشی های نوجوانیمو به بدبختی تبدیل کردم،کنکورو دو بار شرکت کردم ولی نتیجه یک درصد هم مال من سابق نبود واسه یک معتاد خ.ا بود Hanghead
من شروع خوبی نداشتم ولی میخوام پایان خوبی داشته باشم 317
خیلی زیاد بود ولی تجربه اس دیگه Khansariha (56)
برا همتون آروزی موفقیت دارم 2uge4p4 2uge4p4
این کارو باید ریشه ای حل کنبن بچه ها...
 سپاس شده توسط
(1394 بهمن 20، 22:26)Hossain نوشته است: سلام بچه ها
من حسینم هستم 303
یه گرفتار سابق و یک مبارز امروز و یه پیروز فردا(ان شاء الله) Khansariha (46)

خب دیگه چی بگم....اممممممم...اها.........داستانم خیلی زیاد این خلاصه شم نیستاااا... Khansariha (56)
من مدت تقریبا7سال گرفتار بودم،تقریبا همه وضعیت یه معتاد به خ.ا رو درک میکنین دیگه...

من در دوره ی بلوغ بعد اینکه یه سری تغییر رو در خودم حس کردم و از دوستام چیزهایی می شنیدم که اصلا چیزی در موردشون نمی دونستم(کاملا کنجکاو و

درونگرا)خیلی با بدن خودم ور می رفتم تا اینکه یه شب حال عجیبی به من دست داد...من برای اولین بار این عمل کثیف را انجام دادم،

بعدا چند شب دیگه هم وووو....تا اینکه دو سه سال گذشت،تغییرات عجیبی در من ظاهر شدن البته این دفه به صورت ضعف نه تغییرات طبیعی،دلیلشو نمی

دونستم(بعضی وقتها فک میکردم جادو شدم  Hanghead )کلا به خرافات و توهمات عجیبی دچار شده بودم تنها احتمالی که برای بهبود نمی دادم ترک این کار بود.یه مدت دلیل ضعف درسیمو استفاده نکردن از نوعی کاغذ چرک نویس می دانستم!!! Khansariha (13) Khansariha (13) بگذریم همه راه ها و درها رو برای نجات از این زندان ترسناک

امتحان کردم ولی جواب نمی داد،یعنی هر کاری که نمی شه فکرش رو هم کرد.بعد از مدتی در یک کتابی دیدم نوشته بود خ.ا روزه رو باطل می کنه منم با خودم
گفتم خ.ا دیگه چیه؟؟تا اینکه در اینترنت گشتم فهمیدم این کار دقیقا شبیه همین کاریه که من انجام می دم...زیاده ولی خلاصه  بگم...
مدتی بعد این ور اون ور می گشتم تا شاید یه فرجی بشه...فهمیده بودم کار بدی انجام می دم ولی راه نجاتشو نه...سرچ کردم یه سری وبلاگ پیدا کردم از یکیشون
خیلی خوش اومد خدا خیرشون بده من با خوندن مطالب اون وبلاگ همه چیزی که در مورد خ.ا باید می دونستم فهمیدم(وبلاگnoestemna)...مدت سه سال جنگیدم ولی فک می کردم کافی نیست...نمی تونستم با این راه کارهایی که اونجا بود ترک کنم مشکل من ریشه ای بود تا این بعد از سه سال مبارزه سخت و بی نتیجه، نشستم و ریشه مشکلاتم رو پیدا کردم و اگرچه قبلا با کانون آشنا بودم اما یه حسی بهم می گفت نرو عضو نشو...من بعد از این همه نا آگاهی،سختی و تجربه گفتم این دفه رو امتحان می کنم...که به لطف خدا،تلاش دوستان کانون و همت خودم تونستم به طور غیرباور نکردنی بعد از هفت سال رکورد26روزه که تو همین دو سال اخیر داشتم به تقریبا30 رو برسونم و این عالیه
و فک می کنم این کار قبلا در درون من ریشه داشت و حالا اون  ریشه ها خشک شدن... 49-2 49-2

من همه چیزو از دست دادم خوشی های نوجوانیمو به بدبختی تبدیل کردم،کنکورو دو بار شرکت کردم ولی نتیجه یک درصد هم مال من سابق نبود واسه یک معتاد خ.ا بود Hanghead
من شروع خوبی نداشتم ولی میخوام پایان خوبی داشته باشم 317
خیلی زیاد بود ولی تجربه اس دیگه Khansariha (56)
برا همتون آروزی موفقیت دارم 2uge4p4 2uge4p4
این کارو باید ریشه ای حل کنبن بچه ها...


سوی حق با نیت پاکت روان شو در خضوع / میزبانش پاک بازی را به نامت میکند


دل سپارش خالقت را در عبادت روز و شب / روز و شب را خواب و بیداری به راهت میکند


گر سپهنودا تو را دل سوی راه شر کشید / سوی حق شو چون که شیطان پست و خارت میکند



[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
سلام به همه...

باید بگم که امروز با اینکه صبحش خیلی مقاومت کردم و افکارم رو منحرف میکردم به جاهای دیگه اما دم غروب انگار مثل یه معتاد هرویینی دنبال یه سوراخ موش میگشتم تا کار خودمو بکنم.....که کردم....واقعا خیلی ناراحت شدم از خودم....خودتون که دیگه میدونین بعد از خ .ا چه حس بدی به آدم دست میده...
بگذریم از این حرفا ...از همین الان باز هم ترکم رو شروع میکنم.....اما یه مطلبی رو میخواستم بگم....در مورد دو عزیز به نام های مهندس شریف و حسین که امروز خیلی خوب نوشته بودن برامون....و ازشون میخوام که باز هم بنویسن و اصلا فکر طولانی بودن مطلب و از این جور حرف ها رو نکنن ....اگه کسی دوست نداشت متن طولانی خوب نمیخونه ....اما بدونین که متناتون که تجربه زندگیتونه میتونه برای ما زندگی ساز باشه....

شما موفق باشین ....اما من روز از نو و روزی از نو...
303
(1394 بهمن 20، 23:16)بابا لنگ درازم نوشته است: سلام به همه...

باید بگم که امروز با اینکه صبحش خیلی مقاومت کردم و افکارم رو منحرف میکردم به جاهای دیگه اما دم غروب انگار مثل یه معتاد هرویینی دنبال یه سوراخ موش میگشتم تا کار خودمو بکنم.....که کردم....واقعا خیلی ناراحت شدم  از خودم....خودتون که دیگه میدونین بعد از خ .ا چه حس بدی به آدم دست میده...
بگذریم از این حرفا ...از همین الان باز هم ترکم رو شروع میکنم.....اما یه مطلبی رو میخواستم بگم....در مورد دو عزیز به نام های مهندس شریف و حسین که امروز خیلی خوب نوشته بودن برامون....و ازشون میخوام که باز هم بنویسن و اصلا فکر طولانی بودن مطلب و از این جور حرف ها رو نکنن ....اگه کسی دوست نداشت متن طولانی خوب نمیخونه ....اما بدونین که متناتون که تجربه زندگیتونه میتونه برای ما زندگی ساز باشه....

شما موفق باشین ....اما من روز از نو و روزی از نو...
303
این حس بد رو قدرش رو بدونین
و بهش جهت بدین.
توی این لحظات بد ترین کار گرفتن تصمیمه
باید اولا سعی کنید سریالی نشید
بعدش سعی کنید ناراحتیتون رو یه جوری حفظ کنید.
مثلا حس بدتون رو بنویسید.
فردا وقت خوبی برای تفکر و گرفتن تصمیم. 53258zu2qvp1d9v
این جا رو ببینید
بابا لنگ درازم ، ما می تونیم 317
........................................................
ما یه رسمی داریم ، برای همدیگه صلوات ختم می کنیم. البته شما هم باید همکاری کنید.
این طوری:


ختم صلوات برای بابا لنگ دراز

برای این که سریالی نشه و بتونه با قدرت مسیر پاکی رو ادامه بده
1- عاشق 14 53 
2-  53
3- 53 
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
ممنونم از همتون ....
واقعا از همتون ممنونم....
شما ها به قول خودم : "دلسوز ترین غریبه ها" یی هستین که به عمرم دیدم.
منم خودم اینطوریم....منم خودم یه غریبه ی دلسورم ...اصلا دلیل اینکه میخوام یه روز بابالنگدرازی بشم برای خودم اینه که میخوام دلبسوزونم.
...............
302 303
 سپاس شده توسط
ای ول به مهندس شریف...
برادر دوست داریم ...
تبریک میگم مسابقه ده روزه رو بردی....
Confetti Confetti

53 53 53
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان