1395 آبان 5، 23:57
(1395 آبان 5، 23:41)چشم های خاکستری نوشته است: من یه آدم منزوی نیستم که به خاطر تنهایی ظاهری اذیت بشم
اتفاقا کلی هم آدم در اطرافم دارم
اما نکته اینجاست که برای من فقط تا وقتی خیلی درگیر فعالیت باشم چیزی به ذهنم نزنه
مثل دهه محرم که تا حدودی پاک بودم
اما بعدش که آزاد شدم از کار سریالی شدم!!!
خب حالا مشکل اینجاست که یه نفر نیست که در مواقع سختی کمک کنه
نه کسی که فقط میتونه بنویسه فلان کار رو بکن و فلان کار رو نکن
کسی که توی اون شرایط بتونه من رو درک کنه و یه کلمه از حرفای آرومم کنه!
خیلی حرفام دخترونه شد!!
اینم یکی دیگه از مشکلات موجود!
بازم بگم؟
نه فکر کنم کافیه
خب داداشی این خوبه که منزوی نیستی یکی از مشکلات حل شد
خداروشکر
حالا بعدی
مشکل ذهنی؟
خب چرا من نداشته باشم؟
برا چی درکت نکنم
یادت رفته همه برا یه چی اومدیم اینجا؟
اگه آرومت می کنه من یه ده سالی میشه با مشکلات ذهنی درگیرم
حالا گاهی اون مارو زده گاهی هم ما اونو
بیا داداشی حرف بزنیم
در واقع اومدیم اینجا حرف بزنیم
منم به شخصه وقتی اینجام آرومتر میشم
ناراحت نشو