1395 اسفند 6، 23:38
من هم ان شالله از امروز اماده ام تا به دوستای شبیه خودم که میدونم دارن سختی میکشن کمک کنم ان شالله
(1395 اسفند 7، 14:03)صادقین نوشته است: سلامسلام
صادقین / گروه ؟ / هفته اول: سبز
خدا رو شکر
اسم گروه تو دو تا از پستا متفاوت بود.
پس هر چی برادر مهاجر گفت همونو انتخاب می کنیم
دادا از بین مردان خدا و آینده ی زیبا یکی رو انتخاب کن
---
برادر میپ خوشحالم حالت بهتر شده
ان شاء الله این روند مثبت ادامه دار باشه
و اینکه من کاری نکردم همه اش لطف خداست
ان شاء الله خدا به تلاش و همت همه ی ما برکت بده
خیلی دوست داریم همه گروه ها هفته های دوم و سومشون سبز و پر برکت باشه
یا علی
(1395 بهمن 26، 21:58)Rise نوشته است:(1395 بهمن 26، 19:35)خدا بزرگه نوشته است: سلام عاشق های پاک
دوستان بعد از مدت ها دوری دوباره اومدم احساس میکنم دیگه نمیتونم ادامه بدم دوست دارم ازدواج کنم نه به خاطر صرفا نیاز جنسی ..........
دوست دارم بنده خوبی برایه خدا باشم خدایی که خیلی دوسم داره دوست ندارم گناه کنم دوست دارم خدا منو دوست داشته باشه اصلا حالم این قدر گرفته نباشه
به نظرتون تصمیم ازدواج اشتباه هستش یا درست هستش
دوستان کمک کنید التماس دعا درباره ازدواج منتظر نظراتتون هستم
سلام
خوشبخاته شما از یک نظر دیدتون به ازدواج خوبه و اوتم اینکه ازدواج رو مسئله شهوت تلقی نمی کنید...
و جواب من اینه اگه شرایطش رو دارید مثل کار ، شغل و درامد در کل مسائل مادی یعنی اینکه بعد از ازدواج وضعیتتون بهتر میشه نه اینکه یه مشکل دیگه اضافه بشه به شما و توانایی قبول و انجام مسئولیت دارید خب ازدواج کردن بهتره ولی اگه احساس می کنید بعد از ازدواج مشکل پیدا می کنید یکم صبر کنید و به توانایی کافی برای ازدواج داشته باشید بعد اقدام کنید...
ازدواج در کل یعنی قبول مسئولیت از نظری خوب و انسان سازه چون انسان را مستقل و کامل می کنه و به شکلی هم انسان رو زیر باز مسئولیت می بره که باید به طور کامل اون مسئولیت قبول کنه...
اشتباه بودنش که ازدواچ کردن اشتباه نیست چون یه امر طبیعی است ولی اگه شرایط محیا باشه بنظرم بهتره... منظودم از محیا بودن شرایط تنها مسائل مادی نیست داشتن امادگی روحی و...
(1395 بهمن 26، 19:35)خدا بزرگه نوشته است: سلام عاشق های پاکسلام برادر
به نظرتون تصمیم ازدواج اشتباه هستش یا درست هستش
(1395 بهمن 26، 21:58)Rise نوشته است: سلام
خوشبخاته شما از یک نظر دیدتون به ازدواج خوبه و اوتم اینکه ازدواج رو مسئله شهوت تلقی نمی کنید...
و جواب من اینه اگه شرایطش رو دارید مثل کار ، شغل و درامد در کل مسائل مادی یعنی اینکه بعد از ازدواج وضعیتتون بهتر میشه نه اینکه یه مشکل دیگه اضافه بشه به شما و توانایی قبول و انجام مسئولیت دارید خب ازدواج کردن بهتره ولی اگه احساس می کنید بعد از ازدواج مشکل پیدا می کنید یکم صبر کنید و به توانایی کافی برای ازدواج داشته باشید بعد اقدام کنید...
ازدواج در کل یعنی قبول مسئولیت از نظری خوب و انسان سازه چون انسان را مستقل و کامل می کنه و به شکلی هم انسان رو زیر باز مسئولیت می بره که باید به طور کامل اون مسئولیت قبول کنه...
اشتباه بودنش که ازدواچ کردن اشتباه نیست چون یه امر طبیعی است ولی اگه شرایط محیا باشه بنظرم بهتره... منظودم از محیا بودن شرایط تنها مسائل مادی نیست داشتن امادگی روحی و...
(1395 بهمن 26، 21:58)Rise نوشته است: سلام
اگه شرایطش رو دارید مثل کار ، شغل و درامد در کل مسائل مادی یعنی اینکه بعد از ازدواج وضعیتتون بهتر میشه نه اینکه یه مشکل دیگه اضافه بشه به شما....
(1395 بهمن 26، 21:58)Rise نوشته است: سلام
عجب غلطی کردیما یه حرفی زدیم عزیز من ببین چرا تهمت میزنی اولا من کی گفتم شرایط مادی اینکه حتما باید سفینه فضایی یا ویلا کنار دریا داشته باشی منظورم لوازم و وسایل ضروری ابتدایی زندگیه مثل شغل
حالا میگم شغل بر میگیردی میگی حتما باید میلیارد باشی شما چرا اشتباه برداشت می کنید دوست عزیز شغل یعنی منبع درامد حالا هر چی حتی ابدارچیه شرکت چه میدونم کارگری... حتما نباید دکتر مهندس بود یا مدرک داشت
منظورم از شرایط ابتدایی یا همون چیزای ابتدایی و ضروری ازدواج که داشتنش واجبه حالا شما تهمت میزنی بمانید حلال کردیم.
من خودم شخصا با ازدواج اسان موافقم و جزوء این دسته افرادم حالا بگیم ازدواج اسان پس هر کسی هر جوری که بود بره و ازدواج کنه یه نفر معتاده سخت نگیریم پس ازدواج مهم تره بعدش درست میشه
چقدر ادمایی هستند که با دروغ و... ازدواح می کنن
خواهشا اول مطلب رو بخونید بعد بیا اون چیزایی که تو ذهتون هست رو اینجا بنویسید
تا قاط نزنیم کسی متوجه نمیشه
منظورم این بود ???
منم با ازداج اسان موافقم و حداثل جیزی که باید داشته باشی شغله بعدش مثلا معتاد نباشی خدارو شکر کسی ایجا معتاد به مواد مخدر نیست که حالا دقت کن دوست عزیز ادم بیکار بره زن بگیره بنظرت ادمی که اهل تن پروری و تنبلی باشه اگه زن بگیره درست میشه
اول دثت کنید بعد قصاوت
(1395 اسفند 7، 23:19)Hossain نوشته است: بهار هم داره میاد و من هنوز ترک نکردمدرسته ولی سرگروه اسم روانتخاب کردن انشالله مسابقه بعدی اسم پیشنهادی شما انتخاب میشه...هر دو اسم زیبا یودن ولی ما نباس به اسم فکر کنیم بلکه باید به این چند روز پیش رو فکر کنیم که میخایم سبزش کنیم...بعضی حرفای دوستان وشما واقعا زیبا بود...
آقا اسم گروهو دیگه چرا عوض کردین؟!! من با کلی امید و انگیزه این اسمو انتخاب کردم
گفتم یه هفته گذشته و سرگروه کار داره نمی تونه به کارای گروه برسه از فرصت استفاده کنم به هدفم برسم
تازه داداش مرتضی هم اول آینده ی زیبا رو زد واسه اسم گروه بعد...نمی دونم چه کاسه ای زیر نیم بود که
بگذریم
خوب شد همه ی بچه ها گروهمون این هفته سبز بودن، کلی جلو می افتیم
نمی دونم این خ.ا چی بود، توش موندیم...اصلا مسیر زندگی منو به کلی تغییر داد
چرا بقیه مبتلا نشدن ولی ما شدیم
رو همه ی خواسته هام، اهدافم، تلاش هام....همه چیم تاثیر گذاشت...خوب که فک می کنم یه تغییرات مثبتی هم داشت که فعلا دلمو با این خوش کردم که درسته با اینکه منو داغون کرد
ولی باعث شد به زندگیم بیشتر و بهتر اهمیت بدم ...باعث شد کلی در مورد زندگیم فک کردم...برنامه بریزم...برای یک هدف که واقعا هم بزرگ بود یعنی ترک خودارضایی تا پای مرگ بجنگم باعث تا قدر نعمت رو بدونم...بفهمم شب بدون درد خوابیدن یعنی چی...با خیال راحت خوابیدن یعنی چی...انرژی داشتن،فکر کردن،سلامت یعنی چی
بااین تجربه ای که از خودم دارم فک می کنم با اون وضعی که قبل ترک داشتم حالاحالاها سر از لاک بیرون نمی آوردم...خ.ا تو زندگیم یه زلزله بود که اون خونه ای کوچیکی که بهش دل خوش کردم بودم و حاضر نبودم به هیچ وجه عوض کنم رو سرم خراب کرد ولی با وجود همه ی اینها زنده موندم و چند سال دنبال یادگیری ساختیه خونه که جدید، بزرگ و عالی باشه گشتم... یه جورای ساختش شروع شده اما بعضی وقتها باد میاد...بارون میاد... برف میاد...کارا رو خراب می کنه و مجبورم بیشتر و بیشتر تلاش کنم تا خونه ای بسازم که هیچ چیز حتی سیل و زلزله هم نتونن خرابش کنن
به امید اون روز
(1395 اسفند 8، 0:43)Mortezaag37 نوشته است: دوستان یه سوال:جنب شدن ازبین میره بعد چند ماه پاکی؟اخه توسایتامستقیم چیزی نگفتن وهمچنین خمیدگی و گودی کمر چی؟باز هم بحث جذاب جدول.
(1395 اسفند 8، 23:51)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: دل منم خواست.
همگروهی های ما چطورند؟ بچه های دژ آهنین.
خوب در حال جنگید؟
یا مثل من بازم خراب کردید؟
درسته که ممکنه این دور آخر بشیم ، ولی هیچوقت تسلیم نمی شیم.
به قول بچه ها گفتنی ، سر به دار می دهیم ولی تن به ذلت نه.