(1396 خرداد 22، 23:11)آرمــین نوشته است: شرایط سخت وجود داره در هر حال.
اما شاید بشه با راهکارهایی اون رو قابل هضم کرد. طوری که لااقل تو این مسیر آدم خورد نشه. نشکنه. نبره.
حالا می خوام این رو بدونم
راهکارهای پیشنهادی شما چیه؟
قبل از اینکه به پرسش آرمین جواب بدم
یک مطلبی براتون میذارم که تو حل مشکلات به درد مون میخوره
این مطلبی که میذارم برگرفته از چند جست وجوی ساده بعلاوه یمقدار افزودن و کاستن و پیرایش و ویرایش هست ،
لطفا تا انتها با دقت بخونید چون کپی پیست صرف نیست.
در حالت کلی برای حل مشکل به مهارتی نیاز هست که به این مهارت روان شناس ها مهارت حل مساله می گویند.
برای حل مسائلتان لازم است از این پنج تا گام بگذرید.
● گام اول
مهمترین مشکلات را انتخاب کن
برای اینکه بتوانید مهمترین مشکلات زندگی فعلی تان را انتخاب کنید باید قبلش یک فهرست از مشکلاتتان بنویسید.
راستش بعضی ها حتی از این کار هم میترسند و می گویندنکندلیستم طولانی شود و خودمبفهمم که چقدر مشکل دارم!
(البته بعضی ها هم هستند که حتی شناخت درستی از خود و مشکلاتی که باهاش درگیر هستند؛ ندارند)
شدیدترین مشکلات آنها هستندکه تعادل روان شناختی شما را به هم زده اند ودر حوزه های بیشتری از زندگی شما اختلال ایجاد کرده اند.
مثلا مشکلی مثل اخراج شدن از دانشگاه
مشکلات کوچکتر معمولا فراگیرتر هستند و فعلا از درجه اهمیت کمتری برخوردارند. مثلا نوسانات کوچک در نمره های پایان ترم.
حالا مهمترین مشکلتان را انتخاب کنید و بروید به مرحله بعد.
● گام ۲
مشکلات را تعریف کن!
مشکلات کاری، مشکلات حقوقی، مشکلات تحصیلی، مشکلات ارتباطی، مشکلات مالی، مشکلات خانوادگی،
شاید این عبارت ها به درد تقسیم بندی های خسته کننده همایش های اداری بخورد
اما وقتی آدم خودش است و خودش اگر بگوید «من مشکل تحصیلی دارم» هیچ به دردش نمی خورد.
چون این جمله آنقدر کلی است که چیز خاصی درباره مشکل ما حتی به خود ما نمی گوید
اما اگر به جای این جمله مبهم مشکلتان را دقیق و با جزییات تعریف کنید تکلیفتان با خودتان معلومتر است.
مثلا: این جمله یک مشکل دقیق تحصیلی است:
«نمره درس «زبان عمومی» این ترم من برای دومین بار زیر ۱۰ شده و چون این درس پیش نیاز زبان تخصصی است،
من نمی توانم ترم آینده با همکلاسی های خودم زبان تخصصی را بگذرانم.»
البته من بخوبی میدونم در گام اول هیچ کسی از ما انتظار نداره که بتونیم با این دقت و جزئیات مشکلی که داریم رو بیان کنیم
چون اگه به این مرحله رسیدیم پاسخ و راه حل بسیار ساده هست
مشکل عمده دقیقا در این مرحله هست
یعنی در تعریف مشکل
تا زمانی که نتونیم مسائلی که باهاش درگیر هستیم رو تا اونجایی که میتونیم به صورت شفاف و دقیق بیان کنیم نباید امیدی به حل مساله داشته باشیم
این گام رو خیلی جدی بگیرید
تلاش کنید و تمرین تا تعریف دقیقی از مشکلات تون ارئاه بدین اگه چند براری امتحان کنید مطمئن باشید با هربار تکرار پیشرفت خیلی خوبی پیدا می کنید.
فرصت مسابقه گروهی هم هست
جدی بگیرید این فرصت رو
هر هفته از شما خواسته میشه ارزیابی هفته گذشته رو داشته باشید و برای هفته اینده برنامه بریزید
خب این ارزیابی و برنامه ریزی باید در جهت حل مشکلاتتون باشه
تو این فرصتی که هست تلاش کنید هفته به هفته اشراف دقیق تری روی خودتون پیدا کنید
● گام ۳
راه حل ها را ردیف کن
برای مشکلتان هر راه حلی که به ذهنتان می رسد را بنویسید.
برای این کار میتوانید از چند رفیق شفیق، یا متخصص مشکلتان، یا اینترنت، یا کسانی که در مشکلتان تجربه داشته اند و خلاصه هر منبع راه حل دهی استفاده کنید.
این مرحله اسمش «بارش فکری» است و تا می توانید باید ببارید تا لیست تان طولانی تر و طولانی تر شود.
● گام ۴
عیب و حسن راه حل ها را بنویس؟
یک جدول سه ستونی بکش. توی ستون اولش راه حل هایی که در گام قبلی پیدا کردی را بنویس
و ستون های بعدی را بگذار برای عیب و حسن هر کدام از این راه حل ها.
بر اساس داشته های خودتان برای هر کدام از راه حل ها عیب و حسن بنویسید.
● گام ۵
به عیب وحسن ها نمره بدهید
ساده ترین کار برای نمره گذاری این است که تعداد بدی ها و خوبی های هر راه حل را با هم مقایسه کنید
اما روش بهتر آن است که برای هر کدام از عیب ها و حسن ها ضریب در نظر بگیرید.
یعنی ممکن است برای شما یک عیب، خیلی عیب بزرگی باشد و یک حسن، خیلی حسن کوچکی.
● گام ۶
حل ها را عملی کن!
خیلی اتفاق ها هستند که ما موقع نمره دادن یا نوشتن راه حل ها به آنها فکر نکرده ایم. این اتفاق ها در عمل می افتند و در واقع محک واقعی راه حل های ما هستند. برای همین اگر راه حل اولویت ۱ را به کار بردید و دیدید در عمل جواب نمی دهد، می توانید به راحتی راه حل شماره دو را انتخاب کنید و به همین ترتیب.
یادتان باشد که بعضی از راه حل ها را می شود با هم ترکیب کرد و بعضی ها را می توان پشت سر هم به کار برد. به هر حال تلاش خود شما هم بخشی از واقعیت است دیگر.
این در باب راهکار برای حل مشکل اگه کسی مرد عمل هست بسم الله...
من همیشه بخودم میگه راه حل هست اما من حالش رو ندارم که به اونها عمل کنم!