امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[تصویر:  un6_97_-_1.png]
[تصویر:  938w_97-2.png]
هفته پیش رو از اهمیت ویژه ای برخوردار هستش  49-2
خب اگر بخوام بیشتر در این مورد توضح بدم باید اول برنامه های این هفته رو تشریح کنم...

هفته 4- ایجاد تعادل در امور روزانه (پیشنهاد: تعادل در برنامه غذایی و خواب)
هفته 4-مهارت ارتباط با دیگران

ایجاد تعادل در برنامه های روزمره زندگی مخصوصا خوراک و خواب نقش بسیار پر رنگی در پیشرفت ما داره.
یجورایی اگر بخواهیم زندگی رو متعادل کنیم اول باید ورودی های بدنمون رو متعادل کنیم ... یعنی آنچه که میبینیم آنچه که میخوریم و کیفیت استراحتی که برای جسم در نظر میگیریم. هفته سوم هفته کنترل نگاه و ذهن بود و ما از هفته گذشته برنامه متعادل سازی رو در حال پیگیری هستیم ... بطور کلی قراره این هفته زندگیمون رو متعادل تر کنیم ... مثلا من خودم در مورد غذا و خواب اصلا تعادل ندارم و از بی نظمی خاصی برخوردارم   Gigglesmile  پس بیشتر چیزی که اهمیت داره و هدفمونه ایجاد تعادل در امور زندگیه ( گروه پیشنهاد میده اگر برنامه خاصی ندارین روی متعادل سازی تغذیه و خواب برنامه ریزی کنید.)
از دوستان میخوام برامون بگن چه چیزی در زندگیشون آزارشون میده و نیاز به متعادل سازی داره ؟ و همون مورد رو بذارن برنامه این هفته.
عاشق  Khansariha (8)
علی  Khansariha (8)
محجوب Khansariha (8)
پیروز Khansariha (8)

و اما 
چالش مشترک بین گروهی که این هفته دنبال خواهیم کرد از اهمیت ویژه ای برخورداره 
ضعف مهارت ارتباطی ما با دیگران میتونه منشا بسیاری از ناراحتی ها و اختلافات باشه 
گاهی وقت ها یک لبخند به موقع میتونه از ایجاد یک داستان تراژدی بزرگ در زندگی ما و دیگران پیشگیری بکنه 
گاهی وقت ها یک کلام آرام و دلنشین میتونه تاثیر خیلی زیادی روی طرف مقابلمون بذاره 
همه ماها اطرافمون کسانی رو داریم که احتمالا اختلافات رفتاری با همدیگه داریم 
مثال بخوام بزنم من خودم با برخی اعضای خانواده ام مثلا پدرم رابطه خوبی ندارم 
یجورایی در برخی مسائل و مشکلات اونها رو مقصر میدونم ... اینکه اونها تقصیر دارن یا ندارن مهم نیست اینکه ما بتونیم در عین وجود اختلافات و تعدد نظرات بین طرفین ارتباط موثر و سازنده با اطرافیان داشته باشیم مهمه ...
انسان بدون ارتباط فقط یه جسم متحرکه و منزوی 
پس سوال و چالش این هفته ما این هستش که چگونه مهارت های ارتباطی با دیگران رو درون خودمون رنده کنیم ؟
دوستان  لطف کنن بهمون بگن کدوم رابطه در اطرافشون وجود داره که تیره شده و دوست دارن دوباره احیا بشه ؟
یا هر چیزی که بذهنشون میرسه مهمه در مورد این برنامه ...

اعضای گروه ریشوهای رهروان  Khansariha (8)
اعضای گروه آنتی وسوسه  Khansariha (8)
 سپاس شده توسط
(1397 شهريور 24، 12:27)aliunknown نوشته است:
نقل قول: از دوستان میخوام برامون بگن چه چیزی در زندگیشون آزارشون میده و نیاز به متعادل سازی داره ؟ و همون مورد رو بذارن برنامه این هفته.
Hanghead  چیزی که آزارم بده زیاد هست
اما بحث اینه که خیلی هاشون باید از ریشه خشک بشن
متعادل سازی براش جواب نمیده  Hanghead
یکم گیج شدم در واقع Shy

منظورم از متعادل سازی یکجور ایجاد رابطه منطقی بین امور هستش 
مثلا وقتی خواب منظم نباشه نیاز به تعادل داره 
غذا همینطور
مثلا اگر شب ها قبل خواب یکساعت با گوشی میچرخیم و میدونیم میتونه بد باشه باید متعادلش کنیم 
مثلا وقتی بدونیم اگر بشینیم پای فلان سریال تلویزیونی ممکنه نگاهمون و ذهنمون منحرف بشه باید دیدن اون فیلم رو متعادل کرد (اینجا میتونه حذف هم باشه )
پس فقط یک مورد از مهمترین ها رو انتخاب کنی کافیه  49-2
 سپاس شده توسط
برنامه‌ی ختم صلوات گروهی

«رهروان پاکی»
[تصویر:  jsi6_%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%8...8Cd-11.png]
آقای اراده: تاریخ 97/06/05
عاشق فاطمه زهرا: تاریخ 97/06/07
aliunknown: تاریخ 97/06/10
Mahjooob: تاریخ 97/06/12
pirooz97: تاریخ 97/06/14

hamedhamed: تاریخ 97/06/17
majid78: تاریخ 97/06/19
سالِک: تاریخ 97/06/21
امیرحسین خان: تاریخ 97/06/24
فرهنگ: تاریخ 97/06/26




سرپرست گروه برنده ی دور سی و هفتم مسابقه گروهی (گروه جنگ تا مرگ)
عضو تاجدار (!) گروهمان
پیشنهاد دهنده اسم بامسمّای «ریشوهای رهروان»
جناب مستطاب آقای امیرحسین خان
برای سلامت، سعادت، پاکی الی الابد و عاقبت به خیری ایشون هرکدوم 14 صلوات می فرستیم.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم
 سپاس شده توسط
14 صلوات برای داداش امیر حسین 302
هنوزم جای جبران هست 53
14صلوات برای داداش امیر حسین
سلام
خب نوبت به ختم صلوات بنده رسید
ممنونم از لطفتون
نمی دونم چرا ختم صلوات ها شده روز درددل هر کس، اما به هر دلیل که هست اتفاق جالبیه

درددل من همه اش از جنس خودمه
مدت هاست ( مدت ها! ) فکرم درگیر اینه که چرا من اینجورم؟
چرا اینقدر درگیر رخوت و سستی هستم؟
خیلی بده خب... توی بهترین مدرسه-که خیلیا آرزوش رو دارن- درس بخونی، اما مدام درگیر سستی باشی
توی بهترین دانشگاه باشی، اما مدام سستی کنی
بهترین موقعیت ها رو داشته باشی
و بهترین سن زندگی رو بگذرونی
اما با سستی و بی ارادگی خرابش کنی

از دیدن آدمای بااراده و تلاشگر غرق شعف می شم. حسابی تو دلم تحسینشون می کنم؛ و‌ آرزو می کنم یه روز یکی مثل اونا شم...


یه بار به یه مشاور گفتم مشکلم رو؛ گفت: تو مثل اون کسی هستی که شیر آب باز مونده و می بینه اتاق داره پر آب می شه، می گه چیکار کنم! خب عزیز من بلند شو شیر آب رو ببند و تمام...

از وقتی یادم میاد دوست داشتم یار امام زمانم باشم. اما همین درد لعنتی نذاشته! ذره ای هم که شده حس مفید بودن کنم.
گاهی اوقات سر به سجده می ذارم و با خدا صحبت می کنم که خدایا من مغلوب این نفس شدم، نجاتم بده... ربِّ إنّی مغلوبٌ فانتصر
ولی می دونم راه نجات من همینه که خودم بلند شم

احتمالا برای خیلیاتون عجیبه این حال من، و پیش خودتون می گید: خب این که مشخصه، باید بذاریش کنار!
اما مشکل من اینه که نمی ذارمش کنار
نمی دونم چرا
شاید زود خسته و ناامید می شم
شاید هم بلد نیستم!

کسی درک می کنه چی می گم؟؟؟
زندگی مِلک وقف است دوست من !

تو ، حق نداری روی آن فساد کنی و به تباهی اش بکشی ، یا بگذاری که دیگران روی آن فساد کنند.

حق نداری بایر و برهنه و خلوت و بی خاصیتش نگه داری یا بگذاری که دیگران نگهش دارند. حق نداری بر آن ستم کنی و ستم را ، روی آن ، بر تن و روح خویش ، خاموش و سر به زیر بپذیری.

حق نداری در برابر مظالمی که دیگران روی آن انجام می دهند سکوت اختیار کنی و خود را یک تماشاگر ناتوان مظلوم بی پناه بنمایی.

حق نداری به بازی اش بگیری ، لکه دارش کنی ، آلوده و بی حرمتش کنی ، یا دورش بیندازی.

بریده ای از کتاب ابن مشغله اثر نادر ابراهیمی



[تصویر:  c99l_abcd.jpg]




همانطور که ملاحظه می فرمایید شعار این هفته ی آقایون ریشو Gigglesmile پر کردن اوقات فراغته. چون این ایام برابره با عزاداری سرور و سالار شهیدان و انتهای هفته هم تاسوعا و عاشورای حسینی هستش، گفتیم بهترین فرصته برای شرکت در این مراسم و بالا بردن معرفت خودمان نسبت به فلسفه عاشورا و قیام اباعبدالله و پر کردن اوقات فراغت به بهترین نحو ممکن.



همانطور که دوستِ جان، آقای اراده گفتن، موضوع مورد بحث مشترک بین دو گروه «آنتی وسوسه» و «ریشوهای رهروان» در هفته جاری، مهارت ارتباط با دیگران است. مهارتی که خیلی مهم و حیاتیه و کسانی که این مهارت رو داشته باشن، می تونن موفقیت های زیادی در زندگی کسب کنن. مهارتی که من به شخصه در اون مشکل دارم و هنوز خوب نتونستم با دیگران، ارتباط مؤثر و سازنده داشته باشم.

دوستان عزیز می تونن مطالب خوب و ارزنده خودشون رو در مورد مهارت ارتباط با دیگران، در گروه رهروان به اشتراک بذارن و یا از تجربیات خودشون در این زمینه برامون بگن. ما هم استفاده خواهیم کرد.


(1397 شهريور 24، 10:19)فرهنگ نوشته است: سلام به دوستان گلم خوبین 
چه خبرا 
منم خوبم الان نشستم دارم تایپ میکنم 4chsmu1
امروز هم سرحالم وسوسه ای هم ندارم اگه بیاد هم شوتش میکنم میره . امروز ده روزه که پاکم و میخوام به بیست روز برسونم خودمو و همینطور جلو برم Khansariha (46)

سلامی چو بوی خوش آشنایی    بدان مردم دیده ی روشنایی


(1397 شهريور 24، 14:48)امیرحسین خان نوشته است: سلام
خب نوبت به ختم صلوات بنده رسید
ممنونم از لطفتون
نمی دونم چرا ختم صلوات ها شده روز درددل هر کس، اما به هر دلیل که هست اتفاق جالبیه

درددل من همه اش از جنس خودمه
مدت هاست ( مدت ها! ) فکرم درگیر اینه که چرا من اینجورم؟
چرا اینقدر درگیر رخوت و سستی هستم؟
خیلی بده خب... توی بهترین مدرسه-که خیلیا آرزوش رو دارن- درس بخونی، اما مدام درگیر سستی باشی
توی بهترین دانشگاه باشی، اما مدام سستی کنی
بهترین موقعیت ها رو داشته باشی
و بهترین سن زندگی رو بگذرونی
اما با سستی و بی ارادگی خرابش کنی

از دیدن آدمای بااراده و تلاشگر غرق شعف می شم. حسابی تو دلم تحسینشون می کنم؛ و‌ آرزو می کنم یه روز یکی مثل اونا شم...


یه بار به یه مشاور گفتم مشکلم رو؛ گفت: تو مثل اون کسی هستی که شیر آب باز مونده و می بینه اتاق داره پر آب می شه، می گه چیکار کنم! خب عزیز من بلند شو شیر آب رو ببند و تمام...

از وقتی یادم میاد دوست داشتم یار امام زمانم باشم. اما همین درد لعنتی نذاشته! ذره ای هم که شده حس مفید بودن کنم.
گاهی اوقات سر به سجده می ذارم و با خدا صحبت می کنم که خدایا من مغلوب این نفس شدم، نجاتم بده... ربِّ إنّی مغلوبٌ فانتصر
ولی می دونم راه نجات من همینه که خودم بلند شم

احتمالا برای خیلیاتون عجیبه این حال من، و پیش خودتون می گید: خب این که مشخصه، باید بذاریش کنار!
اما مشکل من اینه که نمی ذارمش کنار
نمی دونم چرا
شاید زود خسته و ناامید می شم
شاید هم بلد نیستم!

کسی درک می کنه چی می گم؟؟؟

بله من درکت می کنم امیرحسین. Khansariha (45)
 سپاس شده توسط
امروز در راستای مهارت ارتباطی تلاشم رو شروع کردم ...
به نتایجی رسیدم که گفتم در میون بذارم...
در این راستا سعی کردم وقتی از سر کار به خونه میرم بد اخلاق نباشم و ناراحتی یا هر چیزی رو به خونه انتقال ندم .
ایشالا بتونم رابطه ام با پدرم رو بهبود ببخشم
 سپاس شده توسط
[تصویر:  wzm_1.png]
[تصویر:  zec_2.png]
[تصویر:  pks5_3.png]
[تصویر:  le17_4.png]
[تصویر:  uu4g_5.png]
[تصویر:  w0b5_6.png]
[تصویر:  1ezu_7.png]
[تصویر:  oij2_8+.png]
 سپاس شده توسط
(1397 شهريور 24، 17:07)hamedhamed نوشته است:
(1397 شهريور 24، 10:19)فرهنگ نوشته است: سلام به دوستان گلم خوبین 
چه خبرا 
منم خوبم الان نشستم دارم تایپ میکنم 4chsmu1
امروز هم سرحالم وسوسه ای هم ندارم اگه بیاد هم شوتش میکنم میره . امروز ده روزه که پاکم و میخوام به بیست روز برسونم خودمو و همینطور جلو برم Khansariha (46)

سلامی چو بوی خوش آشنایی    بدان مردم دیده ی روشنایی


(1397 شهريور 24، 14:48)امیرحسین خان نوشته است: سلام
خب نوبت به ختم صلوات بنده رسید
ممنونم از لطفتون
نمی دونم چرا ختم صلوات ها شده روز درددل هر کس، اما به هر دلیل که هست اتفاق جالبیه

درددل من همه اش از جنس خودمه
مدت هاست ( مدت ها! ) فکرم درگیر اینه که چرا من اینجورم؟
چرا اینقدر درگیر رخوت و سستی هستم؟
خیلی بده خب... توی بهترین مدرسه-که خیلیا آرزوش رو دارن- درس بخونی، اما مدام درگیر سستی باشی
توی بهترین دانشگاه باشی، اما مدام سستی کنی
بهترین موقعیت ها رو داشته باشی
و بهترین سن زندگی رو بگذرونی
اما با سستی و بی ارادگی خرابش کنی

از دیدن آدمای بااراده و تلاشگر غرق شعف می شم. حسابی تو دلم تحسینشون می کنم؛ و‌ آرزو می کنم یه روز یکی مثل اونا شم...


یه بار به یه مشاور گفتم مشکلم رو؛ گفت: تو مثل اون کسی هستی که شیر آب باز مونده و می بینه اتاق داره پر آب می شه، می گه چیکار کنم! خب عزیز من بلند شو شیر آب رو ببند و تمام...

از وقتی یادم میاد دوست داشتم یار امام زمانم باشم. اما همین درد لعنتی نذاشته! ذره ای هم که شده حس مفید بودن کنم.
گاهی اوقات سر به سجده می ذارم و با خدا صحبت می کنم که خدایا من مغلوب این نفس شدم، نجاتم بده... ربِّ إنّی مغلوبٌ فانتصر
ولی می دونم راه نجات من همینه که خودم بلند شم

احتمالا برای خیلیاتون عجیبه این حال من، و پیش خودتون می گید: خب این که مشخصه، باید بذاریش کنار!
اما مشکل من اینه که نمی ذارمش کنار
نمی دونم چرا
شاید زود خسته و ناامید می شم
شاید هم بلد نیستم!

کسی درک می کنه چی می گم؟؟؟

بله من درکت می کنم امیرحسین. Khansariha (45)

داداش منم میفهمم چی میگی منم مثل تو بودم هی میخواستم بزارم کنار اما نمیشد تا قبل از اومدنم به کانون بلکه هزاران بار تلاش کردم شکست خوردم حتی دوسه بار هم تو کانون بودم شکست خوردم حالا هم که ده روزه پاکم میخوام پاکیمو ادامه بدم نمیخوام به حرف شیطان گوش بدم 

تو هم مثل من ادامه بده بلند شو پسر غمگین نباش
هنوزم جای جبران هست 53
(1397 شهريور 24، 14:48)امیرحسین خان نوشته است: سلام
خب نوبت به ختم صلوات بنده رسید
ممنونم از لطفتون
نمی دونم چرا ختم صلوات ها شده روز درددل هر کس، اما به هر دلیل که هست اتفاق جالبیه

درددل من همه اش از جنس خودمه
مدت هاست ( مدت ها! ) فکرم درگیر اینه که چرا من اینجورم؟
چرا اینقدر درگیر رخوت و سستی هستم؟
خیلی بده خب... توی بهترین مدرسه-که خیلیا آرزوش رو دارن- درس بخونی، اما مدام درگیر سستی باشی
توی بهترین دانشگاه باشی، اما مدام سستی کنی
بهترین موقعیت ها رو داشته باشی
و بهترین سن زندگی رو بگذرونی
اما با سستی و بی ارادگی خرابش کنی

از دیدن آدمای بااراده و تلاشگر غرق شعف می شم. حسابی تو دلم تحسینشون می کنم؛ و‌ آرزو می کنم یه روز یکی مثل اونا شم...


یه بار به یه مشاور گفتم مشکلم رو؛ گفت: تو مثل اون کسی هستی که شیر آب باز مونده و می بینه اتاق داره پر آب می شه، می گه چیکار کنم! خب عزیز من بلند شو شیر آب رو ببند و تمام...

از وقتی یادم میاد دوست داشتم یار امام زمانم باشم. اما همین درد لعنتی نذاشته! ذره ای هم که شده حس مفید بودن کنم.
گاهی اوقات سر به سجده می ذارم و با خدا صحبت می کنم که خدایا من مغلوب این نفس شدم، نجاتم بده... ربِّ إنّی مغلوبٌ فانتصر
ولی می دونم راه نجات من همینه که خودم بلند شم

احتمالا برای خیلیاتون عجیبه این حال من، و پیش خودتون می گید: خب این که مشخصه، باید بذاریش کنار!
اما مشکل من اینه که نمی ذارمش کنار
نمی دونم چرا
شاید زود خسته و ناامید می شم
شاید هم بلد نیستم!

کسی درک می کنه چی می گم؟؟؟
سلام داداش اره درکت میکنم چی میگی مثل قبلنای من شدی منم این مشکلا داشتم توی ترک
فرض کن رفتی دکتر بهت میگه امیرحسین این ماده غدایی حکم سم داره برات
ولی بازم بعضی مواقع پیش میاد ک خوب میزنی ب جاده بیخیالی و از اون ماده میخوری
حالا باید بشینی تمام مضرات این لعنتی چ اونایی ک سرت اومده چ اونایی ک ممکنه خدایی نکرده بهش مبتلا بشی تموم اونا را بنویسی
یا اگه ب امام زمان اعتقاد داری بنویسی برای خودت ک امام زمان فعلا ازم صبر در مقابل این کوفتی میخواد
هدف داشته باشی
چرا میخای ترکش کنی ؟؟؟
من امروز خیلی وسوسه شدم برم خراب کنم ولی گفتم درسته ک این سری کامل ب هدف نرسیدم ولی خوب یکمشا ک رسیدم پس اگه خراب کنم همینم ک با حون دل ب دست اوردم بر باد فنا میره خداراشکر ب حاطر هدفم جنگیدم
یه قانون دیگه وقتی هدف دقیق داشته باشی براش با جون دل میجنگی
فرض کن ی چک ۵۰۰ملیونی داری تا ۴ ماه دیگه باید پاس بشه مگه ن دردسر داره
خوب مسلما میری دنبال ک بتونی پول در بیاری و پاسش کنی پس اول ببین چرا باید ترکش کنی
 سپاس شده توسط
اعلام وضعیت:
حامدحامد/ گروه ریشوهای رهروان/ هفته سوم سبز

ارزیابی هفته ای که گذشت:
هفته ای که گذشت، شروع ماه محرم بود. ماه محرم رو باید مغتنم بشمرم برای اینکه گام هایی را که در مسیر پاکی برداشتم، استوارتر کنم و در این راه، ثابت قدم بمونم.
برنامه ورزش را که شعار هفته گذشته بود، نتونستم اجراش کنم متاسفانه. البته آنقدر داخل خونه کار داشتم، که جای ورزشا برام پر کرد (چون یه بخشی از این کارهای داخل خونه، کارِ یدی بود.)


برنامه های هفته پیشِ رو:
«کتاب آه» را که بازخوانی مقتل امام حسین (ع) هست و در هفته گذشته شروع کردم به خوندنش، ادامه بدم. بر اساس شعار هفته جاری، وقت های فراغتی که برام پیش میاد، به جای اینکه بشینم به خاطرات دخترای همکلاسیم در دانشگاه فکر کنم و به جای اینکه بشینم در مورد دخترای دور و برم، خیالپردازی کنم، برم یه کار مثبت انجام بدم: چار تا صفحه مطلب در مورد امام حسین بخونم؛ دو تا برنامه در مورد فلسفه عاشورا نگاه کنم؛ برم در مراسم تاسوعا و عاشورا، سخنرانی گوش کنم و برای امام شهیدم، سینه بزنم. اینطوری بهتر می تونم در زمینه تقویت مهارت هفته یعنی ارتباط با دیگران موفق بشم.
 سپاس شده توسط
سلام
اول)
ممنونم از دوستای خوبم که برام صلوات فرستادید و باهام همدردی کردید؛ و البته از همه مهمتر: راهنماییم کردید 303 
ان شاءلله جبران می کنم 1

دوم)
اعلام وضعیت:
امیرحسین خان/ریشوهای رهروان/هفته سوم/سبز/الحمدلله


گاهی فکر می کنم به زمان هایی که می گذره، ترس برم می داره. زمان خیلی برام ترسناکه، خیلی... به قول حاج آقا پناهیان: زمان خیلی بی رحمه.
دیروز سررسید رو برداشتم، همین چند وقت پیش بود که تصمیمی گرفته بودم و داخل سررسید نوشته بودم. اما وقتی ورق زدم تا رسیدم به تاریخ امروز، هول و ترس عجیبی وجودم رو گرفت.
"قسم به زمان؛ انسان در خسران است..."(سوره عصر)

هفته ای که گذشت هدف گروهی ورزش بود، اما من خیلی کم به این هدف رسیدم. راستش هدفی مثل هدف این هفته(اوقات فراغت) بیشتر به اولویت های من نزدیکه
در واقع همونجور که می دونید من اصلی ترین مشکلم رو بی برنامگی می دونم. بنابر این ان شاءلله این هفته باید سعی کنم با گروه همراه شم و اوقات فراغت خودم رو پر کنم
برای شروع بنظرم میاد خوبه یه لیست تهیه کنم، و خودم رو ملزم کنم حداقل 50 درصد از اوقات فراغت خودم رو به این لیست اختصاص بدم(قرآن، کتاب، سخنرانی، طراحی و...)
همچنین تصمیم گرفتم ان شاءلله تا آخر این هفته هدف گذاری کلی رو توی زمینه های اقتصادی، معنوی و اخلاقی انجام بدم
زندگی مِلک وقف است دوست من !

تو ، حق نداری روی آن فساد کنی و به تباهی اش بکشی ، یا بگذاری که دیگران روی آن فساد کنند.

حق نداری بایر و برهنه و خلوت و بی خاصیتش نگه داری یا بگذاری که دیگران نگهش دارند. حق نداری بر آن ستم کنی و ستم را ، روی آن ، بر تن و روح خویش ، خاموش و سر به زیر بپذیری.

حق نداری در برابر مظالمی که دیگران روی آن انجام می دهند سکوت اختیار کنی و خود را یک تماشاگر ناتوان مظلوم بی پناه بنمایی.

حق نداری به بازی اش بگیری ، لکه دارش کنی ، آلوده و بی حرمتش کنی ، یا دورش بیندازی.

بریده ای از کتاب ابن مشغله اثر نادر ابراهیمی



سلام داداشا امیدوارم حالتون خوب باشه و پاک پاک باشین
چند لحظه پیش خیلی حالم بد شده بود مدام فکر مساعل جنسی میزد ذهنم بدنم هم حالت خستگی داشت و قدرت بیرون رفتن هم نداشتم هی خدارو صدا میزدم میگفتم خدایا من نمیخوام اینکارو بکنم . نمیخوام تو گناه بیفتم و همینطور از امام حسین هم کمک خواستم . خلاصه هرطوری بود خودمو تکون دادم رفتم بیرون دیدم همه چی عوض شد هم خستگیم در رفت و هم اب و هوام عوض شد که داشتم خفه میشدم . دیدم همه چی روبه راه شد 
خدایا ممنونم ازت که مراقبم بودی و نزاشتی تو دام شیطان بیفتم
هنوزم جای جبران هست 53

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان