1398 آبان 18، 7:12
1398 آبان 19، 1:01
(1398 آبان 18، 7:12).... نوشته است: یه جا شنیدم با یه بوکسور معروف مصاحبه میکردن گفت برا پیروزی دلیل بودنت تو رینگ باید قوی تر از مشت هایی باشه که میخوری به نظرم اگه ما بتونیم اون دلیل رو پیدا کنیم نه فقط مشکل خ. ا بلکه خیلی دیگه از مشکلاتمون حل میشه
دقیقا داداش نطقه چین
توی ترک خودارضایی، خیلی انگیزه مهمه.
ما همه می دونیم چرا می خوایم ترک کنیم.
اما می تونیم این دونستن رو توی دو تا پاراگراف بیان کنیم؟ می تونیم این خواستن رو بنویسیم؟
خواستن ما گاهی فقط در حد یه هوس زودگذره، اما اون چیزی رو بهش می گن انگیزه که پشتش دلیل جدی باشه
نقل قول: ما پوستين ول كرديم ، پوستين ما رو ول نمي كنه
توی این چند سال، جدا بهترین تشبیهی که برای این مسئله ی خودارضایی شنیدم این بوده
این خرس خودارضایی تا سقوط کامل آدم ول کن هم نیست.
دمت گرم راسخ
نقل قول: پ.ن۷: داداش عاشق گفتن نقاط ضعف رو پیدا کن و کار کن روش خب اینجا چنتا نکته هستکامو جان، این پستی که زدی می تونه قدم بزرگی توی مسیر ترک خ.ا تو باشه
به شرطی که پی بگیریش و ادامه دار باشه
مثلا همین پورن که گفتی. دست گذاشتی روی یکی از حساس ترین نقاط.
دوستان گفتن، اما برای من یکی خودارضایی و پورن، دقیقا یک چیز هستن.
و همیشه با هم بوده ان.
در هر صورت این رو مطمئن هستم که اگر بخوای یکی رو ترک کنی اون رو یکی رو هم باید کنار بذاری.
نقل قول: پ.ن۵:الان میگم کاش تو شبانه پست میکردم که افراد بیشتر فعالیت دارناتفاقا این جاست که بحث های جدی اتفاق می افته و شبانه بیشتر جنبه سرگرمی داره.
مهم کمیت نیست، کیفیت مهمه.
نقل قول: پ.ن۱: میگم چرا برای پو#رن فیلتر میزاریم؟ اگه ی بنده خدایی دنبال پور،ن باشه و با سرچش کانون بیاد بالا ک خوب؟!
چند وقت تو مدیریت سر همین موضوع بحثش بود.
به این نتیجه رسیدیم فعلا از کلمات پورن و ... استفاده کنیم. اگر روزی فیلتر شدیم درخواست رفع فیلتر می دیم خب
نقل قول: من در مورد خودم تقریباً به یه نتیجه ای رسیدم که اگه به پورن دسترسی نداشته باشم ، روزهای بسیاری رو میتونم بدون خودارضایی بگذرونم، یعنی دیگه خودارضایی دغدغه برام نمیشه که بخواد بصورت اعتیاد وجود داشته باشه ، بلکه با کمی پرهیز راحت میتونم خودارضایی رو کنار بزارم. اما وقتی پورن هست میشه دو تا اعتیاد ، یکی اعتیاد به خود پورن، یکی هم اعتیاد به خودارضایی، عجبا.
دقیقا داداش دیوار
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1398 آذر 4، 19:53
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1398 آذر 4، 20:06
(1398 آذر 4، 19:53)فرید نوشته است: خدا رو شکر ایشالا همیشه خوب باشی و هر لحظه ات ختم به خیر بشه منم اوضاع ترکم شکر خدا خوبه ولی یه مقدار ناامیدم این روزا
داداش بیشتر بگو برامون، به چی فکر میکنی چیشده که ناامیدی؟
با این روزای خوب پاکی چرا ناامیدی؟
بنظرم کسی که بتونه اینجوری با نفس خودش مبارزه کنه خیلی جاها میتونه مبارزه کنه و پیروز بشه، سخت ترین جنگ ها، جنگ با نفس انسانه(یادم نیست دقیقا این جمله مال چه بزرگی بود)
پ.ن:از قزوین پست میزنم به جهت حرفی که گفته بودم الان دقیقا دوست دارم کجا یا پیش کی باشم در راه تهران برای دیدار خانواده
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو
سپاس شده توسط
1398 آذر 4، 21:25
ویرایش شده
من هم خیلی خوبم.
درگیر کار و درسم و ... هستم شدید.
وقت سر خاروندن ندارم.
شب ها گوشی رو خونه نمی برم. در نتیجه نت هم ندارم، این طوری زودتر می خوابم و صبح پرانرژی تر بیدار می شم.
اوضاع نماز و قرآن و کنترل نگاه و ذهن هم خوبه.
بقیه چیزها هم عالیه.
فقط یه خرده خستگی ناشی از فعالیت زیاد و این که فشار جسمی هم روم هست.
از اون طرف اگر مغرور بشم کارم تمومه. و این که ارتباطم با خدا هم باید حفظ بشه.
نقل قول: بنظرم کسی که بتونه اینجوری با نفس خودش مبارزه کنه خیلی جاها میتونه مبارزه کنه و پیروز بشه، سخت ترین جنگ ها، جنگ با نفس انسانه(یادم نیست دقیقا این جمله مال چه بزرگی بود)دقیقا
1398 آذر 4، 21:31
(1398 آذر 4، 20:02).... نوشته است: نا امید از چی؟؟ از ترک؟
از آینده
(1398 آذر 4، 20:06)موری نوشته است:(1398 آذر 4، 19:53)فرید نوشته است: خدا رو شکر ایشالا همیشه خوب باشی و هر لحظه ات ختم به خیر بشه منم اوضاع ترکم شکر خدا خوبه ولی یه مقدار ناامیدم این روزا
داداش بیشتر بگو برامون، به چی فکر میکنی چیشده که ناامیدی؟
با این روزای خوب پاکی چرا ناامیدی؟
بنظرم کسی که بتونه اینجوری با نفس خودش مبارزه کنه خیلی جاها میتونه مبارزه کنه و پیروز بشه، سخت ترین جنگ ها، جنگ با نفس انسانه(یادم نیست دقیقا این جمله مال چه بزرگی بود)
پ.ن:از قزوین پست میزنم به جهت حرفی که گفته بودم الان دقیقا دوست دارم کجا یا پیش کی باشم در راه تهران برای دیدار خانواده
آینده خیلی برام گنگ و تاریک شده هرجور حساب میکنم با این روندی که الان توشم تا صد ساله دیگه هم به هیچ جا نمیرسم فقط دارم درجا میزنم و دور خودم میگردم خسته شدم از بس رشتم و شب خوابیدم و صبح بلند شدم و دیدم همه اش پنبه شده
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن
سپاس شده توسط
1398 آذر 5، 1:32
(1398 آذر 4، 21:31)فرید نوشته است:(1398 آذر 4، 20:02).... نوشته است: نا امید از چی؟؟ از ترک؟
از آینده
(1398 آذر 4، 20:06)موری نوشته است:(1398 آذر 4، 19:53)فرید نوشته است: خدا رو شکر ایشالا همیشه خوب باشی و هر لحظه ات ختم به خیر بشه منم اوضاع ترکم شکر خدا خوبه ولی یه مقدار ناامیدم این روزا
داداش بیشتر بگو برامون، به چی فکر میکنی چیشده که ناامیدی؟
با این روزای خوب پاکی چرا ناامیدی؟
بنظرم کسی که بتونه اینجوری با نفس خودش مبارزه کنه خیلی جاها میتونه مبارزه کنه و پیروز بشه، سخت ترین جنگ ها، جنگ با نفس انسانه(یادم نیست دقیقا این جمله مال چه بزرگی بود)
پ.ن:از قزوین پست میزنم به جهت حرفی که گفته بودم الان دقیقا دوست دارم کجا یا پیش کی باشم در راه تهران برای دیدار خانواده
آینده خیلی برام گنگ و تاریک شده هرجور حساب میکنم با این روندی که الان توشم تا صد ساله دیگه هم به هیچ جا نمیرسم فقط دارم درجا میزنم و دور خودم میگردم خسته شدم از بس رشتم و شب خوابیدم و صبح بلند شدم و دیدم همه اش پنبه شده
آینده؟
آینده چیز مزخرفیه... ذهنت رو با آینده مشغول و آلوده نکن
هیچوقت نمیتونی بگی هفته بعد چی میشه ولش کن الان رو بچسب
البته نه کلا بیخیال بشیا داداش هدفاتو بدون تو راستای اون حرکت کن ولی در گیر اینده نشو
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو
سپاس شده توسط
1398 آذر 5، 6:48
به قول معروف برای موفقیت کافی است تعدادی قدم های کوچک را جایگزین یک قدم بزرگ کنید
سپاس شده توسط
1398 آذر 5، 19:51
از این هم کوچیکتر؟
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن
سپاس شده توسط
1398 آذر 5، 21:07
صبور، مهندس، رضاکی، صادقین،علی ناشناخته و...
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو
سپاس شده توسط
1398 آذر 6، 18:52
(1398 آذر 5، 21:07)موری نوشته است: یاد یسری از بچه ها بخیر
صبور، مهندس، رضاکی، صادقین،علی ناشناخته و...
آره واقعا یادشون بخیر ....
شاید هم یه روزی برگشتن
**********
من هم نظرم رو در مورد آینده بگم.
به نظرم مهمه که ما خود فعلی مون رو دوست داشته باشیم.
ما همیشه دنبال این هستیم که عوض بشیم تا از خودمون خوشمون بیاد.
اگر ما با اینی که هستیم حال نکنیم، با هیچ من دیگه ای هم حال نمی کنیم.
این احساس عدم اعتماد به نفس و عدم دوست داشتن خود، خیلی می تونه به خاطر خودارضایی باشه. (علت های دیگه هم هست)
اما باید این رو بدونیم که خودارضایی، یه وصله ی ناجوره به ما. یه بیماریه که باید درمان بشه.
مثل وقتی که دندون آدم پوسیده می شه، درسته دندون عفونت کرده و خراب شده و زشت شده، اما بقیه بدن که سالمه.
با رعایت و مراقبت و پزشک رفتن این مشکل هم حل می شه.
بقیه موارد هم همینه، اون نفس خدایی که درون ماست، خیلی ارزشمند و دوست داشتنیه،
البته این نفس در طول زمان آلوده شده و باید این آلودگی ها پاک بشن، شما وقتی اون رو بشناسید و دوستش داشته باشید، بعدش می تونید به این فکر کنید که نقاط ضعفش رو درمان کنید و نقاط قوتش رو تقویت