بسم الله القاصم الجبارین
از شهادت واهمه ای نداریم این منتهای ازروی ماست
خدا گواه است هنگامی که حرف از داوطلب برای شهادت به میان می اید بین برادران بر سر اجابت ان دعوا می افتد
ای عارفان و ای معلمین اخلاق
که مشغول ریاضت کشیدن برای نزدیکی به درگاه خدا هستید به جبهه ها بیایید تا ببینید که چگونه برادران شما به ان درجه از قرب الهی رسیده اند
خدا را شکر میکنم که نعمت زجر کشیدن در راهش را نصیبم کرد خدا را شکر میکنم که نعمت شرکت در عملیات به منظور روشن کردن سرزمین ها ی سرد و بی روح گشته از لوث وجود صدامیان اشغالگر را به نور خدایی نصیبم نمود
از خدا می خواهم که شهادت را در راهش نصیبم فرماید و ان گاه که به مشیت الهی از این دنیای فانی رفتم در زمره ی شهیدان به حساب ایم
از خدا می خواهم که مرا به حال خود وا مگذارد که بنده ای حقیر و زبون هستم
و من الله التوفیق
26 اسفند 1360-ساعت 11 شب -جبهه ی دزفول
حقیر محسن وزوایی
(بخشی از وصیت نامه ی شهید وزوایی)