امتیاز موضوع:
- 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
استرس و افسردگی (چیستی، راه های مقابله، تجربیات)
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
1387 خرداد 14، 23:09
ویرایش شده
فهرست مطالب
موضوع صفحه
استرس و افسردگی 1
بخش اول : استرس
(استرس چیست و چه عوارضی دارد) 2
زنگهای خطر (علایم استرس) 4
چگونه استرس را کنترل کنیم؟ 7
درمان¬های اولیه استرس 9
چگونه خوابی راحت داشته باشیم 18
چگونه در شهر فشار عصبی را به حداقل برسانیم 20
بخش دوم: افسردگی
افسردگی چیست؟ 23
علل ایجاد افسردگی 25
درجات و نوع افسردگی، درباره افسردگی زنان 25
راه¬کارهای عملی و رفتاری برای جلوگیری و مقابله با افسردگی 27
تست خود شناسی 31
استرس و افسردگی
استرس و افسردگی دو معضل رایج در زندگی ماشینی و صنعتی جهان امروز به شمار می روند. درصد قابل توجهی از مردم به نوعی دچار استرس یا تنیدگی و افسردگی می باشند. به عبارتی می توان این دو را بیماریهای قرن 21 نامید. عوامل بسیاری از جمله آلودگی های صوتی، آلودگی هوا، ترافیک سنگین، مشکلات شخصی و وراثتی در ایجاد این بیماری ها مؤثرند که به تفضیل به آنها خواهیم پرداخت.
استرس و افسردگی باعث ایجاد بیماریهای خطرناک جسمی و بیماریهای مختلف روانی می شوند. استرس و افسردگی با هم رابطۀ مستقیمی دارند از این رو سعی شده در این کتاب به هردوی آنها به طور جداگانه پرداخته شود. شاید شما خواننده عزیز به وجود استرس و افسردگی در خود آگاهی دارید ولی نمی دانید برای درمان از کجا باید شروع کنید، شاید تردید دارید و یا از هزینه های بالا و یا مصرف داروهای روان گردان می هراسید. این کتاب شروع خوبی است و به اکثر سؤالات شما پاسخ می دهد و سعی دارد با روشهای ساده و کاربردی بدون نیاز به دارو و روشهای پیچیده مشکلات شما را حل کند. کتاب دارای سه بخش می باشد بخش اول استرس، بخش دوم افسردگی. امیدواریم با خواندن این متن کوچک، همراه با همت و جدیّت خودتان، باعث ایجاد انقلابی بزرگ در رفتار شما گشته و کمی از آلام شما را التیام بخشیم که همانا بهترین پاداش برای ماست.
استرس چیست و چه عوارضی دارد؟
استرس یا فشار عصبی عبارتست از حالت اضطراب و فشار درونی که انسان برای مواجه شدن با خطر یا مشکلات جدّی با ترشح هورمون هایی خود را برای مقابله آماده می کند که البته تا این حد خوب و برای روند زندگی لازم است. ولی هرگاه در فردی فشار عصبی توسعه پیدا کرد و این حالت در طول روز و بدون علت منطقی مشاهده شد می گوئیم فرد دچار استرس بیش از حد است.
استرس باعث ایجاد تغییرات هورمونی خصوصاً ادرنالین و سایر هورمونها شده و بیماری های خطرناکی چون سکته های مغزی، قلبی، فشارخون، پوکی اسنخوان، زخم معده و بیماریهای روحی – رفتاری بسیاری را ایجاد می کند و بر روی بهداشت روانی انسان اثر بسیار مخربی دارد. حتی جالب است بدانید استرس باعث ایجاد تغییراتی در پوست، چهره و مو می شود. استرس می تواند بر روی پوست تولید اشکالاتی از قبیل چربی بیش از حد، خشک شدن، خارش و اگزما کند. همینطور چهرۀ انسان را نسبت به سن پیرتر نماید. تأثیرات منفی استرس بر فعالیتهای مغزی بسیار آشکار است. تحقیقات دهه اخیر نشان داده است که ادامه استرس و تولید زیاده از حد کورتیزول، می تواند تأثیر منفی بر روی قسمت هیپوکامپ بگذارد که در ایجاد حافظه افراد نقش دارد. دانشمندان مسی گوین هیپوکامپ نه تنها در ثبت وقایع بلکه در حفظ جزییات آنها نیز نقش اساسی دارد.
مطالعات نشتن داده است که استرس مزمن و مقادیر بالای کورتیزول می تواند منجر به کاهش سلولهای هیپوکامپ و آسیب به آنها و در نتیجه آسیب به حافظه و عملکرد افراد گردد همانند سایر هورمونها میزان کورتیزول به طور طبیعی در طول شبانه روز متغیر است که این میزان در صبح بیشتر و در شب کمتر می شود. استرس منجر به مختل شدن این فرآیند می گردد. در عین حال، تحقیقات اخیر نشان می دهد که یکی از نتایج استرس مزمن، ذخیره چربی بیش از حد در ناحیه شکم است و این یک خبر بد برای همه کسانی که می خواهند احتمال بروز حمله قلبی، سرطان و یا دیگر بیماریها را کاهش دهند. مطالعات دیگر نشان داد مشاجرات بین همسران همراه با افزایش هورمونهای استرس و تضعیف سیستم ایمنی بدن بوده است. ثابت شده است که استرس افراد را مستعد ابتلا به بیماریهای عفونی می نماید. تنشهای عصبی باعث افزایش تولید موادی در بدن می شود که بر عملکرد دستگاه ایمنی تأثیر می گذارد. یکی از این مواد «اینترکولین 6» نام دارد. این ماده در افرادی که دچار استرس هستند بیشتر مشاهده می شود. این ماده به طور طبیعی بابالا رفتن سن، در بدن افزایش می یابد و با بیماریهای قلبی، قند، پوکی استخوان و دیگر ناهنجاریهای سالخوردگان ارتباط دارد. افرادی که دارای تنش و استرس هستند اغلب ناخوش هستند و دستگاه ایمنی بدن آنها را در برابر بیسماریها و بهبود زخمها ضعیف عمل می کند.
سؤالی که مطرح می شود این است که چرا بعضی افراد نسبت به فشارهای زندگی حساس¬تر و آسیب پذیرتر از سایرین هستند برای پاسخ به این سؤال می توان به تأثیر شخصیت و عادات افراد و مشکلات و مخاطرات دوران کودکی و گذشته افراد در این زمینه اشاره کرد. در یک مطالعه، دکتر چارلز نموروف از دانشگاه امور دریافت، افرادی که در دوران کودکی شرایط نامطلوب جسمی یا روحی داشته اند، هنگامی که در شرایط استرس هیجانات روحی قرار می گیرند، مقدار بیشتری هورمونهای استرس را ترشح می کنند که همه این موارد، مضرات استرس¬های روحی طولانی مدت را بر سلامت جسم و روان مشخص می سازد. بنابر این استرس بر کل سیستم درونی، بیرونی، روحی تأثیرات بسیار مخربی دارد.
زنگهای خطر (علایم استرس)
همانطور که توضیح دادیم استرس دارای علایمی است. علایم فیزیکی، ذهنی و رفتاری که هر کدام را بطور جداگانه ذکر می کنیم. وجود این علایم در شما می تواند زنگ خطری مبنی بر وجود استرس باشد.
علایم (جسمی) استرس
تپش قلب
نفس زدن، حتی در هنگام استراحت
سردرد و میگرن
کمر درد
تنفس نا منظم
حرکات غیرعادی اعضائ و عضلات
دهان خشک
حساسیت زیاد نسبت به صدا
زخم معده
مشکلات جنسی
مشکلات خواب
اسهال
سوء هاضمه
حالت تهوع
نیاز بیشتر به دفع ادرار
درد معده
سرگیجه
عرق کردن دستهای سرد
لرز
علایم ذهنیت استرس
شک و تردید در تصمیم گیری
نداشتن تمرکز مناسب
فراموشی
وجود افکار مزاحم
نامنظم بودن
اشتباهات متعدد
بی توجهی
عدم توانایی در انجام کارهای ساده مثل یک ضرب ساده یا کار با یک وسیله ساده
توجه به جزئیات
ضعف حافظه
علایم احساسی استرس
دل نگرانی، خجالت در مکانهای عمومی یا در وسایل نقلیه عمومی
ترس های بیمورد
پرخاشگری
در خود فرو رفتگی
بدبینی
افسردگی
احساس بی کسی بودن
از دست دادن خوشحالی ها و شوخ طبعی های گذشته
احساس گناه
کابوس
گریه
تغییر خلق
علایم رفتاری استرس
کاهش اشتها
هیچ چیز نخوردن یا غذا خوردن بیش از حد
تمایل به کشیدن سیگار یا افزایش سیگار کشیدن
ناخن جویدن
بد و خشن رانندگی کردن
دوری از دیگران
افکار آزاردهنده داشتن
مو کشیدن یا ور رفتن با مو
انجام کارها و امور روزمره با اکراه
چگونه استرس را کنترل کنیم؟
در دنیای سلطه ماشین بر زندگی انسان و عوارض ناشی از شهرنشینی، هر یک از ما در برهه¬هایی از زمان دچار فشار روانی و تنش های فوق العاده¬ای می شویم، نکات زیر ما را در شناخت و جلوگیری از پیامدهای مضر آن یاری نماید.
1- کاهش بار استرس
شما می توانید از طریق زیر در کاهش بار استرس بکوشید:
کاهش تعهدات اجتماعی
کاهش توقعات در زمینه های مختلف
کاهش تکالیف و مسئولیتها (در مدرسه یا اداره)
به تعویق انداختن تغییرات و جابه جایی مکانی
حذف آلرژیهای محیطی یا غذایی (در صورت داشتن آلرژی)
پرهیز از آلودگی های محیطی
بیشتر از سابق «نه» بگویید لزوماً نباید به همه جواب مثبت داد وقتی خواسته هایشان خارج از توان شماست.
2- رعایت مسائل تغذیه ای و تندرستی
با داشتن یک رژیم غذایی مناسب و استفاده بیشتر از سبزیجات، مواد معدنی، ویتامین ها و ثابت نگه داشتن قند خون می توانید فشارهای روانی را کم کنید.
(ورزش: از بیست دقیقه تا دو ساعت، سه بار در هفته)
3- به فکر خودتان استراحت بدهید.
4- ساعت بیولوژیک بدنتان را تنظیم کنید (ساعت خواب و بیداری و غذا خوردن مشخص باشد و هر روز تغییر نکند)
چهار حرکت برای غلبه بر استرس
حرکت اول: نشانه های استرس را در بدنتان بشناسید.
- یاد بگیرید که به طور مرتب بدنتان را برای یافتن علائم تنش های فوق العاده کنترل کنید.
- مراقب خوب حرف زدن باشید که از علائم اولیه فشار است.
- همچنان که افراد دیابتی یاد می گیرند که علائم هشدار دهنده اولیه در مورد قند غیر طبیعی خونشان را شناسایی کنند شما هم اگر در معرض تنشهای فوق العاده هستید باید یاد بگیرید که علائم خطر را تشخیص دهید. به محض این که الگوی خوابتان تغییر می کند، خسته می شوید، از زندگی لذت نمی برید، دلشوره دارید، دردهای متعدد به سراغتان می آیند زمان آن رسیده است که تنش ها را تحت کنترل درآورید.
حرکت دوم: استرس هایتان را تغییر دهید.
- سطح فشارها را با جابجا کردن استرسها، زیر نقطه سرریز و انفجار نگه دارید. اگر موضوع پرتنش جدیدی به سراغتان آمد با حذف یا به تعویق انداختن مشکل و استرس قبلی جایی برایش باز کنید، به این ترتیب سطح جمع استرس زیر نقطه انفجار می ماند.
- اغلب مردم گرایش به روی هم انبار کردن مشکلات دارند تا به جا به جا کردنشان.
- برای این که سلامتی¬تان به خطر نیافتد یاد بگیرید که استرس¬هایتان را جابجا کنید.
حرکت سوم: کمک گرفتن از دیگران
- در مواقعی که دچار فشار روحی، کاری و یا خانوادگی هستید، به دیگران هم این شانس را بدهید که به شما کمک کنند. تا وقتی از آنان تقاضای کمک نکنید هرگز نخواهید فهمید دوستان واقعی شما چه کسانی هستند. بعضی اوقات این حقیقت را قبول کنید که به تنهایی قادر به حل مشکلات نیستید. در این مورد مغرور نباشید و فکر نکنید اگر از کسی تقاضای کمک کنید، نقاط ضعف شما مشخص می شود. این کمک می تواند حتی یک درد و دل ساده باشد.
حرکت چهارم: استراحت و درمان
- به خاطر داشته باشید اگر احساس مریضی و کسالت می کنید، خسته اید، خوابتان دچار مشکل شده است، دلشوره دارید و حال روحتی تان خوب نیست، این ها معلول تغییرات شیمیایی در مغزتان است و باید به فکر درمان آن باشید.
درمان های اولیه استرس
اقداماتی که به شما کمک می کند سلامتی روانی¬تان را حفظ کنید:
1- از قبل برنامه ریزی کنید.
2- لیست کارهایی که باید انجام دهید را به ترتیب اولویت طبقثه بندی کنید.
3- بیشتر از آن «غذایی» که میل دارید بخورید، تنش از توانتان بار برندارید، کارهایی که باید در طول روز انجام دهید را در حدی نگه دارید که به راحتی از عهده همه¬شان برآیید.
4- به دلیل برنامه های فشرده و سررسیدهای غیر ممکن و فوریت های مختلف هیچ دلیلی وجود ندارد، اگر مجبور به تغییر برنامه ها و مقدمات کار هستید احساس گناه و تقصیر کنید، خیلی راحت به موعدها و مهلت های غیر واقع بینانه «نه» بگویید.
5- مهمترین کارها را به اتمام برسانید قبل از این که به کار جدیدی دست بزنید.
6- زنگ تفریح¬های منظم به خودتان بدهید. استراخت-های کوتاه مابین کارهای فکری
فشرده، بخصوص در یک پروژه به بن بست خورده یا کاری که پیش نمی رود می تواند موجب تجدید قوا شده و کمک کند دوباره با آمادگی بهتر متمرکز موضوع شوید. 5 دقیقه استراحت در هر ساعت یا 15دقیقه هردوساعت جریان کار را قابل کنترل می کند.
7- از مرخصی هایتان به طور منظم استفاده کنید.
8- بالا بردن استطاعت مالی را هدف زندگی قرار ندهید. چرا که این موضوع نهایتاً به بیمار کردن شما منجر می شود. نتیجه تحقیقاتی که در دانشگاه الاباما روی 8000 خانواده انگلیسی که سعی در حفظ سطح زندگیشان بیش از توان واقعی مالیشان داشته اند نشانگر و مؤید این موضوع است که آنها بیشتر دچار مریضی می شدند.
9- صاف بنشینید، درست نشستن تنفس را راحت تر می کند و جریان خون به مغز افزایش می یابند. ما اغلب وقتی تنش داریم قوز می کنیم که خود این موضوع تنفس و جریان خون را مشکل می کند و احساس ناتوانی ما را بیشتر می شود.
10- یادگیری و شناسایی علائم استرس که بصورت زودرنجی، بی خوابی، انزوا طلبی، از دست دادن علاقه به فعالیت و کمبود اشتها ظاهر می شود.
11- قبل از اینکه به نقطه انفجار برسید در مورد حوئادث و اتفاقات تنش زا با یک دوست، مادر، پدر و یا همسرتان صحبت کنید و حتی گریه کنید. گریه کردن هم مانند حرف زدن احساسات درونی را بیرون می ریزد و خطر مبتلا شدن به بیماری¬های ناشی از استرس را کاهش می دهد.
12- تشخیص بدهید که بعضی چیزها را نمی توان تغییر داد و انرژیتان را صرف مسائلی کنید که قابل تغییر هستند.
13- منشأ استرستان را پیدا کنید، به این طریق واکنش بهتری را نسبت به مسأله نشان می دهید. اگر لازم است یادداشت برداری کنید و شرایط را به نگارش درآورید هرچه بیشتر کندوکاو کنید ریشه مشکل تان راحت تر هویدا می شود و پس از ریشه یابی حل آن نیز ریشه ای و بنیادی خواهد بود.
14- نگرش مثبتی را در خودتان القا کنید. به خودتان تلقین نکنید که نمی توانید از عهده کار برآیید.
15- از صحنه هایی که می تواند شما را عصبانی کند بپرهیزید مثلاً شلوغی، سروصدا، ترافیک.
16- به مشکلات دیگران بیندیشید به جای اینکه مدام به مشکلات خودتان فکر کنید، اگر وقتتان اجازه می دهد هفته ای چند ساعت به امور خیریه بپردازید.
17- به علائم استرس توجه کنید مثل سردردهای شدید و هنگام مشاهده این علائم کارتان را متوقف کنید و یک زمان استراحت به خودتان بدهید، اگر امکان دارد، دوش آب گرم بگیرید و یا از تکنیک ماساژ استفاده کنید، هنگام استرس ادرنالین خون بالا می رود و ماهیچه ها حالت انقباض پیدا می کننتد، اگر راه هل های فوق امکان پذیر نیست سعی کنید با تمرین تنفس عمیق و بستن چشم ها، سپس به طور آگاهانه با رها کردن عضلات صورت، به ارامش بیشتری دست یابید.(نفس عمیقی بکشید و هوا را چند ثانیه در ریه خود نگه دارید و سپس با فشار خالی کنید یا دست¬های خود را با فشار مشت کرده و چند ث3انیه نگه دارید و سپس رها سازید.)
18- از رژیم غذایی خود غافل نشوید. برای برآورده کردن انرژی روزانه، نقش یک صبحانه کامل که شامل پروتئین و کربوهیدراتها است به مراتب از یک ناهار و شام مفصل مهمتر است.
19- ده دقیقه مسافرت ذهنی کنید. مدیتیشن راه حلی خیلی خوبی است برای کاهش استرس، ولی پیدا کردن زمان و مکان مناسب دشوار است اما همان طور که پشت میزکار یا میز اشپزخانه¬تان نشسته اید، چشمانتان را ببینید، نفس عمیقی بکشید و به یک مرخصی کوتاه بروید، تصور کنید که در کنار ساحل هستید، صدای امواج را می شنوید، هوای تمیز را استنشاق می کنید و نسیم دلنشین ساحلی صورتتان را می نوازد. خلاصه بین خودتان و مشکلات فاصله های بیاندازید، حتی اگر چند دقیقه باشد.
20- در مورد همه چیز یک حس شوخ طبعی داشته باشید. شوخ طبعی تنش و اضطراب را کاهش می دهد، فشارهای عصبی را از بین می برد و فضای همکاری و تشریک مساعی به وجود می آورد(در این مورد به انتقادات دیگران توجه نکنید).
21- ورزش و تمرین های منظم: اوقات فراغت خود را طوری برنامه ریزی کنید که حداکثر سلامت را به همراه داشته باشد. بدن نیاز به ورزش روزانه دارد. این بویژه درباره افراد بی تحرک صادق است.
22- تنظیم وقت، بصورت هفتگی: فعالیت هر روز خود را برنامه ریزی کنید. باید در زمان معین مطالعه یا کار خاصی کنید. مطمئن باشید که محل مطالعه یا کار شما راحت است. محل مطالعه باید با شخصیت شما متناسب باشد. وسایل مورد علاقه شما باید در محل وجود داشته باشد تا این محل را برایتان جالب و لذت¬بخش سازد. مثلاً می توانید از یک پوستر، عکس، گلدان یا وسائل تزئینی استفاده کنید.
23- یکی دیگر از ابزارهای برنامه ریزی که افراد موفق از آن بهره می برند فهرست کارهای مهم هر هفته است. به روش زیر این ابزار را به کار بگیرید:
- فهرستی از کارهای هر هفته تهیه کنید.
- به ترتیب اهمیت آنها را بنویسید.
- این فهرست را در اتاق خود در معرض دید قرار دهید.
- در مقابل هر کاری که انجام می دهید علامت بگذارید.
- هر کاری را که در طول این هفته انجام نمی شود در فهرست هفته بعد قرار دهید.
24- صحبت مثبت با خود: با خود صحبت کنید (وقتی که تنهائید!). زمانی که این روش به طور صحیح انجام شود، مثبت و دلگرم کننده است. هر روز جملاتی از این قبیل را امتحان کنید: «امروز این کار را به خوبی انجام دادم» ، « هیچ وقت به خوبی امروز نبودم» ، « جلسه یا مجلس خوبی بود». عبارت هایی از این قبیل، گام بزرگی در افزایش عزت نفس شماست و نگرش واقع بینانه¬تری از خودتان به شما خواهد داد.
وقتی احساس ارزشمندی بکنید، توانایی شما در مقابله با استرس به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. سپس برای رویارویی با مشکلات مستعدتر و آماده¬تر خواهید شد.
به چند عبارت مثبت دیگر که می توانید با خود مرور کنید توجه نمایید:
هر مشکلی راه حلی دارد.
این مشکل کوچک نمی تواند زندگی مرا خراب کند.
به زودی همه چیز مرتب خواهد شد.
احساساتم ارزشمندتر از آن است کهع به خاطر مشکلات به خطر بیافتند.
می توانم خود را با این مشکل تطبیق بدهم و آن را به نفع خود جهت دهم.
می توانست مشکل شدیدتر باشد، شکر خدا اینطور نیست.
هر کس به نوبه خود مشکلاتی دارد شاید مشکلات دیگران بیشتر از من باشد و من اطلاعاتی از آن ندارم.
بالاخره به خوشحالی و رضایت خواهم رسید.
من نباید سلامتی قلب و مغز خود را به خاطر یک مشکلی که پیش آمده به خطر بیاندازم، چون در این صورت مشکلات من بیشتر خواهد شد.
25- پاداش به خود: پس از یک کار رضایت بخش، انجام درست یک تکلیف یا کسب نمره بالا در امتحان به خود پاداش دهید. سرگرمی¬ها، موزیک، مطالعه مطالب سرگرم کننده، سینما رفتن، دعوت خانواده یا دوستان به شام یا اموری که برای شما خوب و رضایت بخش است را به خود هدیه دهید. این امور تجارب مثبتی است که احساس کفایت و عشق به زندگی را در شما تقویت می کند و نیز کل سیستم عصبی شما را ارام می سازد.
26- تغذیه صحیح: اگر می خواهید عملکرد مؤثری داشته باشید باید عادت غذای معقولی داشته باشید. تغذیه، غذای منظم از سبزیجات، میوه ها و حبوبات با مقدار کمی گوشت، لبنیات، میوه های مغزدار، تخم مرغ، کمی کره گیاهی و روغن (خیلی کم)، سلامت بدن را تضمین می کند. صبحانه را حذف نکنید. به مقدار کافی آب بنوشید، دست کم هشت لیوان در روزهای گرم. قهوه، چای و نوشابه را تا حد امکان کمتر مصرف کنید.
27- خواب و تمرین های آرامش بخش: بی خوابی به استرس مفرط و احتمالاً افسردگی می انجامد. با یک خواب خوب شبانه با آن ها مبارزه کنید. گاهی پیش می آید که شب ها تا دیر وقت باید مطالعه یا کار کنید، اما همیشه این بی خوابی را با خواب صبح یا زودتر خوابیدن جبران کنید.
به طور مکرر ثابت شده است که استفاده منظم از تمرین های آرامش بخشی و نیز تنفس عمیق، منظم و کنترل شده به خویشتن داری و کاهش اضطراب کمک می کند و باعث تجدید قوا در بیشتر افراد می شود. این تمرینات را امتحان کنید:
- برای ده دقیقه در یک صندلی راحت قرار بگیرید.
- به تنفس خود توجه کنید، به خود اجازه آرامش بدهید.
- یک نفس عمیق بکشید، 3 تا 4 ثانیه ان را نگهداری و بعد به آرامی بیرون بدهید. این کار را چند بار تکرار کنید.
- ماهیچه های نختلف بدنتان را به نوبت منقبض و بعد شل کنید.
- با انگشتان پا شروع کنید. از انگشت بزرگ شروع کنید، آن را بکشید بهد رها کنید. سپس انگشت بعدی را امتحان کنید.
- به آرامی این کار را در سراسر بدن خود گسترش دهید.
- وقتی به ماهیچه های سر رسیدید کار را پایان دهید. حالا تصور کنید که تمام بدنتان آرام شده است. برای مدتی خود را تقریباً شل و رها کنید.
- سراسر بدنتان با طراوت و آرام شده است. ماهیچه ها و سیستم عصبی خود را آرام ساختید.
فنون ساده تر:
هر چند وقت یکبار، چند نفس عمیق بکشید و بدنتان را شل کنید، همیازه بکشید و اندام های بدن را بکشید.
به آهستگی پیاده روی کنید.
اگر مزاحم همسایه ها و اطرافیان نمی شوید، حتی فریاد بکشید.
چند تمرین دیگر
به راحتی دراز بکشید، لباسهای تنگ را آزاد کرده و یا حتی لخت شوید.
یک دست را بر روی شکم بالای ناف بگذارید.
عضلات شکم و معده تان را سفت و منقبض کنید، طوری که فرو بروند.
عضلات شکم را پس از انقباض رها و منبسط کنید طوری که آرامش را در این ناحیه حس کنید. این تمرین را پنج بار تکرار کنید سپس کمی استراحت کنید تا تنفس شما به هر حالتی که می خواهد انجام شود، مهم نیست که تند یا کند یا، منظم یا نا منظم باشد. سپس یک دست را روی شکم بگذارید و چنان نفس بکشید که دستتان بالا بیاید. بعد نفس را محکم از دهان بیرون بدهید و یک ها ... طولانی بگویید، طوری که دستتان روی شکم پایین بیاید. این تمرین را 10 بار تکرار کنید.
هر چند وقت یک بار طوری نفس بکشید که شکمتان منبسط شود و در همان حال با دست روی شکم فشار بیاورید. این تمرین کمک می کند تا عضلات شکم تقویت شده و حالتهای مداوم انقباض و انبساط نوعی ارامش درونی را به این ناحیه بدهد.
نرمش برای ستون فقرات
با لباس راحت روی زمین یا تخت بخوابید.
زیر سرتان بالش بگذارید.
رانوهایتان را بالا بیاورید، طوری که کف پاهایتان بر روی زمین یا تخت قرار گیرد ران ها از هم باز و زانوها به سمت سقف باشد.
توجه کنید که چگونه بخش انتهایی کمرتان با زمین یا تخت در تماس قرار می گیرد.
چشمها را ببندید و در هنگامی که تا بیست می شمارید، این وضعیت را حفظ کنید حالا زانوهایتان را به طرف سینه اورده و پاها را بغل کنید، چشمها را بسته نگه داشته تا بیست بشمارید.
توجه¬کنیدکه چگونه بخش انتهایی کمرتان بازهم بیشتربه زمین¬یا تخت فشار میآورد.
به حالت اولیه بازگشته و کل تمرین را دوباره تکرار کنید.
این تمرین باعث استراحت و آرامش در عضلات کمر و ستون فقرات می شود.
چگونه خوابی راحت داشته باشیم.
همانطور که می دانید یک خواب راحت می تواند در کاهش بار استرس نقش بسزایی داشته باشد برای داشتن یک خواب راحت چند پیشنهاد داریم:
1- صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید کسانی که می توانند حدود 5 صبح از خواب بیدار شوند روز شادابی را خواهند داشت و شب نیز راحت به خواب خواهند رفت. بشرطی که شب به موقع خوابیده باشند.
2- در روز سعی کنید فعالیت بدنی داشته باشید. اگر نمی توانید ورزش کنید، پیاده روی کنید. سعی کنید پیاده به محل کار خود بروید یا برگردید اگر مسافت طولانی است یک ایستگاه زودتر پیاده شوید و بقیه راه را پیاده طی کنید.(درست قبل از خواب تمرینات ورزشی نکنید)
3- از چرت زدن در روز خودداری کنید.
4- شب ها نه گرسنه به رختخواب بروید و نه شام سنگین بخورید. در ضمن بهتر است شبها قهوه، چای و نوشابه نخورید.
5- سعی کنید قبل از خواب کمی مطالعه کنید. خواندن داستان یا مطالب مورد علاقه و جذاب را توصیه می کنیم.
6- هر شب در ساعت معینی به رختخواب
بروید.
7- رختخواب خود را به اندازۀ کافی راحت و دلچسب کنید.
8- خوردن یک فنجان شیرگرم برای خواب بهتر مفید است.
9- قبل از خواب از دخانیات و الکل استفاده نکنید.
10- هوای اتاق مناسب باشد و تهویه مناسبی داشته باشد.
11- هنگام رفتن به رختخواب افکار مزاحم، مشکلات و اینکه چرا بدخواب هستید را از ذهن خود دور کنید و تصور کنید در بهترین نقطۀ دنیا در حال استراحت هستید.
چگونه در شهر فشار عصبی را به حداقل برسانیم؟
گذشت ضامن سلامتی
گذشت در زندگی، امری نیکو و پسندیده است، اما عمل به آن برای هر کسی آسان نیست. زمانی که فردی شما را می آزارد، بخشیدن او کار ساده ای نیست. اما این امر امکان پذیر و به طور شگفت انگیزی برای سلامت جسم و روح مفید است. دکتر فردریک لوسکین، نویسنده کتاب «گذشت برای همیشه» می گوید: افرادی که در زندگی گذشت می کنند دچار فشار روحی، عصبانیت و افسردگی اندامها و همچنین سیستم ایمنی بدن شده و نشاط بیشتری را به فرد می دهد.
با انجام اعمال زیر، کینه و دشمنی را از خود دور کرده و گذشت را پیشه راهتان کنید:
سعی کنید اولین خطای هر کس را نادیده بگیرید:
به ویژه هنگام رانندگی اگر اتومبیلی خطا کرد مثلاً جلوی شما پیچید خطای اول او را نادیده بگیرید. انگار چنین چیزی را ندیده اید ولی در موارد بعد اگر همان شخص خطایی کرد مختار هستید عکس العمل نشان بدهید. این بزرگترین لطفی است که به سلسله اعصاب و قلب خود می¬کنید.
منتظر عذرخواهی دیگران نباشید:
افرادی که دیگران را می آزارند هرگز درصدد عذرخواهی برنخواهند آمد. آنها هدفی جز آزار و اذیت ندارند بنابر این هرگز منتظر عذرخواهی این گونه افراد نباشید زیرا مدت زیادی باید به انتظار بنشینید. به یاد د اشته باشید که گذشت الزاماً به معنی اشتی کردن و یا نادیده گرفتن اعمالشان نیست.
با عصبانیت خود طرف مقابل را خوشحال نکنید:
از نظر روانی، نمایان کردن احساسات جریحه دار شده، قدرت بیشتری را به فردخاطی می دهد. بنابر این به جای بروز احساسات منفی در جست و جوی عشق و محبت باشید.
نگرش به مسئله از دیدگاه فرد خاطی:
اگر پای صحبت فرد خطاکار نشسته و با وی همدردی کنید، متوجه خواهید شد که عمل او ناشی از تخلیه هیجانی ترس، جهل و یا حتی عشق بوده است. برای پی بردن به این مسئله خود را جای او گذاشته و قضاوت کنید.
محققان دریافته اند که افراد با گذشت، از انرژی بیشتر، اشتهای بهتر و خواب راحت تری بهره مندند.
سعی کنید روحیۀ «معذرت خواهی داشته باشید:
این به مراتب بهتر از روحیۀ ستیزه جویی است که متأسفانه در جامعه ما متداول می باشد. به جای اینکه منتظر باشید کسی خطایی کند و شما با او جروبحث کنید، سعی نمائید در برابر خطاهای احتمالی خود با یک معذرت خواهی ساده موضوع را فیصله دهید. مثلاً اگر در رانندگی کاری کردید که راننده پشت سر با بوق به شما اعتراض کرد با حرکت سادۀ دست به عنوان معذرت خواهی، آب را بر آتش بریزید و براحتی موضوع را بدون فشار عصبی حل کنید.
سعی کنید دوستانی برای همدردی داشته باشید:
متخصصان قلب و عروق معتقدند کسانی که برای دوستان و آشنایان درددل می کنند و به نوعی فشار درونی خود را تخلیه می نماییند، کمتر دچار بیماریهای قلبی و عروقی می شوند.
حفظ آرامش
- با دوبار نفس عمیق کشیدن و فکر کردن به امور خوشایند از جمله طبیعت زیبا، یا همنشینی با فرد مورد علاقه تان، می توانید خشم و فشار عصبی وارده را مهار کنید.
- در شرایطی که احساس فشار عصبی دارید سعی کنید با فشار دادن شیئی لاستیکی، سوت زدن ملایم، زمزمه ترانه، جویدن آدامس به خود القا کنید همه چیز مرتب است بدین ترتیب هورمون¬های مضر کمتر ترشح می شود.
- در شرایط استرس¬زا مثل ترافیک، تماشای فوتبال حساس، شرایطانتظار، مثل هنگامی که منتظر جواب عمل جراحی عزیز خود هستید سعی کنید یک بطری کوچک آب معدنی همراه هود داشته باشید و هرچند دقیقه یکبار جرعه ای بنوشید. این عمل کمی از استرس شما را کم می کند.
- همواره این حقیقت را به خاطر بیاورید که آدمهای بیفکر وقتی تحت فشار قرار می گیرن، زود عصبی و منفجر می شوند. اگر می خواهید جزو این گروه نباشید خونسردی خود را حفظ کنید و بر اعصاب خود مسلط باشید. خیلی زود متوجه می شوید که چه خوب شد از کوره در نرفتید!
افسردگی
افسردگی چیست؟
افسردگی یکی از رایج ترین و نیز جدی ترین اختلالات مرتبط با سلامت ذهن است که بشر امروز با آن دست به گریبان است، اما با وجود این، امروزه ما قادر هستیم که این بیماری را به «اُمّ المرض» معروف است، خیلی مؤثرتر از سابق درمان کنیم، زیرا درک و شناخت بهتری از علل ایجاد افسردگی بالینی در اختیار داریم. بسیاری از مردم در نتیجه حادثه یا رویدادهای تلخی که در زندگی¬شان رخ می دهد، دچار افسردگی می شوند. در حال حاضر مشخص شده است که سوابق خانوادگی وژنتیکی هم میزان ابتلا فرد به بیماری افسردگی را افزایش می دهد. همچنین تنش های مستمر و فزاینده و عدم مکانیزم¬های مناسب برای مقابله با آن نیز در پدید آمدن افسردگی، هم عوامل بیولوژیکی و هم عوامل روانشناختی دخالت دارند و این بیماری صرفاً یک اختلال بیوشیمی – پزشکی نیست.
علائم افسردگی
افسردگی دارای علائم متعدد روحی و جسمی می باشد از علائم روحی می توان به یأس، نگرانی، عدم تمرکز، مشکلات حافظه، افکار منفی، هذیان گوییی، توهمات، احساس غیرمفید بودن و احساس اینکه «هیچ کس مرا دوست ندارد» یا «من چقدر بدبختم» اشاره کرد.
از علائم جسمی افسردگی می توان به افزایش یا کاهش اشتها، خستگی دایم، یبوست، اختلالات قاعدگی، از دست دادن یا کاهش میل جنسی، افزایش و کاهش وزن و مشکلات خواب (کم خوابی یا زیاد خوابی) اشاره کرد. باید به خاطر داشت که افسردگی صرفاً یک احساس غم و اندوه و یا یک خلق و خوی گرفته نیست که ظرف مدت چند ساعت و یا در طول مدت چند روز بر طرف شود. انسانهایی که دارای افسردگی هستند و به عبارت دیگر از اختلال افسردگی عمده رنج می برند، از علائم و نشانه هایی که ذیلاً ذکر می گردد، حداقل پنج ویژگی از یازده ویژگی مهم افسردگی را هر روز و در تمام طول روز به مدت بالغ بر دو هفته تجربه کرده اند.
1- داشتن حالت افسرده مداوم شامل احساس غم و تهی بودن.
2- از دست دادن علاقه و نسبت به مسائل خاص و بعضی فعالیت ها و سرگرمی¬هایی که زمانی مورد علاقه بود.
3- داشتن احساس نا امیدی و بدبینی.
4- داشتن احساس گناه، بی ارزشی و ناتوانی.
5- بی خوابی، کم خوابی و یا خواب زیاد.
6- از دست دادن اشتها همراه با کاهش وزن و یا پرخوری همراه با افزایش وزن.
7- کم شدن انرژی، احساس خستگی و احساس رخوت و سستی.
8- داشتن احساس بی قراری و تند خویی.
9- دشواری در تمرکز به یاد آوردن مسائل مختلف و ناتوانی در تصمیم گیری.
10- داشتن افکاری خطرناک در رابطه با خودکشی و مرگ و یا اقدام برای خودکشی.
11- داشتن مشکلات جسمانی مداوم مانند: سردرد، سوئهاضمه و یا دردهای مزمن که به درمانهای پزشکی پاسخ نمی دهد و برای آنها هیچ علت جسمانی یافته نمی شود.
این نکته مهم را هم باید به خاطر بسپاریم که افسردگی را می توان و بایستی درمان نمود، چرا که می تواند پی آمدهای ناگواری داشته باشد.
علل ایجاد افسردگی
عوامل زیادی می توانند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند از جمله وراثت (ژنها)، شخصیت مستعد افراد (افراد وسواسی، اخساساتی، مضطرب، انعطاف ناپذیر)، سرگذشت نامناسب زندگی (از دست دادن والدین، رفتار والدین، تنبیه شدن، سوءاستفاده های بدنی حوادث غیر مترقبه)، استرس ها و فشارهای عصبی (که در بخش اول متن به خطرات آن اشاره شد)، الگوهای نا مناسب فکری، بیماریهای مزمن جسمی و محیط نامناسب زندگی (خانه های کم نور، نمناک، دکوراسیئن نامناسب و تیره، نبود وسایل فرح بخش، نداشتن تفریحات منظم، کمبود رفاه).
هر یک از عوامل فوق می تواند دلیلی بر ایجاد افسردگی باشد. خیلی از این عوامل از کنترل ما خارج است، مثل عوامل ارثی یا رویدادهای ناخواسته زندگی، ولی بسیاری از عوامل مثل کاهش فشارهای عصبی، افزایش برنامه های فرح بخشف تغییر محیط زندگی و الگوهای نامناسب فکری قابل کنترل است که برای این مهم راهکارهایی را پیشنهاد خواهیم کرد.
درجات و انواع افسردگی
افسردگی را بطور کلی می توان به چهار درجه تقسیم کرد:
1- افسردگی خفیف 2- افسردگی متوسط 3- افسردگی شدید 4- افسردگی بسیار شدید
البته طبقه بندی های دیگری نیز برای افسردگی شده و انواع بسیاری از دافسردگی شناخته شده است که در حوصله این متن نیست و فقط به چند نوع رایثج اشاره می کنیم: افسردگی دو قطبی (مانیا) (حالتی که فرد گاهی بسیار شوخ، خوشحال و پر انرژی است و گاهی افسرده و ناراحت) و افسردگی فصلی (در فصلی که نور کم است مثل پاییز و زمستان فرد حالتی افسرده دارد) افسردگی مادر شدن، افسردگی پس از زایمان و افسردگی یائسگی (سه مورد آخر به علت تغییرات هورمونی در خانمها صورت می گیرد).
دربارۀ افسردگی زنان
از هر 4 نفر زن، 1 نفر افسردگی شدید را در مرحله ای از زندگی خود تجربه مبکند.
بیماری افسردگی، زنان را صرفنظر از ویژگی های نژادی قومی و یا طبقاتی، دو برابر بیش از مردان مبتلا می کند.
افسردگی، عامل شماره «1» ناتوانایی و فعالیت های مختلف در زنان است.
به طور کلی زنان متأهل بیش از زنان مجرد به افسردگی مبتلا می شوند. همچنین افسردگی در میان مادران جوانی که ناگزیر هستند تمام وقت در منزل و در کنار فرزندان خود باشند، بیشتر رایج است.
حداقل 90 درصد از تمامی اختلالا مرتبط با غذا خوردن، در زنان روی می دهد و به طور کلی یک ارتباط قوی بین اختلالا غذا خوردن و افسردگی وجود دارد.
افسردگی ممکن است زنان در معرض خودکشی قراردهد. در حالی که تعداد بیشتری از مردان نسبت به زنان در نتیجه اقدام به خودکشی می میرند، اما تعداد زنانی که دست به خودکشی می زنند، دو برابر مردان است.
فقط یک پنجم از زنانی که از افسردگی رنج می برند، در پی درمان بر می آیند، امیدواریم شما جزو این یک پنجم باشید.
راه کارهای عملی و رفتاری برای جلوگیری و مقابله با افسردگی
1- کاهش فشارهای عصبی و استرس که در بخش اول کتاب به تفصیل شرح داده شد.
2- تغییرات اساسی در نحوه زندگی و برنامه های روزمره: در این مورد بطور کلی توصیه می کنیم:
با دوستان خنده رو و شاد خود بیشتر معاشرت نمائید و از درد دل با دوستان غمگین و نا امید خودداری نمائید.
حداقل ماهی یکبار به تماشای فیلمها و خصوصاً تءاترهای شاد و موزیکال و یا کنسرتهای موسیقی پاپ بروید (ترجیحاً با دوستان)
به موسیقی شاد و ملایم بیشتر گوش دهید و کاستهای غمگین و ملال آور را بایگانی نمائید.
سعی کنید در هر کار حتی مشکلات لبخند بزنید و در هر کاری کمی شوخ طبعی و مزاح را چاشنی کنید. در این مورد به نظرات و انتقادات دیگران توجه نکنید.
نگران مشکلات و معظلات اجتماعی که قادر به تغییر آن نیستید نباشید ولی چنانچه توانایی دارید در امور خیریه شرکت کنید. این کار نوعی رضایت قلبی برای شما به ارمغان خواهد آورد. فقط به جاذبه های شیرین آینده فکر کنید نه به مشکلات و دردسرهای احتمالی و بدانید در پس هر مشکلی ممکن است خیری نهفته باشد. با دوستان و همکاران برنامه ها و دوره های ساده برگزار نمائید و در آن بیشتر پیرامون موضوعات امیدبخش و آینده روشن صحبت کنید و مشکلات روحی یکدیگر را التیام بدهید.
3- احساس کسالت و بی حوصلگی را از خود دور کنید. احساس کسالت مقدمۀ بروز افسردگی است. برای اوقات فراغت خود خصوصاً غروبهای جمعه حتماً از قبل برنامه ریزی کنید. رفتن به یک پیک نیک ساده و یا قدم زدن در پارک یا میهمانی که خرجی هم ندارد می تواند مفید باشد.
4- ارتباط خود را با افراد بیشتر کنید. با دوستانی که بیشتر تمایل به دیدارشان دارید صحبت کنید، حتی تلفن زدن و درد و دل
با این گونه دوستان نیز مفید است. به مکانهای عمومی چون نمایشگاههای مختلف، باشگاههای ورزشی، بازارها، موزه ها، زیارتگاه ها، مراکز خیریه و یا کتابخانه ها و یا هر جایی که تا حدودی باب میل شماست بروید و سعی کنید در برنامه های اجتماعی شرکت کنید. اگر می گوئید حوصله ندارید اشکال کارتان همین جاست در واقع ما می خواهیم این حوصله در شما ایجاد شود.
5- نکات مثبت خود و دیگران را ببینید. به عبارتی نیمۀ پر لیوان را ببینید نه نیمۀ خالی را. همین حالا از ویژگیهای مثبت خود و اطرافیان چند مورد را نام ببرید. صداقت، مهربانی، سخت کوشی، دلسوزی، گذشت – می بینید که شما و اطرافیان دارای خصوصیات خوب زیادی هستید که می توان در سایۀ آن خصوصیات منفی را کمرنگ تر دید و یا اصلاً نادیده گرفت. پس در کنار زشتی ها زیبائیها را هم ببینیم.هر گلی خار هم دارد ولی در کل گل زیباست.
6- جملات و عبارات دلگرم کننده را با خود تکرار کنید. مثلاً هنگام یک پیشامد ناگوار صبور باشید و با خود بگوئید «این روز نیز مانند روزهای سخت دیگر می گذرد و من دوباره به آرامش و خوشبختی خواهم رسید هر انسانی در زندگی روزهای سخت (بی پولی، بی کاری، بی خانمانی، غربت و غیره) دارد ولی دائمی نیست پس قطعاً اجازه نمی دهم چنین چیزهای موقتی،زندگی و آینده مرا تباه سازد»
7- دربارۀ ارزوها و مسایل شیرین و امیدهای خود تصاویر دلپذیری بسازید و آن ها را در ذهن خود مرور کنید و یقین داشته باشید رسیدن به آنها دور از دسترس نیست.
8- نسبت به مشکلات زندگی واقع بین باشید. در صورت بروز مشکلی در زیندگی به خود یادآوری کنید که بدتر از این نیز می توانست پیش بیاید و از اینکه مسئله موجود چندان هم فاجعه آمیز نبوده احساس خرسندی کنید. بطور کلی در هر حالتی همیشه حالت بدتر را در نظر بگیرید. اگر دزد به خانه تان زده، تصور کنید اگر دزد خسارت جانی هم می زد چه می شد؟ یا اگر مشکل مادی دارید اگر سلامتی نداشتید چه می شد؟
9- از مسائل و شختی های زندگی درس بیاموزید و ارزش این یادگیری را ارزشمندتر از آن سختی های زندگی درس بیاموزید و ارزش این یادگیری را ارزشمندتر از آن سختی بدانید. هر یک از مشکلات زندگی درسهایی را برای آینده به ارمغان خواهد آورد. پس تجربه های خود از این مبارزات را کوچک نشمارید. شما با این تجارب قدرتمند خواهید شد بی شک در آینده استنفاده هایی گران بها از آن خواهید کرد.
10- از تکنیکهای آرامشبخش مثل مدیتیشن، یوگا و یا تکنیک¬های ساده¬تر غافل نشوید این گونه حرکات را می توانید در مراکز مشاوره بیاموزید و یا از کتابهای مربوطه استفاده نمائید (چند حالت ساده که می توانید به راحتی انجام دهید در بخش اول متن به آن اشاره شد) دویدن ملایم، پیاده روی منظم و حتی ئپوشیدن لباس مناسب، خصوصاً کفش راحت نیز در ایجاد آرامش مؤثر هستند.
11- چنانچه از لحاظ اعتقادی توانایی دارید با خدای خود راز و نیاز کنید و به او توکل نمائید. آمار نشان داده کسانی که خالصانه عبادت می کنند (نماز، دعا، ذکر، تسبیح) دارای آرامش بیشتری هستند. ولی این امر در مورد کسانی که از روی تکلف و اجبار یا تزویر عبادت می کنند صحت ندارد.
12- سعی کنید اعتماد به نفس و احترام به خود را افزایش دهید. برای اینکه بدانیم از این نظر چه نوع آدمی هستیم و همینطور با ایجاد تنوع کمی از خستگی¬تان بکاهیم، یک تست خودشناسی انجام دهیم.
تست خودشناسی (میزان اعتماد و احترام به نفس)
هر کس از خودش تصور و تصویری دارد. اینکه این تصورها تا چه اندازه با واقعیت مطابقت دارد و اینکه افراد تا چه اندازه در شناخت و ارزیابی خود صادقانه عمل می کنند، چیزی است که با انجام دادن تست زیر برای شما روشن خواهد شد.
اما قبل از انجام تست زیر بخاطر داشته باشید که افراد و اشخاص به دو دسته تقسیم می¬شوند.
ادامه دارد...
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
یک گروه که تحت تأثیر محیط و همسالان هستند و در هر موردی از اشخاص مختلف نظرخواهی می کنند.
گروه دیگر، گروهی هستند که اگرچه از دیگران نظرخواهی می کنند اما بر اساس رفتارهای خود، بینش و نگرش شخصی خود تصمیم گرفته و عمل می کنند. این اشخاص در ذهن خودشان، خود را فردی مفید و قابل احترام می دانند و در تمام مسیر زندگی به گونه¬های عمل می کنند تا موفقیت¬های بیشتری به دست آوردند.
در جامعه ما این اشخاص راکه¬از اعتماد نفس بالایی برخوردار هستند افرادی موفق می¬دانیم.
اگر دوست دارید کهشما نیز در جامعه مراتب رشد و ترقی را طی کنید، اگر می خواهید استرس و افسردگی به سراغتان نیاید، اگر دوست دارید که دیگران به دیده احترام به شما نگاه کنند، باید دیدتان را نسبت به خودتان به گونه ای تغییر دهید که جایگاه ویژه ای را برای خود دست و پا کنید. فراموش نکنید تا خودتان به خود احترام نگذارید، دیگران این جایگاه را برای شما قائل نخواهند شد.
موارد زیر را بخوانید و در جواب کاملاً موافقم، موافقم،مخالفم و کاملاً مخالفم یکی را انتخاب کنید.
1) من خودم را انسانی موفق نمی دانم.
2) من در مجموع از خودم دیدی مثبت دارم.
3) من از خودم رضایت کاملی دارم.
4) گاهی اوقات احساسم از خودم این است که قدرت هیچ کاری ندارم.
5) نمی توانم برای خودم احترام زیادی قائل شوم.
6) فکر می کنم نسبت به دیگران از ویژگی¬های بهتری برخوردار هستم.
7) من از عهده هر کاری بخوبی برمی¬آیم.
8) حداقل به اندازه دیگران با ارزش هستم.
9) ویژگی و خصوصیتی که مایه مباهاتم شود، ندارم.
10) بعضی وقت ها احساس می کنم که فردی بی فایده¬ام و به هیچ دردی نمی¬خورم.
در پاسخ به کاملاً موافقم 4 امتیاز، موافقم 3 امتیاز، مخالف هستم 2 امتیاز و کاملاً مخالف هستم یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. در مورد سؤالات 1 ، 4 ، 5 ، 9 ، 10 برعکس نمره بدهید یعنی کاملاً موافقم 1 ، موافقم 2 ، مخالف هستم 3 و کاملاً مخالفم 4 امتیاز بدهید.
هر اندازه امتیاز بالاتری کسب کنید، جایگاه بیشتر برای احترام خودتان در نظر گرفته اید و این به معنای این است که خودتان را با ارزش می دانید نه اینکه خود را بالاتر از دیگران بشمارید.
این افراد اگرچه خود را فردی مفید می شمارند، اما برای خودشان حد و مرزهایی در نظر می گیرند و همواره در این تلاش هستند که به جایگاه¬های بهتر و والاتری دسترسی یابند.
این افراد همواره به این علت درصدد ترقی خویش هستند و به این علت روز به روز پلکان ترقی را با سرعت و استحکام بیشتری طی می کنند.
در این پرسشگری، اگر زیر 20 امتیاز به دست آورید به این معنا است که اعتماد به نفس شما کم است.
اگر بین 20 تا 30 امتیاز به دست آورید یعنی اینکه از نظر اعتماد و احترام به خودتان متوسط عمل می کنید. امتیاز بین30 تا 35 حد متوسط خوب، 35 تا 39 عالی و بیشتر از آن فوق¬العاده است.
اگر این تست نشان داد اعتماد به نفس شما پایین است سعی کنید آنرا افزایش دهید چرا که یکی از عوامل افسردگی و فشار عصبی می تواند کمبود اعتماد به نفس باشد.
تا این قسمت کتاب با استرس و افسردگی، علل و راه¬های مبارزه با آن آشنا شدید، برای انکه تا حدودی به تشخیص افسردگی خود پی ببرید یک تست دیگر برایتان تهیه کرده ایم. در انتهای کتاب ایت تست ارائه شده است. آنرا انجام دهید، چنانچه نتیجه بیانگر وجود افسردگی تست های مخصوص و مصاحبه به نوع و درجۀ افسردگی شما پی ببرد. به خاطر داشته باشید تشخیص قطعی افسردگی در صلاحیت متخصص است، هرگز خودسرانه به خود و دیگران برچسب افسردگی نزنید.
اگر تا اینجای متن حالتان بهتر نشده، مأیوس نشوید، قبل از این که بخواهید به خود تلقین کنید افسردگی و مشکلات روحی شما بهبود نمی¬یابد شما را در بخش بعدی کتاب به ویتامین¬های دوازده¬گانه روح میهمان می¬کنیم. میل کردن این ویتامین¬ها یا بهتر بگوئیم آشنایی و کاربرد این ویتامین¬ها می تواند در نوع تفکر و زندگی شما نقش مثبتی داشته باشد و یقیناً در کاهش مشکلات روحی و افسردگی و نیز افزایش روحیه شما مؤثر است.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
چگونه باید با استرس و افسردگی مقابله کرد ؟
استرس پاسخ بدن برای دفاع از خود است. این طبیعت بدن در فوریت ها مانند کنار رفتن از سر راه ماشینی که بسرعت نزدیک می شود ، خوب است اما اگر به مدت طولانی ادامه پیدا کند اثرات سوئی بر بدن اعمال می کند بطوری که ممکن است بدن به هر محرک و تغییر عادی در زندگی روزانه عکس العمل نشان دهد.
در این شرایط ممکن است حتی زمانی که ماشینی به شما نزدیک می شود و علیرغم اینکه می خواهید از سر راه آن کنار بروید قادر به این کار نباشید.علت این است که بدن شما پیوسته در حال واکنش است و جایی برای نگهداشتن این همه انرژی اضافی ندارد و لذا دچار اضطراب ، نگرانی و عصبی می شوید.
چه عواملی باعث استرس می شوند؟
هر نوع تغییر اعم از خوب و بد می تواند باعث ایجاد تنش در شما شود. عوامل استرس زا برای افراد مختلف فرق می کند.برای مثال بازنشستگی ممکن است برای شخصی استرس زا باشد در حالیکه دیگری را دچار استرس نکند.
بطور کلی هر رویدادی که نوعی تغییر وضعیت باشد و تاثیر جدیدی بر زندگی داشته باشد ممکن است استرس زا باشد.این تغییرات شامل تغییر یا از دست دادن شغل ، بیماری ، از دست عزیزان ، ازدواج یا طلاق ، پیشرفت شغلی ، صدمه دیدن ، مشکلات مالی ، جابجایی ، بچه دار شدن و بسیاری علل دیگر می باشد.
استرس چه تاثیری بر سلامت می گذارد؟
مسلما استرس می تواند به سلامت انسان آسیب برساند و در صورت عدم آشنایی با روش های مقابله با آن یا یک مشکل یا بیماری موجود را بدتر کند.
علائمی که به هنگام استرس بروز می کند عبارتند از :اضطراب ، کمر درد ، یبوست یا اسهال ، خستگی یا رخوت ، سردرد ، فشار خون بالا ، بی خوابی ، مشکل در روابط با دیگران ، تنگی نفس ، گرفتگی گردن ، ناراحتی معده ، از دست دادن یا افزایش وزن ، احساس غم واندوه يا گريه زياد، از دست دادن علاقمندي به امور ، احساس گناه ، نااميدي يا پوچي فکر در باره مرگ يا خودکشي ، خواب زياد يا عدم توانائي براي به خواب رفتن و يا در خواب ماندن ، مشکل در عطف توجه به امور و تصميم گيري ، و دچار شدن به دردهائي که با درمان بهبود نمي يابند.
چگونه با استرس مقابله کنیم؟
افسردگي را مي توان با مشاوره ، دارو و يا به کمک هردو روش درمان کرد. مراقبت مناسب ، ورزش منظم و خوردن غذاهاي سالم نيز حائز اهميت است.
در صورت شديد نبودن افسردگي ممکن است مشاوره به تنهائي موثر واقع شود.- خود را از ديگران جدا نکنيد با افراد مورد علاقه و دوستان ، راهنماي مذهبي ، و پزشک خاوادگي تان در ارتباط باشيد.- در اين دوران از اخذ تصميمات مهم زندگي (مثلا در باره جدائي يا طلاق) خودداري کنيد.
شايد نتوانيد درست فکر کنيد بنابراين تصميمات درستي نخواهيد گرفت
.- بخاطر افسردگي ، خودتان را سرزنش نکنيد.شما مسبب آن نيستيد.
- از اينکه هم اکنون احساس خوبي نداريد
-نااميد نشويد.
-صبور باشيد.
- تسليم نشويد
- هر روز ورزش کنيد تا انرژي بيشتري کسب نموده و احساس بهتري داشته باشيد.
- رژيم غذائي متعادل و سالم داشته باشيد و سعي کنيد به اندازه کافي بخوابيد.
- طبق دستور پزشک براي مشاوره مراجعه کنيد و يا داروهاي توصيه شده را مصرف نمائيد.
در صورت عدم مصرف صحيح و به موقع ، داروها تاثيري نخواهند داشت.
- اهداف کوچکي را براي خود تعيين کنيد چراکه ممکن است انرژي کمتري داشته باشيد
- خود راتشويق کنيد.
- هر چه مي توانيد در مورد افسردگي و درمان آن کسب اطلاع کنيد.
- در صورت خطور افکار خودکشي به مغزتان فورا پزشک معالج و يا مرکز بهداشت محلي را مطلع سازيد.
افسردگی چگونه درمان می شود؟
داروهای ضد افسردگی نیز مانند اکثر داروها مي توانند اثرات جانبي داشته باشند اما همه افرادي که اين داروها را مصرف مي کنند به اثرات جانبي دچار نمي شوند.
اثرات جانبي به نوع داروي انتخابي توسط پزشک بستگي دارد.برخي از اين داروها باعث خشکي دهان ، يبوست ، ديد تار ، احساس خلاء ، مشکلات مثانه ، خستگي ، خواب آلودگي ، سرگيجه ، لرزش دست ، تپش قلب يا افزايش وزن مي شوند.
اگر يکي از اثرات جانبي دارو موجب آزار بيمار شود لازم است با پزشک در اين مورد صحبت کند.با تاثير دارو فرد بهتر به خواب مي رود.اشتها و انرژي بيشتري خواهد داشت.
در باره آينده نيز احساس بهتري مي کند. کمتر غمگين مي شود و تصميم گيري برايش آسانتر مي شود.در عرض يک هفته پس از شروع مصرف دارو متوجه روند بهبود خواهد شد اما احتمالا تا حدود ۸-۶ هفته همه اثرات را نمي بيند.اين امر بستگي به ميزان افسردگي فرد دارد.
اگر اولين بار باشد که دچار افسردگي مي شود احتمالا پزشک به مدت شش ماه دارو ثجويز مي کند.اگر بریا بار دوم دچار اين حالت شده حدودا يک سال دارو توصيه مي شود اما در صورتي که سومين يا چهارمين تجربه افسردگي باشد شايد براي چند سال بايد دارو مصرف شود تا افسردگي مجددا بازنگردد.
برای کاهش استرس چه کنیم؟
اولین اقدام تشخیص به موقع علائم است. اولین نشانه های هشدار دهنده استرس شامل احساس فشار در شانه و گردن ، یا گره کردن مشت است.
اقدام بعدی انتخاب روش مقابله با آن است. یک راه ، اجتناب از آن عاملی است که بنظر می رسد عامل استرس باشد.
اما اغلب چنین چیزی ممکن نیست.راه دوم تغییر نحوه واکنش به استرس است که معمولا بهترین راه محسوب می شود.
به هر حال راهکارهایی برای مقابله با استرس وجود دارند که به برخی از آنها اشاره می شود :
- نگران آنچه در کنترل شما نیست ، نباشید.
- برای موقعیت هایی که می دانید استرس زا هستند مانند یک مصاحبه شغلی ، خود را آماده کنید.
- هر گونه تغییری را تنها یک تغییر در نظر بگیرید و آن راتهدیدی بر زندگی بشمار نیا ورید.
- بکوشید کشمکش هایی که بین شما و دیگران وجود دارد را بر طرف کنید.
- در صورت مشاهده علائم از خانواده ، دوستان نزدیک و یا پزشک کمک بخواهید.
- برنامه ورزشی منظمی را دنبال کنید.- رژِیم غذایی سالم و خواب کافی داشته باشید.
- با روابط اجتماعی بیشتر ، سرگرمی و ورزش گروهی خود را از شرایط استرس زا دور کنی
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 107
تاریخ عضویت: فرو 1387
اعتبار:
2
جنسیت: آقـــا
دستت درد نکنه. ولی یه کم جمع و جور ترش کن که حس خوندن بیاد.
موفق باشی
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
براي بسياري، شغل يك منبع درآمد و عامل شناسايي است و محل كار، جايگاهي است كه تقريباً نيمـي از عمــر خــود را در آن سپري مي كنيم. در اين باره بينديشيد.
اكثر ما روزي هشت ساعـت از وقتمــان را در محــل كار مي گذرانيم. اگر ساعتهايي را حساب كنيم كه صرف رفت و آمد و اضافه كاري مي شود، اين زمان شايد روزانه به 10 يا حتي 12 ساعت هم برسد.
در اين جا بايد پرسيد كه آيا هرچه بيشتر كار مي كنيم، كمتر لذت مي بريم؟ امكان دارد شغلها، منبع ناخوشي باشند. امروزه دو عامل فشار رواني (استرس) و افسردگي باليني، محل كار را "خلل پذير" مي سازند.
به موجب بررسي پيمايشي كه توسط جامعه كارشناسان مدد كار كارمندان (ايي اي پي اي) صورت گرفت، معلوم شد كه فشار روحي و افسردگي باليني به ترتيب دومين و سومين مشكل بسيار مهم محل كار، البتــه بعد از بحران خانوادگي، محسوب مي گردد. برآورد شده است كه هر ساله در ايالات متحده بر اثر كاهش بازدهي، كارگريزي و مرگ نابهنگام، ميلياردها دلار به هدر مي رود.
پنجاه درصد تلفات جاني ناشي از ده علت عمــده ي مــرگ و ميـر در ايالات متحده را مي توان به عوامل رفتاري، از آن جمله فشار رواني نسبت داد.
فشار رواني و كاميابي
ما براي انجام كار به نيكوترين شيوه اي، بايد تنش و فشار روحي ايجاد كنيم. به جريان يافتن آدرنالين درخونمان نياز داريم. ولي تنش زياده از حد، موضوع متفاوتي است.
شايع ترين علامتهاي فشار بي نهايت شغل عبارتند از خستگي، بي خوابي، فشار خون، سردرد، زخم، ترش كردن، ناتواني در تمركز يا آرميدن و بي اشتهايي.
چنانچه افسردگي باليني موردتوجه قرار نگيرد، احتمالاً از تنش محل كار ناشي مي گردد. چه بسا افسردگي به عنوان اعمال تكانشي (براساس انگيزش ناگهاني) يا بي نتيجه، زودرنجي (تندمزاجي) و خشم، دير رسيدن و تمايل به دوري جستن از همكاران نمايان گردد.
عامل تنش شغلي چيست؟
كار زياد و تعارض شخصيت (به ويژه با بالادستان) دو نمونه از رايج ترين علل تنش شغلي است. قبول مسئوليت سنگين، علت ديگري است.
كساني كه در مشاغل مديريت انجام وظيفه مي كنند، غالباً از حجم زياد كار شكوه مي كنند. اما امتيازي دارند كه شايد از وجودش بي خبر باشند و آن نرمش پذيري است. اين قدرت در آنهــا هست كــه ازطريق جستار (بحث و گفت و گو) و حتي رويارويي، تنش محل كار را بزدانيد.
اين حالت پيوسته براي ساير كاركنان مانند كارگراني كه در خط توليد كار مي كنند يا كسانـي كه به كارهاي دفتري سرگرمند، رخ نمي دهد. پژوهش ثابت مي كند پيشه هايي كه ملال آور و يكنواخت به نظر مي رسند همان قدر بر انسان فشار وارد مي سازند كه مشاغل اجرايي كارآمد.
پنج واكنش اساسي در برابر تنشهاي محل كار
. شريك غم ديگران بودن بي آنكه گامهاي اساسي درجهت تغيير وضعيت برداشته شود؛
. براي كاستن از سنگيني كار، طولاني تر و بيشتر كاركردن؛
. روي آوردن به تلاش جالب واكنشي به منظور اينكه بتوانيم سرزندگي را بازگردانده و كار بيشتري را در مدت كوتاهتري انجام دهيم.
. جسماً از شغل خويش كناره گرفتن يا آن را رها كردن و به دنبال كار ديگري گشتن يا زمان و توان صرف شده در مسير كار را كاهش دادن؛
. تجزيه و تحليل وضع، بازبيني راهبردها و به جست و جــوي راهكـارهـايـي براي دگرگون سازي موارد پرداختن.
در نگاه اول، به نظر مي آيد كه واكنش آخر عملي ترين واكنش است به شرطي كه تشخيص دهيم موقعيت شغلي ما تا چه حد از اختيار ما خارج است. موارد وابسته به كنشها و قواعد پديد آمده توسط ديگران چنان فزون است كه حتي سازنده ترين كوششها نيز قادر به تضمين آن نيستند.
آنچه كه مي توان تضمين كـرد احساس نيكوي "پذيرش مسئوليت" شغلي مان است. از آنجايي كه شرايط فردي خيلي زياد فرق مي كند، از اين رو »راه حل صحيح« براي هر كس متفاوت است.
به ياد بسپاريد كه امكان دارد راهكارهاي مستقيمي براي مشكلات حاصل از تنش شغلي وجود نداشته باشد.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
چگونه استرس و افسردگی جوانان را کاهش دهیم؟
فشار کاری در پدران و مادران، بی حوصلگی آنان، پخش فیلم ها و سریال های حادثه ای و غمگین و کمبود سرگرمی های مفرح، سبب شده است که برخی از اعضای خانواده ها شاد نباشند.
کسی که برای فرار از مشکلات زندگی، استرس های شغلی و استرس های مدرن به خوردن دارو عادت می کند، احساس وظیفه شناسی را از دست می دهد و حضور منظم او در محل کار یا مدرسه مختل می شود.
ایجاد شادی معقول و منطقی در بین این افراد مانع از افسردگی ، و انواع ناهنجاری های اجتماعی می گردد و در نتیجه باعث افزایش کارآیی می شود.
تحقیقات نشان داده که بیش از نیمی از افرادی که برای ناراحتی های جسمانی به پزشک مراجعه می کنند، مشکلات روانی و عاطفی دارند، براساس یک نظرسنجی 41 درصد جوانان ایرانی توان مقابله با مشکلات زندگی را ندارند. 38 درصد آنان سرحال و با نشاط از خواب بیدار نمی شوند و همین تعداد از زندگی خود ابراز رضایت نمی کنند. طبق آمار سال 1378، 6درصد از جوانان تهرانی بین سنین 15 تا 24 سال دچار اختلالات روانی هستند و این آمار بین افراد 25 تا 44 سال به 5/8 درصد می رسد.
صدا و سیما به عنوان یک رسانه فراگیر می تواند در ایجاد شادی میان اعضای خانواده نقش اساسی داشته باشد. برنامه های تلویزیونی در زمینه طنز و ایجاد شادی کمتر موفق هستند.
سید حسن موسوی، کارشناس مسائل اجتماعی می گوید: نگرانی از آینده سبب یأس و ناامیدی در جوانان می شود و احساس ناامنی اجتماعی و روانی به وجود می آورد و به همین دلیل فرد ممکن است دچار افسردگی شود؛ فرد افسرده جامعه پذیر نیست و گرایش به آسیب های اجتماعی و انحرافاتی نظیر انواع اعتیاد و خودکشی دارد. متأسفانه یکی از داروهایی که بین جوانان به تازگی رواج یافته داروی « اکستازی » معروف به داروی شادی است، بررسی هایی که بر روی این داروی روان گردان جدید انجام شده است نشان می دهد که شدت عوارض این دارو در تخریب مغز شباهت زیادی به مخدرهای خیابانی دارد و تأثیر منفی آن در طولانی مدت بسیار بیشتر از آثار خوشی کوتاه مدت است، این دارو علاوه بر اعتیاد ، گیجی، اختلال بینایی، جوش های صورت ، تهوع، لرز، عرق فراوان، آسیب کبدی ، تخریب بافت مغز، به علت بالا بردن دمای بدن، باعث تخریب عضلات و نارسایی قلب و کلیه می شود. همچنین این ماده باعث آسیب زدن به حافظه، کاهش ترشح هورمون های سروتونین و دوپامین در مغز و مشکلات عاطفی، افسردگی و کاهش قدرت یادگیری می شود.
کسی که برای فرار از مشکلات زندگی ، استرس های شغلی و استرس های مدرن به خوردن این دارو عادت می کند، احساس وظیفه شناسی را از دست می دهد و حضور منظم او در محل کار یا مدرسه مختل می شود.
یکی از کارشناسان امور اجتماعی می گوید: شاد بودن را باید از کودکی و در مهدکودک ها به کودکان آموزش داد وی «تشکیل شوراهای ایجاد محیط شاد در مدارس» را ضروری می داند و معتقد است که این مسئله می تواند برای جوان امنیت روانی فراهم کند. دکتر شهرام رفیعی فر سلامت را حالتی می داند که در آن افراد از رفاه کامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی برخوردار باشند.
بسیاری از جوان ها در زندگی خود هدف مشخصی ندارند، باید به جوان ها کمک شود که هدف های خود را انتخاب و برای آن کوشش کنند که در این راه آموزش مهارت های زندگی سبب می شود تا جوانان بهتر بتوانند با فشارهای عصبی مقابله کنند.
وی می گوید: مسئله دستیابی به سلامت اکتسابی است و آموزش آن می تواند بسیاری از مشکلات را کاهش دهد و می توان به افراد آموزش داد که با چه نگرشی بر مشکلات خود غلبه کنند.
وی می افزود: تا زمانی که برنامه مشخصی برای ایجاد سلامت روانی وجود نداشته باشد شادی و نشاط به عنوان یکی از مظاهر سلامت نهادینه نمی شود؛ نیاز به برنامه علمی و تخصصی تر و مشارکت همه اقشار جامعه در تأمین و ارتقای سلامت روانی جامعه ضرورت دارد.
دکتر محمد تقی یاسمی می گوید: اگرچه استرس در شروع و تشدید اختلالات روانی مؤثر است. اما اگر افراد در شرایط استرس زا بتوانند با انجام برخی فعالیت ها در سرنوشت خود تغییری به وجود آورند، کمتر افسرده می شوند، وی خاطر نشان کرد که باید در جامعه شرایطی فراهم شود که جوانان احساس کنند در سرنوشت خود تأثیر دارند؛ در این صورت افسرده نمی شوند و در نهایت زندگی شادی خواهند داشت. بسیاری از جوان ها در زندگی خود هدف مشخصی ندارند، باید به جوان ها کمک شود که هدف های خود را انتخاب و برای آن کوشش کنند که در این راه آموزش مهارت های زندگی سبب می شود تا جوانان بهتر بتوانند با فشارهای عصبی مقابله کنند. مهارت مقابله با استرس ، تصمیم گیری و حل مسئله، تفکر خلاق، محافظت از خود، قاطعیت در رد برخی تعارفات و مواردی دیگر نیاز به آموزش دارد.
چنانچه بخواهیم فردای کشور را به دست قشری بسپاریم که از پویایی لازم برخوردار باشد ضرورت دارد از امروز برای نشاط و شادابی آنان برنامه ریزی کنیم.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
شربت سودا (شراب السودا، عصاره مویز)
ترکیبات : عصاره مویز
این شربت برای ماندگاری بیشتر به صورت غلیظ ارسال میشود که باید یک واحد از ان را با سه واحد آب استفاده کرد
خواص : این دارو به طور معجزه آسایی تمام بیماریهای روحی و روانی ، افسردگیها ، هم و غم بی مورد ، استرسها و نگرانیهای بی مورد و ... را تسکین میدهد!
بررسيهاي جديد محققان نشان مي دهد خوردن مويز مي تواند از بروز بيماري آلزايمر جلوگيري كند .
به نوشته تازهترين شماره نشريه شيمي و صنعت كه در انگليس منتشر ميشود ؛ تركيبات مويز ،اثر بسيار قوي در جلوگيري از بروز اختلالات همراه با بيماري آلزايمر دارند .
و گزارش افتاب بررسي ها در محيط آزمايشگاهي نشان مي دهد مويز تركيباتي از نوع " آنتوسيانين " و "پلي فنوليك" دارد كه در بيماران مبتلا به آلزايمر موثر هستند.
هرچه ميزان آنتوسيانين بيشتر باشد قدرت مويز در جلوگيري از آلزايمر بيشتر است.آنتوسيانين،رنگ سياه به گياهان مي دهد و به همين علت انواع سياه رنگ آن اثر بيشتري دارد.
هنوز مشخص نيست كه اين تركيبات چگونه از پيشرفت بيماري آلزايمر جلوگيري مي كنند، ولي احتمال دارد اين تركيبات موجب ايجاد ارتباط بهتري بين سلول هاي عصبي شود .
در روایات وارد شده :
کسی که با بیست دانه مویز قرمز صبح کند انشاء الله بیمار نمیشود مگر بیماری مرگ، سودا را میزداید و بلغم را دفع میکند
نحوه استفاده : نحوه استفاده هر شب یک استکان هنگام خواب
واحد فروش : گرم
قیمت (تومان) : 9000
توضیحات :
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
تحقیقات دانشمندان دانشگاه هاروارد و بیمارستان مک لین بوستون نشان میدهد استرس و فشار عصبی زیاد به بروز افسردگی منجر میشود.
تاثیر مقدار زیاد هورمون کورتیزول (هورمون استرس) بر موشها را در 24 ساعت بررسی کردند و دریافتند موشهایی که به مدت طولانی در معرض کورتیزول قرار میگیرند نسبت به موشهایی که به مدت کوتاه بر معرض این هورمون قرار میگیرند، ترسوترند و اشتیاق کمتری برای کشف محیط تازه دارند. همچنین عکس العمل به ترس در موشهایی که به مدت طولانی در معرض این هورمون هستند کندتر است.
نتایج تحقیقات این دانشمندان نشان میدهد افزایش ترشح کورتیزول در مدت طولانی موجب ابتلا به افسردگی میشود.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
تحقیقات دانشمندان دانشگاه هاروارد و بیمارستان مک لین بوستون نشان میدهد استرس و فشار عصبی زیاد به بروز افسردگی منجر میشود.
تاثیر مقدار زیاد هورمون کورتیزول (هورمون استرس) بر موشها را در 24 ساعت بررسی کردند و دریافتند موشهایی که به مدت طولانی در معرض کورتیزول قرار میگیرند نسبت به موشهایی که به مدت کوتاه بر معرض این هورمون قرار میگیرند، ترسوترند و اشتیاق کمتری برای کشف محیط تازه دارند. همچنین عکس العمل به ترس در موشهایی که به مدت طولانی در معرض این هورمون هستند کندتر است.
نتایج تحقیقات این دانشمندان نشان میدهد افزایش ترشح کورتیزول در مدت طولانی موجب ابتلا به افسردگی میشود.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
دنیای امروز جهانی است پرتنش ؛ فشارهای روحی و عصبی ، اندوه و افسردگی ، دلهره و تشویش ، و به زبان ساده تر غم و غصه دست از سر ما بر نمی دارد. نگرانی های بیش از حد مشكلی است كه میلیون ها نفر به آن گرفتارند اما دل نگرانی ( استرس) همیشه مخرب و زیانبار نیست ! در واقع گاهی اوقات بهتر است نگران باشیم. در یك كلام می توان گفت استرس واكنش لازم و حیاتی است، اما با گذشت زمان ویرانگر می شود. استرس یا فشار روانی ، فراگیرترین عارضه در مردم جهان ، و ریشه اكثر بیماری های جسمی و روانی است.
استرس چیست؟
از بسیاری جهات استرس مانند عشق است كه هر كس آن را به گونه ای درك می كند و خودش را از راه های عجیب نشان می دهد . در یك كلام ، استرس نیرویی قوی است كه قادر است خوبی ها و بدی های بسیاری را سبب شود.
از نظر علمی ، استرس عبارت است از عدم تناسب بین تقاضاها در زندگی ما و منابعی كه برای برآوردن آنها داریم . در حقیقت استرس یك واقعه است. این پاسخ غیر ارادی به خطر ، از اولین روزهای زندگی در ما به وجود می آید. وقتی ما از استرس حرف می زنیم ، آنچه معمولاً شرح می دهیم یك سری نشانه ها هستند كه ممكن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند. بیماری های قلبی ، زخم های گوارشی ، احساس فرسودگی و خستگی مداوم ، از دست دادن حافظه ، گرفتگی عضلات گردن ، افسردگی و سردرد، تعدادی از نشانه های عمومی استرس هستند. استرس مزمن در بسیاری از افراد سبب چاقی می شود كه همین امر به نوبه خود از طول عمر می كاهد. حتی بیماری های خطرناكی مانند سرطان با استرس در ارتباط هستند .
تحقیقات نشان داده است كه بدن زنان و مردان به گونه ی متفاوتی به تنش های روانی پاسخ می دهد. همچنین مدارك غیر قابل انكاری درباره چگونگی اثر آن بر رشد و تكامل كودكان از نخستین هفته های زندگی ارائه شده است . واكنش استرس در برابر خطر ، در دو مرحله مجزا عمل می كند. در مرحله ی نخست ، مغز احساس خطر را دریافت می كند و با ارسال پیام به مركز غدد فوق كلیوی ، سبب ترشح آدرنالین می شود. آدرنالین به خون می ریزد، تنفس كوتاه می شود، ماهیچه ها سفت می شوند و بدن برای عمل آماده می گردد. مرحله دوم واكنش استرس ، طی 5 تا 10 دقیقه بعد اتفاق می افتد. به نظر می رسد محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- قشر غدد فوق كلیه رابطه ی نزدیكتری با استرس های هیجانی و فكری داشته باشد.
استرس به گونه شگفت آوری می تواند شكل بدن ما را عوض كند. واكنش استرس بلافاصله ذخایر چربی بدن را برای تولید انرژی و متابولیسم در عضلات به حركت در می آورد . با اطمینان می توان گفت كه سلول های چربی شكم به این هورمون حساس اند و افرادی كه مقادیر زیاد این هورمون ها را دارند، مستعد تجمع چربی در ناحیه میانی بدن هستند، حتی اگر سایر نواحی بدن لاغر باشند. پاسخ به استرس در زنان و مردان اختلافات فاحشی دارد. فشار خون زنان در این شرایط كمتر از مردان افزایش می یابد ، هر چند پس از یائسگی یا برداشتن رحم این تفاوت كمتر خواهد شد. این امر مطرح كننده ی اثر حمایتی ناشی از استروژن است. اما واكنش زنان نسبت به استرس زاهای بیرونی ، طیف وسیعتری را نشان می دهد. به عبارت دیگر ، زنان بیشتر تنش های خارجی را احساس می كنند واین به دلیل طرز نگاه خاص آنان به جنبه های مختلف زندگی است. در حقیقت مردان در یك زمان تنها مراقب یك چیز هستند، اما زنان مراقب همه جا هستند. به نظر می رسد جدا از جنسیت ، تجارب اوایل دوران كودكی نیز اثر عمیقی بر شیوه برخورد با تنش های خارجی داشته باشد.
والدین اغلب در مورد منشأ استرس در زندگی كودكان خود دچار اشتباه می شوند. آنها تصور می كنند كه اطفال ، بیشتر از كارهای دوستان خود ناراحت می شوند. اما حقیقت چیز دیگری است. بزرگترین مسائلی كه فكر آنها را ناراحت می كند، بیمار شدن ، دعوا و اختلافات خانوادگی ، و طلاق والدین است. كودكانی كه زندگی سالمی دارند و به خانواده هایشان عشق می ورزند، یاد می گیرند كه چگونه واكنش استرس را تعدیل كنند.
توماس هلمز در پژوهش های خود به این نتیجه رسید كه تنها عامل مشترك در ایجاد هر نوع استرس ، لزوم و اجبار در ایجاد تغییر و تحول مهم در روند زندگی معمولی فرد است. این پژوهشگر مشاهده نمود كه در بیماران مبتلا به سل ، شروع بیماری غالباً متعاقب یك سلسله اتفاقات و حوادث و بحران های مخرب مانند مرگ و میر در خانواده ، از دست دادن شغل یا تغییر آن ، ازدواج ، طلاق و مانند آن بوده است. البته باید متذكر شد كه استرس علت ایجاد سل نیست ، لیكن در شدت وخامت آن مؤثر است. در پژوهش دیگری مشخص گردید كه میزان سرماخوردگی در افرادی كه قدرت مقابله با فشارهای زندگی را ندارند به مراتب بیشتر از دیگران است. به منظور نشان دادن اثر استرس ناشی از تغییرات عمده زندگی كه عامل مشترك تمام استرس ها است ، هلمز و روانشناس دیگری به نام ریچارد ریهی، از پنج هزارنفر سئوالاتی مبنی بر اولویت دادن به اتفاقات و حوادث و تغییرات مهم زندگی نمودند كه بر اساس آن مقیاس معروف هلمز- ریهی برای اندازه گیری درجه اهمیت وقایع زندگی ساخته شد. نتیجه این پژوهش اولویت وقایع اتفاقی را در زندگی این پنج هزار نفر نشان می دهد.
عوامل استرس زا را در خود شناسایی كنید
چه چیزهایی سبب استرس در شما می شوند؟ اولین چیزهایی كه معمولاً به نظر ما می رسند وقایعی هستند كه ما را عصبانی یا دگرگون می سازند. اما راجع به مسائلی كه شما را متأثر می كنند، می ترسانند، هیجان زده یا خوشحال می كنند، چه می گویید؟ شما حتی ممكن است با افكار ، احساسات و انتظاراتتان موجب پیدایش استرس در خود شوید. هر رویداد یا فكری كه سبب ایجاد احساسات قوی منفی یا مثبت گردد، می تواند باعث پیدایش استرس شود كه حتی گاهی ناشی از جمع شدن وقایع كوچك است.
كنترل استرس
آموزش كنترل استرس یك فرایند سه بخشی است: نخست نشانه ها و علت ها را تشخیص می دهید. سپس مهارت های كنترل را می آموزید و این كه چگونه آن مهارت ها را به كار ببرید. چگونگی برخورد شما با استرس ، به منشأ آن بستگی دارد: اگر علت آن ، مسئله ای خارج از كنترل شماست، تنها چاره می تواند آموزش پذیر باشد. در مواقع دیگر، مهارت های برخورد با آن می تواند به شما كمك كند تا نسبت به استرس سازش پیدا كنید یا وضعیت را تغییر دهید.
برای كنترل استرس ، چهار دسته از مهارتها باید آموخته شوند:
1- مهارتهای آگاهی
2- مهارتهای پذیرش
3- مهارتهای برخورد
4- مهارتهای عمل
بیاموزید كه گاهی شكست را تجربه كنید. زمانی كه مشكلی برایتان پیش می آید، به نظر می رسد می خواهید چیزی را كه اصلاً در حیطه اختیارات شما نیست، كنترل كنید. چه فكر می كنید؟ فكر می كنید قادر مطلق هستید؟ سعی كنید با روشهای گوناگون خود را آرام سازید. برای مدارا با نگرانی ها ، همواره این عبارت را به خاطر داشته باشید : هیچگاه به تنهایی ناراحت و نگران نباش . انزوا و زانوی غم به بغل گرفتن سبب تشدید نگرانی ها می شوند. اگر علت ناراحتی خود را برای فرد دیگری شرح دهید، یقیناً می توانید به حقیقت و عمق مسائل پی ببرید.
با این كار حتی می آموزید كه چگونه با خود نیز صحبت كنید. با استفاده از روش روان درمانی " شناختی " شخص تمامی عادت های فكری اش ر ا باز آموزی می كند و به جای این كه افكاری منفی مانند " من به آخر خط رسیده ام "را به مغز خود راه دهد، تفكرات پرثمر و به عبارتی " مثبت اندیشی" را می آموزد. اگر به مشاهده و بررسی افكار ناخودآگاه خود بپردازید ، می توانید دیدگاهی را كه همواره برای شما غصه و افسردگی به دنبال دارد، اصلاح كنید. باید آغاز كنید و به طور مداوم تمرین نمایید. در واقع باید گفت : روان درمانی شناختی طناب نجاتی است كه با قلاب " حقیقت " ، انسان را از گودال " نگرانی ها " نجات می بخشد.
یك شیوه مؤثر دیگر ، دقت در منش افرادی است كه به طور طبیعی در برابر استرس مقاوم اند.
بعضی افراد تبعات آزاردهنده ی بیماری ، فوت نزدیكان و اسارت و شكنجه را با آرامش عجیبی پشت سر می گذارند. این افراد در یك چیز مشترك اند و آن ، شیوه برخورد و توجیه خوش بینانه نسبت به مسائل زندگی است. آنها تمایل دارند بیشتر موضوعات مقطعی را مورد توجه قرار دهند ، تا این كه فكر خود را به مسائل گسترده مشغول سازند.
در واقع این افراد مسائل زندگی را به گونه ی خاصی تعبیر و تفسیر می كنند و آنها را به شكل موقتی و اختصاصی می بینند تا دائمی و فراگیر. به علاوه ایشان با فعالیت های مثبت برای خود كسب اعتبار می كنند ، در حالی كه ناتوانی شان را به خارج نسبت می دهند. به عبارت دیگر ویژگی های شخصیتی مردمان مقاوم در برابر فشارهای روانی ، در قالب سه واژه یتعهد، كنترل و مبارزه جویی خلاصه شده است .
استرس ، بخشی از زندگی است و معمولاً به دنبال حوادث روزمره به وجود می آید. برای مبارزه با استرس، راه های مختلفی وجود دارد كه به چند مورد آنها اشاره می كنیم :
1. منابع و موارد استرس زا را تا حد امكان از میان بردارید. برای مثال، اگر جمعیت و شلوغی موجب ناراحتی شما می شود، زمانی را برای خرید انتخاب كنید كه خلوت باشد. اگر صف سینما یا تئاتر شلوغ است، در صف نایستید. می توانید از نوارهای ویدئویی آن فیلم یا نمایش استفاده كنید.
2. از شر وسایل اضافی و بی مصرف خلاص شوید و اطراف خود را خلوت كنید. می توانید این وسایل را حراج كنید یا اصلاً به كسانی بدهید كه مورد نیازشان است.
3. اگر همیشه دیر به مقصد مورد نظر خود می رسید، كاغذ و قلمی در دست بگیرید و كارهای روزمره خود را یادداشت كنید. با این كار در می یابید وقت خود را چگونه تنظیم كنید. برای مثال، اگر چهل دقیقه طول می كشد تا به محل كار خود برسید، آیا به موقع از خانه خارج می شوید؟ ، چنانچه منطقی و واقع بین باشید ، می توانید مشكلات خود را حل كنید و از استرس زندگی خود بكاهید، فقط اگر منطقی و واقع بین باشید. اگر وقت كافی برای انجام تمام فعالیت های مورد نظر و مهم خود ندارید، پس شاید بیش از حد تلاش می كنید. از تمام فعالیت های روزمره و مدت زمان آنها ، یك فهرست تهیه كنید.
4. از موقعیت های استرس زا اجتناب كنید. اگر انجام یك ورزش یا بازی خاص سبب اضطراب شما می شود، از انجام آن خودداری كنید. هدف از انجام این تمرینات، بالا بردن روحیه و ایجاد نشاط است. اگر می دانید این ورزشها احساس خوبی به شما نمی دهد، از انجام آنها بپرهیزید.
5. اگر نمی توانید استرس را از میان بردارید، سعی كنید عادت های خود را عوض كنید. از ارتباط و معاشرت با افرادی كه سبب استرس و اضطراب شما می شوند، بپرهیزید. برای مثال، اگر با پدرهمسر خود رابطه خوبی ندارید، اما نمی خواهید این امر مسئله ساز شود، به هنگام دعوت كردن از وی از دیگر اقوام همسر خود نیز دعوت كنید تا از فشار روحی و اضطراب شما كاسته شود.
6. رقابت با دیگران در كار، شغل، مقام و ظاهر، می تواند یكی از منابع اجتناب ناپذیر اضطراب باشد. شاید هم افرادی را بشناسید كه كارمی كنند تا حسادت و خشم دیگران رابرانگیزانند. اما در حقیقت باید به آنچه دارید، قانع باشید. چون اضطراب حاصل از حسادت و رقابت، به خود فرد تحمیل می شود.
7. وسایلی مثل موبایل یا كامپیوتر باعث می شوند كه طی یك روز بیش از حد كار و فعالیت انجام دهیم. قبل ازخرید وسایل و تجهیزات جدید مطمئن شوید كه این وسایل به پیشرفت موقعیت فعلی شما كمك می كند.آگاه باشید كه مراقبت از دستگاه ،
و تعمیر و نگهداری آن می تواند استرس زا باشد.
8. سعی كنید در هر زمان فقط یك كار را انجام دهید. برای مثال، به هنگام تمرین ورزشی دوچرخه زدن مجبور نیستید به رادیو گوش دهید یا تلویزیون هم تماشا كنید. به یاد داشته باشید كه گاهی اوقات برای پرهیز از استرس بهتر است هیچ كاری انجام ندهیم.
9. اگر شما از بی خوابی، سردرد و ناراحتی معده رنج می برید، در نظر داشته باشید كه استرس سبب این مشكلات است . اگر همزمان عصبانی ، ناامید و نگران باشید، نیروی جسمانی شما تحلیل می رود و خسته و فرسوده می شوید.
10. اگر احساس می كنید كه استرس و اضطراب شما بیش از حد است و كنترل آن خارج از توان خودتان است، باید از پزشك متخصص كمك بگیرید.
به طور كلی احساس عدم سلامت و بی میلی برای بلند شدن از خواب به هنگام صبح ، نشانه های اولیه استرس و اضطراب بیش از حد است.
تمریناتی برای كاهش استرس
1- خود را سازمان دهید . برای این كه استرس خود را به روش اثربخشی اداره نمایید ، باید از روشهای مناسب تخصیص زمان و انرژی برای انجام كارها بهره گیرید.
2- با نظارت بر افراد و اشیای اطراف خود بر خویشتن مسلط شوید. بدین ترتیب شما میتوانید ضمن حمایت خویش ، از استرس رهایی یابید.
3- با ارائه ی بازخوردهای مثبت به خویش، عزت نفس خویشتن را افزایش دهید و خود را بهترین فرد برای انجام كارها در نظر بگیرید.
4- با برنامه ریزی فعالیت های تفریحی در زندگی ، خود را تشویق نمایید. در واقع این امر به شما كمك میكند تا انگیزهای برای انجام كارهایتان داشته باشید.
5- ورزش كنید ، چون سلامتی شما به توانمندی سلول های بدنتان در جذب اكسیژن و غذا بستگی دارد. ورزش هایی از قبیل پیاده روی ، دوچرخه سواری ، شنا و ... حداقل به مدت پانزده تا سی دقیقه در سه روز هفته برای سلامتی قلب و پاهایتان مفید است.
6- با استفاده از تنفس عمیق و تمركز بر افكار مثبت، استرس و نگرانی را از خود دور كرده و به خود آرامش دهید. خواب كافی همراه با تفكر مثبت ، استراحت به صورت تدریجی، ورزش، گوش دادن به موسیقی ملایم، ارتباط با دوستان ، و دوست داشتن دیگران از عوامل ایجاد آرامش در افراد است.
7- در حد امكان بعضی مواقع دست از كار بكشید. هفت الی هشت ساعت خواب در شب ضروریست. بین مطالعه استراحت كنید، چون برای مدتی از زمان، ذهن شما توان یادگیری دارد و پس از آن، احتیاج به زمانی برای طبقه بندی و كامل كردن اطلاعات دارد. یك قانون كلی در این زمینه میگوید: ده دقیقه استراحت برای هر یك ساعت مطالعه . به همان اندازه كه به ذهنتان استراحت میدهید به چشمانتان نیز استراحت دهید.
8- از وضعیت جسمی خودتان آگاه باشید. از نشانههای پریشانی در خود از قبیل سردرد ، دلواپسی، آشفتگی، درد معده، نداشتن تمركز، سرماخوردگی، خستگی زیاد و ... مطلع باشید. به خاطر داشته باشید این علائم میتوانند عاملی برای ایجاد اختلالات جدیتر از قبیل زخم معده ، فشارخون بالا و بیماری های قلبی باشند.
9- به تغذیه خود توجه كنید. با یك رژیم غذایی متعادل غذا بخورید. از غذاهایی كه چربی یا شكر زیاد دارند، اجتناب كنید و خود را به دارو و الكل عادت ندهید. مواد كافئیندار با این كه شما را بیدار نگه میدارند، ولی در بسیاری مواقع سبب میشوند انسان نتواند روی مسائل تمركز داشته باشد ؛ و نیز به یاد داشته باشید بیست دقیقه پیاده روی در روز بهتر از بسیاری از نسخههای دارویی در ایجاد آرامش به شما كمك میكند.
10- شاد زندگی كنید. آمار نشان داده كه افراد بانشاط ، عمر طولانی و مشكلات جسمی كمتری دارند و نسبت به دیگران پركارتر هستند. در زندگی با چیزهایی كه به نظر بیمعنی میآیند با شوخ طبعی برخورد كنید. به خاطر داشته باشید شما انسان بسیار ویژهای بوده و لایق بهترین رفتارها با خودتان هستید.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
توصیه مهم برای رسیدن به آرامش درونی
1 - خداوند را ستایش كنید و همواره از گناهان مختلف مخصوصاً گناهان كوچك بیم داشته باشید.
2 - به همه ی عقاید احترام بگذارید.
3 - به دیگران عشق بورزید.
4 - محیط خود را سلامت و بهداشتی نگه دارید.
5 - بینوایان را دستگیری كنید.به گدا پول ندهید . فقط او را تغذیه كنید و تنبلی را از او دور نمائید.
6 - فساد را رواج ندهید (مانند رشوه دادن وگرفتن).
7 - بینش خود را وسعت دهید واز حسادت بپرهیزید.
8 - دیگران را ببخشید وخوش رفتار باشید.
9 - یك شهروند و یك انسان نمونه باشید.
10 - درون خود را از افكار بیهوده خالی كنید. واجازه ندهید دیگران با سخنان یاوه ذهن شما را مشغول كنند.
11 - ایثار را سرلوحه قراردهید و از غیبت و دروغ بپرهیزید.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
همه اذعان دارند که افسردگی در زنان شایعتر از مردان است. نرخ افسردگی در مردان و زنان چنان متفاوت است که در واقع حدس زده میشود که 70 درصد از بیماران افسرده، زنان هستند. این اختلاف، این پرسش را در برابر نظریهپردازان قرار داده است: چرا زنان چنین بیش از مردان مستعد ابتلا به افسردگی هستند؟ پاسخهای متعددی به این سؤال داده شده و روشن شده است که عوامل زیر در آن نقش دارند
کنترل
یکی پاسخها بر اصل ارتباط نزدیک تصور فرد از کنترل وی بر محیط اش استوار است. نظریهپردازان حدس میزنند که هر چه فرد بیشتر معتقد باشد که بر زندگی خود تسلط و کنترل دارد، کمتر دچار افسردگی میشود. در جامعه ما، مردان تشویق میشوند تا اعتماد به نفس داشته باشند، مستقل و رئیس مآب باشند. زنان از سوی دیگر، تشویق میشوند تا منفعلتر و حساستر باشند و احتمالاً بیش از مردان به دیگران تکیه کنند. اعتقاد بر آن است که این نقشهای جنسیتی تجویز شده بر اثر فرهنگ، زنان را بیشتر در خطر ابتلا به افسردگی پیشرفته قرار میدهد.
استرس
پاسخ دیگر به واکنش زنان نسبت به استرس و افسردگی مربوط میشود. زنان درباره پیرامون خود بیشتر تأمل میکنند و خود را به خاطر واکنشهایشان نسبت به دیگران سرزنش میکنند. مردان، از سوی دیگر، احساسات خود را نادیده میگیرند و خود را به فعالیتهای دیگری سرگرم میکنند. برخورد مردان، سالمتر است زیرا آنها قادرند مشکلات را از ذهن خود برانند و خود را به چیز دیگری مشغول کنند.
تبعیضها
به علاوه، استدلال میشود که زنان در جامعه در شرایط نامساعدتری به سر میبرند، زیرا نسبت به مردان با پیشداوریها، فقر، آزار جنسی و سوء استفاده بیشتری مواجه هستند. آنها همچنین درآمد کمتری دارند و از قدرت و موقعیت اجتماعی نازلتری نسبت به مردان برخوردارند. پاسخ دیگر، به تعارض بین نقشهای زن و بار سنگین اشتغال و وظیفه مادری برمیگردد. ایفای این نقش دوگانه در فضایی نسبتاً فاقد دلسوزی و همدردی میتواند در زندگی زنان موجب استرس زیادی شود و امکان ابتلا به افسردگی را افزایش دهد.
چه کسانی به پزشک مراجعه میکنند
همچنین تصور میشود که آمار موجود در مورد زنان و مردان افسرده شامل افرادی است که به پزشک مراجعه میکنند و نه بیمارانی که واقعاً دچار افسردگی هستند. استدلال میشود، زنان بیشتر درباره احساسات خود و مسایلی که آنها را میآزارد حرف میزنند و بنابراین بیشتر به پزشک مراجعه میکنند. مردان، در عوض، اغلب احساسات را ایدههای مجرد میدانند و نمیخواهند اعتراف کنند که دچار ضعفی مثل افسردگی هستند.
هورمونها
سرانجام، لازم است یادآوری کرد که زنان از بسیاری جهات، بردگان هورمونهای خود هستند ولی مردان نیستند. هورمونها بر مغز اثر مستقیم میگذارند و بنابراین میتوانند خطر ابتلا به افسردگی را شدت بخشند. زنان هر ماه، هنگام بارداری و یائسگی در معرض نوسانات هورمونی هستند. این نوسانات، در صورت وجود زمینه افسردگی، میتوانند به تنهایی موجب ابتلای زن به افسردگی حاد شوند. به ویژه در مورد دوره یائسگی، زنان واکنشهای مختلفی را نشان میدهند. برخی از این که دیگر دچار عادت ماهانه نمیشوند، خوشحالند، در حالی که برخی دیگر خود را نازیباتر مییابند و حس میکنند زنانگی خود را از دست میدهند.
در دوره پیش از یائسگی احتمال دارد زنان دچار سمپتومهای آزارندهای، از جمله گرگرفتگی، کاهش تمایل جنسی، گرفتگی عضلانی، عدم تمرکز حواس و افسردگی شوند. لازم است تأکید شود که هورمونها به تنهایی موجب ابتلا به افسردگی نمیشوند، بلکه در صورت وجود زمینه، احتمال ابتلا به آن بسیار بالا میرود.
برای زنانی که خلق و خوی شان در نتیجه نوسانات هورمونی طی عادت ماهانه، بارداری یا یائسگی، متغیر و ناپایدار میشود، یک راه درمان وجود دارد. آنها میتوانند با تشخیص پزشک خود، داروهای هورمونی مصرف کنند. در مواردی که این تغییر خلق و خو، احتمال ابتلا به افسردگی را به وجود آورد، هورمون درمانی کافی نخواهد بود. بلکه باید داروهای دیگری نیز مصرف شود و یا شاید لازم باشد به روانپزشک مراجعه کنند.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 84
تاریخ عضویت: خرد 1387
اعتبار:
1
خواص موز در رفع افسردگی و استرس
موز دارای سه نوع قند طبیعی (ساکاروز، فروکتوز و گلوکز) است که به همراه سلولز (فیبر) موجود در آن، باعث افزایش فوری و مستمر انرژی میگردد.
پژوهشها ثابت کرده است که تنها دو عدد موز برای تأمین انرژی لازم جهت 90 دقیقه فعالیت بدنی سخت، کفایت میکند. و به همین دلیل است که موز، میوه شماره یک ورزشکاران برتر جهان است.
امّا انرژیزایی تنها خاصیتی که در موز وجود دارد، نیست. این میوه میتواند در پیشگیری یا غلبه بر تعدادی از بیماریها از جمله افسردگی موثر باشد.
بر طبق تحقیقات به عمل آمده توسط MIND (انجمن ملّی سلامت روانی آمریکا) بر روی افرادی که دچار افسردگی بودند، بسیاری از آنان پس از خوردن یک موز، احساس خیلی بهتری پیدا کردهاند. دلیل این امر آن است که موز حاوی «تریپتوفان»، نوعی پروتئین است که بدن آن را به «سروتونین» تبدیل میکند و سروتونین نیز به نوبه خود، باعث آرامش و احساس خوشی بیشتر در انسان می گردد.
هنوز واسادم ته خط اسفند همین ساله اگه بتونم تا اون موقع دووم بیارم همه چیز درست میشه دعام کنید
به وبلاگ استوارم تا اسفند 87 هم سری بزیند
http://www.esfand87.blogfa.com
سپاس شده توسط
ارسالها: 639
تاریخ عضویت: آبا 1387
اعتبار:
44
جنسیت: آقـــا
تنها امروز
1- فقط برای امروز شاد خواهم بود. «لینکلن» می گوید:
اغلب مردم همانقدر شاد هستند که فکر خود را برای شادی آماده کرده اند. خوشی و خوشبختی در وجود خود ماست و به خارج ارتباط ندارد.
2- فقط برای امروز خواهم کوشید که خود را با آنچه که هست سازگاری دهم و نمی کوشم که همه را طبق میل و آرزوی خود سازم در امور خانوادگی و اداری همیشه با خود سازش خواهم کرد.
3- فقط امروز در فکر سلامت خود بوده با تمرینهای مفید آن را پرورش می دهیم به بدن خود توجه خواهم کرد و دقیقه ای در مواظبت آن اهمال نخواهم ورزید تا چون ماشین کاملی در فرمان من باشد.
4- فقط برای امروز در تقویت مغز خود خواهم کوشید و مطالب مفیدی فرا خواهم گرفت و آن چیزهایی را مطالعه خواهم کرد که به کوشش، تفکر و تمرکز افکار نیازمند است.
5- فقط امروز برای تقویت روح، یک کار مطابق میل خود و دو کار مخالف آن انجام می دهم.
6- فقط برای همین امروز با همه توافق نظر حاصل کرده و لب به انتقاد نمی گشایم، آرام صحبت خواهم کرد و با همه مهربان مودب خواهم بود.
7- فقط برای امروز می کوشم که برای یک روز زندگی کنم و دیگر با چیزهایی که ممکن است در فردا به وقوع پیوندد کاری نخواهم داشت.
8- فقط برای امروز خود برنامه ای تنظیم می کنم که اوقات خود را چگونه بگذرانم و دیگر تصمیمات عجولانه نمی گیرم. ممکن است نتوانم آن برنامه را اجرا کنم ولی نوشتن آن لازم است.
9- فقط برای امروز نیم ساعت از وقت خود را با خدای خود خلوت می کنم و اسرار خود را نزد او فاش می سازم و با او در میان می گذارم.
10- فقط برای همین امروز از هیچ چیز نگران و اندیشناک نخواهم شد ازاینکه خوشحال باشم، از زیباییها لذت برم، دوست بدارم و دوست بدارند ترسی بخود راه نخواهم داد.
اگر می خواهید آن طرز فکری که برای شما آرامش خاطر و خوشحالی می آورد را
تقویت نمایید، این دستور را اجرا کنید:
*اندیشه و عمل را توام با آرامش انجام دهید تا
احساس آرامش کنید. *
سپاس شده توسط
ارسالها: 639
تاریخ عضویت: آبا 1387
اعتبار:
44
جنسیت: آقـــا
1387 آذر 28، 7:33
ویرایش شده
هشت راه غلبه بر ناامیدی
احساسی که شما دارید "ناامیدی" است
شاید گاهی با کمی ناراحتی و عصبانیت نیز همراه باشد. به شدت بر روی اهداف و پروژه های خود کار می کنید، اما راه به جایی نمی برید و اصلاً دلیلش را هم نمیدانید. تنها چیزی که می دانید این است که ناامید هستید و بدون توجه به این مطلب که تا چه اندازه به سختی تلاش می کنید، به هیچ جایی نمی رسید. انگار که آب در هاون می کوبید و تنها حسی که به شما دست می دهد چیزی نیست جز ناامیدی. تمام این نکات به نظرتان آشنا می آید، اینطور نیست؟
1- از خود سؤال کنید "چه کاری در این شرایط جواب می دهد؟" حتی زمانی که احساس می کنید هیچ کاری از دستتان بر نمی آید، به دقت فکر کنید و مطمئناً یک راه پیدا می کنید که به شما کمک کند. خوب همین امر هم جای خوشحالی دارد. حال چگونه می توانید آنرا به کار بندید و ارتقا دهید؟ با مطرح کردن این سؤال خودتان را از دایره منفی گرایی هایی نظیر "واقعاً ناامید کننده" است، نجات داده اید و می توانید بر روی نکات مثبت تمرکز کنید.
به این طریق شما راهی را پیدا کرده اید که شما را به نتیجه می رساند و راهی را به شما نشان می دهد که بتوانید از ناامیدی ها نجات پیدا کنید. در این میان فرایند تمرکز بر روی پیشرفت ها از اهمیت بالایی برخوردار است.
2- رکورد کارهای خود راثبت کنید
هر کاری را که با موفقیت انجام می دهید، یادداشت کنید. اگر این کار را به صورت ماهانه انجام دهید آنوقت می توانید دریابید که در طول یک ماه تا چه حد پیشرفت کرده اید. خودتان از هم میزان موفقیت هایتان شگفت زده خواهید شد. اگر هم دیدید که در لیست شما آیتم های زیادی نوشته نشده اند، چشم هایتان باز می شود و متوجه می شوید که بیش از آنکه کار کنید، وقت گذرانی می کنید و یا انرژی خود را صرف کارهای بی ارزش می کنید و باید حواس خود را بیش از این ها جمع کنید. باید به جایی برسید که لیستتان از آیتم ها مختلف پر شود تا بتوانید پیشرفت کنید. با تهیه لیست همچنین می توانید به راحتی تشخیص دهید که در کدام زمینه ها مؤثرتر عمل کرده اید و در کدام قسمت ها کمی ضعیف بوده و نیاز به تلاش بیشتری دارید.
3- بر روی عملی کردن آرزوهای خود تمرکز کنید
هدف اصلیتان را در ذهن خود تجسم کنید. نتیجه مورد علاقه تان چیست؟ گاهی اوقات دور و برمان آنقدر شلوغ می شود و خودمان را سرگرم حل درگیری ها و مشکلات پیش پا افتاده می کنیم که یادمان می رود هدف اصلی زندگی مان چیست. سعی کنید تا آنجایی که می توانید از پرسیدن این سؤال: "چرا چنین اتفاقی افتاد؟" پرهیز کنید، چرا که پرسیدن این سوال شما را در گذشته نگه داشته و جلوی پیشرفتتان را می گیرد. این سوال هیچ گونه راه حلی برای حل مشکل، به شما معرفی نمی کند. چیزی که باید به آن توجه داشته باشید دو سوال زیر است:
- این بار انتظار دارید که چه اتفاق متفاوتی روی دهد؟
- برای رسیدن به آن نقطه چه کاری باید انجام دهید؟
4-"هیاهو" را کنار بگذارید و ساده سازی را رواج دهید
زمانیکه برای حل مشکلی در حال تلاش هستید، ممکن است آنقدر درگیر یافتن راه حل شوید که ناخواسته کارهای جانبی بسیار زیادی را به آن اضافه کنید و با خودتان هم تصور کنید که "ممکن" است این موارد به شما کمک کنند.
اگر نگاهی به سایت های اینترنتی انداخته باشید پر است از تبلیغاتی نظیر "راههای ساده برای راه اندازی و اداره وب سایت" ، "راه های آسان کسب درآمد" و.... این قبیل موارد تنها به عنوان هیاهیو حساب می شوند و باید بدانید که حتی خواندن آنها هم ممکن است وقت شما را تلف کند. این طور آگهی ها فقط وقت شما را تلف کرده و پول هایتان را به تاراج می دهند. آنها هیچ اهمیتی به موفقیت و یا شکست شما نمی دهند. البته بیشتر افراد زمانیکه از روند کند کار خود خسته می شوند، معمولاً به چنین مواردی روی می آورند و تبلیغاتی نظیر "این همان چیزی است که شما نیاز دارید" و "ما همه چیز را برای شما آسان کرده ایم" روی می آورند. اگر آینده نگر باشید، می توانید به خوبی پیش بینی کنید که اگر برای 6 ماه بر روی کار فعلی خود تمرکز کنید، آنوقت از تمام این پیشنهاد های جور به جور منفعت بیشتری عایدتان خواهد شد. دیگر نمی خواهیم در اینجا اشاره کنیم که در صورت رجوع نکردن به این تبلیغات، پول خود را دور نریخته و همان اندازه ای که قرار بوده بابت این تبلیغ ها پرداخت کنید را جمع می کنید. ببینید چه چیزی در زندگیتان اولویت دارد و ابتدا همان را انجام دهید. هر کاری که وقت و هزینه شما را تلف می کند و هیچچ حاصلی در بر ندارد باید از برنامه زندگیتان حذف شود.
5- راه حل های چند جانبه
شما همیشه چند حق انتخاب متفاوت دارید. فقط کافی است بر روی راه های مختلف تمرکز کرده و آنها را در ذهن تجسم کنید. به خودتان بگویید که من باید به عنوان مثال 8 راه حل مختلف برای فائق آمدن بر مشکل فعلی خودم پیدا کنم. تنها دانستن این مطلب که شما راه حل های متفاوتی پیش رویتان قرار دارند به شما کمک می کند که احساس بهتری پیدا کنید. بر طبق لیستی که تهیه کرده اید، انتخاب های متفاوت انجام دهید و کار خود را بر روی برنامه دنبال کنید.
6- اهل عمل باشید
شما زمانیکه به ناامیدی می رسید معمولاً شور و اشتیاق اولیه خود را از دست می دهید و دیگر حتی تمایلی ندارید که به موضوع مورد نظر فکر کنید. مسئله ای که برایتان پیش آمده دشواراست، از آن ناامید شده اید، و احساس می کنید که نمی توانید کار به جایی ببرید. بنابراین هر کاری که شما را از آن دور کند برایتان جالب تر به نظر می رسد. در یک چنین زمانی به دنبال این هستید که هر طور شده از کار اصلی طفره بروید؛ اما اگر اهداف از پیش تعیین شده را داشته باشید و مسیر مناسبی را برای خود انتخاب کرده باشید، گذر ازاین دست اندازهای کوچک نباید شما را خسته و ناراحت کند. همانطور که توماس ادیسون گفته: "بسیاری از افراد شکست خورده کسانی هستند که متوجه نبوده اند تا چه اندازه به اهداف خود نزدیک شده اند."
مسئله دیگری که ممکن است اتفاق بیفتد این است که شما وقت زیادی را صرف نگرانی می کنید. نگرانی یکی از بدترین راههای اتلاف انرژی است و اجازه نمی دهد که شما به جلو حرکت کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که اهل عمل باشید. زمانیکه مجدداً توانستید به سمت جلو حرکت کنید، آنوقت متوجه می شوید که دیگر دلیلی برای نگرانی هایتان وجود ندارد.
7- تجسم نتیجه مثبت
بهتر است بیشتر آن وقتی را که می خواهید صرف نگرانی و ترس و منفی بافی کنید، صرف مثبت اندیشی کنید. بزرگترین قهرمانان ورزشی جهان خودشان را در حالی تجسم می کنند که بدون هیچ گونه عیب و نقصی مسابقات مختلف را به نفع خود به پایان می رسانند. هیچ جایگاهی برای شکست در ذهن این افراد وجود ندارد. این درست همان چیزی است که شما هم باید به آن برسید. خودتان را ببینید که به آرزوها و اهدافتان می رسید. خودتان راتصور کنید که به آرزوهایتان رسیده اید، چه احساسی دارید؟ چه می گویید؟ بر روی این کار وقت بگذارید؛ این امر به شما امید می دهد تا راهتان را ادامه دهید.
8- مثبت باقی بمانید
معمولاً موارد مختلف به آن اندازه ای که آن ها را در ابتدای کار می بینید بد نیستند. گاهی اوقات چیزها بدتر از آنچه هستند به نظر می رسند تنها به این دلیل که ما خودمان خسته هستیم و از نظر ذهنی آمادگی نداریم. کمی استراحت و نگه داشتن حس شوخ طبعی می تواند به شما کمک کند. این گونه احساس ها به سرعت از میان می روند و شما مجدداً به حالت عادی باز می گردید. یک ذهن باز خیلی راحت تر می تواند راه حل های متفاوت را پیدا کرده و آنها را به کار ببند تا یک ذهن کسل و خسته. یک ذهن ناامید به همه چیز اینطور نگاه می کند: "فایده اش چیست؟" یک ذهن بسته نمی تواند راه حل های ممکن را بررسی کرده و آنها را تشخیص دهد. مثبت باقی بمانید. به هر حال باید همچنان بدانید که گزینه های مختلف چه هستند و بر طبق برنامه هر یک را امتحان کنید. هدف شما این است که راه حل مناسب را انتخاب کرده، تمام حواس خود را روی آن متمرکز کنید، و سپس عکس العمل مناسب نشان دهید.
با استفاده از 8 تکنیک ارائه شده در بالا پس از مدتی درک می کنید که در زندگیتان مشکلات کمتری رخ می دهند و احساس ناامیدی کمتری به شما دست خواهد داد. در عوض به این نتیجه می رسید که موقعیت های بیشماری پیش رویتان قرار دارند و متوجه می شوید که چگونه می توانید از آنها به نفع خود استفاده کنید.
منبع: http://ashkavand.blogspot.com/2007/10/blog-post.html
سپاس شده توسط
موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان