انجمن شبانه روزی

[آقای ضربتی]

سلام دکتر آرش من کدوم پست باید جواب بدم ؟

[قاصدک]

سلام

بچه ها کسی میدونه شهریه دانشگاه ها برای ارشد چه حدودایی هست ؟؟؟

مثلا پیام نور ارشد ؟
غیر انتفاعی ؟؟
آزاد ؟؟

[sadaf1]

سلام

بچه ها کسی میدونه شهریه دانشگاه ها برای ارشد چه حدودایی هست ؟؟؟

مثلا پیام نور ارشد ؟
غیر انتفاعی ؟؟
آزاد ؟؟

سلام عزیز من
دانشگاه آزاد ترم 1تا 3 بیشتر از 2.5 میلیون و ترم آخر تا 4میلیون . خورده ای. فقط پایانامه شهریش  2.400هستش
پیام نور 1.600 به بالا. بستگی داره رشته ات پایان نامه داشته باشه یا نه؟ فکر میکنم تا 2میلیون
ملی شبانه هم تقریبأ شبیه این هاست اما مزایای خوبی داره

[قاصدک]

ممنون داداش صدف

چه قیمتا بالاس
غیر انتفاعیا چی ؟

حتما اونم 2 به بالاس ..

اینا شهریه ثابت بود  یا کلا میانگین با گرفتن واحد های درسی ؟

[alpha2]

سلام
پستها رو که خوندم
یه مشارکت از یکی از خواهرهای بهبودیم در یه جای دیگه دیدم چند وقت پیش گفتم اینجا بزارم شاید کمکی باشه به یه خواهر دیگه بهبودیم

سلام دوستان متاسفانه به برنامه هوشیاریم مقید  نبودم و با یه پسر آشنا شدم که ادعای دوستی میکنه به نظر میاد اونم بیمار باشه و از صحبتهاش ناهوشیاری بیرون میاد.  شهوت و بیماریم فعال شده و منو وسوسه میکنه میگه شاید این پسر خوبی باشه و صادق به نظر بیاد قیافه و ظاهرش به دل میشینه. فکر میکنم شهوت داره از طریق وابستگی عاطفی وارد میشه.  وقتی که با خودم روبه رو میشم میبینم وابستگی های عاطفی شدید هم خودش میتونه به بیماری شهوت دامن بزنه. با اینکه خودم میدونم کار اشتباهیه ولی شهوت میخواد این رابطه رو واسم زیبا جلوه بده. از خدا میخوام که به برنامه و واصولم مقید باقی بمونم.از خدا میخوام که خودش کمکم کنه این وسوسه رو هم رد کنم. میدونم که جایی که همه راجع به مفید بودن رابطه پسر و دختر در کانالی غیر ازدواج شک و تردید دارن رابطه منی که از لحاظ جنسی هنوز هوشیار نشدم و بیمارم با یه فردی که احتمالا اونم بیماره غلط اندر غلطه. خدایا کمکم کن تمومش کنم.

یکی که داره با همچین نگاهی وارد یه رابطه میشه همون بهتر نشه...
فک کنم ...---شاید شهوت ...-منه بیمار...
سالمترین رابطه هم با این افکار خراب شده س...این ک دیگه هیچی

[تـــواب]

حالم طوفانی و خرابه ....

[sadaf1]

ممنون داداش صدف

چه قیمتا بالاس
غیر انتفاعیا چی ؟

حتما اونم 2 به بالاس ..

اینا شهریه ثابت بود  یا کلا میانگین با گرفتن واحد های درسی ؟

اونو مطمئن نیستم.. ارشد دیگه اینجوریه... اما
 اگر بخونی روزانه قبول شدن خیلی راحت تر از لیسانسه.
اینا کل شهریست.

[آقای ضربتی]

خوش بحالتون میتوانید برای ارشد بخوانید
من که پسر عمه ام تصادف کرد بیمارستان اصلا فرصت خوندن ندارم

[دکتر آرش!]

سلام به همه ....تمام دوستایی که بهم کمک کردن ...دونه به دونه اسم نمیبرم ، اما برای تمامشون پیام تشکر و چند خطی نوشته ، توی پروفایلشون فرستادم ،توی این چند روز ! و از صمیم قلبم ازشون تشکر کردم....پس خودشون میدونن مخاطب من ، خودشونن ،نه شخص دیگه ای!...

من خودم از دونه به دونه ی جمله ی تمام پیاما استفاده کردم و حتی هر کدوم رو چند بار خوندنم و جمله ها و سوالهایی رو برای خودم نوشتم و چند بار از خودم سوال میکردم و میخوندمشون!
به اشخاصی هم که این پیام هارو دنبال نکردن توصیه میکنم دنبال کنن چون به نظرم همه ش درس زندگی بود!...کمتر جایی پیدا میشه تووش درس زندگی کردن،بدن!

الانم جا داره یک بار دیگه ازتون تشکر کنم بابت همفکری ای که با من کردین و توی یکی از سخت ترین روزای این 25 سال زندگی، همراهم بودین...( اغراق نمیکنم ، !..برای من سنگین ترین و سخت ترین روزا بودن این چند روز گذشته!).........

این از این!....اما

یه اتفاقی امروز دم دمه های صبح با باز کردن صفحه ی تلگرامم افتاد....
(متن پیام این بود: میدونم فردا قراره با بابات حرف بزنی ، موضوع ازدواج رو براشون بگی!....اما آرش! تمام این چیزایی که درمورد بابام گفتم بهت یه امتحان بود که ببینم مرد زندگیم چقدر میخواد منو!!.....الانم ازم دلخور نباش ،گاهی نیاز دارم بدونم هنوز دوسم داری یا نه!!)


حالا بماند من بعد از اینکه اینو دیدم چه کار کردم و چه برخوردی باهاش کردم! ...اصلا هم باورم نمیشد که اینقدر یه آدم ساده لوح تصور کنه منو!!...( البته هستم مگر نه کسی به خودش اجازه نمیداد همچین کاری بکنه!)

خداشاهده الان دیگه گله از هیچی ندارم....فقط ناراحت اینم که این چند روز هی به این درو اون در زدم که اولا پولی قرض کنم از رفیق و آشنا که خودم روو پای خودم وایسم و کمتر متکی باشم به بقیه!...دوما اینکه چقدر شمارو به زحمت انداختم نشستین ،این همه با من همفکری کردینو نوشتین!....
و اینکه نمیدونم با این دختر چه کار کنم!...دفعه اولشم نیست همچین برنامه ای رووی من پیاده میکنه!...!..

امادر هر صورت ، از یک جهت هم خوشحالم ...از اینکه توی شرایط سختی قرار گرفتم که به قول یکی از دوستان : به زندگی آدم بزرگا عادت نکرده بودم ! اما انگار توی شرایط نشونم داد زندگی آدم بزرگا چقدر سخت میتونه باشه!.


الانم هر چقدر فکر کردم دیدم ، به جای غرغرکردن و ناراحت کردن خودم که هیچ سودی برام نداره، بخوام راهی رو پیدا کنم و قبل از اینکه دوباره همچین شرایطی پیش بیاد ، خودم رو آماده کنم!.....

خلاصه اینکه از این قضیه یاد گرفتم که علاج واقعه رو قبل از وقوع باید کرد!...

حالا هم آرش مونده و حوضش!...

بابت همه چی ازتون ممنونم.

[دکتر آرش!]

یه توصیه برادرانه دارم به همه دوستام.... مثل من نباشید که خیلی زودباور باشید!...
یکی از بدترین خصلتای من همین اعتماد کردن به آدما و حرفاشونه!...

فقط درگیر یه بچه بازی محض شدم با این دختر!....
الانم سعی میکنم خودمو قوی نشون بدم ...و حتی شده قوی هم باشم!....



.
.
.
.
.

[دختر خورشید]

داداش آرش اگه قبلا هم ازین امتحانا ازتون گرفته اون خانوم یه ذره حواستون رو جمع کنید ، من خیلی روانشناسی بلد نیستم ولی فک میکنم آدم سالم اینجوری دست به امتحان کردن نمیزنه

[دکتر آرش!]

هه ولش کن داداش روانیه عقده ایی:/
یا اینکه همین کارای خودشو رو سرش بیار تا درس بگیره

چی بگم والا....
فعلا که کاری به کارش ندارم....ببینم بعدش چی میشه.
از یه طرف بهش فکر میکنم اعصابم داغون میشه ...از یه طرف هم میگم همه چی رو تموم کنم!...از یه طرفم زباله هم نیست بندازمش دور ، واسه خودش انسانه ، دل داره ، عاطفه داره ..دختره!....

چی بگم آخه!..


خلاصه اینکه فعلا کاری ندارم میرم سراغ کتابا ، فکر کنم پا کتاب باشم یا توی انجمن باشم بهتر از اینه که بخوام به این موضوع فکر کنم.

[دکتر آرش!]

داداش آرش اگه قبلا هم ازین امتحانا ازتون گرفته اون خانوم یه ذره حواستون رو جمع کنید ، من خیلی روانشناسی بلد نیستم ولی فک میکنم آدم سالم اینجوری دست به امتحان کردن نمیزنه

آبجی ! به جان خودم تو فکرشم ببرمش یه روانشناسی یه مشاوری ،چیزی!....نمیخوام خودم یه طرفه قاضی بشم ، راضی هم برگردم!......

[دکتر آرش!]

تا اینجاشم با مشاوره و همفکری پیش رفتم ...اگه قرار به قطع کردن رابطه یا ادامه دادن رابطه باشه بازم باید با همفکری باشه.

به هر حال من از شخصی توی انجمن توقع همفکری ندارم چون واقعا تا به اینجاشم همه ی دوستان به من لطف داشتن و قدردان جمله به جمله ای که وقت گذاشتن و نوشتن، هستم!

اما فکر نکنم بخوام این موضوع رو به تنهایی حل کنم ...به همین خاطرم حتما باید با هم بریم پیش یک روانشناس کاربلد....

....
....
....

[عاشق فاطمه زهرا]

من که فکر می کنم این جور رابطه ها سر و ته نداره. (البته با عرض پوزش از دوستان)
و این مشکلات رو هم به دنبال خودش داره.

این جور روابط نه توجیه دینی داره ، نه توجیه عرفی داره ، نه توجیه شرعی و عقلی داره.
برادر من شما می خوای ازدواج کنی اول به پدر و مادر بگو بعد آدرس بگیر برو خونه ی طرف خواستگاری؟
اگر هم قصدت ازدواج نیست که کلا هیچی من اصلا هیچ صحبتی با شما ندارم.

ما هی داریم بیشتر و بیشتر غربی می شیم و الان نه غربی هستیم ، نه شرقی ، نه جمهوری اسلامی
یه ملغمه ای از انواع فرهنگ ها. این شده که شده این.
از یه طرف سنتی هستیم ، از طرف دیگه مدرن. بعد نگاه که کنی می بینی نه سنتی هستیم ، نه مدرن.

اگر مدرن هستیم این جور دل بستن و عاطفه و دلسوزی و همدلی و یکدلی و ... چه معنایی داره؟
اگر هم سنتی هستیم که این جور روابط یعنی چی؟

حالا من می گم نه سنتی نه مدرن. مذهبی. ببینیم دین چی گفته در این امور.
حالا اگر دین رو قبول ندارین بحثش جداست.