1396 فروردين 13، 15:34
(1396 فروردين 13، 2:17)حورا نوشته است: آقا تا از بحث ازدواجي كه آقاي صبور راه انداخت خيلي نگذشته منم نظرمو بگم.
به نظر من تو سن ما آدم براي ازدواج هيچ كاري نبايد بكنه. بايد همون جوري كه ميخواي زندگي كني و اگه وسط راه كسي رو ديدي كه باهات هم مسيره و ميتونه تو اين راه باعث رشد و آرامشت شه ورش داري ببريش كه بقيه ي راه رو با هم باشين.
خيلي مخالفم كه آدم براي ازدواج شغلي رو انتخاب كنه كه دوست نداره، رفتاري رو پيش بگيره كه خود واقعيش نيست و غيره. همه ي اين انحراف از خودها باعث ميشه يهو به خودت بياي و ببيني وسط زندگي اي هستي كه هيچ دوستش نداري.
تا وقتي نتوني با زندگي تنهايي خودت كنار بياي و كيف كني، احتمالش كمه كه بتوني شريك زندگي سالمي باشي. پس به نظرم تنها كاري كه براي داشتن ازدواج خوب بايد بكني اينه كه خودت رو بيشتر بشناسي و زندگيت رو اون جوري بسازي كه خودت از ديدنش لذت ببري. كار خوب، دوستاي خوب، سبك زندگي سالم.
نوع نگاهتون رو با اندکی تغییر از دید خودم به شدت می پسندم و موافقم ، خانم حورا
آقای آرش ، فقط دنبال علایقت باش ولاغیر
من سعی می کنم طبق علایقم زندگی کنم و سعی می کنم در محور دین باشم چون برام یقین شده
درسته دستم در پیشگاه خداوند پر نیست و سرافکنده ام اما برای این موضوع تلاش می کنم ، قرارم نیست همه ما به اونچه که می خوایم برسیم مثلا پزشک شدن خیلی خوبه اما در ازای اون چه چیزهایی رو از دست می دی ؟ بهش فکر کن ، وقت مهم ترینشه