(1396 مهر 14، 1:11)Hamed6 نوشته است: (1396 مهر 14، 1:06)Queen نوشته است: (1396 مهر 13، 17:35)همساده نوشته است: این حدیث روی دیوار یکی از ایستگاههای مترو دیدم:
ادب آن است که از خانه که بیرون می روی، هیچ کس را دیدار نکنی مگر اینکه او را برتر از خودت پنداری.
تا الان این حدیث رو نشنیده بودم. واقعا تکان دهنده س کلا بنیان برانداز بود واسم. از جنبه های مختلف.
یه جنبه از این سخن یعنی اینکه همساده ملاک سنجش تو و ارزش خودت و افکارت افراد پیرامونت نیستن. اصلا این مهم نیس که تو چقدر در مقایسه با دیگران بهتر رفتار میکنی بهتر می اندیشی. و حتی بهتر فهمیدی...
اعتراف می کنم این حدیث رو به درستی درک نکردم
میشه برا من بیشتر توضیخ بدید؟
من دقیقا برداشتم از حدیث عکس برداشت همساده بود ، یعنی اتفاقا باید مقایسه کنی و همه رو برتر بدونی تا غرور سراغت نیاد
مثل یه جمله ای که می گفت کوچیکتر از خودت رو از خودت برتر بدون چون ازت پاک تره و گناه کمتر کرده
بزرگتر رو هم از خودت برتر بدون چون ازت بیشتر تجربه داره و عاقل تره
حامد جان حق با شماس درست میگی... همه رو بالاتر از خودت بدون که غرور سراغت نیاد درسته دقیقا
اینو هزار بار دیگه با کلمات دیگه شنیدیم نه؟! مثلا داستان اون پیامبره که میره بدترین آدم رو پیدا کنه آخرش خودش رو معرفی میکنه. یا داستان شیطان و هزاران نفر دیگه که مغرور شدن به عبادت و خوبیشون الان حضور ذهن ندارم ولی مولانا و سعدی هم اشعار داستانی در همین رابطه دارن...
دقیا حرف شما رو قبول دارم هر چند درباره اینکه خودتو از همه پایین تر بدونی برای دوری از عجب و غروره یا فلسفه خاص دیگه ای داره راستش زیاد فکر نکردم
. ولی خب این بنیان برانداز نبود برای من از خیلی قدیمترها اینو میدونستم
هرچند فاصله میان دانستن و عمل کردن نمره آدمها رو مشخص میکنه که من دراینجا رفوزه م. به همین برداشت شما و حرف شما هم عمل میکردم این وضعم نبود
ولی خب همون برداشتی که من از این حدیث کردم و نوشتم نگاه جدیدی بهم داد. یه پارادایم تازه بود نمیدونم چطوری میشه توضیحش داد. ولی در کل نظر من برخلاف نظر شما نیست فقط از یه زاویه دیگه نگاه کردم.
خانم کویین من تو شرح حال روزانه خودمم عاجزم بعد بیام حدیث امام حسین شرح بدم؟