امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1397 دي 25، 14:03)Queen نوشته است: قیافه من بعد از خوندن داستان  17
22

پسره تصادف کرد هیچیش نشد. راننده خاطی رو رد کردن رفت اما بعدش برای کسی که با پا خودش رفته تو پارک زنگ زندن آمبولانس بیاد  17
دختره ایدز داره؟ آخه ایدز؟ پسره هم که به نظر تعطیل میاد  65  Gigglesmile

شبیه سریال های تلویزیون شده  65

Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13)
دیگه دختره اصرار کرده بود برن بیمارستان و اورژانس هم چون مسئولیت پذیر بوده حتی برای این موارد هم اومده Khansariha (13)
: )
Just Do "THE RIGHT THING" H
یعنی چ؟؟؟؟؟؟؟این شخصیت پسره خیلی خوب بودا ..کی اینجوریش کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟کی شماره ها ردو بدل شد؟؟؟؟ vayy
کدوم نویسنده مسئولیت دگرگونی شخصیت این آقارو بر عهده میگیره؟؟؟؟؟؟؟ Khansariha (60)

من دیگه نمیخونمش!آخه تو ی روز این همه اتفاق؟؟؟؟آقا روز 24ساعته ها!!!!!!!!!!!!بیدارشد رفت امتحان و بعد این همه اتفاق؟؟؟؟؟ Vamonde vayy

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آقای عاشق والله با این داستانی ک شما درست کردین ب نظر من هم فقط خودتون میتونید ی پایان بدید..فقط تو روخدا پسره تو کما نباشه....بعد خواب نباشه و این هاااا...من مخالف رسیدنشونم.....یکی و بکشید و تمام  Khansariha (66) Nishkhand
ــــــــــــــــــ
کویین جان من ی اعتبار مثبت ب این نقد هات دادم بابا ایول Khansariha (69)
ـــــــ
براتون میوه آوردم 4chsmu1 4chsmu1

[تصویر:  1938114712-parsnaz-ir.jpg]
(1397 دي 25، 14:59)مهر آسا نوشته است: یعنی چ؟؟؟؟؟؟؟این شخصیت پسره خیلی خوب بودا ..کی اینجوریش کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟کی شماره ها ردو بدل شد؟؟؟؟ vayy
کدوم نویسنده مسئولیت دگرگونی شخصیت این آقارو بر عهده میگیره؟؟؟؟؟؟؟ Khansariha (60)

من دیگه نمیخونمش!آخه تو ی روز این همه اتفاق؟؟؟؟آقا روز 24ساعته ها!!!!!!!!!!!!بیدارشد رفت امتحان و بعد این همه اتفاق؟؟؟؟؟ Vamonde vayy

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آقای عاشق والله با این داستانی ک شما درست کردین ب نظر من هم فقط خودتون میتونید ی پایان بدید..فقط تو روخدا پسره تو کما نباشه....بعد خواب نباشه و این هاااا...من مخالف رسیدنشونم.....یکی و بکشید و تمام  Khansariha (66) Nishkhand
ــــــــــــــــــ
کویین جان من ی اعتبار مثبت ب این نقد هات دادم بابا ایول Khansariha (69)
ـــــــ
براتون میوه آوردم 4chsmu1 4chsmu1

[تصویر:  1938114712-parsnaz-ir.jpg]

همه مسئولیتش با منه Gigglesmile
الان از صبح یه سطل ماست دستم گرفتم دارم تو شبانه روزی صفحه رفرش میکنم جواب میدم Khansariha (13)

اصلا نگران هندی شدن فیلم نباشین. پسره دیگه تو بیمارستان نیست. از تصادف هم نمیمیره. فقط خداکنه ایدز دروغ نباشه 46

در مورد شماره خب جایی گفته نشده بود شمارش رو نداره. حالا به فرض که نداشته . بعد تصادف نسرین شماره علی رو از مهران گرفته. غیر منطقیه ؟
: )
Just Do "THE RIGHT THING" H
 سپاس شده توسط
(1397 دي 25، 14:59)مهر آسا نوشته است: یعنی چ؟؟؟؟؟؟؟این شخصیت پسره خیلی خوب بودا ..کی اینجوریش کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟کی شماره ها ردو بدل شد؟؟؟؟ vayy
کدوم نویسنده مسئولیت دگرگونی شخصیت این آقارو بر عهده میگیره؟؟؟؟؟؟؟ Khansariha (60)

من دیگه نمیخونمش!آخه تو ی روز این همه اتفاق؟؟؟؟آقا روز 24ساعته ها!!!!!!!!!!!!بیدارشد رفت امتحان و بعد این همه اتفاق؟؟؟؟؟ Vamonde vayy

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آقای عاشق والله با این داستانی ک شما درست کردین ب نظر من هم فقط خودتون میتونید ی پایان بدید..فقط تو روخدا پسره تو کما نباشه....بعد خواب نباشه و این هاااا...من مخالف رسیدنشونم.....یکی و بکشید و تمام  Khansariha (66) Nishkhand
ــــــــــــــــــ

داستان جمع شد 65
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
دختر؟؟؟؟؟؟ایدز؟؟؟؟؟؟؟هان؟؟؟؟؟؟؟ Khobam Khansariha (134) 1744337bve7cd1t81

همه ی نویسنده های عزیز خسته نباشین 53 53 302 4chsmu1
عااااشق میخوام داد بزنم از این پایانت 13
خسته نباشی 53
: )
Just Do "THE RIGHT THING" H
می دونم خیلی دوست دارین که خفه ام کنید.

اما خب راه دیگه ای برام باقی نمونده بود.  4chsmu1
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
از نظر من که پایانش عالی بود 49-2
تا شما باشید داستان رو هندی نکنید 65
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
من اصلا نفهمیدم آخرش چی شد یکی بیاد ساده سازی کنه 22
 سپاس شده توسط
ای بابا عشق چیه؟!
فکر نون باش که خربزه آبه

امروز یاد اون پست آقا رامین افتادم که می گفتن کارتم خالی بود نمی تونستم شارژ بگیرم بعد موجودی هم می خواستم بگیرم انقدر نداشت که موجودی رو نشون بده
21
امروز برای چند لحظه فکر کردم که از کجا داستان زندگیم تبدیل به این شد؟ البته بعد از اون چند لحظه تصمیم گرفتم بیشتر فکر نکنم
خلاصه الان این آگهی رو لپ تاپم بازه و منم دارم لبخند می زنم: لینک

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
(1397 دي 25، 19:09)Queen نوشته است: من اصلا نفهمیدم آخرش چی شد یکی بیاد ساده سازی کنه  22
اون شفاف سازیه هااااا Hanghead Hangheadساده سازی مال ریاضی و ایناست1
منم دقیقا نفهمیدم چ شد....یعنی بیشتر مشکلم با ایدز بود 53258zu2qvp1d9v 53258zu2qvp1d9v 
من فکر میکردم مشکل از ذهن منه Gigglesmile Gigglesmile Gigglesmile
(1397 دي 25، 19:31)می توانم نوشته است: ای بابا عشق چیه؟!
فکر نون باش که خربزه آبه

امروز یاد اون پست آقا رامین افتادم که می گفتن کارتم خالی بود نمی تونستم شارژ بگیرم بعد موجودی هم می خواستم بگیرم انقدر نداشت که موجودی رو نشون بده
21
امروز برای چند لحظه فکر کردم که از کجا داستان زندگیم تبدیل به این شد؟ البته بعد از اون چند لحظه تصمیم گرفتم بیشتر فکر نکنم
خلاصه الان این آگهی رو لپ تاپم بازه و منم دارم لبخند می زنم: لینک


ب خدا من ذهنم مشکل داره...الان یعنی میخوای بخریش؟؟؟؟بعد اون 7 میلیونه؟؟؟؟؟ Khansariha (134) 
من ی جور بدی ذهنم امروز رد داده Khobam
 سپاس شده توسط
نیازه من یه ذره ساده سازی و شفاف سازی و شبیه سازی و ... سازی انجام بدم. 4chsmu1 

ببینید در قسمت آخر دیدیم که کلا ورق برگشت
و اصلا داستان ایدز سر کاری بوده و دروغی بوده که مهران به علی گفته به خاطر این که نسرین می خواسته علی رو دست به سر کنه.
و کلا این ماجراها رو علی داره برای دخترش تعریف می کنه این یعنی علی و نسرین با هم ازدواج کردن به خوبی و خوشی و حالا یه دختر هم دارن.
فقط یه چند تایی نقطه ی ابهام وجود داره که چرا مهران اون کار رو برای نسرین انجام داده؟
و از همه مهم تر نسرین شماره ی علی رو از کجا گیر آورده؟ 39
و چرا وقتی نسرین پیام داده، اسمش رو گوشی علی افتاده؟ یعنی شماره نسرین سیو بوده روی گوشی علی؟ 106

حالا شما پیدا کنید پرتقال فروش را؟ 22
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
(1397 دي 25، 20:42)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: نیازه من یه ذره ساده سازی و شفاف سازی و شبیه سازی و ... سازی انجام بدم. 4chsmu1 

ببینید در قسمت آخر دیدیم که کلا ورق برگشت
و اصلا داستان ایدز سر کاری بوده و دروغی بوده که مهران به علی گفته به خاطر این که نسرین می خواسته علی رو دست به سر کنه.
و کلا این ماجراها رو علی داره برای دخترش تعریف می کنه این یعنی علی و نسرین با هم ازدواج کردن به خوبی و خوشی و حالا یه دختر هم دارن.
فقط یه چند تایی نقطه ی ابهام وجود داره که چرا مهران اون کار رو برای نسرین انجام داده؟
و از همه مهم تر نسرین شماره ی علی رو از کجا گیر آورده؟ 39
و چرا وقتی نسرین پیام داده، اسمش رو گوشی علی افتاده؟ یعنی شماره نسرین سیو بوده روی گوشی علی؟ 106

حالا شما پیدا کنید پرتقال فروش را؟ 22


برید کنار سطل ماست رو آوردم Gigglesmile
 نسرین شماره علی رو از مهران گرفته. حالا که مهران هم در جریان ماجرا بوده با کمال میل شماره رو داده
دوما وقتی کسی جزو کانتکت های تلگرام نیست و پایم میده به ادم اسمی که خودش برای اکانتش سیو کرده میوفته 1

شفاف شد؟ 4chsmu1
: )
Just Do "THE RIGHT THING" H
یه پیشنهاد 

مسابقه داستان نویسی. داستان کوتاه 

اینجور که دیدم علاقه مند به نوشتن و خوندن زیاد داریم. تازه آش شلم شوربا هم نمیشه چون هرکی برای خودش مینویسه


نظرتون ؟ 53
: )
Just Do "THE RIGHT THING" H
 سپاس شده توسط
چون من منتقد داستان کوتاه هستم میگم ساده سازی درسته
الان که ساده سازی شد 22
به نظر آقای عاشق استعداد بالقوه ای در داستان نویسی دارند 4chsmu1
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان