انجمن شبانه روزی

[یا باب الحوائج]

قربونت برم داداش عزیز دلمی انجوم وظیفه هست
ماشاءالله داداش محسنین زدی تو کار اصفهانا
داداش فقط گز آردی را تست کن عالیه
اگه اهل شور و شیرین هستی دوغ و گوشفیل هم تست کن
من و داداش مجید خیلی وقته در پیش هستیم

[*بنده پاک*]

  بسی خستم. این روزا همش برای تمدد اعصاب مادر گرامی باید بریم پیاده روی
تو نشریه یاقوت گفت بیایم شبانه روزی تبریک بگیم
آمدم تبریک بگم
انشالله زمستان خوب با خبرای خوب خوب پیش رو داشته باشیم 
مرسی از یاقوت برای نشریه


من امشب دو تا فال حافظ گرفتم یکی با کتاب یکی اینترنتی. جفتش میگه غم و اندوه را از خودت دور کن  چجوری اینا را میفهمه ؟


اینم فال حافظ اینترنتی 


شما هم اگر دوست داشتین فال اتون را بذارین   تا بفهمیم تو دلتون چه خبره

  دوست دارین تا آخر زمستان چه اتفاق خوبی تو زندگیتون بیفته؟

[محسنین]

بح بح فالِ ما خیر اومده   

    
[...]
بسم الله 

---

دوست دارین تا آخر زمستان چه اتفاق خوبی تو زندگیتون بیفته؟

سلام به شما 
یلداتون مبارک .

خب آرزو ها و خواسته ها زیادن ولی امیدوارم  ؛
برای عموم: 
شرایط اقتصادی مردم  بهتر بشه  ...  ‌


برای خودم ؛ اینکه بتونم دل پدر مادرمو شاد کنم 

فرصتشو دارم تا خوشحالشون کنم ؛ تمام وجودمو میخوام بیارم وسط فقط بخاطر زحماتشون  

---

داداش باب الحوائج؛ حتما امتحانشون میکنم   

[یا باب الحوائج]

سلام و عرض ادب خدمت همه حضاری که امشب تشریف اوردن
خانم آسمان
داداش محسنین
خانم سنا
خانم شادی
خانم بنده پاک
امیدوارم حالتان خوب باشد
ان شاءالله سلامت باشید
منم یلدا را مجددا تبریک عرض میکنم تشکر میکنم از سنا خانم و داداش محسنین به خاطر پذیرایشون
سنا خانم فکر میکنم اعضا میخوان فردا این جا شلوغ کاری کنن
ان شاءالله سال دیگه یلدا پر باشه از خبر های حال خوب کن
محسنین جان داداش یکم هم برای ما نگه دار
هنوز تو حسرت شکلات خارنجکی هستم
خانم بنده پاک پیاده روی که خوبه
ان شاءالله که خیر باشه واقعا نعمت بزرگی هست نیکی به پدر و مادر عجیب کار راه اندازه
ان شاءالله زمستون با ظهور آقا امام زمان ارواحنا فداه بشه بهار دل انگیز
درسته فال ها هم برای من که قبلا میگرفتم متاسب حالم بود برای من هم جالب بود

[یا باب الحوائج]

به به محسین جان مبارکا باشه داداش فکر کنم باید زود تر لهجه اصفهونی را یاد بگیری
فقط داداش به نظرم بزار اول من تست کنم اگر زنده موندم بعد تو تست کن
خانم بنده پاک ان شاءالله ناراحتی ها و استرس ها از شما و خانواده محترمتان دور باشد

[محسنین]

به به محسین جان مبارکا باشه داداش فکر کنم باید زود تر لهجه اصفهونی را یاد بگیری
فقط داداش به نظرم بزار اول من تست کنم اگر زنده موندم بعد تو تست کن

 چی شد ؟ 

نه داداش من خودم فدا کاری میکنم 

---

شب یلدا هم تموم شد و آقا آرمین برنگشتن . 

آرزو  میکنم مشکلات جسمیشون به طور کامل حل شده باشه  ...   

شایدم در شُرُف عزیمت به خونه بخت  باشن   

[.آرام.]

سلام بچه ها
خوبین ؟چطورین ؟
ببخشید این قدر دیر دارم پیام می دم 
خیلی یلدااااااااااااااتون مبارککککک

خوراکی های یلدایی منو بپیچین می خوام برم

هرچند که الان دیگه جا ندارم ، اما می برم اگه فردا زنده بودم می خورم
یعنی فهمیدم دیگه هیچ وقت نباید با پفیلا تنها بمونم، 
هر ترکیبی که فکر کنین با پفیلا میل شد
 پفیلا با  تخمه 
پفیلا با  پسته 
پفیلا با انار 
پفیلا با چیز کیک 
پفیلا با ابگوووووشت
(داشتم پفیلا می خوردم ، گفتن بیاین شام ، بعد از خوردن آبگوشت،  دوباره منو و پفیلا   )

حتی الان کنارم یه پلاستیک پفیلاس
نمی دونم چرا تموم نمیشه (خدا خودت تمومش کن )

---

یه اتفاق با مزه ای هم افتاد 

ما داشتیم می رفتیم خونه مادر بزرگم چون اونجا شب چله گرفتن ، دختر عمه ام زنگ زد ، گفت کافه بیارین با خودتون ، چند تا عمه ام آورده،  چند تا هم خودش میاره ، چند تا هم ما بیاریم ، من و مامانم اینقدر جا خوردیم ،گفتیم یعنی چی ! خب حالا چند تا خودشون از سر راه بگیرن ، زنگ زدن واسه ۴ تا دونه کافه !  دوسه بار هم پرسیدم ، گفتم کاااااافففففه بیاریم ؟ گفت اره ، کافه و آب‌جوش و اینا ....
ما هم دور زدیم و رفتیم از خونه آوردیم 
 وقتی رفتیم خونه مامان بزرگم ، دیدیم اینا خودشون دارن و همه چی هست ! خلاصه داشتیم فکر می کردیم اینا چشون شده    
دیگه موقع شام ، دختر عمه ام گفت ، شما ها باید تو پلو خوری ابگوشت بخورین  ، مگه نگفتم کاسه بیارین واسه آبگوشت  

من      (کافه ابجوش ؟ کاسه ابگوش ؟)
مامانم
خواهرم

[سنــا]

سلااااااااام

روز یلداتون مبارک

صبح اولین روز  زمستونی تون بخیر

یه خبر خوب اینکه جواب  معما رو  خودم یافتم 

تنبلا برن بخونن

و دیگه اینکه میدونید به رسم هر فصل ، باید بریم برای برنامه ریزی زمستون

اونایی که از اول سال برنامه ریخته بودین ، فقط ۳ ماه از سال باقی مونده 

یه سر بزنید به هدفگذاری هاتون و ببینید چقدرش عملی شده

و تو این ۳ ماه چه قدم هایی میتونیم برداریم برای جبران یا ادامه راه

من دیروز  دفترهای قبلیم رو ورق میزدم که چشمم خورد به این

بعضی هاتون انجامش داده بودین ، حتما یه سر بزنید بهش

و اونایی که از  پاییز برنامه ریخته بودن ، یه ارزیابی کنن و ببینن چه کردن و چه نقاط قوت و ضعفی داشتن و برای زمستون چطور میتونن برنامه بهینه تری بریزن

اونایی هم که برنامه نریختن هنوز و"  از شنبه "ای هستن

جواب اون معما رو بالا بخونن

هم اول فصله ، هم اول ماه ، شنبه هم که نزدیکه 

د  شروع کنید دیگه 

یادش بخیر قدیما یه جارویی داشتم  هرکس برنامه ریزی نمیکرد رو با اون جارو دنبال میکردم 

کسی اون جاروی من و ندیده  لابلای نوستالژیا؟؟

[سنــا]

شب یلدا هم تموم شد و آقا آرمین برنگشتن . 

آرزو  میکنم مشکلات جسمیشون به طور کامل حل شده باشه  ...   

خیلی دعا کنید برای سلامتی شون 

همچنین برای سلامتی گلبرگ عزیز خیلی دعا کنید 

[مرد مقاومت]

آقا سلام به همگی ...
براتون یک چیز جدید کشف کردم .
این شما و این کارگاه مرد مقاومت 

چقدر وحشتناک خخخخخخ
من فک میکردم اینا کاربر نیستن رباتن 
چرا میتونن بخونن.
آره دیگه ما اینیم ..
تا کشفیات دیگر خدانگهدار



یا علی مدد 

[mehrdadsdm]

حوصلم سر رفته . چی کار کنم؟

[محسنین]

حوصلم سر رفته . چی کار کنم؟

سلام 



یه لیوان چایی در کمال آرامش و سکوت تو هوای بارونی خیلی می‌چسبه 

یا شایدم یه پیاده روی کوتاه 

[mehrdadsdm]

با چای موافقم .

[Roza_r]

قبول نیست،منم فال حافظ میخواستم

[يا ماه بني هاشم]

سلام 

بعضی وقتا میام کانون فکر مشغول یه موضوعاتی میشه که هربار دلم میخواد مطرح کنم ولی میگم بیخیال
میدونین چرا چون انگار تو کانون حرف نزدن و بی تفاوت گذشتن  مُد شده!
(راست نمیگم؟!بیاین خلافشو ثابت کنین )
 
حقیقتش اینبار دوست دارم  بیانشون کنم نمیدونم چقدر درست هستن یانه حرفام 
 (چون به هر حال من نسبت به یه سری از دوستان دیگه سابقه حضورم کمتره) 

 اگر اینطور نیس که من فکر میکنم، خوشحال میشم که  با مثال نقض کنین حرفامو (:

من حس میکنم
یه چیزای جدید لازم داریم اینجا  یه چیزایی که بهمون هیجان بده 

 از وقتی که تو کانون شروع کردم به فعالیت  یعنی از بهمن۱۴۰۰ تا به امروز، کانون یه لقمه ی از قبل آماده بوده ، بیشتر ساختارها و برنامه ها و تاپیک ها مربوط میشه به سال های  قبل البته با یه سری تغییرات جزئی.





به نظرم نیاز داریم به یه کار تیمی که
 هم بهمون خوش  بگذره، هم مسئولیتش گردن یه نفر نباشه 
هم مهم نباشه که تیممون چند نفر میشه   
هم مهم نباشه که اگه کسی ادامه نداد  یا کمتر سر زد به کانون ماهم سست بشیم
هم مهم نباشه که قبلا روندمون چطور بوده تو کانون  
یا حتی مهم نباشه که آیا از فلانی خوشمون میاد یا نه!  
ویا در نهایت مهم نباشه که شما چقد قدیمی یا چقدرجدید  


تاکی میخوایم  انگیزمونو گره بزنیم به  افراد ، که در نبودشون متوقف بشیم یا منفعلانه ادامه بدیم؟

چیزایی که تو ذهنمه رو  میگم 
بقیه هم اگه تو ذهنشون چیزی  هست  مارو از شنیدنش دریغ نکنن لطفا(:

رقابت لازم  داریم تو کانون فکر میکنین  چند درصد رقابت تو کانون هست ؟ داریم الان اصن؟ این سبک فعلی چقد قادره رقابت ایجاد کنه؟



یه سوال 
اگه یه بازی موبایل اینطور تعریف بشه که شما به ازای هرچقد تلاش،  این مقدار پاداش معین رو بدست میاری و امکانش وجود نداره  که از این سطح فراتر بری .. دوست داری بری سمتش؟

 اصن اگه خدا برای تقوا و مقرب شدن به خودش
 یه سطح مشخصی بزاره و بگه هرچی شما تلاش کنین دیگه از این سطح بالاتر نمیتونین برین ، آیا کسی سمتش میره بازم؟!

اگه  بازی اینطوری باشه که اخرین سطحش۲۰ باشه و پاداششم۲۰۰ سکه باشه آیا میری بی وقفه بازی کنی ؟


من نمیدونم مسابقه های چند روزه به چه دلیل متوقف شدن (اگه کسی میدونه بگه)

 فکر میکنم نیاز به باشگاهی از اون مدل داریم یه روز شمار ، آدم  یه تفاوتی  حس کنه که یه مرحله جلوتر میره یا عقبتر 
 (شاید بگین خط امتیاز هست ولی خب باید بگم که نمیتونه این تفاوت رو ایجاد کنه چون جور دیگه ای تعریف شده )

و هم به مسابقه هایی نیاز داریم که محدود نباشه تلاش کردن و پاداش گرفتن توش

و  یه تمایزهایی باید در نظر گرفته بشه  برا پیوستگی داشتن و پیوستگی نداشتن، که میل و رغبت ایجاد شه ما نهایت چیزی که داریم برا پیوستگی  یه مدال ۱۰۰ روزست ،بعدش دیگه مهم نیس آدم ادامه بده پاکیشو یا از اول شروع کنه؟
 

یه صندوق  پیشنهادات  برا ایده ها  نیاز داریم

یه ماه بزاریم هرکی هر پیشنهادی به ذهنش رسید بیاد و ایده بده برای فعالیتا و ساختارها و ..جدید


اگه آقای ایده که این تاپیک هم منتسب به نام ایشونه ، الان آنلاین بشه و بگه؛

 آهایی شمایی ۱۴۰۰ اومدی کانون آهای شمایی که ۱۴۰۱ اومدی ،.. چی به کانون اضافه کردی، واقعا چی داریم که بگیم بهش ؟

هر سال آدمای جدید نسل های جدید مغزای خلاق تر به کانون وارد کانون میشن..هرکی یه تغییر ایجاد کنه
 کانون به جایی تبدیل میشه که حتی اوناییم که درگیر خ ا نیس دوست دارن بیان اینجا و خودسازی کنن



من میدونم  خ ا چه وقت و انرژی رو از آدم میگیره، با روح آدم چیکار میکنه..منطقی نیست آدم اون وقت و انرژی رو بزاره برای کارهایِ این شکلیِ پاکی که هم  اول به خودش وهم به بقیه کمک کنه؟

سلام
خیلی خوبه که اینقدر انرژی دارید و میخواین تغییرات مثبت بزرگ ایجاد کنید.
حرفاتون درسته. 
ما تو کانون به تعداد بچه ها ایده جدید و طرح های خلاقانه داریم که میتونه به موفقیت بیشتر منجر بشه.
ولی تعداد ادمایی که پایه باشن بخشی از تایم روزشونو وقف این محیط کنند خیلی کمه. اگه هم باشه موقتیه.
ما نیاز به 10 مدیر ارشد پایه داریم. و نیاز به 20 سرپرست پایه که طبق برنامه بخشی از ماه به کانون کمک کنند. اعضای جدید قدیمی مدفق یا نا موفقم نداره. همه میتونن بخشی از کار رو انجام بدند.

ولی ایا این 10 تا و این 20 تا هستند؟ 
بعد در رابطه با مسابقات من خودم خیلی به آرمین گیر میدادم که چرا مسابقه نمیذاری. تا اینکه دوتا مسابقه داخل گروه سرو برگزار کردیم. نتیجه چی شد؟؟ همونهایی که پایه مسابقه بودند اصلا اعلام وضعیت نمیکردند. 
دلیلش اینه که مسابقه ای که داخلش خ.ا و کنترل نگاه باشه وقتی طرف لغزش میکنه نمیاد بگه درستشم اینه که نگه چون اعتراف به گناه باعث میشه گناه بخشوده نشه و حدیث داریم در رابطش که کسی که اعتراف نکنه امید به بخشش داشته باشه.
خلاصه که مسایقه عالیه ولی مسابقه برای چیزای خوب مثل ورزش کتابخونی قران نماز مسجد سحر خیزی تمرکز در نماز و درس و کار وکلیه مستحبات و واجبات.


وقتی آرمین بود تاپیک پیشنهادات رو اینقدر پیام دادند که حجم پیامها باعث شد تاپیک رو ببندند و پیشنهاد جدید قبول نکنند. کانون فعلی و نحوه اعلام وضعیت فعلی نشان میده تفکر مدیران به این سمته که ترک با آرامی و بدون هیجانات و مسابقه انجام بشه.
البته مسابقه هست ولی مسابقه با خودت. مدالهای برنز و نقره و طلا و تثبیت کنترل نگاه و ذهن شاید مهمترین هیجان فعلی و مثبت کانون باشه که تاثیر مستقیمی رو پاکی میذاره.

در کل با صحبتهاتون موافقم فقط خواستم بگم چرا مسابقه دیگه نیست هرچند منم اون موقع نیودم و دلیل اصلی کنسل شدنشو از قدیمیها باید پرسید.