1392 مهر 1، 0:10
(1392 شهريور 31، 23:49)حسین چار دو دو نوشته است: مهدی داداش...من از آبجی ها قول گرفتم برام زن پیدا کنن اونوقت نمیگن تو که زن داری اونم چند تا تازه
نکن داداش من نکن
جوان مردمو تو عذبی نذار
اون دنیا جلوتو میگیرما
بخاطر اين پست حسين
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...