امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

باران خانم منم هستم

البته نه تا صبح، ولی فعلا که هستم...

ان شاالله استادتون بدون هیچ ایرادی ازتون قبول کنه

موفق باشید
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
ممنونم برادر عطااااااااااااااااااااااااااااا :22::22::22::22::22:

انشاا.. شیرینی دفاعتون و بخوریم

فردا من توسط پلیس کانون دستگیر میشم .. 
فقط زحمت بکشید لپ تاپم و معدوم کنید 4fvfcja
خوشا باران و وصف بی مثالش
باران خانوم من یه نیم ساعتی برم شام و نماز و اینا 4fvfcja تف به ریا 4fvfcja البته می دونم نماز اخر وقته ولی بازم تف به ریا دیگه 4fvfcja

ولی اینجوری که شما کانون هستین که کارتون پیش نمی ره 4fvfcja میره؟ 4fvfcja
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

انقدر شما ها باران یاریتون خوب بود که من اصلا هدف اصلی یادم رفت 4fvfcja

بر میگردمممممممممممممممممممممممممممممممMuscular
خوشا باران و وصف بی مثالش
(1392 بهمن 5، 0:46)آقای فراسی نوشته است:
(1392 بهمن 5، 0:37)امیرحسین خان نوشته است: حرف آخر این که
نمی دونم ماجرا دقیقا چیه
فقط می دونم
آقای فراسی داداش خیلی عزیز و خیلی بامرام و خیلی مهربون و خیلی دوست داشتنیِ من است.
یاد بگیرین
چاکریممم داداش. علف زیر پاتیم داداش 4fvfcja303
یاد بگیرین از پسرا واقعا 4fvfcja4fvfcja
آقا دقت کنید امیرحسین خان گفتن نمیدونن ماجرا از چ قراره4chsmu1
اگه میدونستن نمیگفتن4chsmu1
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

سلام بچه ها
خوبین؟؟؟
با خود تو هستم که داری میخونیااا 1 تو  چشام نگاه کن..با خود خودتم4fvfcja
دلم براتون تنگ شده
و امروز ....پذیرش پاسخ همه دردهای من است....


[تصویر:  1.jpg]
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم........که چرا غافل از احوال دل خویشتنم 
از کجا آمده ام  آمدنم بهر چه بود.............به کجا می روم آخر  ننمایی وطنم 
[تصویر:  final%204.png]
(1392 بهمن 5، 1:22)پسر پاک نوشته است: سلام بچه ها
خوبین؟؟؟
با خود تو هستم که داری میخونیااا 1 تو  چشام نگاه کن..با خود خودتم4fvfcja
دلم براتون تنگ شده
سلام:$ 
خیلی خوش اومدین 
شما خوبید؟
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

Khansariha (18)
وای با من بودی4fvfcja
اشک تو چشام جمع شده
ممنون پسر پاک جان
خدا رو شکر خوبم 317
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

سلاااااام مرسیدر کل خوبم.اما دو روزه که خوب بودنم درست باهام راه نمیاد1
اذیت میکنه 
شما خوبین؟؟؟ با خود شما هستم که نگاه میکنینااا4fvfcja
آقای فراسی اگه میدونستم با این چیزا انقدر خوشحال میشی و اشکت در میاد که یه چیزی میگفتم تا یه هفته زااار بزنی گریه کنی4fvfcja
و امروز ....پذیرش پاسخ همه دردهای من است....


[تصویر:  1.jpg]
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم........که چرا غافل از احوال دل خویشتنم 
از کجا آمده ام  آمدنم بهر چه بود.............به کجا می روم آخر  ننمایی وطنم 
[تصویر:  final%204.png]
 سپاس شده توسط
I-);))I-)
من رسما جشمام دیگه باز نمیشه
از همیاری همتون بسی شاااااااااااد شدیم 
برم یکم بخوابم 2-3 ساعت دیگه پاشم بشینم سر بقیش

خوش به حال خودم با این دوستاااااااااااااااااااااااااااام317I-)317I-)317I-)317I-)317

جدا دنیا دیگه مثل شماها نداره

شب همگی بخیر

انشاا.. ظرف 6 ساعت آینده یه آرزوتون برآورده بشه 4fvfcja

I-)
خوشا باران و وصف بی مثالش
من حفظ بودم داستانتونو . کمتر از بچه ها درست حدس زده بودن نه؟
اگر یادتون باشه همون موقع هم عنوان کردم ولی از بس جدی پا فشاری میکردید اسم رودخونه است بچه ها باورشون نمی شد

باران اوج بیداریت تا دو بود؟به به هعی خدا من طفلک شده شبو کلا نخوابیده باشم! تحویل تمرین و پروژه خیلی واسه تقویت حسرت خواب مناسبه

دوستان ی کابوسی دیدم خفن
ته فیلم وحشت بود
به نظر شما چرا این خوابو دیدم؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1392 بهمن 4، 23:56)آقای فراسی نوشته است: من که هنوزم نمی دونم این چیزایی که نوشتین. اتفاقا وقتی دوست داشتن باشه در کنارش درک هم هست دیگه قطعا. اصلا به نظر من نمی شه ادم بگه من عاشق یه نفر هستم و در کنارش درک متقابل نباشه.
رضایت خانواده خیلی مهمه بدون هیچ شکی. وقتی عشق باشه اعتماد هم هست قطعا.
پس اگه به عشق به دید کلی تر نگاه کنید می بینید که جمله ی عشق و دیگر هیچ هم خیلی بیراه نیست 303
البته خوب رضایت خانواده بسی مهم است در کنارش. 
مسائل مالی هم ما اخرش نمی فهمیدیم شما دخترا چی می خواین!!!! یه روز می گین مهم نیست و مهم اینه یکی باشه ما رو درک کنه و اینا باز یه روز می گین مهمه 4fvfcja بابا موضعتون رو مشخص کنید ما هم تکلیف خودمون رو بدونیم 4fvfcja بدونیم پولدار باشیم و گنده اخلاق یا خوش اخلاق و بی پول 4fvfcja

اول در مورد مسایل مالی بگم4fvfcja  اینکه مهمه! 4fvfcjaنمیشه نباشه. 4fvfcjaشما موضع خودتونو پولداری قرار بدین
اما بعد از اون دیگه خانومه که بهتره قانع و کم توقع باشه و شوهر با کمالات والای انسانیشو توی دستگاه پرس نذاره4fvfcja

در مورد عشق هم
عشق کلا چشم و گوش آدمو میبنده...آدم عیب و ایراد طرف مقابل رو نمیبینه.
دیگه اعتماد از روی عشق که فایده نداره!
اعتماد و احترام باید با منطق باشه..یعنی طرف واقعا لیاقت اعتماد کردن رو داشته باشه.
ehteram

بعله!
کیمی هستم
عضو دائمی انجمن مشاورین قبل از ازدواج4fvfcja
یا عباس
(1392 بهمن 5، 4:27)می توانم نوشته است: من حفظ بودم داستانتونو . کمتر از بچه ها درست حدس زده بودن نه؟
اگر یادتون باشه همون موقع هم عنوان کردم ولی از بس جدی پا فشاری میکردید اسم رودخونه است بچه ها باورشون نمی شد

باران اوج بیداریت تا دو بود؟به به هعی خدا من طفلک شده شبو کلا نخوابیده باشم! تحویل تمرین و پروژه خیلی واسه تقویت حسرت خواب مناسبه

دوستان ی کابوسی دیدم خفن
ته فیلم وحشت بود
به نظر شما چرا این خوابو دیدم؟
یا قبل از خواب یکم زیاده روی کردی تو خوردن 4chsmu1
یا یکی از دلایلش میتونه مشغله فکری باشه 
دلیل دقیق ترشو میتونی از بابابزرگ بپرسی 
ایشون تو چنین مسائلی بیشتر سررشته دارن4chsmu1

(1392 بهمن 5، 1:37)پسر پاک نوشته است: سلاااااام مرسیدر کل خوبم.اما دو روزه که خوب بودنم درست باهام راه نمیاد1
اذیت میکنه 
شما خوبین؟؟؟ با خود شما هستم که نگاه میکنینااا4fvfcja
آقای فراسی اگه میدونستم با این چیزا انقدر خوشحال میشی و اشکت در میاد که یه چیزی میگفتم تا یه هفته زااار بزنی گریه کنی4fvfcja
سلام 
خب بالاخره ی روز خوبه ی روز بد
مهم اینه ک تو روز خوب مغرور نشیم
و تو روز بد هم ناامید نشیم 
آقا من از بس نگاه کردم چشام درد گرفت :-D
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

(1392 بهمن 5، 4:27)می توانم نوشته است: من حفظ بودم داستانتونو . کمتر از بچه ها درست حدس زده بودن نه؟
اگر یادتون باشه همون موقع هم عنوان کردم ولی از بس جدی پا فشاری میکردید اسم رودخونه است بچه ها باورشون نمی شد
4fvfcja4fvfcja4fvfcja4fvfcja
من یه دونه روده ی راست تو شکمم نیست اخه 4fvfcja

(1392 بهمن 5، 10:24)Kimia نوشته است:
(1392 بهمن 4، 23:56)آقای فراسی نوشته است: من که هنوزم نمی دونم این چیزایی که نوشتین. اتفاقا وقتی دوست داشتن باشه در کنارش درک هم هست دیگه قطعا. اصلا به نظر من نمی شه ادم بگه من عاشق یه نفر هستم و در کنارش درک متقابل نباشه.
رضایت خانواده خیلی مهمه بدون هیچ شکی. وقتی عشق باشه اعتماد هم هست قطعا.
پس اگه به عشق به دید کلی تر نگاه کنید می بینید که جمله ی عشق و دیگر هیچ هم خیلی بیراه نیست 303
البته خوب رضایت خانواده بسی مهم است در کنارش. 
مسائل مالی هم ما اخرش نمی فهمیدیم شما دخترا چی می خواین!!!! یه روز می گین مهم نیست و مهم اینه یکی باشه ما رو درک کنه و اینا باز یه روز می گین مهمه 4fvfcja بابا موضعتون رو مشخص کنید ما هم تکلیف خودمون رو بدونیم 4fvfcja بدونیم پولدار باشیم و گنده اخلاق یا خوش اخلاق و بی پول 4fvfcja

اول در مورد مسایل مالی بگم4fvfcja  اینکه مهمه! 4fvfcjaنمیشه نباشه. 4fvfcjaشما موضع خودتونو پولداری قرار بدین
اما بعد از اون دیگه خانومه که بهتره قانع و کم توقع باشه و شوهر با کمالات والای انسانیشو توی دستگاه پرس نذاره4fvfcja

در مورد عشق هم
عشق کلا چشم و گوش آدمو میبنده...آدم عیب و ایراد طرف مقابل رو نمیبینه.
دیگه اعتماد از روی عشق که فایده نداره!
اعتماد و احترام باید با منطق باشه..یعنی طرف واقعا لیاقت اعتماد کردن رو داشته باشه.
ehteram

بعله!
کیمی هستم
عضو دائمی انجمن مشاورین قبل از ازدواج4fvfcja
بله. تعریفامون از عشق با هم خیلی متفاوته 4fvfcja اشکال از تعریفه 4fvfcja عشق کورکورانه که حماقتی بیش نیست 4fvfcja
بعله!
هادی هستم
عضو دائمی انجمن مشاورین بعد از ازدواج 4fvfcja
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

(1392 بهمن 4، 19:33)همساده نوشته است: من چند بار غیر مستقیم گفتم به خانواده م...جوابشون اینه:اول سر کار خوب برو...بعد سربازیتم تموم کن...بعد یه سرپناه هم آماده کن...اونوقته که مرد شدی...تازه میشینیم راجع بهش حرف میزنیم17

Khansariha (48)

منم مث خودت به این نتیجه رسیدم که... بیخیال خونواده! 4fvfcja
خودم وقتی تونستم و همه کارام رو کردم! شخص مناسب رو هم پیدا میکنم! بقیه کارا رو هم خودم انجام میدم! گوربابای منت خونواده کشیدن! Khansariha (48)


(1392 بهمن 4، 20:17)Homa_a نوشته است: انقدر جوونا رو میبینم که سنشون میره بالا و بالا ... و ... 

منم دیشب نشستم یه دو دوتا چهارتا کردم دیدم اینجوری که پیش میره تا خود سینه‌ی قبرستون این متوسط سن ازدواج از من جلو میزنه 22



(1392 بهمن 4، 21:18)می توانم نوشته است: اصلا ازدواج خوب نیست
کلا فقط نومزدنگ خوبه
haha



(1392 بهمن 4، 21:24)ساحل نوشته است: هان !!!!!!!!!!!!!!!!17
میتوووونم!!!!! (آیکون لب گزیدن و به پشت دست زدن)

این غیرت آبجی ساحل روی آبجی‌های کانون دارن فقط با غیرتی که من روی دخترم دارم قابل مقایسه‌س! 4fvfcja



(1392 بهمن 4، 21:56)darling نوشته است: الان هم به موقعیت مالی دختر نگاه میکنن و هم به تعداد فرزندا 22
تک فرزند و ک هیچی دیگه! بدنیا نیومده اسمشونو روش میزارن 22

دخترخاله‌ی من 25 سالشه تک فرزنده یه خواستگار "آدم" (و نه میمون) هم نداشته تا الان. 22
(میدونم اصلا دیر نشده اما خب اینطوریم که میگید نیس.)



(1392 بهمن 4، 22:43)ساحل نوشته است: متاسفانه نمیدونم چطوری شده
هر کی میاد خواستگاری انگار منت به سر طرف گذاشته
1744337bve7cd1t81

من نمیدونم این کارا رو کی میکنه؟! ما که نمیکنیم. 22 پس کین اینا که انقد بدن؟!
من تنها مسئولیتی که میتونم قبول کنم اون حرف آبجی مهساس که میگن پسرا این روزا مسئولیت پذیر نیستن 22
منم جزوشونم 22 رک و پوس کنده اعتراف میکنم!!22


.... من دوباره اعتراف کردم 13


(1392 بهمن 4، 22:45)Kimia نوشته است: جوون تر که بودم فکر میکردم عشق کافیه واسه زندگی...عشق و دیگر هیچ!4fvfcja

اومدم به این پست دوتا اعتبار بدم متوجه شدم به یه پست بیشتر از یکی اعتبار نمیشه داد.
البته واسه ماها 4chsmu1



(1392 بهمن 4، 23:50)باران.. نوشته است: اگه الان مثل من مجبور بودین بزنید تو سر خودتون و این نوشته ها که فردا باید تحویل یک استاد شاد بدین که از "و  نابه جا و به جا " هم ایراد میگیره عاشقی که هیچی..گشنگی هم از یادتون می رفت...
ما که دفاع کردیم.Smiley-face-cool-2

وقتی دو تا استاد راهنما داشتید! و استاد ممتحن داخلی‌تون هم بود! و هر کدوم گفتن کلا پایان‌نامه‌ت رو از اول بنویس این فصل بندی‌ها رو عوض کن یه فصل اضافه کن این فصلم حذف کن و 12 بار از اول پایان‌نامه رو پرینت گرفتید!
اونوقت می‌تونید بیاید جلوی من کلاس بزارید آبجی! 4fvfcja



(1392 بهمن 5، 4:27)می توانم نوشته است: دوستان ی کابوسی دیدم خفن
ته فیلم وحشت بود
به نظر شما چرا این خوابو دیدم؟
از این خفن‌تر که خواب ببینید زدید از روی غیرت دو نفر آدم رو با سیم خفه کردید؟ 22
اونم با جزئیات خفه شدن و خون بالا آوردن و شکسته شدن مهره‌های گردن و انتقال جسدا و زیر خاک کردنشونو ....
من این خواب رو چند شب پیش دیدم. 22
فک کنم خیلی چیز غیر نرمالی نباشه خواب وحشتناک دیدن. 22
مگر اینکه... خود منم خیلی نرمال نباشم! 22
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان