انجمن شبانه روزی

[سها]

سلام
آقا ما خیلی دلمون براتون تنگ شده..

میتوانم.. من اگه کانونم نباشم مهمان میام و چک میکنم یا با امکاناتی ک دارم میبینم چ خبره..(یک اعتراف )
دوست ندارم دور بشم...اصلا..

دلمان گرفته..
یا از دوری از اصله.. یا از ..... فکر کردم ک چی بنویسم..
دیگه هر چی بگم باز میشه دوری از اصل..
اگه متصل باشم نه ادمها نه ابزار و نه خود دنیا دلمو تیره و تار نمیکنه..

خدا عاقبتمونو ختم ب خیر کنه..
یاعلی.

[soheil70]

سلاممم به همگییی؟
خوبین؟ خوشین سلامتین؟ ان شالله همه چی خوب باشه 
 

چوطوری هادی جان....
دلتنگیم آقا....

من و از گروه انداختن بیرون 

شرمنده ....خندیدم دیگه گفتم غیبت محسوب نشه!...بروز دادم....(چه پسره خوبی...)

باید سپاسگزار باشیم در هر حالی...

همین درسته برادر.....حالا هزاری مشکل باشه  سر راه.....

جمله خودتو تحویلت دادم........
ـــــــــــ

[Alireza 68]

سلام

سکانس 1

امیدوارم حالتون خوب باشه

بازم مرام میتوانم خانوم (شکلک کلاه)

بگیم حالمون خوبه راست نگفتیم یکم دست و پنجه نرم میکنیم با همه چی

گاهی اونقدر به ادم فشار میاد نمیدونه چ کنه نمیدونم شاید هم من دارم سخت میگیرم به خودم

گاهی این تیک ایززی که تو امضای سهیله برام سخت میشه

سکانس 2 

برای عوض شدن حالمون یک بازی مرحله ای کارتی انجام میدادیم گذاشتیم توی وری هارد 

بازی جنگی بود 

همه رو به ضرب و زور شکست دادم یکی از مراحلش جالب بود باید با خودت مبارزه میکردی 

و اون مرحله سخت ترین مرحله بود ترکیدم تا ردش کنم 

جالب بود و یاد این افتادم که مبارزه با خود ( نفس خود) سخت ترین مبارزه اس!

سکانس 3

دیشب خوابیدم ساعت دو بود از خواب پریدم با تپش قلب دیدم داداشم با تلفن داره با نامزدش دعوا میکنه و..

تا یک ساعت بعدش خوابم نبرد قلبم بدجور درد میکرد  هرچی ذکرم میگفتم اروم نمیشدم

گفتم ای بابا خدایا مگه خودت نگفتی الا به ذکر الله تطمئن القلوب؟ چرا پس اروم نمیگیره؟

زد به سرم که قرانی بخونم شاید باورتون نشه دو سه تا ایه که خوندم شروع کرد اروم گرفتن اینم جالب بودبرامون


بماد باز دوروبر ساعت 4 با صدای خروپف برادر گرامی بیدارشدیم دوباره

 

[K_1]

سلااام!
به به ،
مبارکا باشه امیرحسین خان؛
انشاالله در پناه امام زمان (عج) زندگی عاشقانه و عارفانه ای داشته باشید.

[Alireza 68]

سلام
آقا ما خیلی دلمون براتون تنگ شده..

میتوانم.. من اگه کانونم نباشم مهمان میام و چک میکنم یا با امکاناتی ک دارم میبینم چ خبره..(یک اعتراف )
دوست ندارم دور بشم...اصلا..

دلمان گرفته..
یا از دوری از اصله.. یا از ..... فکر کردم ک چی بنویسم..
دیگه هر چی بگم باز میشه دوری از اصل..
اگه متصل باشم نه ادمها نه ابزار و نه خود دنیا دلمو تیره و تار نمیکنه..

خدا عاقبتمونو ختم ب خیر کنه..
یاعلی.

سها خانوم خیر باشه ان شاء الله زودتر رفع بشه براتون

شاعر میفرمایه بشنو از نی چون حکایت میکند به به

و هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش حافظا

الان مثلا میخواین بگین خیلی خفنین؟ و کنترل از راه دور میکنین؟ مثلا اینجا مجهز به دوربین مداربسته میباشد :دی

 

[Alireza 68]

باران خانوم هم فراماسون اعظم با 33 دقیقه وقت اضاف اورده


هادی یره خوش بیامویی ریکا 


امیر حسین عزیز خیلی خیلی بهت تبریک میگم

برات ارزوی خوشبختی دارم 

ان شاء الله عروسی من و بچه ها دیگه  :دی

[ترلان]

سلام


الان داستان چیه ؟ نقل و  قول نمیشه زد ؟

مرسی

[آقای فراسی]

به به امیرحسین خان عزیز. تبریک می گم بهت کلی. ان شالله در کنار همسرت زندگی خیلی خوبی داشته باشی.
:22:
قاعدتا شیرینی می دن نه اینکه دست خالی بیان که :دییییییییی. قدیما اینجوری نبود تو کانون هااااااا
---
در دست بررسیه باران خانوم هنوز. :دی
چاکریم سهیل خان عزیز. خوبی برادر؟

[می توانم]

سلام
خوبيد؟
اقا امير حسين مبارك باشه
ولي اخه مگه شما چند سالته؟ فوقش 21 اره ؟ من يادمه كنكور كارشناسي مي خواستين بدن تو كانون بودم
حالا اين هيچ عروس خانم چند سالشه ؟

چه حسي داره انقدر جوون باشه ادم موقع ازدواج ؟

آخي نازي

[عاشق فاطمه زهرا]

کی می شه من بیام این جا بگم؟

دوستان ما هم مزدوج شدیم ، رفت. 

[عاشق فاطمه زهرا]

دوست داشتم یک ساعت تو کانون می چرخیدم. اما باید بخوابم. 
حیف

[باران..]

تبریک میگم عروسیتون رو امیرحسین خان

ان شا ا.. روزی همه ی بچه های کانون (من شدم سها اینجا:d)

به گیرنده های خود دست نزنید
درسته ساعت 3:25 دقیقه صبحه 

ساعت مبایلم و گذاشته بودم ساعت 3 ...
تپلم بیدار شده میگه اون گوشی و نمیخوای خاموش کنی!
من 
تپلم 
من
تپلم

خدا از دست من نجاتش بده صلوات

ما بریم سر کارمون...
روز همگی پر از شادی و خدا ان شا ا...

[امیرحسین خان]

سلام
از همه تبریک ها و دعاهای خوبتون تشکر می کنم
در جواب می توانم خانم،من 20 سالمه و خانمم 18
اتفاق خیلی خوبیه در سن کم ازدواج کردن،چون آدم انعطافش بالاست و خیلی راحت می تونه مطابق سلیقه همسرش تغییر کنه.
من باتوجه به گذشته ام خودم رو آماده کرده بودم که خدا هر کاری باهام کنه،مثلا ازدواجمو چندین سال عقب بندازه ،یا این که یک همسر خیلی بد بهم بده.اما...
شاید هیچ کس از مردم به اندازه شما ندونه حال و روز من چجوره.اما خدا با تمام اون بدی هایی که شما می دونید و خیلی بدیا که شما هم نمی دونید اونقدر مهربونی کرد که بدیامو نادیده گرفت و اینجوری برام رقم زد.
خدا خیلی من رو شرمنده کرد.تا حالا شاید به این شدت تجربه نکرده بودم با بنده توبه کارش جوری رفتار کنه که انگار خدا به این بنده بدهکاره.اما واقعا اهل این کاراست...واقعا شرمنده شدم

بفرمایید این هم شیرینی

نوشیدنی


این هم یه روش جدید شیرینی دادنه که خودم اختراع کردم، شیرینی سلف سرویس
نوش جان

[می توانم]

وای من عاشق اسمارتیزم
دست شما درد نکنه
من یه موقعی دوست داشتم زود ازدواج کنم تا اختلاف سنیم با بچه م کم باشه
هعی
از ازدواج تنها درکی که داشتم این بود که باید یه مادر خوب باشم
آخی
طفلک بودم
دعا کنین ما هم خوش بخت شبم

[be yade hagh]

سلاام

تبریییک میگم بهتون خیلی زیاد امیرحسین خان... ان شاالله همیییشه خیلییی خوشحال و خوشبخت باشین از زندگی همراه همسرتون 
خیلی ممنون از شیرینیاتون به خصوص سلف سرویسش...یعنی همه شیرینی های مغازه مال ماست؟ 

انشالله همیشه عالی باشین...