1394 فروردين 7، 19:00
امروز یه موقعیت گناه فراهم شد ولی به خیر گذشت...یه حرف خیلی کمکم کرد اینجا مینویسم شاید به درد یکی خورد
یه روز یادمه خیلی گله کردم از اینکه وسوسه زیاده و از لحاظ روحی به هم ریختم چون دارم غریزمو میکشم و از این حرفا
طرف با دو سال پاکی کلی راهکار و اینا بهم معرفی کرد من هی میگفتم اینا رو بلدم بابا ولی سخته خیلی سخته و دیگه نمیکشم و این حرفا و طاقت ندارم.
یهو عصبی شد گفت بابا اگه خیلی بهت فشار اومد و آخر سر مردی من نامرد همه عالمم اگه خودم پول خونتو ندادم به خانوادت
اصلا اسمه کوچتون رو میزاریم کوچه شهید همساده شهید راه مبارزه با شهوت...
این حرف امروز کمکم کرد بابا آدم نمیمیره که سخته ولی نمیمیری...
یه روز یادمه خیلی گله کردم از اینکه وسوسه زیاده و از لحاظ روحی به هم ریختم چون دارم غریزمو میکشم و از این حرفا
طرف با دو سال پاکی کلی راهکار و اینا بهم معرفی کرد من هی میگفتم اینا رو بلدم بابا ولی سخته خیلی سخته و دیگه نمیکشم و این حرفا و طاقت ندارم.
یهو عصبی شد گفت بابا اگه خیلی بهت فشار اومد و آخر سر مردی من نامرد همه عالمم اگه خودم پول خونتو ندادم به خانوادت
اصلا اسمه کوچتون رو میزاریم کوچه شهید همساده شهید راه مبارزه با شهوت...
این حرف امروز کمکم کرد بابا آدم نمیمیره که سخته ولی نمیمیری...
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر