امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

بحث کانون گذشته بود.

ما هم یه دوره ای هستیم ، ویژگی های خاص خودمون رو داریم

چند سال دیگه خاطره می شیم و دیگران می آن می گن ، یاد اون کانون اون جوری بخیر.  53258zu2qvp1d9v
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

به امید خدا.
من از همون بچگی کار می کردم
از دکه های تابستون بگیر و شاگردی دوچرخه درست کنی
تو سن 13 و14 سالگی اداره ی مغازه الکترونیک افتاد رو دوشم
صبح تا ظهر مدرسه بودم و عصر تا شب سر کار
بعد از 3و 4 سال مغازه رو خریدم البته وسایلش رو و مستقل شدم
بعد 3و4 سال به دلیل تحریم ها و بالا رفتن قیمت ها و نداشتن سرمایه ورشکست شدم
البته چون با ی اقتصادان که معلمون بود برام پیش بینی کرد کمترین ضرر رو دادم
4 سال تو قنادی مشغول کار بودم
با اینکه اصلا باب میلم نبود اما چون هدف خرید زمین بود خودمو بدهکار کردم تونستم ی زمین بردارم
الان هم ی 6 ماهی هست که مشغول کار باطری سازی البته از نوع جدیدش هستم
و میخوام تا آخر تو همین کار بمونم و به اطلاعاتم اضافه کنم
تو درس هم چون رشته علوم انسانی بودم رفتم حسابداری
اما به خاطره بدهی و دلایل شخصی دیگه از دانشگاه انصراف دادم
و الان در رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامه ریزی مشغول هستم
زندگیم بالا و پایین زیاد داشت
اما خیلی تجربیات خوبی کسب کردم
اگه اهل کار هستی تو فکر درآمدش نباش
تو فکر کسب تجربه باش
سعی کن فوت و فن کوزه گری رو یاد بگیری
ی چند وقت بهت سخت میگذره اما بعد جبران مافات میشه
این نصیحت رو از من داشته باش
سعی کن تو کاری بری که بهش علاقه داری
اگه رشته تحصیلیت رو گفته بودی بهتر میتونستم بهت کمک کنم
در کل موفق و سربلندی برات آرزومندم Khansariha (69)
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
منم از بچگی سر مذرعه کار میکردم این اواخر پولی شد وگرنه قبلش مفت کاری بود. 20
الانم پروژه پایان نامه ترجمه هر چیزی گیرم بیاد انجام میدم 303

درخشنده امضاتو که میبینم یاد اتوبوسایه اسکانیا میفتم Khansariha (48) اون قسمت اگر ماشین چپ شد با چکش شیشه را بشکنیدش کمه فقط ممنون میشم اضافه ش کنی.

خب پستی که راجع به بهبودی در اون مطلبی نباشه یعنی اسراف

یادمه پارسال به بی پولی خوردم رفتم یه مجموعه تفریحی تو شاندیز کار کردم. یعنی خیلی سخت بود کارش راحت بود گارسونی بود ولی خیلی بهم سخت میگذشت جوری که باعث بالا رفتن میزان شهوترانی شد.
میدونین یه جوری احساس خودکم بینی میکردم دختر پسرایه هم سنم بیان اونجا غذای 100 تومنی بخورن و من برم ظرفاشون رو جمع کنم.
البته این نشانه ضعف شخصیتی من بود الان اگه برم تازه میرم انعامم میگیرم 4fvfcja
کلا کاری رو انجام بدین که به هوشیاری تون کمک کنه نشه قوز بالا قوز 53258zu2qvp1d9v
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
متاسفانه کار خوب زیاد پیدا نمی شه
:(
من که خیلی از این قضیه ناراحتم
:(

تا وقتی کار مناسب پیدا می شه هم باید مهارت یاد گرفت هم باید یه جوری روزگار گذروند که غرورتم پیش پدرت جریحه دار نشه (البته من هنوز پول تو جیبی می گیرم)
این کارای دانشجویی خیلی خوبه به نظرم
چون آدم یه چیزای زیادی هم یاد می گیره
ولی این یادگیری به خرج مردمه!

بعدا هم می تونی یه کار خوب انجام بدی با این اطلاعات یا یه مقاله خوب بنویسی و چاپ کنی
یکی از اطرافیان ما هم این کار رو می کرد یه عالمه مقاله واسه مردم خوند و نوشت و ترجمه کرد وقتی یه عالمه در گیر مسایل این جوری بشی بلاخره یه ایده هایی به ذهن خودتم می رسه اینم کلی مقاله نوشت و با اونا موفق شد قبول شه دکترا
اخرش فک کنم رفت خارج از کشور
البته بسته به هدف ادمم داره اون آقا واقعا قصد داشت ادامه تحصیل بده واسه همینم این واسش فایده داشت

[تصویر:  nasimhayat.png]
 اول که از همگی ممنونم که جواب دادین
دومم که دوستان پرسیدن چه خوندی باید بگم که قبلا یبار گفتم ولی جز "نمیدانم" عزیز کسی دیگه ای متوجه نشد که چی خوندم(اینقده رشته پر طرف داری دارم من 22 )
ایشونم واسه این متوجه شد که با رشته ما خودش یجورایی درگیر هست
اخه به سلامتی هم دانشکده قدیمی ما بوده ایشون
واقعش من الان چیزی که بهش احتیاج دارم یکار در حد کمتر از یکسال هست چون میخوام تا موقعی که وضعیت امریه ام جور میشه مشغول شم بعده پایان خدمت خدا بخواد میریم سرکاری که درسش رو خوندیم 128fs318181
خدارو چه دیدی شاید مام از رو کشتی سر در اوردیم... Gigglesmile
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
پست اقای همساده و اقا مهدی رو خوندم کلی خجالت کشیدم....من کارم خیلی با کلاس بود ولش کردم به خاطر درسم.... اون موقع میگفتم من کار 

کنم؟! 1276746pa51mbeg8j   زشته برامون! ....چقدر تعطیل بودم... بیشتر به خاطر غرور و این چیزا ولش کردم....تمام فکرم روی یادگیری بود.....

نمیگم چکار میکردم چون سکرته! Gigglesmile 

 اما الان چیزایی که بلدم  به هیچ دردم نمیخوره.....بابام وقتی کوچیک بودم میگفت کار کیلو چنده برو کتاب برقاتو بخون....فقط بخون.... مشکل پولی 

نداریم و اینا....

ولی حالا که مشکل داریم اون چیزایی که یاد گرفتم به دردم نمیخورن....

کارم به جایی رسیده که روی یه تیوب دوچرخه 24 تا وصله زدم!!! تیوب که دونه ایی 7 تومنه پول نیست عوضش کنیم!!! حالا فردا میخوام تکنولوژیه 

لاستیک  ضد گلوله هم روش سوار کنم! 

میبینم خیلی از بقیه لوس ترم!!!

نقل قول: درخشنده امضاتو که میبینم یاد اتوبوسایه اسکانیا میفتم [تصویر:  clap.gif] اون قسمت اگر ماشین چپ شد با چکش شیشه را بشکنیدش کمه فقط ممنون میشم اضافه ش کنی.

Khansariha (13)

اون قسمتی که میگی رو باید با برچسب بچسبونم به شیشه خب....این تابلو روانه با ال ایی دی ! 

باید توش دمای هوا و مقصد رو بنویسم! یا همونی که مینویسه" هلو پسنجرز! یعنی چه مسافرای هلویی! Khansariha (13) قسمت خانوما مینوشت اینارو بعد 

دیدن زشته! 

گفتن تابلو رو بکنیم بزاریم جای اقایون که خوششون بیاد! تیکه هم ننداخته باشیم...

بعد به سرشون زد جای اقایون و خانومارو عوض کنن راحت ترن!!!
به امید خدا.
اگه در حد مهارت یاد گرفتن هست و به پول درآمدش نیاز نداری
برو فنی حرفه شهرتون و ببین چه کلاس های داره که باب میلت هست
برو و ی مدرک بگیر
بلاخره تو زندگی بدردت میخوره
اول هدفت رو مشخص کن
اگه میخوای تو بازار کار باشی ببین چه شغلی رو میپسندی برو ی مدت مهارتش رو یاد بگیر
سیاست و وضعیت بارزاریش رو یاد بگیر
اگه هم میدونی مدرکت آینده داره برو از همین الان روش سرمایه گذاری کن
ببین کجا نیاز دارند برو به صورت کارورزی کار کن
هم از تئوری که خوندی استفاده میکنی هم تو کار تجربه کسب میکنی و این خیلی بهت کمک میکنه
ی نکته به داداش درخشنده:
همه ما طعم بی پولی و نداری رو چشیدیم
برای موفقیت در این جامعه و این روزگار باید از خودمون جربزه داشته باشیم تا بتونیم
گلیمون رو از آب بکشیم بیرون
ی نکته کلی:
کار کردن عار نیست
سعی کنید از ی جایی شروع کنید و برای مستقل شدن گام برداریم
برای خانوم ها شرایط فرق میکنه
اما از ما آقایون خیلی ها انتظار دارند
ی خاطره هست یادم بیارید بعدا براتون تعریف کنم
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
از کار نوشتین و گفتین 

حالم گرفته شد  23 vayy

ایشالا که کسبتون پر رونق و همیشه حسابتون از پول حلال فوران کنه 
هر کاری می کنم نمی تونم بخوابم 
فکر و خیال داره اشکمو در میاره 

دلم داره می ترکه ...

یعنی خدایا نمی خوای کاری برام بکنی ؟ 
من که جز تو پناهی ندارم
اگر تو هم منو ترد کنی ... دیگه همه چی تمومه 

دارم می سوزم 
چرا رها کردی میون راهم 
بذار بسوزم ولی بی گناهم 
دارم می سوزم . . . 
طاقت این همه دردو ندارم
چررا هييچ كسس نييست؟؟! asabani
مننن استررسسس دااررم خوبببب.. 23 vayyKool
خداايااا.. 20
راهكار الهي ترك

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾


چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)

-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
[تصویر:  05_blue.png]
استرس واسه جوابا؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
ها مثلا..21

آقا من خوبماا..
خواستم يكم جو رو به هم بزنمم..21
يكم يه بحثي چيزي راه بيوفته..

يكم ساكت نشينيد منو نگا كنيد4chsmu1
راهكار الهي ترك

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾


چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)

-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
[تصویر:  05_blue.png]
آقا کنکور خیلی نفرت انگیز بود
مخصوصا که آدم مشاور درست و حسابی هم نداشته باشه
مشاور قلم چی زنگ زد خونه مون یه چیزی گفت من احمق خانوم فکر کردم اشتباه میگه
گفت هر رشته ای میخوای میتونی بزنی دانشگاه های پایین تر قبول شی
من گفتم مگه دیوونه م برم فلان راه دور!
چه خل بودم

[تصویر:  nasimhayat.png]
تواب داداش من
وقتی خودت ناامیدی
و خودت به آخر کار خوش بین نیستی
وقتی خودت فکر میکنی توانایی نداری
وقتی خودت تلاش نمیکنی
وقتی خودت خودت رو باور نداری
وقتی نمیدنی هدفت چیه
وقتی نمیدونه برنامه ات چیه
وقتی نمیدونی با خودت چند چندی
وقتی دلت ی چیز میخواد و عقلت ی چیز دیگه
وقتی اعتماد بنفست زیر خط فقره
وقتی خودت نمیدونی چی میخواهی
.
.
.
.
.
آنوقت چه انتظاری داری که خدا برات ی کاری بکنه
تو اهدافت رو مشخص کن
ی گام بردار تا خدا دهتا گام برات برداره
داداش من
با این اوضاع احتمال شکستت خیلی بالا میره ها Smiley-face-cool-2
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
(1394 تير 29، 15:34)Mehdi.R نوشته است: تواب داداش من
وقتی خودت ناامیدی
و خودت به آخر کار خوش بین نیستی
وقتی خودت فکر میکنی توانایی نداری
وقتی خودت تلاش نمیکنی
وقتی خودت خودت رو باور نداری
وقتی نمیدنی هدفت چیه
وقتی نمیدونه برنامه ات چیه
وقتی نمیدونی با خودت چند چندی
وقتی دلت ی چیز میخواد و عقلت ی چیز دیگه
وقتی اعتماد بنفست زیر خط فقره
وقتی خودت نمیدونی چی میخواهی
.
.
.
.
.
آنوقت چه انتظاری داری که خدا برات ی کاری بکنه
تو اهدافت رو مشخص کن
ی گام بردار تا خدا دهتا گام برات برداره
داداش من
با این اوضاع احتمال شکستت خیلی بالا میره ها Smiley-face-cool-2
20 20 202020202020

46  46 46 46 46 46


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان