1394 مرداد 11، 1:18
بعد یه نگاه به نوشته آرمین کردم ، یه نگاه به نوشته خودم ، یه نگاه به نوشته آرمین ، یه نگاه به نوشته خودم و توی دروازه.
خلاصه عکس رو پاک کردم ، کاغذ نوشته رو هم سوزوندم
(1394 مرداد 11، 1:18)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: راستش من یه چی نوشتم ، عکس هم گرفتم ، آپلود هم کردم.
بعد یه نگاه به نوشته آرمین کردم ، یه نگاه به نوشته خودم ، یه نگاه به نوشته آرمین ، یه نگاه به نوشته خودم و توی دروازه.
خلاصه عکس رو پاک کردم ، کاغذ نوشته رو هم سوزوندم
نقل قول: قصد بنده اصلا بحث و به چالش کشیدن و میز گرد نبود داداش مهدی خواستم یه چیزی یاد بگیرم
(1394 مرداد 11، 13:10)فرزاد 7 نوشته است: عرض ادب
الان میخوام نطق کنم کجا برم؟
همینجا خوبه یا باید برم همگانی؟
تکلیف ما چیه؟
(1394 مرداد 11، 13:17)درخشنده نوشته است: فرزاد برو اونور....
نقل قول: قصد بنده اصلا بحث و به چالش کشیدن و میز گرد نبود داداش مهدی خواستم یه چیزی یاد بگیرم
شما همیشه بهمون یه چیزی یاد میدید...
منم نظرات بقیه رو خوندم تقریبا همه درست میگن....دیگه نیازی به حرف من نیست...
نقل قول: فقط بگم که یه جایی خوندم ، یه سری جن هایی هستن به اسم امجداین پست فوق العاده بود
که اگر اسمشون رو بیاری
وقتی شب می خوای بخوابی ، می آن کنارت می خوابن و تو نمی فهمی.
چشمات رو باز نکنی که از ترس سکته می زنی
من رفتم بخوابم ، یا علی مدد