1394 بهمن 24، 22:56
این همون درخشنده خودمونه.
من که باورم نمی شه.
خوش اومدی داداش.
سپاس شده توسط
.gif "Khansariha (60)")
سپاس شده توسط
.gif "Khansariha (66)")
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1394 بهمن 25، 0:37
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير
پروردگارا، هيچ بار گرانى بر دوش ما مگذار؛ همچنان كه بر دوش كسانى كه پيش از ما بودند نهادى
پروردگارا، و آنچه را که توان و طاقت آن را نداريم بر ما تحميل مكن؛ و از ما درگذر
و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن.
ترجمه آیه 286 سوره بقره
![[تصویر: profile800_lgvv.jpg]](https://s4.uupload.ir/files/profile800_lgvv.jpg)
پروردگارا، هيچ بار گرانى بر دوش ما مگذار؛ همچنان كه بر دوش كسانى كه پيش از ما بودند نهادى
پروردگارا، و آنچه را که توان و طاقت آن را نداريم بر ما تحميل مكن؛ و از ما درگذر
و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن.
ترجمه آیه 286 سوره بقره
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1394 بهمن 25، 0:51
پس ب سلامتی و مبارکی دوباره داریم ب غیب شدن پست ها و نجات دادنشون برمیخوریم..
(دوستان بسیار قدیمی میدونن چی میگم.. قدیما پست ها گیر میکرد و باید نجاتشون میدادیم تا نمایش داده بشن..چ روزگاری بود..
)خدا بخیر کنه..
یاعلی.
![[تصویر: 07c49977111e42a28fd6.jpg]](http://s6.picofile.com/file/8235153892/07c49977111e42a28fd6.jpg)
سپاس شده توسط
1394 بهمن 25، 0:52
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير
پروردگارا، هيچ بار گرانى بر دوش ما مگذار؛ همچنان كه بر دوش كسانى كه پيش از ما بودند نهادى
پروردگارا، و آنچه را که توان و طاقت آن را نداريم بر ما تحميل مكن؛ و از ما درگذر
و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن.
ترجمه آیه 286 سوره بقره
پروردگارا، هيچ بار گرانى بر دوش ما مگذار؛ همچنان كه بر دوش كسانى كه پيش از ما بودند نهادى
پروردگارا، و آنچه را که توان و طاقت آن را نداريم بر ما تحميل مكن؛ و از ما درگذر
و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن.
ترجمه آیه 286 سوره بقره
1394 بهمن 25، 7:05
یه سوال خیلی کوچیک داشتم اندازه سر سوزن..
میگم این شماره ای که بالا توی مستطیل زدن فلسفه ش چیه؟؟
از روز اول همه ش دارم فکر میکنم اخه این یعنی چی؟؟ هر چی فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید......468*60؟؟؟؟
یاد یه چیزی هم افتادم از حرف های دکتر انوشه :(ایشون اگه اشتباه نکنم جامعه شناس باشن یا روانشناس اما مهم حرفیه که زده اینش زیاد مهم نیست××!!(
میگفت:یه روز یه کیسی به ما معرفی کردن ....اون کیس چالب یه پسر 12 ساله بود ....
حالا این پسر دوازده ساله مزاحمت برای یه خانوم بیست و چند ساله ایچاد کرده بوده با نامه هایی که برای این دختر مینوشته ....
این آقا پسر قصه ی ما هر روز میومده یه نامه پرت میکرده توی حیاط این دختر خانوم و آخرش مینوشته :انشاالله 293 !!!
حالا این آقای انوشه رو صدا کرده بودن که بیاد و با این پسر بچه حرف بزنه و بفهمه آخه مشکلش چیه و چطور عاشق این دختر شده و خلاصه رووی این پسر بچه تحقیق کنه/
دکتر انوشه بعد از کلی حرف زدن با این پسر ،،بهش میگه باشه قبول کردم که تو عاشق این دختر هستی اما باباغیرتن یه سوالی میپرسم جواب سر بالا بهم نده!!
پسر میگه:بپرس
دکتر اونشه میگه : هر حرفی که تا حالا زدی رو قبول دارم اما مردونه بیا و بهم بگو این انشاالله 293 یعنی چی!؟؟؟ ....بعدم بهش قول میده که رازش رو پیش کسی فاش نکنه!!
پسره در میاد به دکتر میگه : اگه بگم به کسی نمیگی ؟؟
دکتر میگه :نه والا نمیگم م...شما بگو ...مردم از بس فکر کردم.
پسره میگه : انشاالله 293 یعنی : انشاالله دوتا بشیم، بعد از نه ماه ، سه تا بشیم!!
حالا حکایت این شماره ی توی مستطیل چی هست خدا میدونه!!
1394 بهمن 25، 7:33
به نظر م مساله همینه
کانون لج کرده
بر سر خشم امده
یه قربانی می خواد
کی داوطلب می شه؟
![[تصویر: nasimhayat.png]](http://www.ktark.com/nasimhayat.png)
1394 بهمن 25، 10:02
ویرایش شده
صبحتان معطر به عطر با صلوات بر محمد و آل محمد
همچنین روز جهانی عشق مبارک
![[تصویر: sms-rooz-pedar.jpg]](http://hamdore.com/wp-content/uploads/2018/03/sms-rooz-pedar.jpg)
1394 بهمن 25، 15:57
(1394 بهمن 25، 7:05)بابا لنگ درازم نوشته است: دوستان سلام...اون مستطیله جای تبلیغاته که احتمالا مال قالب اماده ی سایت بوده...عدد توش هم رزولیشنش هست
یه سوال خیلی کوچیک داشتم اندازه سر سوزن..
میگم این شماره ای که بالا توی مستطیل زدن فلسفه ش چیه؟؟
از روز اول همه ش دارم فکر میکنم اخه این یعنی چی؟؟ هر چی فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید......468*60؟؟؟؟
یاد یه چیزی هم افتادم از حرف های دکتر انوشه :(ایشون اگه اشتباه نکنم جامعه شناس باشن یا روانشناس اما مهم حرفیه که زده اینش زیاد مهم نیست××!!(
میگفت:یه روز یه کیسی به ما معرفی کردن ....اون کیس چالب یه پسر 12 ساله بود ....
حالا این پسر دوازده ساله مزاحمت برای یه خانوم بیست و چند ساله ایچاد کرده بوده با نامه هایی که برای این دختر مینوشته ....
این آقا پسر قصه ی ما هر روز میومده یه نامه پرت میکرده توی حیاط این دختر خانوم و آخرش مینوشته :انشاالله 293 !!!
حالا این آقای انوشه رو صدا کرده بودن که بیاد و با این پسر بچه حرف بزنه و بفهمه آخه مشکلش چیه و چطور عاشق این دختر شده و خلاصه رووی این پسر بچه تحقیق کنه/
دکتر انوشه بعد از کلی حرف زدن با این پسر ،،بهش میگه باشه قبول کردم که تو عاشق این دختر هستی اما باباغیرتن یه سوالی میپرسم جواب سر بالا بهم نده!!
پسر میگه:بپرس
دکتر اونشه میگه : هر حرفی که تا حالا زدی رو قبول دارم اما مردونه بیا و بهم بگو این انشاالله 293 یعنی چی!؟؟؟ ....بعدم بهش قول میده که رازش رو پیش کسی فاش نکنه!!
پسره در میاد به دکتر میگه : اگه بگم به کسی نمیگی ؟؟
دکتر میگه :نه والا نمیگم م...شما بگو ...مردم از بس فکر کردم.
پسره میگه : انشاالله 293 یعنی : انشاالله دوتا بشیم، بعد از نه ماه ، سه تا بشیم!!
حالا حکایت این شماره ی توی مستطیل چی هست خدا میدونه!!
--------------
هادی جان مرسی....
امروز برامون از طرف بیمارستان جشن گرفتن...کلی هم تبریک گفتن به خاطر پرستارای جدید بودنمون
تنها اقایون بیمارستان ما 5 نفر جدیدیم!
سپاس شده توسط