امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

بچه ها اینا مطالبی هست که با خوندنش خیلی حالم خوب شد برا همین میزارم اینجا که شما هم بخونید
Confetti Confetti Confetti Confetti Confetti Confetti Confetti
سلطان به وزیر گفت ۳ سوال میکنم فردا اگر جواب دادی هستی وگرنه عزل میشوی.
سوال اول: خدا چه میخورد؟ سوال دوم: خدا چه می پوشد؟
سوال سوم: خدا چه کار میکند؟

وزیر از اینکه جواب سوالها را نمیدانست ناراحت بود. غلامی فهمیده وزیرک داشت.وزیر به غلام گفت سلطان ۳سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار میشوم.اینکه :خدا چه میخورد؟ چه می پوشد؟ چه کار میکند؟غلام گفت؛ هرسه را میدانم اما دو جواب را الان میگویم وسومی را فردا...!اما خدا چه میخورد؟ خداغم بنده هایش رامیخورد.اینکه چه میپوشد؟ خدا عیبهای بنده های خود را می پوشد.اما پاسخ سوم را اجازه بدهید فردا بگویم.فردا وزیر و غلام نزد سلطان رفتند.وزیر به دو سوال جواب داد ، سلطان گفت درست است ولی بگو جوابها را خودت گفتی یا از کسی پرسیدی؟وزیرگفت این غلام من انسان فهمیده ایست جوابها را او داد.گفت پس لباس وزارت را دربیاور و به این غلام بده، غلام هم لباس نوکری را درآورد و به وزیر داد.بعد وزیر به غلام گفت جواب سوال سوم چه شد؟ غلام گفت: آیا هنوز نفهمیدی خدا چکار میکند؟! خدا در یک لحظه غلام را وزیر میکند و وزیر را غلام میکند.
(بار خدایا توئی که فرمانفرمائی،هرآنکس را که خواهی فرمانروائی بخشی و از هر که خواهی فرمانروائی را بازستانی)
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


(1395 خرداد 24، 15:07)شادبانو نوشته است: من شاید مثل اقای همساده عاقل و بالغ و فهمیده نباشم
ولی دلم میخواد نظرمو بگم
ببینید اقای درخشنده. علاقه و ازدواج هیچ ربطی به سن نداره.  اونجه بهش ربط داره اینکه شما چقدر سن عقلیتونه؟
و این مدت متوجه شدم که مطمئنا شما سن عقلیتون بالاتر از سن خودتونه. و ازدواج از نظر من برای شما هیچ مشکلی نداره
اینکه میگید بسته به تلاش سه ماهتون داره خوبه که این شرایط سخت رو دارید تا بتونید گوشه ای از بار مسولیت و سختی زندگی دو نفره رو نسبتا تجربه کنید. 
ساختن زندگی مسولیت زیادی میخواد. 
و اینکه شما تلاشتو بکن وسعی کن با حرف زدن با خدا فشارای روانی رو کم کنید از روی خودتون و جلو برید 
اگه بعد سه ماه تلاشتون تونستید پاپیش بذارید چ عالی
در غیر اینصورت حسرت نمیخورید کاش تلاش میکردم
و چه بسا در این تلاش شرایطی دیگه پیش بیادو شما فهمی از زندگی درک کنید که شاید اون خانم رو انتخاب نکنید
خلاصه این پرحرفیا اینه که تلاشتونو بکنید. و قبل پاپیش گذاشتن و مطرح کردنش به این خانم یه استخاره بگیرید
ایشالا انچه به صلاحتونه همون بشه. امین


شاید این چند ماه برام یه امتحان بزرگ باشه....که بفهمم کجام و چقدر مردم...
میرم جلو اگه شد که عالیه....چند ماه دیگه شاید خبرای خوبی شد....
متاسفانه من به استخاره اعتقادی ندارم....
 سپاس شده توسط
من یه مسلمون زاده ام
دو روزه دارم تو فکرم که من کجای کارم
امروز همه اش دارم در مورد تازه مسلمونا میخونم و علت مسلمون شدنشون 
نمیتونم درکشون کنم
نمیتونم بفهمششون همه اشون میگن یه نیاز شدید به آرامش و صلح داشتن 
این برای من قابل درک نیست چون من از بچگی با جنگای اسلام و شهادت و کشتن ها آشنا شدم
پس چجوری میشه گفت اسلام آرامش میاره
میدونید من منکر این قضیه نیستم ولی یه دوگانگی برام پیش اومده 
که آیا من مسلمانم یا کافر 
اگر مسلمانم چرا عمل نمیکنم و اگر کافر پس چرا به خدا ایمان دارم و باهاش روزانه چندبار درد و دل میکنم
نمیدونم بهش میگن همون شک کردنی که به یقین برسی و خلیلی خوبه از نظر اسلام
یا این شکی هست که داره به کافر بودنم منتج میشه
کی میتونه به من کمک کنه و فرض کنه من اصلا یه بی دینم و منو با اسلام آشنا کنه
کسی که بتونه با سند و مدرک بر پایه قران حرفاشو ثابت کنه
آیا کس هست به من در این زمینه کمک کنه؟
 سپاس شده توسط
(1395 خرداد 24، 14:49)درخشنده نوشته است: بچه ها کمک...چند روزه حالم خراب شده....
عادت اینکه بیام اینجا کمک بخوام از سرم پریده روم نمیشه بنویسم..
ولی یه جوری سعی میکنم توضیح بدم...
من از یکی خوشم اومده Shy 5بار هم خوابشو دیدم!
ولی همش حس میکنم دختر بدیه... 5 بار خواب کسرو دیدن اصلا طبیعی نیست!
مخصوصا وقتی یه بار قبل ازینکه ببینیش دیده باشیش...
متاسفانه روم نمیشه چیزی بهش بگم.یعنی روم میشه ولی میترسم زندگیش بریزه به هم
چون فکر دخترا بدجور درگیر میشه دیگه اذیت میشن... فقط به هم نگاه میکنیم!
شرایط ازدواج هم بستگی به تلاش همین 3 ماهم داره...میتونم همه چیرو توی همین 3 ماهه 
درست کنم که پول به اندازه کافی داشته باشم...ولی میترسم راهم اشتباه باشه...
سنی هم ندارم برا اینکارا...
الانم توی امتحانا هستیم استرس و احساسام چند برابر میشه....
از اول ترم قبل ازش خوشم اومده....
کاملا قاطی کردم نمیدونم باهاش چکار کنم.....اینچیزا مربوط میشه به احساسات دست
منم نیست تورو خدا نگید بچه ایی و.................
خیلی دلم میخواد یه بزرگتر مثل همساده راهنماییم کنه.
53 53  53
سلام من فقط از نظر سنی بزرگترم داداش، ایشالا بچه هایی که هوشیارترن و عاقلتر بهتر میتونن کمک کنند
من فقط از دید خودم باهات حرف میزنم خود خودم خیلی عادی
الحمدلله تو کنترل خیلی خوبی پیدا کردی روی این قضیه شهوت، اگه مثه خودم بودی همین اول بهت میگفتم کلا دور رابطه رو خط بکش ولی تو قضیه ت با من فرق میکنه من هیچ کسی رو برای ازدواج نمیخوام یعنی میگم میخوام ها ولی صادقانه نیست ته خواسته من شهوت نشسته.  
سنت به نظر من کم نیست. اصلا خوخوری هم نکن که چرا از این خانم خوشت اومده این حس طبیعیه و خیلی هم زیبا، زیاد شدن احساسات تو امتحانات هم طبیعی هستش همه ما اینجوری هستیم نمیدونم هرمون ترشح میشه یا استرسه یا هرچی ولی این یه اصل ثابت شدس که در شرایط حساس آدمها احساسی تر میشن.
خوب شیک و رمانتیک و خوشگلش اینه که شما میری میگی من به شما علاقه مند شدم قصدمم آشنایی بیشتر برای ازدواجه  که البته یه پیش شرط داره برای شیک شدن که شما خانودتو از قبل متقاعد کنی حداقل مزه دهنشون رو بفهمی. بعد بازم شیک و قشنگش اینه که ایشون هم میره به خانوادش میگه و زیر نظر خانوده ها رابطه ادامه پیدا میکنه تا به ازدواج برسه.
(البته بازم خود خودمم دارم این رو میگم ها خیلی ها نظرشون برخلاف منه و میگن از همون اول باید خانواده ها صحبت کنن و استارتشو خودت مستقیم نزنی بهتره)
ولی....
این حرفم شاید مخالف نظر خیلی ها باشه  ولی من میگم لطفا خواهشا تا وقتی فکر میکنی شرایطت درست نیست عاشق نشو
درسته الان حس داری و خوشت اومده ولی میتونی بهش پروبال ندی، کمتر میشه فکر کرد میشه موکول کرد به آینده ولی برادرانه بهت میگم عاشق نشو تورویاها و خیالت خودتو با ایشون یکی ندون خودتو تو آینده نبین. این فکر خیلی خطرناکه که فکر کنی آسمون سوراخ شده و همین یه خانم هستش که میتونه تو رو خوشبخت کنه به این فکر کنی عاشق میشی وابسته میشی. روزگار و سرنوشت خیلی افراد دیگه رو سر راهت قرار خواهد داد که فکرشم نمیتونی کنی. اینجوری گذروندن سه ماه و خیلی بیشتر از سه ماه برات راحتتره.
هزار پند  به گوشم پدرسپرد و نگفت
که عشق حادثه ای خانمان برنداز است
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
(1395 خرداد 24، 19:01)شادبانو نوشته است: من یه مسلمون زاده ام
دو روزه دارم تو فکرم که من کجای کارم
امروز همه اش دارم در مورد تازه مسلمونا میخونم و علت مسلمون شدنشون 
نمیتونم درکشون کنم
نمیتونم بفهمششون همه اشون میگن یه نیاز شدید به آرامش و صلح داشتن 
این برای من قابل درک نیست چون من از بچگی با جنگای اسلام و شهادت و کشتن ها آشنا شدم
پس چجوری میشه گفت اسلام آرامش میاره
میدونید من منکر این قضیه نیستم ولی یه دوگانگی برام پیش اومده 
که آیا من مسلمانم یا کافر 
اگر مسلمانم چرا عمل نمیکنم و اگر کافر پس چرا به خدا ایمان دارم و باهاش روزانه چندبار درد و دل میکنم
نمیدونم بهش میگن همون شک کردنی که به یقین برسی و خلیلی خوبه از نظر اسلام
یا این شکی هست که داره به کافر بودنم منتج میشه
کی میتونه به من کمک کنه و فرض کنه من اصلا یه بی دینم و منو با اسلام آشنا کنه
کسی که بتونه با سند و مدرک بر پایه قران حرفاشو ثابت کنه
آیا کس هست به من در این زمینه کمک کنه؟
سلام ببخشید من اطلاعات دینیم خیلی ضعیفه  به نظرم شما میتونید به این سایتهای رفع شبهات مراجعه کنید یه بخش هایی دارن مثلا تحت عوان چرا خدا را میپرستیم؟ چرا مسلمانیم و و .... مشاوره آنلاین هم دارن 
اما پیشنهاد من برای شما که نعمت حرم امام رضا رو دارین اینه که سوالاتتون رو هر چی که به ذهنتون میاد رو روی کاغذ بنویسید بعد مرتبشون کنید هر زمان میرین حرم برین تو قسمتی که حاج آقاها هستن مطرح کنید.بالاخره دین شناس هستن اونها
اما خوب به نظرم فارغ از مسائل اعتقادی کلان که باید به یکی جمع بندی برسید. زیاد ریز نشید تو مسائل دینی چون تمومی نداره این فکر و خیالات به خودت میای میبنی چند سال گذشت و شما دنبال سوالات ریز و جزیی هستین هنوز 
مسلمان گر بدانستی که بت چیست
 یقین کردی که دین در بت پرستی است
وگر مشرک ز بت آگاه گشتی
کجا در دین خود گمراه گشتی
و اما پیشنهاد ویژه من اینه کتاب طوبای محبت رو تهیه کنید. اینقدر خدا و دنیا رو قشنگ و خوشگل و روان  برای آدم توضیح میده که به میزانی که آدم اهل محبت باشه و فطرتش دست نخورده تر باشه آرامش و سکون رو به قلب آدم هدیه میکنه

[تصویر:  1948675.jpg]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
حس میکنم این مشکل من فراتر از این حرفاست و نه حاج اقاهای تو حرم که ذره ای بهشون اعتماد ندارم میتونند کمک کنند و همیچنین با خوندن گزیده هایی از این کتاب تو نت حسم میگه برطرف نمیشه 
من نمیخوام ریز و جزیی وارد شم من با پایه و اساس شک کردم 
از طرفی یکتا بودن خدا ایمان دارم و از طرفی فقط اسما مسلمونم 
برا همین گفتم فرض بر این بذارید که من هیچ آشنایی با اسلام ندارم و حتی مسلمون نیستم.
 سپاس شده توسط
(1395 خرداد 24، 19:01)شادبانو نوشته است: من یه مسلمون زاده ام
دو روزه دارم تو فکرم که من کجای کارم
امروز همه اش دارم در مورد تازه مسلمونا میخونم و علت مسلمون شدنشون 
نمیتونم درکشون کنم
نمیتونم بفهمششون همه اشون میگن یه نیاز شدید به آرامش و صلح داشتن 
این برای من قابل درک نیست چون من از بچگی با جنگای اسلام و شهادت و کشتن ها آشنا شدم
پس چجوری میشه گفت اسلام آرامش میاره
میدونید من منکر این قضیه نیستم ولی یه دوگانگی برام پیش اومده 
که آیا من مسلمانم یا کافر 
اگر مسلمانم چرا عمل نمیکنم و اگر کافر پس چرا به خدا ایمان دارم و باهاش روزانه چندبار درد و دل میکنم
نمیدونم بهش میگن همون شک کردنی که به یقین برسی و خلیلی خوبه از نظر اسلام
یا این شکی هست که داره به کافر بودنم منتج میشه
کی میتونه به من کمک کنه و فرض کنه من اصلا یه بی دینم و منو با اسلام آشنا کنه
کسی که بتونه با سند و مدرک بر پایه قران حرفاشو ثابت کنه
آیا کس هست به من در این زمینه کمک کنه؟

منم مث تو ام .فقط اینکه دارم به مرتبه اجتهاد شخصی میرسم کم کم Gigglesmile
جدا از شوخی جوونا از نظر مذهبی ۳دسته ان از نظر من : دسته اول و سوم که تکلیفشون کاملا معلومه یا کاملا مذهبین ،یا کاملا از دین کشیدن کنار دسته دوم هم به شدت گیر کردن بین این دو .نه میتونن هر چی که به دین نسبت بدن بپذیرن نه میتونن قشنگیای دین رو کنار بذاره
من الان تو دسته دومم
من جرات اینو ندارم خودمو یک دل کنم و رها بشم از سردرگمی که دارم چون کسی که بتونه بی غرض حرف بزنه رو پیدا نکردم
ولی تو دنبالش باش و برو سمت کسانی که در زمینه دین میتونن کمکت کنن
[img=0x0]http://s6.picofile.com/file/8255085326/%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%88_%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C.gif[/img]
 سپاس شده توسط
من این دین را از مولایی شناختم که فرمود سوگند به خدا ، اگر هفت اقلیم را با آنچه که در زیر افلاک آنهاست به من دهند تا خدا را درباره ی موری عصیان ورزم که پوست دانه جوی را از او بربایم ، این کار را نمی کنم.
سلام خوبین؟ 49-2
امشب نتایج ارشد میاد خیلی دعام کنین  63
53
(1395 خرداد 24، 21:25)جناب خان :) نوشته است: سلام خوبین؟ 49-2
امشب نتایج ارشد میاد خیلی دعام کنین  63

وااای استرس گرفتم
گفتن فردا میاد که!!!
[img=0x0]http://s6.picofile.com/file/8255085326/%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%88_%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C.gif[/img]
 سپاس شده توسط
(1395 خرداد 24، 21:29)sheydaei نوشته است:
(1395 خرداد 24، 21:25)جناب خان :) نوشته است: سلام خوبین؟ 49-2
امشب نتایج ارشد میاد خیلی دعام کنین  63

وااای استرس گرفتم
گفتن فردا میاد که!!!

شایدم فردا بیاد 4
از امشب سه شنبه است دیگه 4
53
 سپاس شده توسط
سلام
آقای درخشنده من ب حسب پرحرفی نظرمو میگم..
با آقای همساده ب شدت موافقم..(کما اینک با ی الفاظ دیگه ای همین حرف عاشق نشو رو ب یکی از دوستامون زدم )
عاشق نشین و عاقلانه برین جلو..حالا یا ایشون قسمت شماهست یا نه..
خانواده تون رو هم خیلی زود در جریان بذارین..و خودتون اقدام نکنین خیلی بهتره.

و
شاد بانو..
همون هایی ک میگی ذره ای بهشون اعتماد نداری لااقل چند تا فیلتر رو رد کردن اقلا از نظر سواد تا تونستن تو اون اتاقک ها بشینن و پاسخ گو باشن..
وقتی نتونی ب اونها اعتماد کنی چطور میتونی ب کسایی ک اینجان و سواد آنچنانی ندارن اعتماد کنی؟

ب نظرم پناه ببر ب خدا از شر وسوسه های شیطان و ب دانسته هایی ک داری خالص و ناب فکر و عمل کن..
ایمان و عمل صالح همو زیاد میکنن..

ان شاء الله عاقبت بخیر باشیم..

میخواستم از خودمم بگم..
خیلی وقته ی دل سیر نه حرف زدم و نه کانون بودم..
حرف دارم.. نمیدونم بشه بزنم یا نه..

فعلا این ک خیلی التماس دعا..
زیاد..


در پناه خدا..
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

 سپاس شده توسط
(1395 خرداد 24، 21:29)sheydaei نوشته است:
(1395 خرداد 24، 21:25)جناب خان :) نوشته است: سلام خوبین؟ 49-2
امشب نتایج ارشد میاد خیلی دعام کنین  63

وااای استرس گرفتم
گفتن فردا میاد که!!!

سلام
ان شاء الله ک هر دوی شما بزرگواران موفق باشین..
ایضا همه دوستایی ک تلاش کردن و چشم ب راهن.. 53258zu2qvp1d9v

نتیجه دکتری کی میاد؟
میدونین شما؟!/


ارادت..
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

(1395 خرداد 24، 21:25)جناب خان :) نوشته است: سلام خوبین؟ 49-2
امشب نتایج ارشد میاد خیلی دعام کنین  63
داداش نتایج رو که دیدی ، جدای از این که نتیجه چی بوده ،
در لپتاپ رو ببند و برو آروم و ساکت یه گوشه ای بشین ، یه نخ سیگار روشن کن و به افق نگاه کن.
لامصب خیلی کلاس داره Khansariha (13)
من برم که الان به جرم ترویج سیگار بازداشت می شم. Khansariha (13)
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
(1395 خرداد 24، 19:36)همساده نوشته است:
سلام من فقط از نظر سنی بزرگترم داداش، ایشالا بچه هایی که هوشیارترن و عاقلتر بهتر میتونن کمک کنند
من فقط از دید خودم باهات حرف میزنم خود خودم خیلی عادی
الحمدلله تو کنترل خیلی خوبی پیدا کردی روی این قضیه شهوت، اگه مثه خودم بودی همین اول بهت میگفتم کلا دور رابطه رو خط بکش ولی تو قضیه ت با من فرق میکنه من هیچ کسی رو برای ازدواج نمیخوام یعنی میگم میخوام ها ولی صادقانه نیست ته خواسته من شهوت نشسته.  
سنت به نظر من کم نیست. اصلا خوخوری هم نکن که چرا از این خانم خوشت اومده این حس طبیعیه و خیلی هم زیبا، زیاد شدن احساسات تو امتحانات هم طبیعی هستش همه ما اینجوری هستیم نمیدونم هرمون ترشح میشه یا استرسه یا هرچی ولی این یه اصل ثابت شدس که در شرایط حساس آدمها احساسی تر میشن.
خوب شیک و رمانتیک و خوشگلش اینه که شما میری میگی من به شما علاقه مند شدم قصدمم آشنایی بیشتر برای ازدواجه  که البته یه پیش شرط داره برای شیک شدن که شما خانودتو از قبل متقاعد کنی حداقل مزه دهنشون رو بفهمی. بعد بازم شیک و قشنگش اینه که ایشون هم میره به خانوادش میگه و زیر نظر خانوده ها رابطه ادامه پیدا میکنه تا به ازدواج برسه.
(البته بازم خود خودمم دارم این رو میگم ها خیلی ها نظرشون برخلاف منه و میگن از همون اول باید خانواده ها صحبت کنن و استارتشو خودت مستقیم نزنی بهتره)
ولی....
این حرفم شاید مخالف نظر خیلی ها باشه  ولی من میگم لطفا خواهشا تا وقتی فکر میکنی شرایطت درست نیست عاشق نشو
درسته الان حس داری و خوشت اومده ولی میتونی بهش پروبال ندی، کمتر میشه فکر کرد میشه موکول کرد به آینده ولی برادرانه بهت میگم عاشق نشو تورویاها و خیالت خودتو با ایشون یکی ندون خودتو تو آینده نبین. این فکر خیلی خطرناکه که فکر کنی آسمون سوراخ شده و همین یه خانم هستش که میتونه تو رو خوشبخت کنه به این فکر کنی عاشق میشی وابسته میشی. روزگار و سرنوشت خیلی افراد دیگه رو سر راهت قرار خواهد داد که فکرشم نمیتونی کنی. اینجوری گذروندن سه ماه و خیلی بیشتر از سه ماه برات راحتتره.
هزار پند  به گوشم پدرسپرد و نگفت
که عشق حادثه ای خانمان برنداز است


درسته منم برا ازدواج میگم... 
خونواده فقط به سنم شاید یه کوچولو گیر بدن... شرایطم از دومادمون که ده سال هم بزرگتره هم بهتره! 
ایشالاه تا دو سال دیگه از 40 ساله ها هم میزنم جلوتر Gigglesmile
یه سال تحمل کردم شاید شد بیشتر هم ادامه بدم...ولی سخته....خودش تنهایی به اندازه همین ترک کردن سخت بوده...
اصلا هم فکر نمیکنم همین یه مورد هست...اتفاقا میگم موردای دیگه هم هست که خیلی خوبن...کلا ادمی که این عادتو داشته باشه و بزاره کنار
احساسش خیلی شدیدتر میشه و از همه خوشش میاد! 
مرسی که کمکم کردی داداش 53 53 53
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان