1398 مهر 8، 20:00
(1398 شهريور 23، 22:58)لئا نوشته است:
من می ترسم
نه از سوسک و جک و جونور.
تنهایی
تو شهر غریب
یه مجتمع
اتاق رو به رویی هم یه آقاس
البته نبود بازم می ترسیدم
ای خدا
من این همه تنهایی رو نمی خوام
خدا کنه یه هم اتاقی دوستی پیدا کنم
سلام
بالاخره یه جای خوب برای موندن پیدا کردم
هزینه اش یکم بالاس ولی به خاطر امنیتش ارزششو داره
خداروشکر