امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1400 مرداد 17، 11:20)karma نوشته است: بچه ها یه سوال

درآمد یا علاقه؟  Khansariha (60)

دارم دیوونه میشم


برآیندش  4chsmu1

در کل به نظر من که سه سال مونده تا کنکورم  4chsmu1 علاقه اولویت داره ، چون علاقه نداشته باشی ، پزشکی هم بری عاقبتی نداره و حتی درآمدش هم شاید به حد اعلا نرسه ، 

ولی من میشناسم معلم زبان انگلیسی میلیونر  17
 چون عاشق کارشه ، همه جا کلاس خصوصی میگیرن باهاش ، 
در کنار کار و علاقش فعالیت اقتصادی هم داره .
یه طرف رشته ای که دوسش دارم درآمدش هم میتونه خیلی خوب باشه فقط زمان میبره

یه طرف رشته ای که خوشم نمیاد ولی بازار کارش فوق العاده و درآمد زیاد.. 

یه طرف رشته ای که دیوونشم ولی باز بیشتر از اولی هم طول میکشه و احتمالش کم تره که درآمد فوق خفن داته باشی  29

یه طرف هم رشته که میمیرم براش و فکر نکنم بازار کار زیادی داشته باشه   22
(1400 فروردين 16، 14:12)رامین. نوشته است:
نقل قول: سلام خدمت بابابزرگ  رامین جان  [تصویر:  303.gif]


داداش ، فرض کن الان 15 سالته ، چه نصیحتی میکنی؟ چه تلنگری میزنی ؟ 

[تصویر:  302.gif]

سلام
بهم گفتن بابابزرگ حس میراث فرهنگی و آثار باستانی بهم دست داد Khansariha (56)
 یکی از بچه ها اینو برام فرستاده بود گفتم جوابش رو اینجا بنویسم شاید به درد بقیه هم بخوره

اول اینکه اقای مجاهد و اقای اراده از من بزرگترن به اونا بگین بابابزرگ ؛ من هنوز تو سن رشدم  65

بعد اینکه ..
اگه 15 سالم بود چیکار میکردم؟
اگه برمیگشتم عقب انسان های بهتری رو برای گوش کردن به نصیحت هاشون انتخاب میکردم
کسی که به خوشبختی نرسیده نمیتونه مسیر خوشبختی رو به شما نشون بده
خوشبختی برای هرکسی یجور تعریف میشه . 
یکی هست یه پراید و خونه ی کوچیک برای خودش داشته باشه حس رضایت از زندگیش داره و دیگه کامل راضیه
یکی خونه و ماشین و ویلای کوچیک و معمولی داشته باشه راضی میشه
یکی با پول کنار بانک حس خوشبختی پیدا میکنه
یکی با ازدواج سالم و سلامتی حس خوشبختی پیدا میکنه
و این احساس در هرکسی متفاوته 
هر کسی در خودش یه حدی میبینه که اگه به اون حد برسه احساس رضایت پیدا میکنه و واقعا تو زندگیش خوشحاله

شما که الان 15 سالته باید اول ببینی که رسیدن به چه چیزی در شما حس خوشبختی بوجود میاره ؛ و این میتونه هرچیزی باشه مثلا رسیدن به مدرک خوب ؛ رسیدن به پاکی ؛ رسیدن به خونه ؛ ماشین ؛ ازدواج ؛ هیکل مناسب و هرچیز دیگه ای که هدف داری تو زندگی بهش برسی
اول باید بدونی چی میخوایی بعد از همین سن برای رسیدن به هدف ها تلاش کنی 
ولی باید هدف ها رو جوری انتخاب کنی که باور داشته باشی میتونی بهشون برسی نه اینکه مثلا بگی پورشه میخوام بعد خودت تو جواب به خودت بگی عمرا بتونی بهش برسی
تو همین سن کم هدف هات رو انتخاب کن بعد برای رسیدن بهشون به انسان های مناسب گوش بده
کسی که نتونسته چیزی که تو دوست داری بهش برسی رو تو زندگی بدست بیاره هیچوقت نمیتونه راه رسیدن به اون چیز رو بهت نشون بده

من خودم همیشه دوست داشتم کارافرین باشم ؛ دوست داشتم برای خودم کار کنم و به ثروت بالایی برسم . ولی من به انسان های درستی گوش نکردم ؛ من پدرم خیلی انسان خوبیه ولی پدر من یه شغل خیلی ساده دولتی داشت با درامد کم ؛ همیشه به من میگفت درس بخون تا به جایی برسی
من واقعا دوست داشتم کار افرین بشم و هیچوقت علاقه ای نداشتم که بخوام شغل دولتی داشته باشم با این حال به حرف پدرم گوش کردم و درس خوندم 
من درس میخوندم به این امید که اگه نتونستم برای خودم شغلی رو شروع کنم حداقل مدرک داشته باشم که بتونم یه شغل دولتی برم . با وجود اینکه از شغل دولتی متنفر بودم من دوست داشتم با کار کم به ثروت زیاد برسم . مثل خیلی از افرادی که کارافرینی کردن و به اونجا رسیدن


من پدرم خیلی انسان شریف و خوبیه ؛ ولی پدر من هیچوقت هدفی که من تو ذهنم داشتم رو بهش نرسیده بود ؛ کل افق دیدش این بود که یجا استخدام میشی و یه آب باریکه ای تو زندگیت جریان پیدا میکنه

من درس خوندم و درس خوندم و درس خوندم تا روز اخر دانشگاه . همه واحدها رو پاس کردم فقط یک درس مونده بود که ارائه به استاد برداشته بودم ؛ یعنی قرار بود برم تو یه تاریخ خاص امتحان بدم و مدرکم رو بگیرم
فقط و فقط یک درس مونده بود ؛ شب امتحان بود من داشتم با خودم فکر میکردم که آینده م میخواد چی بشه؟
من اگر مدرکم رو میگرفتم برای من کار بود ؛ سال 95 بود تو مترو تهران بخش فنی میتونستم به واسطه ی رابطه ای که داشتم وارد بشم و تو اون سال مبلغ 3 میلیون تومن حقوق بگیرم که از دید پدر من که درامدش یک میلیون و 200 هزار تومن بود خیلی درامد بالایی محسوب میشد

شب امتحان بود پیش خودم میگفتم میرم این مدرک رو میگیرم بعدش میرم دنبال کارافرینی اگر موفق شدم که خیلی خوبه اگر نشدم با مدرکم میرم مترو کار میکنم
ولی پیش خودم میدونستم دارم خودم رو گول میزنم و اگه مدرک رو بگیرم هیچوقت راه سخت تر رو انتخاب نمیکنم و مستقیم وارد مترو میشم برای کار 
اون شب چند ساعت با خودم فکر کردم بین اینکه ایا برم کار دولتی یا اینکه برم سمت کارافرینی؟ 
اخر تصمیمی که گرفتم این بود که خودم برای خودم یک شغلی ایجاد کنم تا به چیزی که دوست دارم برسم ؛ و تصمیمی که اون شب گرفتم این بود که فردا نرم سر جلسه امتحان !
تصمیم گرفتم مدرک نگیرم چون نمیخواستم وقتی یکم شرایط سخت شد سریع جا بزنم و برم شغل دولتی
فقط یک درس مونده بود تا اینکه من مدرکم رو بگیرم ولی دیگه هیچوقت نرفتم دنبالش و بعد از چند ماه حکم انصراف از تحصیل من رو خودشون صادر کردن و زنگ زدن خونه و گفتن که از دانشگاه اخراج شدم

اون روز خیلی پدرم ازم عصبانی بود و تا همین الان هم از اون موضوع عصبانیه ! ولی من دوست نداشتم با ایدئولوژی پدرم پیش برم ؛ من آب باریکه نمیخواستم ؛ من شغل دولتی نمیخواستم من نمی خواستم زمان بیدار شدن و خوابیدن و کار کردنم دست کسی دیگه باشه
الان از اون اتفاق 5 سال میگذره و من الان شغل خودم رو دارم و با کار خیلی خیلی کم ؛  خیلی خیلی درامد بالاتری دارم نسبت به کسی که تو مترو داره کار میکنه ولی با این حال بازم میتونم پیشرفت کنم و ان شاءالله به کمک خدا برای امسال تصمیم دارم درامدم رو 2 برابر کنم و به 30 میلیون تومن برسونم

من پدرم رو دوست دارم ؛ پدرم خیلی انسان شریف و خوبیه ولی پدر من هیچوقت نمیتونست من رو راهنمایی کنه تا بتونم یه کارافرین موفق بشم چون خودش هیچوقت این مسیر رو نرفته بود . پدر من اگر خودش یه کارافرین موفق بود بهش میگفتم هرچی تو بگی ولی الان که کارافرین نیست باید انسان های مناسب تری رو برای گوش کردن انتخاب کنم 

این به معنای بی احترامی نیست ؛ ما باید به همه احترام بذاریم ولی برای رسیدن به هدف هامون باید به انسان های درست گوش کنیم

حالا هر هدفی که میخواد باشه . یکی هدفش اینه که میلیاردر بشه باید حرف کسی رو گوش کنه که این مسیر رو رفته و بهش رسیده


 یکی میخواد به پاکی برسه ؛ باید به حرف کسی گوش کنه که خودش به پاکی رسیده
شما اگر پاکی میخوایین نمیتونین به حرف کسی گوش کنین که خ.ا تو زندگیش یه امر طبیعیه
ببینید شما خودتون انتخاب کردین و تصمیم گرفتین که پاک باشین ؛ درسته وسط راه سخت میشه ولی این تصمیم خودتون بوده ؛ از اکثریت مردم قوی تر بودین و جسارت کردین که راه متفاوت تری نسبت به بقیه رو ادامه بدین ؛ حالا که هدفتون این بوده پس محکم رو هدفتون بمونین و به حرف کسایی که تو زندگیشون با شما هم مسیر نیستن رو گوش ندین .
 حتی اگر وسط راه هم خواستین بشکنین دنبال دلیل و توجیه از افراد ناموفق نباشید ؛ خودتون تصمیم بگیرید و با مسئولیت خودتون این کار رو انجام بدین ؛ قوی باشین و خودتون تصمیم بگیرین که چیکار میخوایین کنین

اینکه به کی گوش میکنین تعیین میکنه که تو زندگیتون به کجا میرسین . 
من اگه به پدرم گوش میکردم الان با درامد ماهانه 5 میلیون و روزانه 9 ساعت کار ؛ کارمند مترو بودم . شاید این شغل ارزوی خیلیا باشه ولی ارزوی من نبود 

تو زندگیت جسارت داشته باش و قوی باش . هر تصمیمی میگیری محکم روی تصمیمت بمون و نذار بقیه دلت رو خالی کنن . رو حرف مردم حساب نکن ؛ چیزی که خودت میدونی درسته رو با ایمان و با قدرت پیش برو و نذار حرف مردم رو ذهنت تاثیر منفی بذاره

هر تصمیمی که میگیری مردم دلت رو خالی میکنن میگن نمیشه ؛ نمیتونی . ولی ... 
اگر توکلت به خدا باشه و خودت رو کامل باور داشته باشی و فقط به انسان های درست گوش بدی به هر چیزی که تو زندگیت بخوایی میتونی برسی ؛ مهم نیست اون چیز چقدر از دید مردم بزرگ باشه

(1400 فروردين 16، 16:30)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: پست رامین خیلی جالب بود.
منم تجربه مشابهی دارم، از نوع علمی البته.
شاید به دردتون (مخصوصا جوون ترا) بخوره.

سال ۹۱ موقع انتخاب رشته، می تونستم هر رشته ای رو که بخوام رو انتخاب کنم.
تقریبا کل جهان بهم می گفتن که برو دنبال رشته هایی که پول ساز هستن.
من هدفم علمی بود، می خواستم کار علمی درست و حسابی بکنم.
می خواستم یه تحولی توی علم بوجود بیارم.

برای همین وقتی تصمیمم قطعی شد، فیزیک رو انتخاب کردم.
پدر و مادرم بعد از این همه سال هنوز که هنوزه، ابراز ناراحتی می کنن به خاطر انتخابم.
اما این انتخاب رو کردم و براش هزینه هم دادم و پاش ایستادم.

چند سال بعد کارشناسی که داشت تموم می شد،
اکثر دوستام اپلای کردن و رفتن، من هم به راحتی می تونستم برم خارج از کشور ادامه تحصیل بدم، رزومه خیلی خوبی داشتم.
اما می خواستم بمونم و توی کشور خودم کار کنم و برای کشورم کار کنم.

به نظر خیلی آرمانی و شعاری می اومد و تقریبا همه مخالفت می کردن،
ساعت ها با دوستام بحث می کردم سر این موضوع، آخرش نه من قانع شدم نه اون ها،
دلایل اون ها برای من قانع کننده نبود، این که:

بد بخت می شی،
حیف تو نیست،
ایران قدر تو رو نمی دونن،
اپلای کن مدرکت رو بگیر و بعدش برگرد ایران خدمت کن.
اگر بری خارج بیشتر توی ایران روی حرفت حساب می کنن.
کار گیر نمی آری،
نمی تونی ازدواج کنی و ...

من یه نفر بودم، اونها خیلی،‌اما به عقل خودم شک نکردم،
برای من هیچکدوم از این دلایل قانع کننده نبود. برای من مهم نبود که مردم چه فکری می کنند و بقیه چه راهی رو انتخاب می کنن.
برای من مهم این بود که به کشورم کمک کنم، برای همین حاضر بودم هزینه بدم و سختی هم بکشم.
و مطمئن بودم وقتی ایران بمونم خدمت بیشتری به کشور خواهم کرد.

نتیجه این شد که توی این ۸ سال درسی که خوندم، هر موقع با دوستام صحبت می کردم، همیشه خدا ناراضی بودن.
همیشه  گله می کردن، هر دفعه بهونه ای هم پیدا می کردن،

جالب نبودن درسایی که می خونن
مشکلایی که با دانشگاه دارن
مشکلایی که با استادشون پیدا کردن
مشکلایی که سر کلاس های تمرین پیدا کردن

این توی کلامشون مشترک بود که می گفتن تا چند سال آینده دیگه همه چی خوب میشه.
یه سال کنکور می خونیم بعدش راحتی، دو سال تلاش می کنیم اپلای می کنیم، بعدش راحتی، دکترا تموم میشه کار گیر میاریم بعدش راحت می شیم، اقامت می گیریم و بعدش راحت می شیم.
من که یاد این عکس می افتم.

[تصویر:  d.jpg]

برعکس من تک تک این سال ها رو زندگی کردم،
وقتی من سر کلاس نسبیت عام داشتم حظ و بهره می بردم، رفقام توی کلاس ریاضیات مهندسی و ... چرت می زدن.
وقتی من مقالات علمی جدید رو با اشتیاق می خوندم، دوستام به سختی توی آزمایشگاه مشغول کار با دستگاه بودن به این امید که زودتر کارشون تموم شه.

من هیچوقت درسی رو برنداشتم به خاطر این که استادش ساده گیره، یا این که استادش توصیه نامه میده و ...
من همیشه دنبال این بودم که درسی رو بردارم تا یه چیزی یاد بگیرم.

نتیجه اش هم این شد که سه ماه گذشته بهترین روزهای عمرم رو سپری می کردم،
با این که از بعضی لحاظ شرایط خوبی نداشتم، اما نمی دونید چه لذتی داره وقتی درگیر یه موضوع علمی مهم می شید،
باورتون نمیشه، بعضی شب ها اینقدر مسئله درگیرم می کرد که به سختی می تونستم بخوابم،
صبحم خود به خود زود بیدار می شدم و همچنان مغزم در حال تحلیل و ایده زدن و ... بود.
یه جاهایی خودم هم خسته می شدم، اما مثل معتادها درگیرش شده بودم، اینقدر که لذت داشت.
فهمیدن چیزهای جدیدی که هیچ کس تاحالا توی تاریخ بشریت نفهمیده.


رزومه علمی من از خیلی از دوستانم (حتی اون هایی که اپلای کردن) بهتره.
و در حال حاضر چند قدم فاصله دارم با انجام دادن کارهای خیلی بزرگ. برای همون تحولی که دنبالش بودم.
چند قدم سخت البته.

ممکن هم هست واقعا به اون هدفی که دنبالش هستم نرسم، اما وقتی مسیری که انتخاب کردم رو دوست داشتم، ناراحتی نداره.

به نظر من مسیری که انتخاب می کنید به اندازه هدف مهمه.
اگر دوست دارید پزشکی قبول بشید و این پزشکی از مسیر کنکوری می گذره که ازش زجر می کشید به مسیر و هدف شک کنید.

من واقعا حسرت ثانیه هایی رو می خورم که اشتغال به چیزی داشتم که من رو از مسیر اصلیم منحرف کرده.
یک سال واقعا زمان زیادیه. 53258zu2qvp1d9v 

مهم نیست بقیه چی میگن و چه فکری می کنن، برید دنبال کاری که براش ساخته شدید.

فیزیک، کارآفرینی، هنر، سینما، پزشکی، موسیقی، زیست شناسی، دلالی، اپلای و ....
هدف و مسیر جفتش مهمه.

توی مسیری باشید که اگر هم به هدف نرسیدید، چیزی رو از دست ندید.


 
Khansariha (56)
(1400 مرداد 17، 11:41)karma نوشته است: یه طرف رشته ای که دوسش دارم درآمدش هم میتونه خیلی خوب باشه فقط زمان میبره

یه طرف رشته ای که خوشم نمیاد ولی بازار کارش فوق العاده و درآمد زیاد.. 

یه طرف رشته ای که دیوونشم ولی باز بیشتر از اولی هم طول میکشه و احتمالش کم تره که درآمد فوق خفن داته باشی  29

یه طرف هم رشته که میمیرم براش و فکر نکنم بازار کار زیادی داشته باشه   22


به شدت انتخاب سخته  Khansariha (56) و ، نیز پیچیده  Khansariha (56)
20  اقای محسنین چرااا الان باید این پستای قدیمی بچه ها رو اینجا بذارید؟ دقیقا الانی که ذهنم درگیر آیندست. خیلی سخته که واقعا نتونی انتخاب کنی. اقای رامین و عاشق هر دو مطمئن بودند چی میخوان مشکل اصلی اونجاست که کفه ترازوت به نفع یکی سنگینی نکنه. به نظرم فقط خدا میتونه کمک کنه. میدونی یه وقتایی خدا باید ما رو تو یه راهی بذاره. نه اینکه بخوام خواست و اراده انسان و تلاششو زیر سوال ببرما. نه ما حق انتخاب داریم اما حقیقتا نه اونقدری که فکر میکنیم. حالا توضیحش خیلی مشکله که چطور بگم سوء برداشت نشه. فعلا علی الحساب برای حال خوب و تصمیمات درست هم دعا کنیم.
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن/ خیری ندیده ایم از این اختیارها
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

Swear1  نمیخواستم بیام تا آخر شب. نمیگذارید که
Hanghead  صادقانه بگم وقتی آقای رامین و آقای عاشق فاطمه زهرا اون پست ها را گذاشتن اون موقع . تو دلم برخی حرف های زشت را بهشون گفتن vayy  شرمنده و معذورم Shy
روزای خیلی سختی داشتم. ولی مخالفتم را نگفتم. چون فکر کردم مگه چند درصد آدما ممکنه شرایط بد منو تجربه کنن که بعدش بخوان مخالف این ایده های قشنگ بشن.
آدم قانعیم. نون و پنیرم جور باشه کیف عالم میکنم. ولی اون روزا همون نون و پنیر جور نبود Hanghead . همه تقصیر ها را انداختم گردن برادرم که درسش را شیمی انتخاب کرد. که براش کار نباشه. خانواده را مقصر میدونم که نذاشتن بعد کارشناسی با همون طراحی وب کار کنم. گفتن برو درسشم بخوان بعد. 
ولی الان نظرم فرق کرده. چون نظر خدا را فهمیدم.
نمیدونم چند درصد مذهبی هستین. چقدر دوست دارین کارهاتون را طوری انتخاب کنین که به خدا نزدیک بشین. فقط میخوام بگم نظر خدا این جور موقع ها طبق حرفای استاد پناهیان اینه 
کلی طول کشید تا با نت ضعیفم آپلودش کنم. فکر کنم ۳ دقیقه باشه. لطفا نگاهش کنین 302


53258zu2qvp1d9v اینجور مسیرا سخته. 
53258zu2qvp1d9v از همه زندگیت باید بگذری
53258zu2qvp1d9v خیلی از فرصت های دیگه را از دست میدی
53258zu2qvp1d9v یه چیزی را انتخاب کن که بتونه تا آخر راه نگهت داره. 
Hanghead  یه راهی را انتخاب کنین که وقتی رسیدین بهش. به خودتون نگید ارزشش را داشت؟

 302

خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
(1400 مرداد 16، 17:47)alone heart نوشته است: در مورد واکسن 
واکسن برکت نزنید بنظرم 

یکی فامیلامون می‌گفت که یکی از فامیلاشون واکسن برکت  زده بود دو روز بعد فوت کرده بود 

و خیلی ها میگن تقلبیه


عه اقا یک لحظه..
کی میگه ایران برکت  بده ..
من یکی از اقوامم کره ای زدی 
۵ تا ژاپنی ..
اونایی که ژاپنی زدن ۳ تا شون فوت شدن خانوادمون کامل تو عزاست 
اونی که کره ای زده تو ا سی یو هستش ..
ولی پدر بزرگم ایران برکت زده سالمه 
همین شب هم می‌خواییم با هم بریم بیرون ..
[...]
ولی واقعا من موندم ..
هرکسی مختاره خودش تصمیم بگیره ...
التماس دعا 
یاعلی مدد .
در ارزوی شهادت، برایم دعا کنید.. 53 53
بهترین دعا برای بهترین دوست به قول سردار شهادت است 302 
 
هرگز از اهدافتون دست نکشید  Khansariha (46)
هرگز در برابر شیطان و دار و دستش کم نیارید   Khansariha (46) 
ارزش اهداف شما بیشتر از تنبلی و کاهلی است   Khansariha (69)  

4 انجمن شبانه روزی 4

گروه استوا  Smiley-face-cool-2  کنترل ذهن و نگاه

خوش امد گویی به تازه وارد ها

برنامه ریزی   درسیجات

اورژانس

قرار عاشقی (نماز اول وقت )


آره واقعا من کامل این وسطه موندم.. علاقه یا درآمد هر کدوم خوبی خودشون رو دارن و از هیچکدوم نمیشه راحت چشم پوشید   البته جو دور آدم، آدم رو بیشتر سمت درآمد میبرن

آخه اطراف خیلی ها دنبال علاقشون رفتن ولی الآن پشیمونن و بهم میگن تو نرو 

یا شغل یکیشون همون دومی که گفتم پول داره ولی خوشم نمیاد هست.. بهم میگفت دو بار که حقوق بگیری ازش خوشت میاد  42
نقل قول: فقط میخوام بگم نظر خدا این جور موقع ها طبق حرفای استاد پناهیان اینه 

من که دقیقا همون جورم  Hanghead
از ترس بی پولی دارم درس میخونم اگه این ترس نبود میرفتم سمت رشته ای که دوسش داشتم ولی رضای خدا به نظرم تو هر رشته ای میتونه باشه  39 بستگی به نیتمون از کار داره Khansariha (56)

ولی آقای پناهیان میگفت نترس خدا روزی رو میرسونه و برا خودش کار کن.. اینو عیناً توی یکی از دوستام دیدم
لامصب از زمین و آسمون براش فرصت میباره  Khansariha (56)
(1400 مرداد 16، 17:47)alone heart نوشته است: در مورد واکسن 
واکسن برکت نزنید بنظرم 

یکی فامیلامون می‌گفت که یکی از فامیلاشون واکسن برکت  زده بود دو روز بعد فوت کرده بود 

و خیلی ها میگن تقلبیه


والا من پدرم برکت زدند صحیح و سلامت هستند شکر خدا
ولی دوست پدرم که سینوفار زد خیلی حالش بده . ..
بعضی از اعضای خانواده ام بخاطر اینکه جزو گروه پزشکی بودند چندین ماه پیش واکسینه شدند و فایزر که آمریکایی هست زدند خیلی راضی بودند.

اما دوست خودم که علوم آزمایشگاهی خونده بود بهش فایزر نرسید و سینوفار زد خیلی حالش بدبود .. دور از جونش داشت جون میداد . .

منم که الان از طرف دانشگاهم پیام میاد برای اینکه برم واکسن بزنم اما هنوز دو به شک هستم...


نتیجه ی من برای شخص من : فکر کنم ایرانی قابل اعتماد تر باشه به هرحال الان با کل دنیا در افتادیم .. آدم نمیتونه اعتماد کنه به اون واکسنا
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
یارا جان تا جایی که من خبر دارم فایزر وارد ایران نشد. دوستان علوم پزشکی سری اول اسپوتنیک روسی زدند. من خودم سینوفارم زدم جزء کم عارضه ها بود. استرازنکا عوارض سنگینتری داشت که البته خود سازندگان واکسن قید کرده بودند. ایرانی هم چند نفر زده بودند مثل سینوفارم عارضه زیادی نداشت. اینکه مثلا یه واکسن عوارض بیشتر یکی کمتر داره (منظورم مرگ و میر نیست) به خاطر نوع عملکرد متفاوتشونه. دوستان عزیز کانونی من توجه کنید که شما الان هرکدوم ممکنه از اطرافیانتون یا از سایتای مختلف یا تو کامنتا ببینید که از یه واکسن خوب یا بد گفتن بدون استثنا هم تقریبا تو کامنتای اینستا میبینید مثل همین جا چند نفر میگن فلان فامیلمون فلان واکسنو زد فوت شد یا شنیدم یکی از دوستان دوستم زده فوت شده، ممکنه درست باشه بضی از این خبرای دست به دست شده اما ممکنه هم غلط باشه از پایه یا تا اونده به ما برسه کلی تغییر کرده باشه. مثلا افرادی هستند که دوز اول که فاقد ایجاد مصونیت بوده تزریق کردند بعد احستس رستم بودن کردن ماسک و ...هم تعطیل کردن و مبتلا به کرونا شدند و علت فوتشون کرونا یا سایر بیماریها بوده اما به علت حساسیت و نگرانی که الان بین مردم هست به این شکل به ما برسه. ببخشید طولانی شد. هم چنان همه ی شما عزیزان حق انتخاب دارید.
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

بله حرفت خیلی متین هست رزا جان . . 302

البته فایزر وارد شد اما برای همه نزدند نگذاشتند خیلی عالم فهم شه...
خیلی از بالاهایی فایزر زدند ولی رو نکردند..
حتی برای فایزر زدن یه بنده خدایی...
با هزار مکافات و کلی جیمز باند بازی و پارتی و دوستان  داخل مجلس و فلان بهمان شد فایزر بزنند... Khansariha (8)


البته شخصا برکت رو ترجیح میدم. . . و در کل
همه ی اینا حرفهایی که ماها شنیدیم... خدا میدونه قضیه چی به چیه
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
چه جالب من نمیدونستم اون موقع که من بیمارستان میرفتم اول از پرستارای آی سی یو و سی سی یو شروع کردند و اسپوتنیک زدند، آره تهش مجبوریم بگیم امید به خدا Khansariha (13)
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤

(1400 مرداد 17، 11:20)karma نوشته است: بچه ها یه سوال

درآمد یا علاقه؟  Khansariha (60)

دارم دیوونه میشم

علاقه ای که ازش مطمئن باشی
علاقه ای پولساز هست که بتونی یک حرکتی توی اون رشته بزنی


بی علاقه میشه کاری انجام داد و رشد کرد !؟ 106
نقل قول: بی علاقه میشه کاری انجام داد و رشد کرد !؟ [تصویر:  106.gif]

آره که میشه.. 
نقل قول: علاقه ای پولساز هست که بتونی یک حرکتی توی اون رشته بزنی


راستش اینجا بحث علاقه به پول میاد وسط که با علاقه به رشته زمین تا آسمون فرق داره  42
[تصویر:  uVwrXF.png]
شبتون ب خیر باشه  khodahafez

خدا انصافتون بده  117

چرا من از یادتون رفتم ؟؟؟؟؟؟ 45

چرا بهم تبریک نگفتین؟؟؟؟؟

خوبه خبر مجانی بهتون میرسه؟؟؟ 809197ps94ijjhwg

اینهمه آمار و اطلاعات و خبر جدید میرسونم ، ی تبریک خشک و خالی چیه آخه  65


امروز روز خبرنگاره  4chsmu1

امروز و ب خودم تبریک میگم  Khansariha (49)


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان