1401 ارديبهشت 2، 10:14
در مورد شکست هایی که داشتم چیکار کردم که پیروز شدم به قول بچه محلا یه اختلاطی بکنیم باهم
(1401 ارديبهشت 2، 9:24)New fighter نوشته است: بالاخره حضرت حافظ طلبید
دوستان جاتون خالی پیش به سوی شیراز
نقل قول: ولی فکر کنم ربطی ربطی به خ.ا نداره چون یبار رفتم دکتر (البته اون موقع هنوز مبتلا به این گناه نشده بودم و همین مشکل قلب رو هم داشتم) و دکتر فقط گفت مایعات بیشتر مصرف کن
(1401 ارديبهشت 2، 10:14)New fighter نوشته است: یهو زد به سرم همینطور الکی شروع کنم به نوشتن البته الان نه بعد که رسیدم شیرازمن اسم شیراز میاد یا اقوی همساده میفتم و داستاناش
در مورد شکست هایی که داشتم چیکار کردم که پیروز شدم به قول بچه محلا یه اختلاطی بکنیم باهم
نقل قول: خوش بگذره . خبر خوبی بود. فکر کنم اگه خودم میرفتم شیراز اینقدر خوشحال نمیشدمبالاخره رسیدیم شیراز
نقل قول: من اسم شیراز میاد یا اقوی همساده میفتم و داستاناشاین شیرازی ها خیلی لحجه باحالی دارن خوشم میاد ازشون
دلم برای داستان هاش تنگ شده
عمیقا میشد گفت با اختلاف بدبخت ترین بود همیشه
کلا نابود شده بود
(1401 ارديبهشت 2، 21:13)New fighter نوشته است:(1401 ارديبهشت 2، 21:11)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: اینجا از کی تا حالا باید نظرات تایید شن وقتی یکی مینویسه؟
من میذارم چرا تایید شدن نمیخواد پس ماجرا چیه؟
تایید ؟
جریان چیه ؟
(1401 ارديبهشت 2، 21:15)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است:(1401 ارديبهشت 2، 21:13)New fighter نوشته است:(1401 ارديبهشت 2، 21:11)БЯΞΛКłЛg БΛÐ نوشته است: اینجا از کی تا حالا باید نظرات تایید شن وقتی یکی مینویسه؟
من میذارم چرا تایید شدن نمیخواد پس ماجرا چیه؟
تایید ؟
جریان چیه ؟
نمیدونم داداش چه خبره فعلا خودم شاخ در اوردم