امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اورژانس کانون

سلام
مونا جون چی شده الان کجایی؟؟؟؟؟؟
پاشو یه وضو بگیر
از هرچی تحریکت میکنه دور بشو
2.5سال گذشت چقد زود گذشت اصلا نفهمیدم
قرار نبود به این زودی بره
رفت رفت رفت
کاش میشد ادم بزنه زیر قولاش
کاش
چند روزه همش ذهنم منحرف میشه ....خیلی خودمو کنترل کردم تا الان...میترسم کم بیارم
نا امید شدی؟!!!


[تصویر:  97496937818841963171.jpg]
میگن آدما هر چی ایمانشون بیشتر میشه امتحانشونم سختر میشه

مونا جون چند روزه داری مقاومت میکنی و شیطون ولت نکرده

پس قدر خودتو بدون

نذار کم بیاری

اگه بتونی فکرتو عوض کنیو تحت کنترل بگیریش حس اش هم از بین میره
یا عباس
میدونم چی میگی کیمیا جونم...اصلا تو این چند ماه اینجوری نبودم ...میدونم ذهنمو نتونم کنترل کنم تمومه...دعام کنین
نا امید شدی؟!!!


[تصویر:  97496937818841963171.jpg]
ایشالله که حل میشه و به خیر میگذره

تو که خودت ماشالله سرپرستم هستی

پس تمام تلاشتو بکن...خدا هم بدون شک کمک ات میکنه
53
یا عباس
دعا ما فایده نداره
خودت باید کنترل کنید
2.5سال گذشت چقد زود گذشت اصلا نفهمیدم
قرار نبود به این زودی بره
رفت رفت رفت
کاش میشد ادم بزنه زیر قولاش
کاش
سلام مونا خانوم
اون ارسال منو خوندی ؟
یه ذره بالاتر
رنگی رنگیه ؟
نگران نباشید شما حتما می تونید
حالا الان چه طورید ؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
اره همون اول خوندم...چی بگم...الان کمی بهترم
نا امید شدی؟!!!


[تصویر:  97496937818841963171.jpg]
افرین
اما نقشه ت برای ادامه ی امروز چیه ؟
بلاخره امروز چون این طور شدی و چند روز هم هست
ممکنه در ادامه ی روز هم باز اورژانسی شی
همین الان بشین برای ادامه ی روزت تصمیم دقیق بگیر
که حتما انجامشون بدی و البته وقت اصلا نداشته باشی و اخر شبم خسته و کوفته شی 41
می تونی ؟ نقشه ای داری ؟ می تونی واسه بیرون رفتن هم یک زمانی در نظر بگیری ؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1391 ارديبهشت 24، 15:58)مونا نوشته است: اره همون اول خوندم...چی بگم...الان کمی بهترم

مونا جان
محکم باش....محکم باش... محکم باش.....فهمیدی؟!!!!!
در این دنیا هیچ بن بستی نیست...
یاراهی خواهم یافت...
یا راهی خواهم ساخت.
اتفاقا از صبح کلاس بودم دارم از خستگی میمیرم ولی ربطی نداره... واسه من که اینجوری نیست ... تا وقتی نخوام نمیشه...الانم تمام تلاشمو میکنم ...
نا امید شدی؟!!!


[تصویر:  97496937818841963171.jpg]
نقل قول:
اتفاقا از صبح کلاس بودم دارم از خستگی میمیرم ولی ربطی نداره... واسه من که اینجوری نیست ... تا وقتی نخوام نمیشه...الانم تمام تلاشمو میکنم ...


خوببببب 42 واسه من خیلی موثر بوده گفتم شاید برای شمام باشه 1276746pa51mbeg8j
پس یه برنامه شاد و تفریحی چی؟ اون جواب می ده ؟ varzesh

[تصویر:  nasimhayat.png]
ایشالله جواب میده ...باید جواب بده...مرسی از همه تون ... خیلی کمکم کردین ...من از رو نمیرم... پاک میمونم...باید بمونم
نا امید شدی؟!!!


[تصویر:  97496937818841963171.jpg]
سلام
با این که صبح شکستم بازم دارم به شدت وسوسه می شم. صبح تا حالا که عذاب وجدان نذاشت درس بخونیم حالا هم وسوسه! ایا فریادرسی هست؟ نمی دونم چم شده؟ برای اولین بار 2 بار در روز کمکم کنید که اگر 2 ار بشه نابودم .
شاد باشید
دوستان کسی نیست یکم فکر ما را منحرف کنه؟ به خدا اگر امروز 2 بار شه.......
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
آقا اهورا من هستم ولی متاسفانه خیلی امدادگر خوبی نیستم1276746pa51mbeg8j....میتونم بهت پیشنهد کنم توی کانون حسابی بگردی....مدیریت بعاز شکست و بخونی....میتونی بری سراغ اون مطالبی که بهش علاقه داری...مثلا حکایات گلستان سعدی4fvfcja...شعر و نثر ادیبان4fvfcja....جبهه و جنگ....مطالب ورزشی....تنها کسی که میتونه بهت کمک کنه خودتی برادرم
انقد ذهنتو شلوغ کن که دیگه جایی واسه وسوسه نمونه....اگه با ذکر آروم میشی....ذکر یونسیه خیلی میتونه کمکت کنه
اب سردم خیلی خوبه...با اب سرد سرو کله ت رو بشور
خلاصه که محکم به خودت بگو من نباید بشکنم
الان چطوری داداش گلم؟
بگو دیگه....الان خوبی؟
چه خوب یادم هست


عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:


وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت.

53
مشاعره که میکنین، ثابت کنین میتونین بنویسین،لطفاً حکایات سعدی رو بخونید،بعضی جمله ها زندگیه آدمو دگرگون میکنه،حوصلتون سر رفت داستانم بخونید،با ادبا و شعرا حال کنید و فالتون و بخونید،متنهای عشقولی بخونیدوبنویسین،با خدای خودتون عاشقانه حرف بزنید!

جملات و متونی که از دکتر شریعتی میذارین صرفا با ذکر منبع لطفا!


[تصویر:  akmmowr4h0rrml1nl43w.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان