1399 خرداد 28، 0:11
ما فقط یک عدد آقای اراده داریم توی کانون
لطفا به پروفایل ایشون بشتابید و هرچی دارو بلدین رو براشون سر خود تجویز کنید.
مقصد آمبولانس های اورژانس (اینجا)
نقل قول: من با خدا سر لج افتادم
خدا را دشمن خودم میبینم
همش فکر میکنم این همه بدبختی برای اینه که خدا خواسته
بعدم به خودم میگم این بدبختیا نتیجه اشتباهات خودته
بعدش هم نتیجه میگیرم این خدا بوده که خواسته این اشتباهات را انجام بدم
پس خدا منو دوست نداره
نقل قول: وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
و آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راههای (معرفت و لطف) خویش هدایت میکنیم، و همیشه خدا یار نکوکاران است.
آیه 69 سوره عنکبوت
نقل قول: مگه میشه خدا واسه کسی بد بخواد؟من نمیدونم
شما خودتون بهعنوان یه انسان برای کسی دیگه بد میخواید؟
اون وقت خدا چطور ممکنه این طور باشه؟
نقل قول: این ماییم که بد کردیم و مسیرمون رو از مسیر خدا جدا کردیم.از روزی که اومدم کانون مشکلم این بوده
از خدا بخواید که مسیر درست رو بهتون نشون بده.
نقل قول: در راه خدا مجاهدت کنید و تلاش کنید. حتما خدا هم راههاش رو به روتون باز میکنه.میشه در مورد این ممجاهدت بیشتر توضیح بدین
نقل قول: ولی این صدای تو سرم مقصر همه چیز را خدا میدونه
کاملا هم معتقد است که خدا منو دوست نداره و اصلا چشم دیدن منو نداره برای همین هر چی که دوست ندارم و وارد زندگیم میکنه
نقل قول: منم شاید بعضی وقتا برای کسی تو ذهنم بد خواستمفکر کنید شما به عنوان یک انسان حتی اگه به ذهنتون بیاد اما عملیش نمیکنید.
ولی تا جایی که یادمه هیچ وقت عملیش نکردم
نقل قول: یک سال پاک موندم فکر کردم بعدش دنیا گلستان میشه هر چی بخواهم خدا بهم مبده ندادما که نمیدونیم زمان بهدست آوردن چه چیزی چه موقع مناسب هست.
نقل قول: میشه در مورد این مجاهدت بیشتر توضیح بدین
ممنون میشم
نقل قول: این ما هستیم که خودمون به خودمون ظلم میکنیم.دقیقا
(1399 خرداد 30، 1:06)مهرخدا نوشته است: لغزش
نقل قول: سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند!روم ۱۰
(1399 خرداد 30، 0:51)آرمین نوشته است:نقل قول: به این صداها بها ندید.دقیقا همین طوره
همه اینها وسوسه از طرف شیطان هستن.
تو سرم دو صدا هست
یکیشون با من مهربونن و دیگری فقط نابودگر است
فکر میکردم اونی که مهربونه به کار خوب منو میبره
ولی این طور نیست این صدا همونیه ه تو شکست های متولی خیلی مهربانانه گفت فدای سرت
پس دیگه کلا هیچ صدایی نیست که دارای اهمیت باشه
هدفم اینه که هر کاری میکنم باید تمام حواسم به کاری باشه که انجام میدم و حتی ذره ای به چیز دیگه فکر نکنم
چه وقتی نماز می خوانم یا درس میخوانم یا آهنگ گوش میدم یا حتی تو نت میگردم و همه چی کلا تو زندگی
از الان دارم انجامش میدم
مواقعی هم هست که این کار خیلی سخته
چاره اش صلوات فرستادن است طوری که فقط خودم صدای خودم را بشنوم
نقل قول: فکر کنید شما به عنوان یک انسان حتی اگه به ذهنتون بیاد اما عملیش نمیکنید.حق با شماست فقط کافیه اینو با خدا مرور کنم
خدا چطور دلش میاد که برای بندههاش که خودش آفریده بد بخواد و اون رو عملی هم کنه؟
نقل قول: ما که نمیدونیم زمان بهدست آوردن چه چیزی چه موقع مناسب هست.منم کلی گناه داشتم ولی ترک کردم
خدا هست که خیر ما رو میدونه.
و اینکه با ترک یک گناه نباید انتظار داشته باشیم دنیا گلستان بشه.
من خودم شخصا دهها مشکل دیگه علاوه بر خودارضایی داشتم. هر کدوم از اونها تلاشهای خودش رو میطلبه.
خیلی شبا گناه هایی که به خاطر خدا برام خیلی سخت بود ولی ترک کردم را مرورو میکنم
شاید بهتر باشه از این به بعد گناه هایی که هنوز انجام میدهم هم با خودم مرورو کنم
نقل قول: مجاهدت از جُهد میاد.
یعنی تلاش و کوشش بسیار.
اون قدر در راه خدا تلاش کنیم و خودمون رو این طرف و اون طرف بزنیم تا خدا هم خیر و رحمت و برکتش رو شامل حال ما کنه.
مرحله اول این تلاش و کوشش بسیار در جهت شخص خودمونه.
فردا بشینید و فکر کنید:
از صبح تا شب کجاها دارید به خودتون ظلم میکنید؟
مصداقهای این ظلم به خود رو پیدا کنید.
خدا به انسان ظلم نمیکنه.
این ما هستیم که خودمون به خودمون ظلم میکنیم.
وقتی این مصداقها پیدا شد، بعد شروع کنید به تلاش برای برطرف کردن این ظلمها.
این جمله اتون که اون قدر در راه خدا تلاش کنیم یه ذره برام سخته
یعنی راستش یکی از مشکلاتمم همنیه که چرا باید انقدر سختی و زجر را به جان بخریم تا به خدا نزدیک بشیم
من به دنبال راحتیم
ولی انگار خدا راحتی را جای دیگه قرار دادهو این یک ذره من را عصبی میکنه
ولی درمورد ظلم کردن به خودم
موافقم
الان که خیلی در موردش فکر کردم
به نظر کاملا مخالف رسیدم
خودم را مقصر همهی اتفاقات بد میدونم
ظلم هایی که به خدا کردم
به خودم
به خانواده ام
به دوستانم
حتی میشه گفت به ائمه
ولی به قول رضوانه جان خدا فرصت دوباره برای جبران داده
پس بهتره جبرانش کنم
باید منطقی فکر کنم
من کاملا قدرت انتخاب داشتم
همه ظلم های بالا با انتخاب خودم بوده
نه کسی دیگه
کاری که گفتید را حتما انجام میدم
بی نهایت ممنونم
یه دنیا ممنونم
واقعا ممنون
(1399 خرداد 30، 1:15)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: خانم دختر پاک
سعی کنید احساس خوبی که بعد از چند هفته پاکی داشتید رو یادآوری کنید.
می دونید، وقتی انسان گناه می کنه، این گناه روی روح و روان آدم اثر می ذاره.
انگیزه های انسان رو تغییر می ده، هدف ها رو تغییر می ده.
نگاه حرام قلب رو سیاه می کنه. دیگه شما پاکی رو دوست نداری.
اسمت رو انتخاب کردی دختر پاک، اما خودت نمی فهمی که چرا؟
این جا یادآوری شما رو کمک می کنه.
حس بد بعد از گناه رو یاد بیارید، حس خوب شکست دادن وسوسه ها رو یاد بیارید.
به خودتون تذکر بدید، تذکر هم یادآوردنه.
مسیر مستقیم مثل پلی باریک می مونه که شما باید از روش رد بشی و دو طرفش پرتگاهه
برای این حرکت عقل و قلب چراغ راهه.
شما با عقل خوب و بد رو تشخیص میدی.
و با دل انتخاب می کنی.
اما وقتی انسان گناه می کنه، گناه روی دل تاثیر می ذاره.
وقتی انسان گناه سنگین می کنه، این چراغ خاموش می شه.
دیگه نمی تونی تشخیص بدی خوب و بد چیه؟
درست و غلط چیه؟
می فهمی که این کار بده، اما احساس بدی نسبت بهش نداری.
گناه همینه خانم دختر پاک. خطر گناه همینه.
این که کم کم، آدم رو عوض می کنه.
آیه ترسناکی توی قرآن هست.
نقل قول: سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند!روم ۱۰
انتهای گناه همینه.
شما رو عوض می کنه.
می بینید که سرپرست تاپیک قرآنی، دیگه احساسی نسبت به قرآن نداره.
من خودم این جور مواقع، به ندای درونم گوش نمی دم.
می گم تو الان هیچی نمی فهمی، فعلا یه چند هفته ای ساکت شو بذار یه مقدار پاک بشم، بعدش به حرفت گوش میدم.
یعنی یه مدتی به احساس ها و انگیزه هاتون توجه نکنید.
از یه چیزی بدتون میاد، از چیزی خوشتون میاد.
سخته اما می شه.
خدا رو که قبول دارید؟ قرآن بخونید. روزی پنج آیه قرآن بخونید. حتی اگر زیاد حال نمی کنید.
کم کم باهاش انس می گیرید و قرآن هم به شما روی خوشش رو نشون می ده.
(1399 خرداد 30، 18:09)Alfredo نوشته است: خاثطم برم اونور ...
گفطم یه صر بیام اینور ...