1399 مهر 1، 21:44
(1399 مهر 1، 21:39)*دختر پاک* نوشته است: گریه را الان نمیتونم
خفت خوردم
یعنی اینکه یه چیزی گفتن
من گفتم نمیدونم چیه
بهم گفتن واقعا خجالت آوره داریم برای کسی که رشتش کامپیوتر اینو توضیح میدیم
و من کلا نابود شدم
بعدش یه اتفاق های دیگه افتاد یه چیزای دیگه گفتم
بهم گفتن تو نمیخواد بر سمت این چیزا
کلا له شدم رفت
واقعا خاک بر سر من با این زندگی لعنتی که واسه خودم ساختم
فقط نمی خوام بشکنم
اومدم اینجا گفتم که نشکنم
عشق من بدتر از من نیستی ک امروز همسایه خفتم کرده تو کوچه میگه دیگه نمونی ها : )
بیخیال بقیه خب؟؟؟؟با این چیزهای بی ارزش نشکن.مسخره اینه ک تو تو مغزت بشکنی و بری سمت خ ا .
نمونه ی بارز ی خفت خورده منم ک همه دارن ی جوری تظاهر میکنن یا تیکه میندازن.ولی من چ؟؟؟؟؟؟سکوت کردم.چون چیزی ک تو ذهنم هست و مجبور نیستم ب کسی توضیح بدم.
انسانم دستگاه نیست ک ی چیزهایی رو یادش میره .تو حق داری ک یادت بره و بلد نباشی.ب جاش چیزی رو ک بلد نبودی سرچ کن یاد بگیر و بیشتر تمرین کن.خفت دادن چیه.
بیخیال عزیز جون.واقعا ارزش ناراحتی نداره.
چی و پرسیدن ازت ؟؟؟؟؟؟سرچ کن برا ما بنویس
اون کسی بره نابود شه ک شخصیت نداره داره برات تز میده ک نرو دنبال این رشته