1391 بهمن 6، 14:17
حیف نون با دوست دخترش تو ماشین بودن می بینه جلوتر ایست بازرسیه به دوست دخترش می گه تو پیاده شو بعد از ایست بازرسی بگو مستقیم تجریش که من دوباره سوارت کنم ......بعد از ایست بازرسی دختره یادش می ره بگه تجریش می گه ونک . حیف نون می گه شرمنده مسیرم نمی خوره.
خدایا به من عشق بده تا شوهرم را دوست بدارم؛ صبر بده تا بتوانم تحملش كنم؛ اما قدرت نده كه می زنم لهش می كنم! ...
:mos:
غضنفر میره تو داروخانه و می پرسه شما ” اسید استیل سالیسیلیک ” دارید؟
فروشنده میگه: منظورتوت آسپرینه؟
جواب میده : آره خودشه ؛ اسمش همش یادم میره .:21:
تابلوی مغازه غضنفر: مکانیکی برادران مرادی به غیر از یحیی!!!!!
خدایا به من عشق بده تا شوهرم را دوست بدارم؛ صبر بده تا بتوانم تحملش كنم؛ اما قدرت نده كه می زنم لهش می كنم! ...
:mos:
حیف نون داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟گفت: عاشق شدم!باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی!
و مراسم ختم یه بنده خدایی می گن : مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین . یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم
یارو می ره امتحان گواهی نامه بده چند بار رد میشه بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره می گه گواهی نامه یارو می گه دادین كه می خواین؟:21:
فروشنده میگه: منظورتوت آسپرینه؟
جواب میده : آره خودشه ؛ اسمش همش یادم میره .:21:
تابلوی مغازه غضنفر: مکانیکی برادران مرادی به غیر از یحیی!!!!!
صعود ممکن است دشوار باشد
ولی
منظره بالا بسیا ارزشمند است