1392 فروردين 23، 15:09
ویرایش شده
ز بنده گفتن ، از او خنده کردن / که تلخندی به عرض بنده کردن
که چون است در سرت میل طبابت / تو خود کل باشی و رفع کچالت؟! (کچالت: کچلی)
ز بنده گفتن از او شکوه کردن / شپش در جیب خالی جلوه کردن
بفگتا ای پسر جان ، نیست، گشتم، این محال است / نکو کیسی نباشد ... گر بوَد، اندر سومال است (سومال = سومالی!)
مرا گویی؟! گرفتم راه خود را / به صحرا بردم آخر آه خود را