1392 اسفند 1، 9:21
ویرایش شده
نقل قول: سعی کن حین گفتن این ذکر به فنای اشیا در ذات خدا توجه کنین ، مثلا این آیات قرآن : والی الله ترجع الامور ، کل شیء هالک الی وجه ، یعنی این که حقیقت این اشیاء و همه موجودات این نیستن که میبینیم ، بلکه حقیقت فقط یکی هست و اون خداست . یعنی لا اله ، بعد الا الله هم یعنی بقای خدا و وجه خدا : بقیت الله خیر لکم ، والاخرة خیر و ابقی ، الهم انی اسئلک به وجهک الباقی بعد فناء کل شیء . بعد این ذکر خیلی نکته داره ، مثلا حتی به وجود و نفس خودتون هم میتونین فکر کنین این که قائم به ذات خداست ،حتی همه افکار و جسم و فکر و خیالمون مستقیما قائم به ذاته و حقیقتش خداست . و ما تجلی خدا هستیم . خلاصه تفکر توحیدی و معرفت النفس بکنین کنارش .
اولش بگین :: همه اشیائ و موجودات دور و برم حقیقت نیستن و تجلین
بعدش بگین : حتی من هم تجلی ام و حقیقت نیستم .
و یه لحظه حس کنین که فقط خدا هست
این نوع فکر خیلی اثر میذاره
البته این فکر باعث بشه که توجه و حضور ذات خدا رو بیشتر حس کنین ، نه این که همه اش فکر باشه . بلکه اول حس حضور و توجه مهم تره .
حالا نوبت به باران میرسه...
این روزا ساعت 10 چشمام از خستگی باز نمی شه .. کل روز یه خواستن بسیار جالب در وجودم شکل گرفته(الان خودم و میزنم می ترکونم )
میخوام در مورد حس خوبش بنویسم:
تمرکز خوبیش اینکه تو هر شرایطی میتونی خودت تصمیم بگیری که میخوای چی کار کنی نه اینکه شرایط برات تصمیم بگیره..
"کلا من با اینکه یه نفر دیگه برام تصمیم بگیره دووشواری دارم "
و در مورد تنبلی...اون خستگی آخر شب محشره...حس خوب از اینکه از روزت درست استفاده کردی و ناراحتی که چرا روزت اینقدر طولانی نیست که به همه برنامه هات برسی..
البته طبق نکته ی چند تا پست بالایی...
چیزی که مهمه اینکه اولویت بندی داشته باشی
اینم دارم در کنار کارام رعایت میکنم
ابلته امروز یه آزمون سخته..چون باید تنهایی تو خونه درس بخونم
من میتونم از امروزم هم به نحو احسنت استفاده کنم
الهی به امید تو
خوشا باران و وصف بی مثالش