1399 آذر 3، 18:16
تا کی اضافی بودن ؟
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
(1399 آذر 3، 18:16)*شهریار* نوشته است: تا کی ناراحتی ؟
تا کی اضافی بودن ؟
(1399 آذر 3، 20:00)مهدوی نوشته است:(1399 آذر 3، 18:16)*شهریار* نوشته است: تا کی ناراحتی ؟
تا کی اضافی بودن ؟
چرا اضافی؟ مگه ما چندتا شهریار داریم
مگه بقیه تو دنیای واقعی چندتا شهریار دارن؟
ناراحتی هست ولی باید نابودش کرد
وگرنه اونه که نابودمون میکنه
خوب شدی شدی، نشدی با چماق مبارک خودت نفله ات میکنم
خب فکر کنم الآن بهتری
(1399 آذر 3، 22:48)شادن نوشته است: خیلی ممنونم اقای مهدوی خوبم من شکرخدا ..
۵ سال پیش اردیبهشت ماه بود رفته بودم نمایشگاه کتاب اون روز عصر نمیدونم چرا تهران اینقدددر سرررررد شده بود
سر ی موضوعی ناراحت بودم ایستگاه حرم امام پیاده شدم میخواستم برم خوابگاه زیر یکی از آلاچیقا نشستم اون موضوع خیلی منو ناراحت کرده بود تو حال و هوای خودم بودم هی با خودم حرف میزدم و گریه میکردم هوا سوز عجیبی داشت
.
.
.
ولی نمیتونستم هیچ حرکتی بکنم ی سوزن کف پام فرو کردن با همه توانم جییییغ کشیدم ولی باز نمیتونستم چشامو باز کنم تو همون حال میگفتم ای بابا مردم بی حجابم مردم یکی کاش ی روسری بندازه رو سرم
خلاصش اینکه بهمین راحتی من دچار حمله قلبی شدم و خدا بهم عمر دوباره داد سر ی موضوع بیخودی کاری با خودم کردم ک نزدیک بود جوون مرگ شم شمام بی خاله بشید والا
(1399 آذر 7، 1:45)drift نوشته است: خدا همه اموات رو بیامرزه،بخاطر کرونا خیلی ها فوت کردن، من عمه ام فوت کرد و هیچ مراسمی نبود و حتی ما برگه ترحیمشم ندیدیم و خیلی زود گذشت، برای همین من از روز فوتش کوچکترین تصویر ذهنی ندارم، بخاطر این حالت بیشتر اوقات به شکل یک شخص زنده مثل اطرافیان و دیگران میاد تو ذهنم و یک دفعه یادم میاد که نیست خیلی حس بدیه،
و اینقدر فوت این دوره زیاد شد بعضی وقتها تو شماره تلفن ها دنبال شماره کسی میگردی میبینی شماره کسی که فوت شده هنوز تو گوشی هست ، لحظه حذف کردنش خیلی بده...