امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

انشاالله موفق باشی داش میلاد53
ره آسمان درون است...  53
:smiley-yell:

شما فكر ميكنيد من چرا ازش متنفرم ؟؟؟ اخلاقش باعث شد تا آخر عمر ازش متنفر باشم بخدا از رو احساس تصميم نميگيرم خيلي ام عقلانيه . مشكل اينجاس هيچ كس تو خانواده ي مامانم پشت من نيس اصلا هيچ كدومشون نميدونن منطق چيه ؟ چه برسه من بخوام حرف منطقي بزنم . آسمان جان بخدا دليل منطقي ام واسش آوردم ولي.... اون يه آدم دو روإ كه روي اصليشو به من نشون داده و روي كاذبشو به مامانم اينا نشون داده البته تو اين مدت ثابت كردم بهشون ولي .... خالم كه ديگه هيچي .. هيچي حاليش نيس ميگه نه اوزو بلا پسر من پسر پيغمبره تو با هيچكس جز پسر من خوشبخت نميشي .... خودتون ديگه بدونيد من چي ميكشم ... راستي به نظر من تو اين موضوع اصلا احساسي از جانب پسر خالمم وجود نداره چون اگه حتي يه درصد دوسم داشت اذيتم نميكرد زيرآبمو نميزد . فقط برام دعا كنيد
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

اين مادر منم گير داده بيا دخترخالتو نشون كنيم و اين حرفا
خالم هم راضيه

بابا ولمون كنيد تو رو خدا :smiley-yell:
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]
سلام دارلینگ عزیز
اگه واقعا نمیخوایش به هیچ عنوان زیر بار نرو.
فکر نکن عادت میکنی بهش
فردی رو میشناسم که الان 65 ساله است و همسرش انصافا انسان شریف و خوبیه ولی از اینکه دست همسرش بهش بخوره هنوز که هنوزه متنفره.
دلش هم برای طرف میسوزه آآ ولی بازم بدش میاد ازش.
برات دعا میکنیم
با خدا حرف بزن
صدقه بذار کنار و با حضرت محمد صحبت کن
توکل کن
ان شاءالله خدا با قدرت بی انتهاش کمکت میکنه.
خدا جواب توکل واقعی رو خوب میده
معنی آیه 2-3 سوره طلاق رو بخون آجی، یک راه حله خوب داره توش.
یا حق.
[تصویر:  nasimhayat.png]
يه كاري ميكنن آدم دعا كنه كه اي كاش ازدواج فاميلي حرام بود !!!!!Khansariha (134)
ممنونم ازت آنا جون با حرفات بغضم تركيد TearsTears
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

(....Tears)
[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
احساس می کنم دلیلی برای زندگی بیشتر وجود نداره
هر روز چند شکست
مرد مجاهد هم که منو رها کرد
دیگه نمیتونم
آقای هلپ می
دوست خوبم
اقای مرد مجاهد هم مث همه ی ما یه بنده و یه وسیله است
خدا که رهاتون نکرده
گاهی این تنها گذاشتن بنده های خدا
بهمون یاد اوری میکنه
فقط باید از خود خودش کمک بخواییم نه کس دیگه ای!!!
داداش خوبم
برید تو اغوش خدا از اون کمک بخوایید
53258zu2qvp1d9v303
ﺗﻮ ﺭﺍ نمی ﺩﺍﻧﻢ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎی ﺧﻮﺏِ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ روزهای ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ
ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﻛﻪ یک ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺩﻟﻤﺎﻥ می ﻧﺸﻴﻨﺪ
ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺷﺪﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻥ ﻏﻢ های ﺩﻳﺮﻳﻨﻪ ﻣﺎﻥ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
روزی ﺍﺯ ﺭﺍﻩ می ﺭﺳﺪ
ﻭ ﻣﺎ برای یک ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ
آنچنان ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ زندگی ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ است.. 2uge4p4 53258zu2qvp1d9v
 قرار عاشقی...
دیگه قلبم سیاه سیاه شده
خیلی ازش کمک خواستم تا حالا
همین که تا الان با اتفاقاتی که توی زندگیم افتاده زنده هستم بزرگترین کمکه
اما امروز بابام یه حرفی زد آتیش گرفتم
گفت شما جوونا باید ماها رو دعا کنید آخه گناه ندارید ، دلتون پاکه
خیلی ناپاکم خیلی
امسال کنکور داشتم خوب خواندم و شکر خدا نتیجه ی خوبی هم گرفتم ولی ممکنه تو اون رشته ودانشگاهی که خیلی خیلی آرزوشو داشتم قبول نشمTears مطمئنم اگه گرفتار این گناه کوفتی نبودم رتبه ام بهتر ازاین میشد آخه جدا از عوارض بیشمارش (از جمله افت تحصیلی) خیلی وقتایی که می تونس صرف مطالعه بشه تلف شدTears البته الان 33 روزه که پاکم
بچه ها 15 روز دیگه جواب نهایی کنکور میاد خیلی برام دعا کنید تا تو رشته دلخواهم قبول بشم وگرنه تاآخر عمر به خاطر این گناه کوفتی حسرت می خورمTears
گهی بر درد بی درمان بگریم
                                  گهی بر حال بی سامان بخندم 




بودنم درد می کند از هبوط سخت آدم بر زمین..........
(1391 شهريور 1، 0:34)helpme909081 نوشته است:
دیگه قلبم سیاه سیاه شده
خیلی ازش کمک خواستم تا حالا
همین که تا الان با اتفاقاتی که توی زندگیم افتاده زنده هستم بزرگترین کمکه
اما امروز بابام یه حرفی زد آتیش گرفتم
گفت شما جوونا باید ماها رو دعا کنید آخه گناه ندارید ، دلتون پاکه
خیلی ناپاکم خیلی


این حرف منو خیلی داغون کرده تا حالا.چون اون چیزی که بقیه تصور داشتن نبودم.


اون پاکی که فکر میکردنو نداشتم.خیلی حس بدیه پیش یه عده آدم باشی که


همشون ماهن و بعد پیش خودت بگی اونا رو ببین منو ببینTears

(1391 شهريور 1، 0:38)manzoor نوشته است:
امسال کنکور داشتم خوب خواندم و شکر خدا نتیجه ی خوبی هم گرفتم ولی ممکنه تو اون رشته ودانشگاهی که خیلی خیلی آرزوشو داشتم قبول نشمTears مطمئنم اگه گرفتار این گناه کوفتی نبودم رتبه ام بهتر ازاین میشد آخه جدا از عوارض بیشمارش (از جمله افت تحصیلی) خیلی وقتایی که می تونس صرف مطالعه بشه تلف شدTears البته الان 33 روزه که پاکم
بچه ها 15 روز دیگه جواب نهایی کنکور میاد خیلی برام دعا کنید تا تو رشته دلخواهم قبول بشم وگرنه تاآخر عمر به خاطر این گناه کوفتی حسرت می خورمTears

منم همین مشکلو داشتم.وقتی که میتونست کلی موفقیت بیاره صرف یه کار بیهوده کردم.ولی حقیقت اینه که اون زمان رفته و دیگه برنمیگرده منم اونقدر وقت ندارم که بقیه زندگیمو به حسرت بگذرونم.حسرت خوردن هم یه جور دیگه ادمو از زندگی میندازه.ولی توکل کنید به خدا.ایشالا نتیجه ها هرچی که باشه خیر و صلاحی توش هست و یادتون باشه خوشبختی هیچ ربطی به این نتیجه نداره
[img=0x0]http://8pic.ir/images/u2kig0x2xk6igwj759y.png[/img][تصویر:  QS_7c5f964da77044e88497dbf7f765d819.jpg]
منم از 12 یا 13 سالگی این کارو شروع کردم اوایل لذت بخش بود و با خودم میگفتم ترکش آسونه
بعدها بعد از هربار تکرار این عمل پشیمون شدم و با خودم گفتم اگه رابطه جنسی داشته باشم شاید دیگه این عملو تکرار نکنم اما مثل تشنه ای بودم که آب شور خوردم و بعد از تجربه رابطه جنسی اعتیادم به این عمل شدید تر شد هربار تصمیم به ترک گرفتم شکست خوردم که جدیدا با این کانئن آشنا شدم امیدوارم باحضور شما اینبار این عملو ترک کنم چون این آخرین امید من هستش Tears
سلام

با شناختی که از خودم دارم و پیدا کردم،

بهترین تصمیم همون رفتن همیشگی از نت هست. مطئن مطمئنم

حال و حوصله ی نوشتن تحلیل شخصیت خودم رو ندارم و داشته باشم هم به چه درد شما میخوره؟


اما الان که اومدم؛

به خاطر اینه که باز، گیج شدم

باز خورد تو ملاجم و سرگردان و حیران سر از کانون در آوردم

امروز روز سقوط کامل چشم مرد مجاهد بود

متاسفم.


فقط: از بد حادثه اینجا به پناه آمده ام

و

هر وقت رو به راه شم، خواهم رفت.

به شدت احتیاج به تنهایی دارم.


و

عاجزانه تقاضا دارم، کاری به کارم نداشته باشید.

حتی زدن دکمه ی تشکر رو هم نمیخوام.

اگه میخواید کمکم کنید، کمکم نکنید و باهام حرف نزنید.

خصوصا،

از اون بنده خدایی که نزدیک یکسال توی سرما و گرما باهاش بودم و هر چه داشتم ازش دریغ نکردم خواهش میکنم که کاری بهم نداشته باشه و احتیاج به صدقه هاش ندارم.

متاسفم که هنوز یاد نگرفته که چطور برخورد کنه با یه انسان زمین خورده،

بعد هر شکست باید منتظر سرکوفتهاش و نصیحت هاش باشم

نصیحت هایی که به واقع چشم بسته غیب گفتنه و اونا رو که میگه مسیر زندگی من عوض میشه!

به اون بنده ی خدا میگم، شما هم بشنوید،

وقتی یه نفر شکست هاش زیاد میشه، این آیه رو براش نذارید: ینادونم الم نکن معکم قالوا بلی و لکنکم فتنتم انفسکم و تربصتم و ارتبم و غرتکم الامانی ...

یه کاری بکنید که خودش به اینها برسه

تو که هنوز با قرآن آشنا نیستی، نذار این آیات رو؛ این خطاب به منافقینه؛ میدونی من این آیه رو که تو ماه خرداد گذاشتی، داغون بودم، اینو که خوندم درب و داغون شدم و همون روز بار دیگه شکستم؟

میدونی، منتظر سرکوفت هات هستم بعد هر شکست؟

ادب کردم و چیزی نگفتم این چند وقت؛ گفتم ولش کن بابا، این همه گفتم مگه گوش داد؟ این همه التماس کردم مگه گوش داد؟ این همه قول داد، مگه روش موند؟

میدونم؛ الان میگی بعد شکستهات وحشتناک میشی. تو این طور فکر کن ؛ ولی من مدتهاست که این ها از تو در دلمه.

من منافق نیستم

من بنده ی خدام؛ راهم رو گم کردم

به خدا، یه روز بهتر از تو بودم،

رکورد پاکی ای داشتم که تو هنوز هم نداری.


وای که شدم یه آشغال

و دارم گیج میزنم و نمیدونم چه باید بکنم.

فقط میدونم کلید نجاتم دست شما دوستان خوب و عزیز و مومن و پاک نیست.


ببخشید اگه جسارتی در کلامم نسبت به شما دوستان کانونی بود؛

باشد که به اندازه ی کافی از دستم متنفر بشید، تا هیچ کدومتون رغبتی به کمک به من نداشته باشید.



خدایا! اگه الان توبه کنم، یعنی هنوز میدونم که همه چیز برای توئه و مفری از تو نیست

و اگه الان توبه ام رو بپذیری یعنی هنوز .............................................................

هنوز ........

هنوز .....


هنوز......


خدایا! منم یه دل کوچیکی دارم،

جای خوبی نیست

کثیفه

ولی بیا.

بیا.


یعنی هنوز ....

هنوز دوستم داری؟


خدایا!

موقع گناه، میدونستم که بعدش توبه میکنم و با بی شرمی ادامه دادم.

خدایا! اگه این بار آخر باشه چی؟


اگه منو ببخشی و من همونی بشم که تو میخوای، تو خوشحال میشی و پیامبر رحمتت که بر ما حریص بود؛

اگه منو نبخشی و کارم رو یه سره کنی، شیطان خوشحال میشه.

خدابا!

نزدیک 9 سال یا بیشتره که در جنگم و تحت هجوم اون لعین رجیم.

نذار، علم بیفته.
نه تشکر می زنم نه چیزی می گم

فقط یه چیزی رو میگم که بعد این همه مدت بهش رسیدم

من یا شما،برای ترک به کمک دو نفر احتیاج داشتیم و داریم و لا غیر....

خودمون و خدا!

هیچ کس نمی تونه کاری برامون بکنه!

هرکاری که فک میکنین صلاحه انجام بدین.موندن یا رفتن.همه چی به خودتون بستگی داره.....53258zu2qvp1d9v


باشد که خدا توبه مون رو قبول کنه


یا حق

[تصویر:  nasimhayat.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان