درد دل های شما

[عبد الله]

سلام

نترسید برا دردل نیومد اومدم بگم قصد دارم از یک خانوم روانشناس بخوام بیاد دوپینگستان

به اونهایی که نیاز به مشاوره دارن کمک کنه

ایشون مدیر ارشد یک سایت روانشناسین+ لیسانس روانشناسی دارن و به من خیلی کمک کردن

نمیدونم موافقید یا نه؟

[گرگ بارون زده]

دوست دارم خود خودم باشم.
حقیقی حقیقی

دوست ندارم خودمو اونطور که نیستم نشون بدم
اما متاسفانه برخی مواقع اینکارو میکنم...

من اگر خودارضایی میکنم پس در محیط بیرون نباید سر به زیر باشم.چون این میشه ریا...

کاری به شعائر رایجی که مذهبی ها استفاده می کنن ندارم...
اینکه درون و برونمون یکی نباشه میشه نفاق
اینکه مردم ندونن چند چندن با ما...
بهمون بگن چه پسر خوبیه این...
اما درونمون رو نبینن

ای داد!
دورم پره از ادمای هرزه...
مسجد نذاشت سمت هرزگی برم...

همین مسجد یکی از دلایل گوشه گیریم از جمع های هرزگی و نتیجتا خودارضایی بود
الان نه روابط خوبی با هرزه های دورم دارم
نه رابطه خوبی با پیر و پیغمبر

از همه طرف روم فشاره

[مریم ..]

ديگه از مرز عادت گذشته.شده جزوِ وجودم...جزو لاينفك هر شبانه روز...ساعت كه ١٢ شبُ رد مي كنه،بايد نشست و فكر كرد و غصه خورد و گريه كرد....گرچه من ديگه چشم هام ياري نمي كنن براي گريه با حجمِ بالا....پ مي گه چشات داغون مي شن ولي من مي گم داغون نمي شن، فقط كمي ضعيف تر مي شن...مهم نيس واقعا...نه؟.  

چند روز پيش رفته بودم سر قبر پدر بزرگ م.چقدر دل م خواست منم زير يكي از اون سنگ قبرها  بودم.....
قبرستان جاي خوبيِ ....غافل نشيد ازش...غافل نشم ازش....من كه در آخر اهل همون سرا خواهم بود....كاش زودتر برم...

[Einstein]

دوست دارم خود خودم باشم.
حقیقی حقیقی

دوست ندارم خودمو اونطور که نیستم نشون بدم
اما متاسفانه برخی مواقع اینکارو میکنم...

من اگر خودارضایی میکنم پس در محیط بیرون نباید سر به زیر باشم.چون این میشه ریا...

کاری به شعائر رایجی که مذهبی ها استفاده می کنن ندارم...
اینکه درون و برونمون یکی نباشه میشه نفاق
اینکه مردم ندونن چند چندن با ما...
بهمون بگن چه پسر خوبیه این...
اما درونمون رو نبینن

ای داد!
دورم پره از ادمای هرزه...
مسجد نذاشت سمت هرزگی برم...

همین مسجد یکی از دلایل گوشه گیریم از جمع های هرزگی و نتیجتا خودارضایی بود
الان نه روابط خوبی با هرزه های دورم دارم
نه رابطه خوبی با پیر و پیغمبر

از همه طرف روم فشاره

منم مثل شما ام فقط با یک تفاوت که میگم ایشالا هرروز به اون کسی که نشون میدم نزدیک تر بشم تا یه روز بالاخره بشم خودش(خودم)

---

ديگه از مرز عادت گذشته.شده جزوِ وجودم...جزو لاينفك هر شبانه روز...ساعت كه ١٢ شبُ رد مي كنه،بايد نشست و فكر كرد و غصه خورد و گريه كرد....گرچه من ديگه چشم هام ياري نمي كنن براي گريه با حجمِ بالا....پ مي گه چشات داغون مي شن ولي من مي گم داغون نمي شن، فقط كمي ضعيف تر مي شن...مهم نيس واقعا...نه؟.  

چند روز پيش رفته بودم سر قبر پدر بزرگ م.چقدر دل م خواست منم زير يكي از اون سنگ قبرها  بودم.....
قبرستان جاي خوبيِ ....غافل نشيد ازش...غافل نشم ازش....من كه در آخر اهل همون سرا خواهم بود....كاش زودتر برم...

منم عاشق گریه هستم کاری به اینکهچشام ضعیف بشه یا نشه هم ندارم
خودش دنیایی هست
خیره شدی به پنجره هوا بارونیه
یه قطره اشک از چشمت سر میخوره میاد پایین و بعدش سبکی
خیلی باحاله

[سنــا]

خدایا کاش حداقل تو این روزای عید کسی عزیز خودشو از دست نده ...

[mahsa20]

سلام بچه ها
یه سوال ، اگه کسی را ه حل داره بهم بگه

یه چند وقتی یه مسیله خیلی عادی برام شده معضل

کل زندگیم را گرفته ، انقدر برا خودم بزرگ و مهمش کردم

برام رسیدن بهش مهم شده اما به  دلیل این که الان قسمت نیس بهش نمیرسم

اما همین نرسیدن روح و روان و اسایشم را گرفته

هر چی برا خودم لالای می خونم که دختر انقدرام مهم نیس ، حتما الان صلاح نیس به حاجتت برسی باز فایده نداره
شده یه پوک تو سرم
که باعث شده غم وجودمو بگیره ، بغض و گریه و خدایی نکرده .....

کمکم کنید چه جوری این قضیه را فراموش کنم؟؟؟/

و بسپارمش دست زمان؟؟؟

[alOne but Happy]

سلام بچه ها
یه سوال ، اگه کسی را ه حل داره بهم بگه

یه چند وقتی یه مسیله خیلی عادی برام شده معضل

کل زندگیم را گرفته ، انقدر برا خودم بزرگ و مهمش کردم

برام رسیدن بهش مهم شده اما به  دلیل این که الان قسمت نیس بهش نمیرسم

اما همین نرسیدن روح و روان و اسایشم را گرفته

هر چی برا خودم لالای می خونم که دختر انقدرام مهم نیس ، حتما الان صلاح نیس به حاجتت برسی باز فایده نداره
شده یه پوک تو سرم
که باعث شده غم وجودمو بگیره ، بغض و گریه و خدایی نکرده .....

کمکم کنید چه جوری این قضیه را فراموش کنم؟؟؟/

و بسپارمش دست زمان؟؟؟


مهسا جون به این فکر کن که اگه بهش برسی و بعد یه موضوعی پیش بیاد که پشیمون بشی از رسیدن و بفهمی صلاح خدا نبوده اون موقع چی کار میکنی؟؟ بسپـــار دست خودش که صلاح همه بنده هاش رو میخواد فقط تا میتونی دعـــا کن که دعا کردن بــاعث ارامش روحه...مخصوصا صلوات

---

[mahsa20]

هزار بار برا خودم این حرفا را میگم
شده برام لالایی ولی...

وقتی دلم میگیره و بغض گلومو میگیره
وقتی یادش می افتم.......
اصلا چرا باید صلاح من این باشه

[alOne but Happy]

میدونی عزیزممم ادم هر چی سخت چیزی رو بدست بیــــاره قدرشو بیشتر میدونه

[Einstein]

هزار بار برا خودم این حرفا را میگم
شده برام لالایی ولی...

وقتی دلم میگیره و بغض گلومو میگیره
وقتی یادش می افتم.......
اصلا چرا باید صلاح من این باشه

منم دقیقا مثل شما بودم تا اینکه یه راه حل تویه کتابخوندم که تو یه یه مدت چند هفته ای
وقتی به نتیجه می رسی خودتون تعجب می کنید(اسم کتاب:روش های کنترل ذهن خوزه سیلوا(یه مدت امضام بود))
الان اینو دقیقا از رو کتاب براتون می نویسم
...فرد چیز هایی که می خواهد ککاهش دهد یا کنار بگذارد
در"چارچوب آبی"قرار می دهد و یا برعکس چیزهایی که قصد دارد تقویت کند و آنهارا جذب کند
 در چارچوب سفید قرار می دهد
راحت بنشینید به سطح آلفا بروید
(اینو تو فصل یک توضیح داده گوگل سرچ کنید یاد می گیرید یه آرامش عمیق هست که مغز کمترین فرکانس رو داره)
سپس در ذهن خود مشخص کنید که در حال  سیگار کشیدن هستید
این صحنه را در یک چارچوب آبی قرار دهید
صحنه را سه بعدی کنید و سعی کنید از حواس  پنتج گانه ی خود استفاد هکنید 
بکوشید مزه و بوی سیگار  را احساس کنید
در ادامه کار تصویری که
دوست دارید جایگزین کنید رادر ذهن خود مجسم کنید تا بزرگی آن تقریبا یک دهم چار چوب آبی شود سپس تصویر را به گوشه ی سمت چپ پایین تصویر برده بشمارید 1.2.3 بگویید تعویض و بعد این دو تصویر باهم عوض کنیدو چارچ
وب آبی را به گوشه سمت راست برده و سیاه سفید و بی جان کرده و چارچوب سفید را سه بعدی و بزرگ کنید!


من با کمک این روش و کمک خدا  خیلی چیزارو ترک کردم

[گرگ بارون زده]

شانس چیز خوبیه !
اما ادم نمی دونه دقیقا کدوم موقعیت رو باید بگه خوش شانسی و کدوم رو بگه بد شانسی!

امروز قرار بود بابام از پسر یکی از رفیقاش یه دی وی دی بازی برام بیاره...
اورد و صدام زد بگیرمش...

و جالبه که گفت:این برای بالا 17 ساله هاست ها می دونه ما بالای 17 سالیم حالا

همینطور که داشتم میرفتم سمت اتاقم با خودم گفتم چی میشه این دی وی دی حاوی فیلم های غیر اخلاقی باشه؟

گذاشتمش تو دستگاه دیدم بعلههه

یه لحظه سرم گیج رفت.اخه نفهمیدم چی شد!

اول که قرار بود دی وی دی بازی باشه این
حالا که گذاشتم میبینم دی وی دی غیر اخلاقیه
بعد یاد حرف بابام میفتم(بالای 17 سال ...)

الان دقیقا نمی دونم بابام میخواسته منو امتحان کنه
رفیق بابام میخواسته منو امتحان کنه
پسر رفیق بابام میخواسته منو امتحان کنه
اشتباها پسر رفیق بابام اینو داده
پسر رفیق بابام با بابام میخواستن منو امتحان کنن
یا بابام با رفیقش


الان نمی دونم برم چی بگم
اگه نرم بدم و خواسته باشن منو امتحان کنن خراب میشم

اگه برم بدم چی بگم؟

بگم فیلم باز نمیشد
بگم فیلم غیر اخلاقی بود
بگم نمیخوام پسش بده
بگم ما که ندیدیم

الان یه راه حل که از همه بهتر باشه نمی دونم چیه
وسوسه هم شدم این دی وی دی رو کپی کنم

حالا باز باید به این توجه کنیم که اگه میخواستن امتحانم کنن ،یعنی نمی دونستن من میتونم دی وی دی رو کپی کنم؟

شاید قصد گمراهی منو داشتن

یعنی رفیق بابام بوده؟
پسر رفیق بابام بوده؟
بابای رفیق پسرم بوده؟

الان چیکار کنم؟


حالا یه بازی با دی وی دیه دارم

برم دی وی دی رو ببینم
نرم دی وی دی رو ببینم
برم با پسر رفیق بابام دی وی دی رو ببینم
ما که نگاه نمی کنیم


یه راه حل بدید

[می توانم]

تحویل پدر بدیدش و بگید فکر کنم اشتباهی اوردیدش

شاید پسر رفیق پدرتون سوتی داده !
اگر قصد امتحان شما باشه ب هر حال پسش میدید و سر بلند بیرون میاید ها؟

کل فکرتونو درگیرش نکنید

فقط سریع تر پسش بدید

[کریم]

سلام آقای بارون زده
DVD رو به شکلهای مختلف پیچ و تاب بدید تا ترک بخوره.
بعد هم بهش پس بده بگو سی دی یه ضربه خورده و خراب شده

اینطوری چند تا فایده داره:
1- سی دی رو نه خودت می بینی نه کس دیگه
2- اگه طرف اشتباهی داده باشه شرمنده نمیشه
3- فکر بد هم نمی کنه
4- می تونی اگه لازم باشه بابت خرابی سی دی عذر خواهی کنی و پولشو بدی

[کریم]

سلام خانم مهسا
چند تا کار می تونید کنید:
یکی روشهایی مشابه اون چیزی است که آقای علی فیشی گفتند. من خودم یه نمونشو استفاده کردم، ولی به این پیشرفتگی نبود.

یه روش هم اینه که به خودت تلقین کنی که اون موضوع رو نمی خواستی. من خودم یه بار به یکی از همکلاسیهام علاقه پیدا کرده بودم و موقعیت ازدواج هم نداشتم، به این روش مسئله رو حل کردم.

راضی یودن به رضای خدا فکر کنم بهترین راه باشه، ولی متاسفانه من تجربه کافی در این زمینه ندارم. 

[گرگ بارون زده]

ممنون دوستان

راه حل سرکار می توانم بسیار معقول بود
راه حل کریم خان هم معقول بود و هم خیلی استراتژیزه!

احتمالا راه حل کریم خان رو دنبال کنم

+ممنون جناب در راه مانده،اما به من چه که دیگران چیکار میکنن؟
من خودم خودارضایی میکنم و در نتیجه ریاکارم پس از کل دنیا پائین ترم...
اگر ملاک برتری تقواست،پس من همین برتری رو هم ندارم
موقعی هم دیگران رو امر به معروف و نهی از منکر خواهم کرد که از خودم مطمئن باشم