امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

(1393 آبان 18، 16:30)Tavvab نوشته است:
(1393 آبان 17، 22:58)some day soon نوشته است: سلام آقا یا خانوم تواب .
راستش سوالتون یه مقدار مبهم هستش ، تنهایی یعنی چی ؟ بعضی وقتها تو یه جمعی ولی باز احساس تنهایی میکنی ، هرگز وجود حاضر و غایب شنیده ی ؟ / من در میان جمع و دلم جای دیگر است ف..بعضی وقتها با یه نفری یه دوستی کسی هستی که همون یه نفر تنهاییت رو پر میکنه .. بعضی وقتها مسافرتی  تو شهر غریب و تنهایی و یه تلفن یا صحبت اسکایپی یا وایبری حالت رو جا می آره .. البته یه حالت دیگه هم هست که من ترجیحم اینه راجع به هش صحبت نکنم چون جنسیت ندارین شما 128fs318181

شاید حالت دیگه ی هم باشه که من یادم نباشه ..اگه هست بگین لطفا .
در هر صورتش .. سعی کن نیمه های پر لیوان رو نگاه کنی ..مثلا الان من می تونم به این قسم بخورم 128fs318181 ..به تنهاییت قسم قناری  4

حالا خارج از شوخی ..میخوام بگم سعی نکن به تنهایی  به تنهایی فکر کنی 4fvfcja یعنی فقط به تنهایی فکر نکن! به چیزهای دیگه فکر کن ..فکر ما مثل ظرف میمونه که باید پر شه بایه چیزی ..خواهش میکنم با چیزهایی که سبب غمگین شدنت میشه پرش نکن ...


اما اون نکته ی آخر که گفتم چون جنسیتتون معلوم نبود نگفتم راجع به هش ...شکست عشقی  واینا منظورم بود ..راستش حرف برای گفتن زیاده ولی فقط به این نکته نگاه کنید که این تنهایی لزوما تنهایی بدی نیست... این تنهایی سازنده است ..خورشید و ماه جفتشون خوبن ولی نمیتونن کنار هم باشن ..حالا آقا ماهه یا خورشید خانم !! فکر نکنید به تنهایی ..فکر کنید به اون تنهایی !  (تن = آدم ، یک تن = یک آدم !) 44 که قراره نور شما به هشون برسه ..خیر شما به هشون برسه ..اثر خوب شما به هشون برسه ..

در پناه حق و همیشه باید امیدوار 53
این روزا تنهایی خیلی برام ازار دهنده ست ...
طوریکه سخت می تونم رو درسام تمرکز کنم 
متاسفانه تنها راه هم واسه رهایی ، ازدواجه که اینم :(
حرفهاى some day soon زيبا بود،

من الآن تنهاى تنهام،
فقط يك دوست داشتم كه باهاش ارتباط داشتم اونم رفت شهر ديگه
اصلا يك هفته بود انگار دنيا روى سرم خراب شده بود،
باور كن ميگفتم مگر تنها تر از منم هست، با چشمان خيس فقط و فقط به ياد امام رضا(ع) افتادن و تازه فهميدم غربت يعنى چي،تازه من كه تو شهر خودم احساس تنهايى ميكردم،
اون روز نقطه عطفى شد تو زندگيم،تازه فهميدم اينها چيزى نيست،كسي كه همسرش از دنيا ميره،پدر و مادرش از دنيا ميرهچقدر دلتنگه'
پدر من سالها پيش فوت كرد ولى اونموقع هنوز نميفهميدم يعنى چي،
با خودم گفتم من فردا روز بيام ازدواج كنم، روزى يا من ميرم يا يار و همسفر زندگيم تنهام ميزاره،
اينطور نميشه، بايد فكرى كرد،
با خودم عهد بستم كه من كسى ندارم جز آنكه بقا مختص ذاتش است، 
حالا ديگه من مطمئنم تا ابد تنها نيستم، من تا ابد اورا دارم،عاشقش خواهم ماند اگر لايق باشم،
حالا در اين سفر اگر يارى به ما داد، اگر دوستى داشتيم، ديگه نور على نور ميشه،
به حرفهام دوست دارم فكر كنى،
اينها رو نميشه يك روزه بهش رسيد،
اينها رو بايد با وجود بهش برسى،
(1393 آبان 18، 16:48)drift نوشته است:
(1393 آبان 18، 16:30)Tavvab نوشته است:
(1393 آبان 17، 22:58)some day soon نوشته است: سلام آقا یا خانوم تواب .
راستش سوالتون یه مقدار مبهم هستش ، تنهایی یعنی چی ؟ بعضی وقتها تو یه جمعی ولی باز احساس تنهایی میکنی ، هرگز وجود حاضر و غایب شنیده ی ؟ / من در میان جمع و دلم جای دیگر است ف..بعضی وقتها با یه نفری یه دوستی کسی هستی که همون یه نفر تنهاییت رو پر میکنه .. بعضی وقتها مسافرتی  تو شهر غریب و تنهایی و یه تلفن یا صحبت اسکایپی یا وایبری حالت رو جا می آره .. البته یه حالت دیگه هم هست که من ترجیحم اینه راجع به هش صحبت نکنم چون جنسیت ندارین شما 128fs318181

شاید حالت دیگه ی هم باشه که من یادم نباشه ..اگه هست بگین لطفا .
در هر صورتش .. سعی کن نیمه های پر لیوان رو نگاه کنی ..مثلا الان من می تونم به این قسم بخورم 128fs318181 ..به تنهاییت قسم قناری  4

حالا خارج از شوخی ..میخوام بگم سعی نکن به تنهایی  به تنهایی فکر کنی 4fvfcja یعنی فقط به تنهایی فکر نکن! به چیزهای دیگه فکر کن ..فکر ما مثل ظرف میمونه که باید پر شه بایه چیزی ..خواهش میکنم با چیزهایی که سبب غمگین شدنت میشه پرش نکن ...


اما اون نکته ی آخر که گفتم چون جنسیتتون معلوم نبود نگفتم راجع به هش ...شکست عشقی  واینا منظورم بود ..راستش حرف برای گفتن زیاده ولی فقط به این نکته نگاه کنید که این تنهایی لزوما تنهایی بدی نیست... این تنهایی سازنده است ..خورشید و ماه جفتشون خوبن ولی نمیتونن کنار هم باشن ..حالا آقا ماهه یا خورشید خانم !! فکر نکنید به تنهایی ..فکر کنید به اون تنهایی !  (تن = آدم ، یک تن = یک آدم !) 44 که قراره نور شما به هشون برسه ..خیر شما به هشون برسه ..اثر خوب شما به هشون برسه ..

در پناه حق و همیشه باید امیدوار 53
این روزا تنهایی خیلی برام ازار دهنده ست ...
طوریکه سخت می تونم رو درسام تمرکز کنم 
متاسفانه تنها راه هم واسه رهایی ، ازدواجه که اینم :(
حرفهاى some day soon زيبا بود،

من الآن تنهاى تنهام،
فقط يك دوست داشتم كه باهاش ارتباط داشتم اونم رفت شهر ديگه
اصلا يك هفته بود انگار دنيا روى سرم خراب شده بود،
باور كن ميگفتم مگر تنها تر از منم هست، با چشمان خيس فقط و فقط به ياد امام رضا(ع) افتادن و تازه فهميدم غربت يعنى چي،تازه من كه تو شهر خودم احساس تنهايى ميكردم،
اون روز نقطه عطفى شد تو زندگيم،تازه فهميدم اينها چيزى نيست،كسي كه همسرش از دنيا ميره،پدر و مادرش از دنيا ميرهچقدر دلتنگه'
پدر من سالها پيش فوت كرد ولى اونموقع هنوز نميفهميدم يعنى چي،
با خودم گفتم من فردا روز بيام ازدواج كنم، روزى يا من ميرم يا يار و همسفر زندگيم تنهام ميزاره،
اينطور نميشه، بايد فكرى كرد،
با خودم عهد بستم كه من كسى ندارم جز آنكه بقا مختص ذاتش است، 
حالا ديگه من مطمئنم تا ابد تنها نيستم، من تا ابد اورا دارم،عاشقش خواهم ماند اگر لايق باشم،
حالا در اين سفر اگر يارى به ما داد، اگر دوستى داشتيم، ديگه نور على نور ميشه،
به حرفهام دوست دارم فكر كنى،
اينها رو نميشه يك روزه بهش رسيد،
اينها رو بايد با وجود بهش برسى،
سلام 
از اینکه وقت گذاشتین و همدلی کردین 
بی نهایت سپاسگزارم 303
سلام آقا تواب  53


من متوجه هستم که کار آسونی پیش رو نداری ..این که خودت رو جمع کنی و از این وضعیت در بیایی اصن کار آسونی نیستش ..اما یه سری نشونه های خوب هستش ..اولین نشونه اینه که اومدی و با ما مشکلت رو در میون گذاشتی این خیلی خوبهKhansariha (48) این نشون دهنده ی این هستش که خواستار تغییر هستی128fs318181 ..و خب قطعا تو این تغییر موفق هم خواهی شدclapping ..ما کانونی ها هیچ شکی توش نداریم128fs318181128fs318181 . دعات میکنم رفیق و امیدوارم که خیلی زود بیایی اینجا و به بچه های دیگه که این مشکل براشون پیش اومده راهنمایی بدی ..ممم میخوام یه مطلبی که به خودم کمک کرده بود رو برای همه مون بذارم این جا منبعش رو هم اون پایین میذارم .. بدون هیچ توهینی به هیچ کس و به صورت نقل مستقیم از این جا  و در اخر هم فراموش نکن که چیزی که باعث از بین رفتن تو نشه باعث میشه بزرگ شی Khansariha (18)




طي تحقيقات وسيعي که توسط لازاروس و همکارانش صورت گرفت مشخص شد در يک جامعه آماري يک ميليوني از سراسر دنيا نقش ازدواج خوب در دست يابي به خوشبختي در افراد مختلف از جمله افراد شاد و يا افسرده و غمگين، فقط ۳ درصد است. به عبارتي در کمال ناباوري مشخص شد ازدواج خوب (الزاماً) باعث خوشبختي نمي شود. هرچند ازدواج خوب، يکي از مولفه هاي رسيدن به خوشبختي و موفقيت است؛ اين ماييم که شادي و موفقيت را برای خود انتخاب مي کنيم. در واقع طبق همان تحقيق ۶۰ درصد مصاديق خوشبختي و شادي در زندگي فرد در گذشته ی او و ۳۷ درصد به تلاش هايي که آن فرد در زندگی کرده مربوط مي شود. ۳ درصد باقي مانده هم با "ازدواج خوب" مرتبط است".نقل قول فوق، بخشی از مطلبی بود که طی ایمیلی دریافت کرده بودم. این یافته - که شاید چندان جدید هم نباشد - بخشی از حقایق پیرامون ازدواج یا شادی و خوشبختی در زندگی را روشن می کند، که برای من هم بسیار جالب بود و آموزه هایم را در زمینه ی "جامعه شناسی خانواده" غنی تر می سازد. تصور کنید چه بسیارند افرادی که فکر می کنند چون ازدواج نکرده اند بدبخت عالم اند، یا اگر طلاق گرفتند دیگر زندگی برای شان به انتها رسیده است، یا چه بسا افرادی که می اندیشند "اگر با این فرد ازدواج نکرده بودم/اگر از آن فرد طلاق نگرفته بودم، خوشبخت تر و موفق تر بودم" و علت همه ی ناکامی هایشان در زندگی شغلی و غیره را به همسرشان/شریک زندگی شان (که در دسترس ترین فرد در یافتنِ مقصر اصلی است) نسبت می دهند. طی مطالعات اخیرم، و آشنایی با آموزه های جدیدی از حوزه ی روانشناسی و غیر آن، در زمینه ی رسیدن به آرامش و بی نیازی (بخوانید خوشبختی)، متوجه ی درس های جدیدی شده ام که به عنوان مثال، کلید رفع مشکلات فرد، توجه و تامل وی در خویشتن و تاریخچه ی زندگی اش است و برای بهبود شرایط زندگی اش (در زمان حال یا آینده)، شرط اول، ایجاد تغییر و بازنگری در خود (و نه در دیگران) و دوست داشتن و بها دادن به خودش است، و توجه به همین اصل اساسی، راهگشای فرد به سوی کمال و شادکامی است. یافته ی فوق نیز در گزارشی که ذکر کردم به نوعی یادآوری همین نکته است که به جای "انتظار داشتن از دیگران" (مردی با اسب سفید، یا زنی که وصالش شادی عالم را به ارمغان می آورد) در جهت نیل به رضایت خاطر و موفقیت و شادکامی بهتر است انتظارات مان را متوجه ی رشد و کمال یابی خود کنیم و توانایی های خود را به کمال مطلوب نزدیک کنیم، که در نتیجه ی این تغییر و تحول مثبت، خواهی نخواهی بر پیرامون مان و شبکه ی ارتباطی مان با دیگر افراد اعم از والدین، همسر، دوست، فرزندان، همکاران، و غیره نیز تاثیر مثبت می گذاریم.
از مهمترین دستاوردهای این چنین یافته های تحقیقاتی، پاک کردن برخی تصورات نادرست (یا اسطوره ها/افسانه ها) است که در ذهن افراد در جوامع مختلف حک شده است بدون این که مبنای مشخصی داشته باشد. این گونه تصورات معمولاً باعث ناسالم شدن ارتباط افراد با یکدیگر می شود و بر سلامت اجتماعی خانواده لطمه وارد می کند. خیلی از افراد با این توهم وارد زندگی مشترک با فردی می شوند، که انگار تمام خوشبختی عالم با این ازدواج و رسیدن به فرد مورد نظرشان قرار است برای شان تامین شود، و وقتی زندگی مشترک شروع می شود و می بینند که پس از آن "معجزه ای" رخ نداد و اوضاع به همان روال قبلی در زندگی شان پیش می رود دچار سرخوردگی می شوند و فکر می کنند تمام خستگی، ضعف، سرخوردگی ها و عدم موفقیت های شان را باید به حساب فردی که وارد زندگی شان شده بگذارند، و به عبارت دیگر، با نوعی فرافکنی، مسئولیت کارها یا انتخاب های شان را به گردن دیگری (و نه خود) می اندازند!




یاعلی و در پناه حق Khansariha (8)
یا حضرت 53 زهرا (سلام الله علیها) 53
(1393 آبان 18، 22:49)some day soon نوشته است: سلام آقا تواب  53


من متوجه هستم که کار آسونی پیش رو نداری ..این که خودت رو جمع کنی و از این وضعیت در بیایی اصن کار آسونی نیستش ..اما یه سری نشونه های خوب هستش ..اولین نشونه اینه که اومدی و با ما مشکلت رو در میون گذاشتی این خیلی خوبهKhansariha (48) این نشون دهنده ی این هستش که خواستار تغییر هستی128fs318181 ..و خب قطعا تو این تغییر موفق هم خواهی شدclapping ..ما کانونی ها هیچ شکی توش نداریم128fs318181128fs318181 . دعات میکنم رفیق و امیدوارم که خیلی زود بیایی اینجا و به بچه های دیگه که این مشکل براشون پیش اومده راهنمایی بدی ..ممم میخوام یه مطلبی که به خودم کمک کرده بود رو برای همه مون بذارم این جا منبعش رو هم اون پایین میذارم .. بدون هیچ توهینی به هیچ کس و به صورت نقل مستقیم از این جا  و در اخر هم فراموش نکن که چیزی که باعث از بین رفتن تو نشه باعث میشه بزرگ شی Khansariha (18)




طي تحقيقات وسيعي که توسط لازاروس و همکارانش صورت گرفت مشخص شد در يک جامعه آماري يک ميليوني از سراسر دنيا نقش ازدواج خوب در دست يابي به خوشبختي در افراد مختلف از جمله افراد شاد و يا افسرده و غمگين، فقط ۳ درصد است. به عبارتي در کمال ناباوري مشخص شد ازدواج خوب (الزاماً) باعث خوشبختي نمي شود. هرچند ازدواج خوب، يکي از مولفه هاي رسيدن به خوشبختي و موفقيت است؛ اين ماييم که شادي و موفقيت را برای خود انتخاب مي کنيم. در واقع طبق همان تحقيق ۶۰ درصد مصاديق خوشبختي و شادي در زندگي فرد در گذشته ی او و ۳۷ درصد به تلاش هايي که آن فرد در زندگی کرده مربوط مي شود. ۳ درصد باقي مانده هم با "ازدواج خوب" مرتبط است".نقل قول فوق، بخشی از مطلبی بود که طی ایمیلی دریافت کرده بودم. این یافته - که شاید چندان جدید هم نباشد - بخشی از حقایق پیرامون ازدواج یا شادی و خوشبختی در زندگی را روشن می کند، که برای من هم بسیار جالب بود و آموزه هایم را در زمینه ی "جامعه شناسی خانواده" غنی تر می سازد. تصور کنید چه بسیارند افرادی که فکر می کنند چون ازدواج نکرده اند بدبخت عالم اند، یا اگر طلاق گرفتند دیگر زندگی برای شان به انتها رسیده است، یا چه بسا افرادی که می اندیشند "اگر با این فرد ازدواج نکرده بودم/اگر از آن فرد طلاق نگرفته بودم، خوشبخت تر و موفق تر بودم" و علت همه ی ناکامی هایشان در زندگی شغلی و غیره را به همسرشان/شریک زندگی شان (که در دسترس ترین فرد در یافتنِ مقصر اصلی است) نسبت می دهند. طی مطالعات اخیرم، و آشنایی با آموزه های جدیدی از حوزه ی روانشناسی و غیر آن، در زمینه ی رسیدن به آرامش و بی نیازی (بخوانید خوشبختی)، متوجه ی درس های جدیدی شده ام که به عنوان مثال، کلید رفع مشکلات فرد، توجه و تامل وی در خویشتن و تاریخچه ی زندگی اش است و برای بهبود شرایط زندگی اش (در زمان حال یا آینده)، شرط اول، ایجاد تغییر و بازنگری در خود (و نه در دیگران) و دوست داشتن و بها دادن به خودش است، و توجه به همین اصل اساسی، راهگشای فرد به سوی کمال و شادکامی است. یافته ی فوق نیز در گزارشی که ذکر کردم به نوعی یادآوری همین نکته است که به جای "انتظار داشتن از دیگران" (مردی با اسب سفید، یا زنی که وصالش شادی عالم را به ارمغان می آورد) در جهت نیل به رضایت خاطر و موفقیت و شادکامی بهتر است انتظارات مان را متوجه ی رشد و کمال یابی خود کنیم و توانایی های خود را به کمال مطلوب نزدیک کنیم، که در نتیجه ی این تغییر و تحول مثبت، خواهی نخواهی بر پیرامون مان و شبکه ی ارتباطی مان با دیگر افراد اعم از والدین، همسر، دوست، فرزندان، همکاران، و غیره نیز تاثیر مثبت می گذاریم.
از مهمترین دستاوردهای این چنین یافته های تحقیقاتی، پاک کردن برخی تصورات نادرست (یا اسطوره ها/افسانه ها) است که در ذهن افراد در جوامع مختلف حک شده است بدون این که مبنای مشخصی داشته باشد. این گونه تصورات معمولاً باعث ناسالم شدن ارتباط افراد با یکدیگر می شود و بر سلامت اجتماعی خانواده لطمه وارد می کند. خیلی از افراد با این توهم وارد زندگی مشترک با فردی می شوند، که انگار تمام خوشبختی عالم با این ازدواج و رسیدن به فرد مورد نظرشان قرار است برای شان تامین شود، و وقتی زندگی مشترک شروع می شود و می بینند که پس از آن "معجزه ای" رخ نداد و اوضاع به همان روال قبلی در زندگی شان پیش می رود دچار سرخوردگی می شوند و فکر می کنند تمام خستگی، ضعف، سرخوردگی ها و عدم موفقیت های شان را باید به حساب فردی که وارد زندگی شان شده بگذارند، و به عبارت دیگر، با نوعی فرافکنی، مسئولیت کارها یا انتخاب های شان را به گردن دیگری (و نه خود) می اندازند!




یاعلی و در پناه حق Khansariha (8)
دوست من 
من به مطالبی که لطف کردی و نوشتی واقفم 
اما مشکل من اینجاست که واقعا می خوام که کسی کنارم باشه 
این میل و حق طبیعی و البته منصفانه ای هست 
اما جامعه امروز ما با این اصل بسیار مهم در تضاده
من مدتهاست که این مشکل و دارم و این ازون درداست که نمی شه عنوانش کرد
چون راهکارش به مسائل مادی ختم میشه و من قدرتش رو ندارم
حالا یه موضوع دیگه هم هست که بر این درد افزوده
اینکه ما یکبار اقدام کردیم و طرف مقابل منو یک لنگه پا نگه داشته :(
اما با معادلات زمینی ما هیچ جوره درست نمیشه مگر با اراده خداوند سبحان
اگر تو گروه مشاوری داریم ، من بهش نیاز مبرم دارم ، لطفا راهنمایی کنید دوستان
(1393 آبان 18، 23:48)Tavvab نوشته است:
(1393 آبان 18، 22:49)some day soon نوشته است: سلام آقا تواب  53


من متوجه هستم که کار آسونی پیش رو نداری ..این که خودت رو جمع کنی و از این وضعیت در بیایی اصن کار آسونی نیستش ..اما یه سری نشونه های خوب هستش ..اولین نشونه اینه که اومدی و با ما مشکلت رو در میون گذاشتی این خیلی خوبهKhansariha (48) این نشون دهنده ی این هستش که خواستار تغییر هستی128fs318181 ..و خب قطعا تو این تغییر موفق هم خواهی شدclapping ..ما کانونی ها هیچ شکی توش نداریم128fs318181128fs318181 . دعات میکنم رفیق و امیدوارم که خیلی زود بیایی اینجا و به بچه های دیگه که این مشکل براشون پیش اومده راهنمایی بدی ..ممم میخوام یه مطلبی که به خودم کمک کرده بود رو برای همه مون بذارم این جا منبعش رو هم اون پایین میذارم .. بدون هیچ توهینی به هیچ کس و به صورت نقل مستقیم از این جا  و در اخر هم فراموش نکن که چیزی که باعث از بین رفتن تو نشه باعث میشه بزرگ شی Khansariha (18)




طي تحقيقات وسيعي که توسط لازاروس و همکارانش صورت گرفت مشخص شد در يک جامعه آماري يک ميليوني از سراسر دنيا نقش ازدواج خوب در دست يابي به خوشبختي در افراد مختلف از جمله افراد شاد و يا افسرده و غمگين، فقط ۳ درصد است. به عبارتي در کمال ناباوري مشخص شد ازدواج خوب (الزاماً) باعث خوشبختي نمي شود. هرچند ازدواج خوب، يکي از مولفه هاي رسيدن به خوشبختي و موفقيت است؛ اين ماييم که شادي و موفقيت را برای خود انتخاب مي کنيم. در واقع طبق همان تحقيق ۶۰ درصد مصاديق خوشبختي و شادي در زندگي فرد در گذشته ی او و ۳۷ درصد به تلاش هايي که آن فرد در زندگی کرده مربوط مي شود. ۳ درصد باقي مانده هم با "ازدواج خوب" مرتبط است".نقل قول فوق، بخشی از مطلبی بود که طی ایمیلی دریافت کرده بودم. این یافته - که شاید چندان جدید هم نباشد - بخشی از حقایق پیرامون ازدواج یا شادی و خوشبختی در زندگی را روشن می کند، که برای من هم بسیار جالب بود و آموزه هایم را در زمینه ی "جامعه شناسی خانواده" غنی تر می سازد. تصور کنید چه بسیارند افرادی که فکر می کنند چون ازدواج نکرده اند بدبخت عالم اند، یا اگر طلاق گرفتند دیگر زندگی برای شان به انتها رسیده است، یا چه بسا افرادی که می اندیشند "اگر با این فرد ازدواج نکرده بودم/اگر از آن فرد طلاق نگرفته بودم، خوشبخت تر و موفق تر بودم" و علت همه ی ناکامی هایشان در زندگی شغلی و غیره را به همسرشان/شریک زندگی شان (که در دسترس ترین فرد در یافتنِ مقصر اصلی است) نسبت می دهند. طی مطالعات اخیرم، و آشنایی با آموزه های جدیدی از حوزه ی روانشناسی و غیر آن، در زمینه ی رسیدن به آرامش و بی نیازی (بخوانید خوشبختی)، متوجه ی درس های جدیدی شده ام که به عنوان مثال، کلید رفع مشکلات فرد، توجه و تامل وی در خویشتن و تاریخچه ی زندگی اش است و برای بهبود شرایط زندگی اش (در زمان حال یا آینده)، شرط اول، ایجاد تغییر و بازنگری در خود (و نه در دیگران) و دوست داشتن و بها دادن به خودش است، و توجه به همین اصل اساسی، راهگشای فرد به سوی کمال و شادکامی است. یافته ی فوق نیز در گزارشی که ذکر کردم به نوعی یادآوری همین نکته است که به جای "انتظار داشتن از دیگران" (مردی با اسب سفید، یا زنی که وصالش شادی عالم را به ارمغان می آورد) در جهت نیل به رضایت خاطر و موفقیت و شادکامی بهتر است انتظارات مان را متوجه ی رشد و کمال یابی خود کنیم و توانایی های خود را به کمال مطلوب نزدیک کنیم، که در نتیجه ی این تغییر و تحول مثبت، خواهی نخواهی بر پیرامون مان و شبکه ی ارتباطی مان با دیگر افراد اعم از والدین، همسر، دوست، فرزندان، همکاران، و غیره نیز تاثیر مثبت می گذاریم.
از مهمترین دستاوردهای این چنین یافته های تحقیقاتی، پاک کردن برخی تصورات نادرست (یا اسطوره ها/افسانه ها) است که در ذهن افراد در جوامع مختلف حک شده است بدون این که مبنای مشخصی داشته باشد. این گونه تصورات معمولاً باعث ناسالم شدن ارتباط افراد با یکدیگر می شود و بر سلامت اجتماعی خانواده لطمه وارد می کند. خیلی از افراد با این توهم وارد زندگی مشترک با فردی می شوند، که انگار تمام خوشبختی عالم با این ازدواج و رسیدن به فرد مورد نظرشان قرار است برای شان تامین شود، و وقتی زندگی مشترک شروع می شود و می بینند که پس از آن "معجزه ای" رخ نداد و اوضاع به همان روال قبلی در زندگی شان پیش می رود دچار سرخوردگی می شوند و فکر می کنند تمام خستگی، ضعف، سرخوردگی ها و عدم موفقیت های شان را باید به حساب فردی که وارد زندگی شان شده بگذارند، و به عبارت دیگر، با نوعی فرافکنی، مسئولیت کارها یا انتخاب های شان را به گردن دیگری (و نه خود) می اندازند!




یاعلی و در پناه حق Khansariha (8)
دوست من 
من به مطالبی که لطف کردی و نوشتی واقفم 
اما مشکل من اینجاست که واقعا می خوام که کسی کنارم باشه 
این میل و حق طبیعی و البته منصفانه ای هست 
اما جامعه امروز ما با این اصل بسیار مهم در تضاده
من مدتهاست که این مشکل و دارم و این ازون درداست که نمی شه عنوانش کرد
چون راهکارش به مسائل مادی ختم میشه و من قدرتش رو ندارم
حالا یه موضوع دیگه هم هست که بر این درد افزوده
اینکه ما یکبار اقدام کردیم و طرف مقابل منو یک لنگه پا نگه داشته :(
اما با معادلات زمینی ما هیچ جوره درست نمیشه مگر با اراده خداوند سبحان

سلام، دوست گرامى،
من نميگمكسي خودشو سركوب كنه،
ولى فعلا وضع جامعه همينه،
منم ه نميدونم شما چند سالته،بالاخره فكر ميكنم منم به اندازه سنى كه دارم نياز به يار و همراه داشتم باشم، ولي وقتى جامعه اينه،نميشه از سنگ توقع نرمى داشت،
بنا براين از خدا بخواه اين ميل رو در وجودت كم رنگ كنه، باور كن ميشه، باور كن ، براى من شد ، من ازش خواستم خودمم همت كردم،
اينكه شما تشنه باشى و از آب دريا بخورى مسملما تشنه تر ميشى،اگر چشمت به صحنه اي بي افته،خوب طبيعيه كه ادم دلش بخواد،اگر بيتفاوت باشى اونموقع غيرعاديه،
ولى شرايط رو نبايد منكر شد،
به خدا توكل كن و همت كن،خودش درست ميكنه،

يادت باشه،
خدايي دنيا را در شش روز و زمين را در دو روز آفريد،حل مشكل من و شمايي كه گفت بشو،و شديم ، برايش كارى ندارد ،پس اگر گره اي از كار ما باز نميشه دنيال علت در خودمان باشيم،
در مورد خط آخر نوشتم با دقت سرچ كن تا به اين اعجاز قرآن پى ببري.
ببخشيد بعضي جاها دوستان رو تو خطاب ميكنم،ميخوام جو دوستانه باشه.
مگه قرار نبود ایمیل نذاریم ؟
صفحه اول لینک مشاوره هستا
رویایی رو ببین که میخوای
جایی برو که دوست داری
چیزی باش که میخوای باشی
چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1393 آبان 20، 1:31)asma نوشته است: راضی شدی ؟حوصله خوندنشو نداشتم
معذرت
سلام ، شما راهکار خودکشی خواسته بودید؟ من گذرم شانسی به این سایت افتاد ، وقتی مطلبتونو خوندم تعجب کردم. دوست خوبم من ایران نیستم اینجا مشاوره میخونم ، یعنی خارج از ایران ولی اطلعاتم خیلی نافصه. در اینجا توصیه میشه به همراه که زنگ بزنند به مرکز حمایت ، اگر در ایران هست ، حتما کمک بخواید . با دوسته نزدیک و خوانواده اگه صمیمی هستید صحبت کنید. شاید به زبون نیارند ، اما شما خیلی ها رو دارید که حمایتتون می کنند و همیشه در کنارتون هستند. چند تا راهکار براتون ترجمه می کنم.
(1393 آبان 20، 0:49)asma نوشته است: سلام
کسی اینجا هست به من کمک کنه؟
کمکی که قانع شم که خودکشی نکنم.همش فکرش تو سرمه وقتی خوبم خودم یه پا روانشناسم ولی وای ب حال وقتی که
عصبی باشم یا ناراحت باشم یا یه چیز به وفق مرادم نباشه....
من به اصرار دوستم میخوام به خودم کمک کنم واسه همینم اینجام..

دارم تو این دنیا اتمام حجت  میکنم اون دنیا زیاد اذیتن نکنن...
یاعلی.

دوست عزیزم میدونم که این فکر آسون نیست . اذیت کنندست خیلی ... کمک بخواید و تاکید میکنم کمک بخواید. همین که الان اینو نوشتید و میخونید یعنی جزئی از وجود شما دنباله کمکه...حتماً به دوسته نزدیکتون احساساتونو بگید و مراکز کمک رو پیدا کنید... فکر به خودکشی فقط تو شما نیست. خیلی ها این فکرو میکنند اما فکر خودکشی حتما به معنیه انجامه اون نیست...
سلام دوست عزیز نوشتم براتون که من ایران نیستم وگرنه مراکز حمایت تو فکر خودکشی می کنند ، ولی براتون ترجمه کردم راه کارا رو
  • کمک بگیرید ، با دوستان یا فامیله نزدیک مشورت کنید.
  • بدونید تنها نیستید ، بدونید خیلی ها پشت شما هستند ، خیلی ها دوستون دارن و به موقع حمایتتون می کنن.
  • یه قرارداد با دوستتون که میدونه یا مشاور ببندید ، مثلاً بنویسید و امضا کنید و متعد شین که موقع عصبانیت دست به کاری و خودکشی نمیزنید ، سر قولتون سعی کنید بمونید.
  • اینو باید دوست و همرازتون بدونه اما به خوده شما میگن که از دوسته نزدیکتون بخواید مرتب چکتون کنه ، حالتونو بپرسه.
  • حتماً دنباله مرکز بحران "crisis" تو این زمینه تو ایران باشید ، تاکید می کنم دنباله کمک باشید.
  • اینم برای دوتاتونه یعنی فرد نزدیک ، اما من به شما میگم ، زمانی که فکر خودکشی داشتید تنها نمونید دوستتون نباید تنهاتون بذاره.
.........
درآخر اینکه من این سر دنیا برام مهمه که شما صحیح و سالم باشید ، منو دوسته خودتون بدونید و حالا که اینجا صحبتی کردیم یه قول به من بدید: قول بدید وقت عصبانیت و گرفتاری خودکشی نکنید ، لطفا یاد من تو این ور دنیا و قولی که میدید باشید...سلامت باشید.

(1393 آبان 20، 0:49)asma نوشته است: سلام
کسی اینجا هست به من کمک کنه؟
کمکی که قانع شم که خودکشی نکنم.همش فکرش تو سرمه وقتی خوبم خودم یه پا روانشناسم ولی وای ب حال وقتی که
عصبی باشم یا ناراحت باشم یا یه چیز به وفق مرادم نباشه....
من به اصرار دوستم میخوام به خودم کمک کنم واسه همینم اینجام..

دارم تو این دنیا اتمام حجت  میکنم اون دنیا زیاد اذیتن نکنن...
یاعلی.
جواب من اومد؟ من اومدم این کانون ثبت نام کردم به پسته خودکشی جواب بدم ، ببخشید اگه بلد نیستم اینجا رو ، دوسته جدید نوشتم قدمه اولو برداشتید که اینجا مطرح کردید ، به دوستاتون بگید کمک بخواید شما تنها نیستید که این فکرو میدونید خیلیها هستند اما فکر خودکشی به معنیه انجامش نیست ، وقتی فکرشو دارید تنها نباشید و به کسی بگید... حتما کمک بخواید ... و قول به دوستاتون و من بدید که اینکارو نمی کنید ، قرارداد ببنید و پاش وایستید...سلامت باشید.
سلام 
(1393 آبان 18، 23:48)Tavvab نوشته است:
(1393 آبان 18، 22:49)some day soon نوشته است: سلام آقا تواب  53


من متوجه هستم که کار آسونی پیش رو نداری ..این که خودت رو جمع کنی و از این وضعیت در بیایی اصن کار آسونی نیستش ..اما یه سری نشونه های خوب هستش ..اولین نشونه اینه که اومدی و با ما مشکلت رو در میون گذاشتی این خیلی خوبهKhansariha (48) این نشون دهنده ی این هستش که خواستار تغییر هستی128fs318181 ..و خب قطعا تو این تغییر موفق هم خواهی شدclapping ..ما کانونی ها هیچ شکی توش نداریم128fs318181128fs318181 . دعات میکنم رفیق و امیدوارم که خیلی زود بیایی اینجا و به بچه های دیگه که این مشکل براشون پیش اومده راهنمایی بدی ..ممم میخوام یه مطلبی که به خودم کمک کرده بود رو برای همه مون بذارم این جا منبعش رو هم اون پایین میذارم .. بدون هیچ توهینی به هیچ کس و به صورت نقل مستقیم از این جا  و در اخر هم فراموش نکن که چیزی که باعث از بین رفتن تو نشه باعث میشه بزرگ شی Khansariha (18)




طي تحقيقات وسيعي که توسط لازاروس و همکارانش صورت گرفت مشخص شد در يک جامعه آماري يک ميليوني از سراسر دنيا نقش ازدواج خوب در دست يابي به خوشبختي در افراد مختلف از جمله افراد شاد و يا افسرده و غمگين، فقط ۳ درصد است. به عبارتي در کمال ناباوري مشخص شد ازدواج خوب (الزاماً) باعث خوشبختي نمي شود. هرچند ازدواج خوب، يکي از مولفه هاي رسيدن به خوشبختي و موفقيت است؛ اين ماييم که شادي و موفقيت را برای خود انتخاب مي کنيم. در واقع طبق همان تحقيق ۶۰ درصد مصاديق خوشبختي و شادي در زندگي فرد در گذشته ی او و ۳۷ درصد به تلاش هايي که آن فرد در زندگی کرده مربوط مي شود. ۳ درصد باقي مانده هم با "ازدواج خوب" مرتبط است".نقل قول فوق، بخشی از مطلبی بود که طی ایمیلی دریافت کرده بودم. این یافته - که شاید چندان جدید هم نباشد - بخشی از حقایق پیرامون ازدواج یا شادی و خوشبختی در زندگی را روشن می کند، که برای من هم بسیار جالب بود و آموزه هایم را در زمینه ی "جامعه شناسی خانواده" غنی تر می سازد. تصور کنید چه بسیارند افرادی که فکر می کنند چون ازدواج نکرده اند بدبخت عالم اند، یا اگر طلاق گرفتند دیگر زندگی برای شان به انتها رسیده است، یا چه بسا افرادی که می اندیشند "اگر با این فرد ازدواج نکرده بودم/اگر از آن فرد طلاق نگرفته بودم، خوشبخت تر و موفق تر بودم" و علت همه ی ناکامی هایشان در زندگی شغلی و غیره را به همسرشان/شریک زندگی شان (که در دسترس ترین فرد در یافتنِ مقصر اصلی است) نسبت می دهند. طی مطالعات اخیرم، و آشنایی با آموزه های جدیدی از حوزه ی روانشناسی و غیر آن، در زمینه ی رسیدن به آرامش و بی نیازی (بخوانید خوشبختی)، متوجه ی درس های جدیدی شده ام که به عنوان مثال، کلید رفع مشکلات فرد، توجه و تامل وی در خویشتن و تاریخچه ی زندگی اش است و برای بهبود شرایط زندگی اش (در زمان حال یا آینده)، شرط اول، ایجاد تغییر و بازنگری در خود (و نه در دیگران) و دوست داشتن و بها دادن به خودش است، و توجه به همین اصل اساسی، راهگشای فرد به سوی کمال و شادکامی است. یافته ی فوق نیز در گزارشی که ذکر کردم به نوعی یادآوری همین نکته است که به جای "انتظار داشتن از دیگران" (مردی با اسب سفید، یا زنی که وصالش شادی عالم را به ارمغان می آورد) در جهت نیل به رضایت خاطر و موفقیت و شادکامی بهتر است انتظارات مان را متوجه ی رشد و کمال یابی خود کنیم و توانایی های خود را به کمال مطلوب نزدیک کنیم، که در نتیجه ی این تغییر و تحول مثبت، خواهی نخواهی بر پیرامون مان و شبکه ی ارتباطی مان با دیگر افراد اعم از والدین، همسر، دوست، فرزندان، همکاران، و غیره نیز تاثیر مثبت می گذاریم.
از مهمترین دستاوردهای این چنین یافته های تحقیقاتی، پاک کردن برخی تصورات نادرست (یا اسطوره ها/افسانه ها) است که در ذهن افراد در جوامع مختلف حک شده است بدون این که مبنای مشخصی داشته باشد. این گونه تصورات معمولاً باعث ناسالم شدن ارتباط افراد با یکدیگر می شود و بر سلامت اجتماعی خانواده لطمه وارد می کند. خیلی از افراد با این توهم وارد زندگی مشترک با فردی می شوند، که انگار تمام خوشبختی عالم با این ازدواج و رسیدن به فرد مورد نظرشان قرار است برای شان تامین شود، و وقتی زندگی مشترک شروع می شود و می بینند که پس از آن "معجزه ای" رخ نداد و اوضاع به همان روال قبلی در زندگی شان پیش می رود دچار سرخوردگی می شوند و فکر می کنند تمام خستگی، ضعف، سرخوردگی ها و عدم موفقیت های شان را باید به حساب فردی که وارد زندگی شان شده بگذارند، و به عبارت دیگر، با نوعی فرافکنی، مسئولیت کارها یا انتخاب های شان را به گردن دیگری (و نه خود) می اندازند!




یاعلی و در پناه حق Khansariha (8)
دوست من 
من به مطالبی که لطف کردی و نوشتی واقفم 
اما مشکل من اینجاست که واقعا می خوام که کسی کنارم باشه 
این میل و حق طبیعی و البته منصفانه ای هست 
اما جامعه امروز ما با این اصل بسیار مهم در تضاده
من مدتهاست که این مشکل و دارم و این ازون درداست که نمی شه عنوانش کرد
چون راهکارش به مسائل مادی ختم میشه و من قدرتش رو ندارم
حالا یه موضوع دیگه هم هست که بر این درد افزوده
اینکه ما یکبار اقدام کردیم و طرف مقابل منو یک لنگه پا نگه داشته :(
اما با معادلات زمینی ما هیچ جوره درست نمیشه مگر با اراده خداوند سبحان

سلام 
دقیقا نکته ی اصلی همین جاست که شما گفتین ومن منکر حرف شما نشدم کما این که در نوشته های قبلیم هم هست 53
 میخواستم بگم که تا حالا شده که یه بچه ی کوچیک رو ببینین که مثلا یه هو وسط خیابان وسط زمستون هوس آیس پک کنه و گیر بده به مامانش من آیس پک میخوام من ایس پک میخوام ونگ ونگ ونگ ...خب مامان اگه زرنگ باشه چی کار میکنه به نظر شما ؟ به هش توضیح میده که آیس پک نداریم این جا درست اگه قبول نکرد چی ... به هش میگه ااا نیگا برفها رو اون جا نشسته ..نیگا آسمون آبیه ..نیگا گنجشکا رو روی سیم برق ..آفرین حواسش رو پرت میکنه 128fs318181 ..قبول دارم قیاسم مع الفارغه (یا الفارقه؟!) ولی شما کلیت موضوع رو بگیر ..اینایی که میگی کاملا درست ..جامعه ایراد داره ...ایشون نباید این کار رو میکردن و شما رو یه لنگه پا نگه میداشتن درست ..ولی الان راهکار چیه ؟ یه راه ساده داره که من سعی کردم به شما تو این چند تا پست توضیح بدم داره ..باید پارو نزد باید وا داد.. باید به هش فکر نکنی باید حواس خودت رو پرت کنی ..یعنی همون کاری که مامان بچه هه کرد باهاش رو خودت با خودت بکنی ..که چرا؟ که یه مدت آروم شی که یه مدت زندگیت بره جلو ..باور کن اگه یه کبوتر رو ول کنی بره تو  آسمون اگه مال تو باشه برمیگرده پیشت و میگه دلبری برگزیده ام که مپرس ..اگه هم نباشه که میره برای خودش پی خودش ...چه بهتر برای تو نبودش ..من کاملا به هت حق میدم ...ولی میگم خودت رو اذیت نکن با بزرگ کردن این مساله برای خودت ..توکل کن به خدا درست میشه ..بعضی وقتها بهترین کار پارو نزدنه ..فکر نکردنه ..حواس پرت کردنه ..میدونی رفیق ما نباید زندگی هامون پابند مشکلات موجود دور و برمون باشه ..ما باید منعطف باشیم ..و دست آخر نگران نباش ..اون نیمه ی گم شده ی شما به تعبیر امام صادق اصن گم نشده ..فقط یه کم زمان میخواد تا به شما برسه ..کدوم تعبیر ؟ همین پایینی 128fs318181
از امام صادق علیه السلام پرسیدند که زندگی خود را بر چه بنا کرده اند ..
امام صادق علیه السلام گقتند که زندگیشون رو بر اساس 4 اصل بنا کردند 
1. دانستم که رزق مرا دیگری نمیخورد ، پس آرام شدم ، 
2. دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم ، 
3.دانستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد ، پس تلاش کردم . 
4. و دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم ، 
منبع حدیث: بحار الانوار ، ح 7 ؟ ، ص 228 - مستدرک الوسایل ، ج 12 ، ص 172 


در کل من اطمینان دارم مضمون همه ی این حرفهایی که گفتم رو میدونستی خودت ..فقط من رو ببخش که خوب بلد نیستم حرف بزنم..وگرنه از همون اول باید متوجه ات میکردم ..

در پناه حق و همیشه باید شاد Khansariha (8)
یا حضرت 53 زهرا (سلام الله علیها) 53
:d

اسما خانوم نرنجی از ما ؟
اون لینک مشاوره خوندنی نیست
می ری مشکلتو می گی روان شناسا حل می کنن
جالبه ادم مشکلات بقیه رو می خونه خیلی چیزا یاد می گیره
من قبلا رفتم تو اون لینکا

دست همراه گرامی درد نکنه
رویایی رو ببین که میخوای
جایی برو که دوست داری
چیزی باش که میخوای باشی
چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1393 آبان 20، 23:07)ویجدان سیز نوشته است: :d

اسما خانوم نرنجی از ما ؟
اون لینک مشاوره خوندنی نیست
می ری مشکلتو می گی روان شناسا حل می کنن
جالبه ادم مشکلات بقیه رو می خونه خیلی چیزا یاد می گیره
من قبلا رفتم تو اون لینکا

دست همراه گرامی درد نکنه


البته من تصحیح میکنم با اجازه ..آقا اسما 
ایشالله که نرنجیدن آقا اسما Khansariha (8)
یا حضرت 53 زهرا (سلام الله علیها) 53
(1393 آبان 20، 22:06)some day soon نوشته است: سلام 
(1393 آبان 18، 23:48)Tavvab نوشته است:
(1393 آبان 18، 22:49)some day soon نوشته است: سلام آقا تواب  53


من متوجه هستم که کار آسونی پیش رو نداری ..این که خودت رو جمع کنی و از این وضعیت در بیایی اصن کار آسونی نیستش ..اما یه سری نشونه های خوب هستش ..اولین نشونه اینه که اومدی و با ما مشکلت رو در میون گذاشتی این خیلی خوبهKhansariha (48) این نشون دهنده ی این هستش که خواستار تغییر هستی128fs318181 ..و خب قطعا تو این تغییر موفق هم خواهی شدclapping ..ما کانونی ها هیچ شکی توش نداریم128fs318181128fs318181 . دعات میکنم رفیق و امیدوارم که خیلی زود بیایی اینجا و به بچه های دیگه که این مشکل براشون پیش اومده راهنمایی بدی ..ممم میخوام یه مطلبی که به خودم کمک کرده بود رو برای همه مون بذارم این جا منبعش رو هم اون پایین میذارم .. بدون هیچ توهینی به هیچ کس و به صورت نقل مستقیم از این جا  و در اخر هم فراموش نکن که چیزی که باعث از بین رفتن تو نشه باعث میشه بزرگ شی Khansariha (18)




طي تحقيقات وسيعي که توسط لازاروس و همکارانش صورت گرفت مشخص شد در يک جامعه آماري يک ميليوني از سراسر دنيا نقش ازدواج خوب در دست يابي به خوشبختي در افراد مختلف از جمله افراد شاد و يا افسرده و غمگين، فقط ۳ درصد است. به عبارتي در کمال ناباوري مشخص شد ازدواج خوب (الزاماً) باعث خوشبختي نمي شود. هرچند ازدواج خوب، يکي از مولفه هاي رسيدن به خوشبختي و موفقيت است؛ اين ماييم که شادي و موفقيت را برای خود انتخاب مي کنيم. در واقع طبق همان تحقيق ۶۰ درصد مصاديق خوشبختي و شادي در زندگي فرد در گذشته ی او و ۳۷ درصد به تلاش هايي که آن فرد در زندگی کرده مربوط مي شود. ۳ درصد باقي مانده هم با "ازدواج خوب" مرتبط است".نقل قول فوق، بخشی از مطلبی بود که طی ایمیلی دریافت کرده بودم. این یافته - که شاید چندان جدید هم نباشد - بخشی از حقایق پیرامون ازدواج یا شادی و خوشبختی در زندگی را روشن می کند، که برای من هم بسیار جالب بود و آموزه هایم را در زمینه ی "جامعه شناسی خانواده" غنی تر می سازد. تصور کنید چه بسیارند افرادی که فکر می کنند چون ازدواج نکرده اند بدبخت عالم اند، یا اگر طلاق گرفتند دیگر زندگی برای شان به انتها رسیده است، یا چه بسا افرادی که می اندیشند "اگر با این فرد ازدواج نکرده بودم/اگر از آن فرد طلاق نگرفته بودم، خوشبخت تر و موفق تر بودم" و علت همه ی ناکامی هایشان در زندگی شغلی و غیره را به همسرشان/شریک زندگی شان (که در دسترس ترین فرد در یافتنِ مقصر اصلی است) نسبت می دهند. طی مطالعات اخیرم، و آشنایی با آموزه های جدیدی از حوزه ی روانشناسی و غیر آن، در زمینه ی رسیدن به آرامش و بی نیازی (بخوانید خوشبختی)، متوجه ی درس های جدیدی شده ام که به عنوان مثال، کلید رفع مشکلات فرد، توجه و تامل وی در خویشتن و تاریخچه ی زندگی اش است و برای بهبود شرایط زندگی اش (در زمان حال یا آینده)، شرط اول، ایجاد تغییر و بازنگری در خود (و نه در دیگران) و دوست داشتن و بها دادن به خودش است، و توجه به همین اصل اساسی، راهگشای فرد به سوی کمال و شادکامی است. یافته ی فوق نیز در گزارشی که ذکر کردم به نوعی یادآوری همین نکته است که به جای "انتظار داشتن از دیگران" (مردی با اسب سفید، یا زنی که وصالش شادی عالم را به ارمغان می آورد) در جهت نیل به رضایت خاطر و موفقیت و شادکامی بهتر است انتظارات مان را متوجه ی رشد و کمال یابی خود کنیم و توانایی های خود را به کمال مطلوب نزدیک کنیم، که در نتیجه ی این تغییر و تحول مثبت، خواهی نخواهی بر پیرامون مان و شبکه ی ارتباطی مان با دیگر افراد اعم از والدین، همسر، دوست، فرزندان، همکاران، و غیره نیز تاثیر مثبت می گذاریم.
از مهمترین دستاوردهای این چنین یافته های تحقیقاتی، پاک کردن برخی تصورات نادرست (یا اسطوره ها/افسانه ها) است که در ذهن افراد در جوامع مختلف حک شده است بدون این که مبنای مشخصی داشته باشد. این گونه تصورات معمولاً باعث ناسالم شدن ارتباط افراد با یکدیگر می شود و بر سلامت اجتماعی خانواده لطمه وارد می کند. خیلی از افراد با این توهم وارد زندگی مشترک با فردی می شوند، که انگار تمام خوشبختی عالم با این ازدواج و رسیدن به فرد مورد نظرشان قرار است برای شان تامین شود، و وقتی زندگی مشترک شروع می شود و می بینند که پس از آن "معجزه ای" رخ نداد و اوضاع به همان روال قبلی در زندگی شان پیش می رود دچار سرخوردگی می شوند و فکر می کنند تمام خستگی، ضعف، سرخوردگی ها و عدم موفقیت های شان را باید به حساب فردی که وارد زندگی شان شده بگذارند، و به عبارت دیگر، با نوعی فرافکنی، مسئولیت کارها یا انتخاب های شان را به گردن دیگری (و نه خود) می اندازند!




یاعلی و در پناه حق Khansariha (8)
دوست من 
من به مطالبی که لطف کردی و نوشتی واقفم 
اما مشکل من اینجاست که واقعا می خوام که کسی کنارم باشه 
این میل و حق طبیعی و البته منصفانه ای هست 
اما جامعه امروز ما با این اصل بسیار مهم در تضاده
من مدتهاست که این مشکل و دارم و این ازون درداست که نمی شه عنوانش کرد
چون راهکارش به مسائل مادی ختم میشه و من قدرتش رو ندارم
حالا یه موضوع دیگه هم هست که بر این درد افزوده
اینکه ما یکبار اقدام کردیم و طرف مقابل منو یک لنگه پا نگه داشته :(
اما با معادلات زمینی ما هیچ جوره درست نمیشه مگر با اراده خداوند سبحان

سلام 
دقیقا نکته ی اصلی همین جاست که شما گفتین ومن منکر حرف شما نشدم کما این که در نوشته های قبلیم هم هست 53
 میخواستم بگم که تا حالا شده که یه بچه ی کوچیک رو ببینین که مثلا یه هو وسط خیابان وسط زمستون هوس آیس پک کنه و گیر بده به مامانش من آیس پک میخوام من ایس پک میخوام ونگ ونگ ونگ ...خب مامان اگه زرنگ باشه چی کار میکنه به نظر شما ؟ به هش توضیح میده که آیس پک نداریم این جا درست اگه قبول نکرد چی ... به هش میگه ااا نیگا برفها رو اون جا نشسته ..نیگا آسمون آبیه ..نیگا گنجشکا رو روی سیم برق ..آفرین حواسش رو پرت میکنه 128fs318181 ..قبول دارم قیاسم مع الفارغه (یا الفارقه؟!) ولی شما کلیت موضوع رو بگیر ..اینایی که میگی کاملا درست ..جامعه ایراد داره ...ایشون نباید این کار رو میکردن و شما رو یه لنگه پا نگه میداشتن درست ..ولی الان راهکار چیه ؟ یه راه ساده داره که من سعی کردم به شما تو این چند تا پست توضیح بدم داره ..باید پارو نزد باید وا داد.. باید به هش فکر نکنی باید حواس خودت رو پرت کنی ..یعنی همون کاری که مامان بچه هه کرد باهاش رو خودت با خودت بکنی ..که چرا؟ که یه مدت آروم شی که یه مدت زندگیت بره جلو ..باور کن اگه یه کبوتر رو ول کنی بره تو  آسمون اگه مال تو باشه برمیگرده پیشت و میگه دلبری برگزیده ام که مپرس ..اگه هم نباشه که میره برای خودش پی خودش ...چه بهتر برای تو نبودش ..من کاملا به هت حق میدم ...ولی میگم خودت رو اذیت نکن با بزرگ کردن این مساله برای خودت ..توکل کن به خدا درست میشه ..بعضی وقتها بهترین کار پارو نزدنه ..فکر نکردنه ..حواس پرت کردنه ..میدونی رفیق ما نباید زندگی هامون پابند مشکلات موجود دور و برمون باشه ..ما باید منعطف باشیم ..و دست آخر نگران نباش ..اون نیمه ی گم شده ی شما به تعبیر امام صادق اصن گم نشده ..فقط یه کم زمان میخواد تا به شما برسه ..کدوم تعبیر ؟ همین پایینی 128fs318181
از امام صادق علیه السلام پرسیدند که زندگی خود را بر چه بنا کرده اند ..
امام صادق علیه السلام گقتند که زندگیشون رو بر اساس 4 اصل بنا کردند 
1. دانستم که رزق مرا دیگری نمیخورد ، پس آرام شدم ، 
2. دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم ، 
3.دانتستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد ، پس تلاش کردم . 
4. و دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم ، 
منبع حدیث: بحار الانوار ، ح 7 ؟ ، ص 228 - مستدرک الوسایل ، ج 12 ، ص 172 


در کل من اطمینان دارم مضمون همه ی این حرفهایی که گفتم رو میدونستی خودت ..فقط من رو ببخش که خوب بلد نیستم حرف بزنم..وگرنه از همون اول باید متوجه ات میکردم ..

در پناه حق و همیشه باید شاد Khansariha (8)
خیلی حال کردم ، تشکر واقعا 
سعی می کنم تا بتونم عمل کنم به برنامه ها 
فردا روز جدیدیه و می خوام قول بدم که دیگه مرتکب گناه نشم 
شما هم کمکم کنید لطفا 
واقعا شکست هام پیاپی شده و انگیزه مو از دست دادم 
خوب شد گفتم از اصلی ترین مشکلات من نداشتن انگیزه ست 
خیلی هم با خودم کلنجار می رم اما فایده ای نداره 
شیطان هم که منتظر یک لحظه غفلته ، تا به خودت میای می بینی گند زدی دوباره
دعا کنید من از توابین واقعی و هدایت شدگان باشم 

واقعا ازت ممنونم 
التماس دعا303Khansariha (18)
تواب خان،انگيزتو از دست نده،
كافيه يكم دور باشى،
براى يكم دور بودن بايد واقعاً دور بود ازين چيزا
من واقعا در بدترين شرايط گذاشتمش كنار،واقعا به بن بست رسيده بودم،چون يازده سال گرفتارش بودم،امروز روز هشتادويكم بود،وتا آخر عمرم ميشمارم تا مبادا يادم بره لطف خدا شامل حال چه كسى شد


امروز ياد ماه رمضون امسال افتادم،
يادش بخير،
بهترين روزاى عمرم بود،
باور تموم شدنش برام سخت بود،
كاش تموم نميشد،
انشالله عمرى باشه سال بعد برنامه بيشتر دارم،
تنها يك دستنوشته از شب قدر نزديك اذان صبح كه دعاى اللهم انى اسئلك پخش ميشد نوشتم و توش كلى دعا كردم،
خدايا بگير از من هرآنچه ميگيرد تورا ازمن.


الان اينقدر اميد به زندگى درمن افزايش پيدا كرده،ميخوام بعد عيد ورزشي كه قبلا ميكردم بعد بخاطر اين كار ول كردم رو دوباره برم سراغش
اصلا انگار تازه متولد شدم
اين نتيجه تركيه كه تا الان داشتم،
اميدوارم بتونم روزاي بالاترم تجربه كنم
الهي امين
TearsTearsTears


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان