اومدم پست بزارم راجع به اینکه چقدر سخت بهم میگذره بیخوابم شبا با کابوس بیدار میشم.درد شکست عاطفی داره منو میکشه. میترسم به قرص و دوا خوردن بیفتم به نئشه بازی بیفتم. خواستم خودمو خالی کنم
دیدم بحث از امام حسین و زیارتش شده
دروغ چرا من عشقمو از پدر و مادرمم بیشتر دوست داشتم حاضر بودم خانوادمو نبینم ولی بهش برسم به پدرش گفتم هر شرطی بزاری من قبول میکنم حاضر بودم سلامتیمو بدم خانوادمو بدم اما اینجوری جدا نشم از اون ولی چیزی رو که حاضر نبودم معامله کنم امام حسین بود.نمیدونم این عشق واقعیه ساختگیه حقیقیه یا دروغکی انتسابیه یا اکتسابیه ساخته ذهن خودمه یا محیط پیرامونم یا واقعا وجود داره. اما هر چیزی هست الان اون درون منه.
این یه نکته خوبه یعنی من یه چیزی در وجودم در ته دلم هست که ارزشمندتره پس باید دوام بیارم تا حالم بهتر بشه.
.........................
چندتا نکته به نظرم رسید: یکی اینکه من اربعین کربلا بودم. صحبت هزار نفر دوهزار نفر نیست صحبت از 3 میلیون نفر ایرانیه. به عدد توجه کنید سه میلیون نفر این تعداد افراد اگه با خونواده هاشون در نظر بگیریم شاید به صورت کاملا مستقیم 5 برابر این عدد خانواده های ایرانی رو به خودش مشغول میکنه. و در این چند میلیون نفر از هر تیپ و قیافه و مرام و مسلکی وجود داره خیلی ها اصلا تلویزیون حکومتی رو نمیبینن (از جمله خود من و 10 نفر دوست همراهم) خیلی ها اصلا طرفدار حکومت نیستند و منتقد جدیش هستند( ازجمله برادر بزرگم و دوستانش).
سفر به شدت سخت و طاقت فرساست. به شدت امکانات ضعیفه یعنی 10 روز باید قید خوشی رو بزنی. تقریبا همه میدونن که یک سفر زیارتی ساده و روتین و خوشگل و شیک در انتظارشون نیست. مخصوصا افرادی که تجربه چندمشونه اینو میدونن که قضیه به خوشگلی و قشنگی که تلویزیون نشون میده نیست.غذای گرم جای خواب عالی و این حرفا وجود داره ولی اصلا تضمینی نیست که به تو برسه.
من نمیدونم که حکومت بهره برداری سیاسی داره میکنه یا نه؟ واقعا نمیتونم به طور قطع و یقین بگم این تسهیل کردن نسبی شرایط سفر برای مستحکم کردن پایه های حکومته یا هدف خدایی وجود داره.
اما اینو میدونم که امام صادق فرمودند:
«سفرهای دیگر مانند حج اگر خوف باشد، ترس باشد، نباید برود، اما برای سفر کربلا با خوف هم باید رفت.»
این یه حدیث قشنگ داره در کامل الزیارات اینجا دسترسی ندارم اگه یکی حوصله داشت بگرده بزاره حدیثو. مضمون حدیث اینه امام در پاسخ کسی که سوال میکنه که اگه ضرر مالی داشته باشه سفر باید بریم میفرماید باید برید میپرسه اگه دستمون رو قطع کردن بازم بریم؟ میفرماید باید برید تا اینکه میفرماید حتی اگه امکان کشته شدنتون هم بالا بود باز زیارت رو باید برید.
اینکه میگیم خیلی ها شور دارن و شعور ندارن یا خیلی ها جوگیر میشن که میرن یا خیلی ها گناهکارن و میرن جملات ایهام داریه.چ.ن کلا استفاده از کلمه خیلی ها در جملات وصفی و اخباری غلط اندازه چون جمله رو چند پهلو میکنه.یعنی یه جمعیتی وجود داره بعد من به دید خودم میگم خیلی از این جمعیت تشنه ان یکی دیگه میگه خیلی از این جمعیت سیرآبن ( یعنی توصیف جمعیت بنا بر افکار و منیات درونی و دیگاه شخصی به پیرامون) واسه همین دقت کرده باشید تو متون علمی اگه شما از کلمه اکثرا یا تعداد اندکی در جملتون استفاده کنید یه مصصح کار درست بهتون ایراد میگیره میگه توباید عدد و رقم بگی به درصد بگی نمیشه همینجوری بنا بر دید خودت به پیرامونت پدیده ها رو توصیف کنی چون مخالف فلسفه علمه.
خلاصه اینکه 3 میلیون نفر یعنی طیف مختلفی از افراد که در اون خواص هم هست جدای از مردم عادی کسایی که واسه یه لیوان آب خوردن هم فلسفه دارن کسانی که بخوان یه راهیو برن تا عقلا قانع نشن عمرا یه گام بردارن. به سختی میشه گفت جوگیر میشن و تحت تاثیر چندتا برنامه تلویزیونی و رادیویی میزنن به دل خطر.( این یه توصیفبنا بر مشاهدات خودم علمی نیست ولی تجربیه)