1400 ارديبهشت 30، 21:55
ویرایش شده
(1400 ارديبهشت 30، 21:30)بهاران نوشته است:وقتی یک چیز برتر را پیدا کنی این ها واقعا براتون بی ارزش میشن.(1400 ارديبهشت 30، 21:18)SoldierOfAllah نوشته است: دوستان اینقدر دنیا را جدی نگیرید.
توصیه فوق العاده به همه شما این هست که اینستاگرام و شبکه های اجتماعی را پاک کنید و روزانه بروید بیرون و آسمان و طبیعت را نگاه کنید. عشق خدا با انسان حرف می زند.
رها کنید این تعلقات را. رها کنید تا آرام بگیرید!
قانع شدن درمورد اینکه باید تعلقاتو رها کرد سخته...
چجوری جدیش نگیریم وقتی داریم درونش زندگی میکنیم...
ذهنم پر از چیزای پست این دنیاییه
میخوام تموم شه و بره
ولی یهویی هجوم میاره ب سرم...
علایقمه
چیکارش کنم وقتی نمیتونم خودمو قانع کنم خوب نیست
اگ بد نیست خوب هم نیست
امروز نظریه وحدت وجود ملاصدرا رو خوندم
خیلی گریه کردم
ما هممون از خداییم
وجودمون باهاش یکیه
ولی گیر افتادیم تو دنیایی ک پر از زنجیره
زنجیر هایی از جنس شهوت
ک گند میزنه ب نزدیک شدنمون ب خدا
کاش میشد قانع بشم ک بپیوندم ب اون نور
یکی بشم با خدا
تموم شه این حس سردرگمی...
چی درسته؟
چی غلطه؟
هدفم از زندگی درسته؟
میگین اینستارو پاک کنین
تعلقاتو پاک کنین
هرچیزی
برید بپیوندین ب دنیای واقعی بیرون....
پس علایق اونجا چی میشه
یعنی باید رها شه؟
از نور وجودم کم میکنه؟
خدا ب هممون کمک کنه...
کاش می شد به شکل صوتی صحبت کنم باهات چون تاثیر کلمات با صوت خیلی بیشتره.
ببین امککاااان نداره تو نماز اول وقت بخونی و دیگر در قید و بند این چیز ها باشی.
من داستان خودمو میگم البته نه قسمت هاییش که راز هست، شاید برات خالی از حکمت نباشه
من فوق العاده سیاه بودم. سیاه کامل. هرکاری بگی در زندگیم کرده بودم (به جز آدم کشی). یهو اتفاقی برام افتاد و به سمت کشف حقایق جهان هستی حرکت کردم و در این مسیر به عشق خدا رسیدم. من هنوز ازدواج نکردم ولی قبلا فوق العاده نیاز داشتم به ازدواج (هم جنسی و هم اینکه خوشبخت بشم و باهاش برم اینور اونور!!!!) بله من در مسیری قرار گرفتم که معنایی پیدا کردم برای زندگی در این دنیا. برای من صد درصد وجود خداوند اثبات شد درواقع از روی نشانه هایش دیدم. چون که خسته شده بودم از سیاهی خودم می خواستم واقعا حقیقت رو ببینم و تغییر کنم. حقیقت را دیدم و به طول کامل تمام وجودم ایمان آورد به خداوند و آخرت. آنگاه معنایی در زندگی یافتم که فقط و فقط عشق ورزیدن و محبت کردن به همه مخلوقات خداست. یعنی به دیگران نیازمند کمک کنی، مهربونی کنی، من در رشته تخصصی خودم، خدمت به خلق می کنم و فوق العاده کیف می کنم، حیوانات را خیلی دوست دارم، همه و همه چیز برای من رنگ خدا گرفته. دیگر نگاه آلوده نمی کنم. اصلا نمی توانم نگاه کنم چون هر جا میرم خدا را میبینم. دیگر چه نیازی به شهوت رانی؟
دوست من، شهوت لذت ندارد. آتش دارد. لذت واقعی عشق خداست.
خدا رو صدا بزن. اولش شاید در دلت احساسش نکنی. حتی نماز بخوانی اصلا چیزی عایدت نشه. دلیلش این هست که روح خیلی زنگار داره. وقتی در صدا زدن خدا مداومت بورزی و در عبادتش پایبند باشی، خدا عشق خودش را در وجودت می گذارد و به تو معنا می دهد.
ضمنا، این دنیا فقط و فقط یک خواب هست. این رو با طلا بنویس در دیوار بزن. ما واقعا خواب هستیم! زمانی بیدار میشیم در دنیای بعدی که محیط بر این دنیاست و آنجا میگیم، چقدر دنیا عین خواب بود، زندگی واقعی همینجاست. شاید این حرف ها، به دلت نشیند اما واقعا و صد درصد حقیقت داره. من حقیقت رو پیدا کردم اما هرگز از رازها سخن نمی گم. راز ها فقط برای اهل دل ها هست.
دوست من، بیا در جمع اهل دل ها و عاشقان خدا
فقط کافیه شروع کنی. پاک کردن اینستاگرام خیلی لذت بخشه و یک شروعی هست. البته من ازت دعوت می کنم که به راه عشق خدا قدم بگذاری. اما مختاری کاملا. من سیاه بودم، الان عاشق خدا هستم و هیچ گاه، حاضر نیستم نه به نامحرم نگاه کنم، نه با نامحرم حرف بزنم، حتی فیلم سینمایی خارجی نگاه نمی کنم (مگر فیلم های رزمی بروسلی)، اینستاگرام و هیچ شبکه اجتماعی ندارم، تنها زندگی می کنم و اصلا حاضر نیستم که این عشق رو برای چیز های دنیا بدم. فقط عشق ورزی می کنم و خدمت می کنم و با عشق خدا زندگی می کنم.
خودارضایی تنها چیزی بود که بعد از پاک سازی روحم، ادامه یافت که البته دلیل آن اعتیاد جسم بود (به دوپامین) که ان هم با برنامه رفع کردم. یعنی از خدا خواستم که نشانم دهد چه کنم..
عشق خدا برای خیلی از مردم که در این راه قدم نگذارند قابل درک نیست. آن را با عشق زمینی مقایسه می کنند. اما در عشق خدا، چون او بی نیاز مطلق هست، همه چیز بهت میده. جلال و شکوهی در دنیا بهت میده که کیف کنی، نه اینکه به خاطر دنیا پرستی، بلکه اینقدر خلوص نیت تو را دیده که با عشق بهت عطا می کند هرچه که بخواهی (و البته به صلاحت باشد). او عشق مطلق هست و هیچ چیزی را نیست و نابود نمی کند. او هستی بخش هست. بنابراین وقتی میگیم بالاترین مقام یک عارف، فنای در خدا هست، مفهوم نیست شدن نیست، بلکه مفهوم این هست که بشوی همه چیز. ای کاش منم فنای فی الله شوم. این آرزوی زندگی من هست.