1390 مهر 28، 4:12
اما...
چشمهایم پاک نیستند هنوز.
کاش با چشمانم نیز عهدی ببندم!!
نه...
چشم ها بی گناهند، چه آن ها فقط فرمان می برند.
کاش در دلم تمنای دیدن نادیدنی ها نباشد،
نمی دانم...
دستم گیر ای مهربان خدا
خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش *** بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر
" مولوی "
این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...