نظرسنجی: نظرتون در مورد این تاپیک چیه؟
این نظرسنجی بسته شده است.
عالی
80.95%
34
80.95%
خوب
19.05%
8
19.05%
متوسط
0%
0
0%
ضعیف
0%
0
0%
در کل
42 رأی
100%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید.

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دوره ی کامل تکنیک های موفقیت

(1390 فروردين 10، 8:20)maso0od نوشته است: سلام
لینک کلاسهای موفقیت اینجا هستش ، خیلی هم زودتر به روز میشه ، شما دیر به دیر آپ می کنید ، خیلی ی ی ی ی ی ی ی ی دیر !!!

http://banki.ir/akhbar/1-news/5194-keys-to-success

با آرزوی موفقیت برای همه ی شما
بله ‏
ولي اونجا مباحث رو خيلى خلاصه كردند...

من تا اينجا تقريبا همه مطالب رو خوندم
منتظر تكميل اين دوره توسط ققنوس خان هم هستم...
42
[تصویر:  wp4003454.jpg]
4) سختی هایی به سراغ ما می آیند که در حد توان ما باشند.
بعضی ها میگن:
"کمرم شکست"
"دیگه طاقت ندارم"
"خدایا بریدم. تو چه چوری نمیدونی من نمیتونم؟! بسسسسمه"
دوست من، سوره ی بقره آیه ی آخر 286 "لا یکلف الله نفسا الا وسعها" .... خدا رو دوش هیچ کسی باری رو نمیزاره مگر اینکه طاقت اون بار رو داشته باشه.
.
.
یه استادی به ظرف شیشه خالی (از همینایی که توش ماهی میندازن) گذاشته بود روی میز کلاس.
از کلاس رفت بیرون و با خودش یه جعبه بزرگ و سنگین رو کشون کشون آورد و گذاشت روی میز.
در جعبه رو باز کرد. چند سنگ نسبتا درشت رو برداشت و یکی یکی گذاشت تو شیشه تا شیشه لبالب از این سنگ ها پر شد.
رو کرد به دانشجوهاش و گفت "بچه ها به نظرتون این ظرف شیشه ای پره؟"
همه گفتن "بله استاد"
استاد رفت سراغ جعبه. مقداری سنگ ریزه برداشت و این سنگ ریزه ها رو برداشت و ریخت توی شیشه و شیشه رو تکون داد تا این ریگ ها لابه لای سنگهای بزرگ قرار بگیره.
استاد گفت "بچه ها به نظرتون الان چی، شیشه پره؟"
کمی مکث کردن و گفتن "بله استاد".
لبخندی زد و رفت سراغ جعبه. یک مشت ماسه برداشت و ماسه رو ریخت روی سر شیشه و شیشه رو تکون داد تا ماسه ها بین سنگهای بزرگ و کوچک قرار گرفتن و فضا های خالی رو پر کردن.
گفت "بچه ها الان چی؟ شیشه پره؟"
خندیدن و گفتن "بله استاد".
پارچ آب رو برداشت و شروع کرد روی سر ظرف شیشه ای آب ریختن و آب فضا های خالی باقی مونده رو پر کرد.
گفت "بچه ها حالا چی؟ ظرف پره؟"
دیگه کسی جرات نداشت بگه پره!!! چون هنوز ترفندهایی وجود داره که میشه چیزهای دیگری رو داخل ظرف ریخت. مثل رنگ دانه.
دوستان عزیز وقتی که ما فکر میکنیم ظرفیتمون پر پر پر پر است و دیگه هیچ جایی نداریم، هنوز حالا حالا ها جا داریم. مثل اون ظرف شیشه ای میمونیم که سنگ های گنده توشه.
بنابراین باور کنید که خدا بیش از توان من و شما روی شونه هامون بار نمی گذارد.
.
.
میخاین مشکلای زندگی شیرین بشه؟
؟
؟
؟
؟
؟
؟
؟
میمش رو بردارید، میشه شکلات.
مشکلات وقتی وارد زندگی ما میشوند، زورشون خیلی زیاده! اونایی که میخان جلوش وایسن و باهاش بجنگن، مشکل بیچاره شون میکنه.
یکم برو عقب. دستهات رو قشنگ باز کن و در دست های مشکل بزار و شروع کن یواش یواش با دستای مشکل بازی کردن و کم کم این بازی رو تند کن تا تعادل مشکل رو بهم بزنی و بتونی هلش بدی به عقب و پیروز بشی.
.
.
علفها رو دیدید که وقتی باد میاد تو باد بازی میکنن. باد هم که تموم میشه سرجاشونن. این درختهای جوون رو دیدید چقدر تو باد مقاومت میکنن، باد که تموم میشه کلیشون شکستن و افتادن روی زمین.
.
.
اگر بخای با مشکلای زندگیت بجنگی، اونی که شکست میخوره تویی!!!
لطفا با مشکلاتون بازی کنید.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

سلام ققنوس جان از مطالب مفید شما سپاسگزارم نمی دونم با نرم افزار پرنیان اشنایی داری اگه بتونی مطالب رو به صورت کتاب پرنیان در بیاری خیلی عالی میشه ...........خبرشو حتما بهم بده
نرم افزار پرنیان!!!
ببین شرکتی که این سی دی های آموزشی رو میفروشه اسمش پرنیانه ولی نمیدونم منظورت از نرم افزارش چیه؟42
فهمیدم چی رو میگی!

اره بابا.

ما این همه با این ویژوآل میژوال ور میریم با این نرم افزاره نتونیم کار کنیم Smiley-face-cool-2
ی چیزو یادم رفت بگم!
متاسفانه وقتش نیست 13131313
سرم شلوغه424242
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

من تو یه روز همه ی مطالبو خوندم... یعنی نمیتونستم ازشون دل بکنم.
کلی هم یادداشت ورداشتم.
فقط از این می ترسم این همه وقتیو که واسه خوندن این مطالب گذاشتم هدر بره. منظورم اینه که نتونم تو زندگی به کارشون ببرم. مثه اینکه یه مطلب ادبی یا یه رمان میخونی و فوقش تا یکی دو روز بهش فکر می کنی و بعدش فراموش......
میره پیش همه ی نصیحت ها و حرفای خوبی که تو تلویزیون و جلسه های مختلف و ... دیدیم وشنیدیم.
یه جوری شدم که واسه انجام دادن کارام همیشه یه چیزی باید هلم بدهTears
مثلا ده روز دیگه امتحان مکانیک سیالات دارم. انقدر ازش می ترسم که نمی تونم طرفش برم و میدونم تو یه چشم بهم زدن ده روز تموم شده.
همه ی تکنیکاتونم خوندم. ولی وقتی پای عمل کردنشون میرسه ضعف دارم.
لطفا کمکم کنین....
با عرض سلام و پوزش بابت تاخیر. فقط میتونم بگم شرمنده ام ولی سعی میکنم از این به بعد حداقل هفته ای یه مطلب رو بزارم.
امیدوارم بنده رو از دعای خیرتون فراموش نکنید 53




من یک خاطره ی تلخی دارم در ذهنم که سالهاست من رو آزار میده.
دوستان عزیز متاسفانه در بسیاری از مجله های مطرح و مدعی مملکت و ادم هایی که به نوعی دستی در کار آموزش های موفقیت دارند، چیزهایی مینویسند گریه آور! و نمیدونم چرا؟!
توی مجله اش آگهی میده "پاک کردن خاطرات تلخ گذشته"
بعضی ها میگن این که ربطی به مجله نداره. اینا پول میگیرن و آگهی چاپ می کنند.
دوستان عزیز آگهی مال موسسه خودشونه. پرسنل همون مجله به شما یاد میدن که خاطرات تلخ گذشته رو پاک کنید.
از نظر علمی "خاطرات از ذهن پاک شدنی نیستند". هرکسی گفتن من پاک میکنم، هیبنوتیزم میکنم و میندازمش دور، داره گولتون میزنه.
به لحاظ علمی روی اون خاطره ی درپوشی گذاشته میشه و کاری میکنن که شما نتونید اون رو یاد آوری کنید در ی زمانی هم ممکنه این درپوش بره کنار و شما دوباره یادتون بیاد.
و اما چرا ما با این کار ها مخالفیم؟
دوست من اتفاقات در زندگی ما وارد می شوند تا درس اونها رو بگیریم.
اگر 15 سال پیش اتفاقی در زندگی من افتاده که سالهاست من رو ازار میده سالهاست دارم رنج می برم. سالهاست طعم تلخ اون از ذهن من پاک نمیشهبه خاطر اینه که سالهاست درس اون رو نگرفتمم.
فکر کنید اون خاطره و اون اتفاق 15 سال پیش آمده بود که تا در زندگی به من درسی رو بده. بهتون قول میدم به محظ اینکه درس اون خاطره رو گرفیتد، اتوماتیک تلخیش از ذهنتوون پاک میشه. انگار ن انگار که ی چیزی 10 15 سال داشته شما رو آزار میداده.
و اما دوستانی محترمی که میان توی مجله شون آگهی میدن که ما خاطره ی تلختون رو پاک میکنیم. من خدمت این دوستان عرض می کنم که شما ن تنها لطفی نمی کنید بلکه دارید به مردم خیانت می کنید چرا که "کائنات آموزگاری است که دائم در پی آموختن ب ماست" تک تک اتفاقات و روی داد ها برای ما درس دارند. اگر درس رو گرفتیم که گرفتیم، اگر نگرفتیم یابد در یک زمان و مکان و به شکل دیگری دوباره اتفاقی در زندگی ما وارد بشه و همون درس رو بهمون بده.
اونی که کم لطفی میکند و مثلا خاطره رو پاک میکنه، آیا میتونه جلوی اتفاق تلخ بعدی زندگی شما رو هم بگیرد؟
؟
؟
او دارد خیانت می کند.
او دارد تو رو به سمت اتفاق ناگوار دیگری می برد.
پس به هیچ وجه گول این جور آگهی ها رو نخورید. گول آگهی دهنده رو هم نخورید که آدم معتبری است.نه شاید در این زمینه آگاهیش کم باشه و باید بره بیشتر مطالعه کنه.
فقط و فقط و فقط درسی رو که خدا می خواسته با اون اتفاق به ما بدهد رو میشینیم فکر می کنیم و اون رو میفهمیمش، وتمام تلخی ها به محظ گرفتن درس از ذهن شما پاک می شود.
.
.

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

یه کوچولو میخام در مورد روزی باهاتون صحبت کنم.
میدونید که "روزی" فقط "پول" نیست.
بر اساس روایاتی که دین ما گفته، تمام چیزهای خوب روزی است.
میگن:
"خدا روزیت کنه بری مکه"
"ایشالا ی همسر خوب خدا روزیت کنه"
"خدای روزی ما رو شفاعت امام حسین قرار بده" (در دعای عاشورا)
.
.
.
خانم کمرش درد میکنه. زنگ میزنه ب دختر خاله اش.
- "وای سلام"
- "سلام"
- "این کمرم هاااااااااااااااااا ... از صبح درد میکنـــــــــــــــــــــــــــــه..... درد میکنه درد میکنه درد میکنــــــــــــــــــــــــه ......."
تو که میمری اینجوری. دختر خاله شما متخصص ارتوپدیه؟ کمر درمانی میکنه؟ ماساژوره؟ غیر از اینه که اونم اه و ناله میکنه؟ "اخی بمیرم برات"
و غیر از اینه که او هم با گفتن این حرف منفی دردت رو دو چندان میکنی؟
دوست من، پیامبر (ص) فرمودند "مشکلاتتان را در زندگی کتمان کنید تا روزی تان زیاد شود"
میخای روزیت زیاد بشه؟
؟
؟
با همسرت اختلاف داری. هیسسسسسسسسسسسسس. هیچ ربطی به همسایه و پسر عموی شما نداره که شما و همسرت درگیری. هیچ ربطی هم به راننده تاکسی نداره که شما آرتروز داری. هیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس. بدهکاری. هیسسسسسسسسسس. هر چی بیشتر بگی کمتر هم نتیجه میگیری. و تازه اگر بگی نتیجه عکس می شود به چند دلیل خیلی واضح:
1)

قانون جاذبه: به آنچه که فکر می کنی و آن رو مرور میکنید بیشتر اتفاق می افتد.
2)

نفوذ به ضمیر ناخودآگاه: وفتی به این و اون میگی و با تکرار مشکلات رو در ناخودآگاه مینشانی و بزرگ میشه و بیشتر تو رو بهم میریزه.
3)

دوست من آدم ها مگه در همه ی علوم متخصصند؟ به دختر خاله اش میگه " با شوهرم دعوام شده و ...." دختر خاله: "تحویلش نگیری هاااااااا پر رووووو میشـــــــه. امشب اومد خونه بهت گفت سلام، پشتت رو بکن بهش. اگرم یه بار دیگه سلام کرد برو تو اتاق درم ببند". مسلما نتیجه همچین رفتاری جز شنیدن جمله "برو خونه بابات" از سمت شوهرش نخواهد بود. خیلی ساده است. وقتی با کسانی مشورت میکنیم که متخصص و متبهر نیستند توصیه هایی میکنن خنده آور و زندگی نابود کن. یه جورایی متاسفانه بیشتر وقت ها عزم همه جزم شده در متلاشی کردن زندگی شما.
اگر میخای زندگی روزیت زیاد بشه، ساکت باش. به کسی نگو، مگر اینکه متخصص باشد. مجرب باشه. اهل مشورت باشه. سوء استفاده ای نخواد بکنه از چیزی که تو بهش میگی.
یه روایت از حضرت علی (ع) میگم از روزی. یه جاییش رو جای خالی میزارم شما ها پر کنید.
علی (ع) فرمودند: "روزی به دنبال تو می دود .... باش".
چی باش؟
صبور؟
آرام؟
منتظر؟
ساکت؟
تو هم به دنبالش باش؟
به همین خیال باش؟
سر کار باش؟
مهربان باش؟
؟
؟
؟


"روزی به دنبال تو می دود، آرام باش".
شلوغش نکن. بلندگو دستت نگیر به همه بگو من مشکل دارم چون مشکل رو صد چندان میکنی.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

خوب دوستان عزیز بالاخره اومدم با خبر های خیلی خیلی خوباز اونجایی که دیدم با این سرعتی که من تایپ نمی کنم 17 به احتمال قوی توی 20 میلیون سال آینده هم این تاپیک کامل نمیشه.به همین دلیل تصمیم گرفتم که فایل های تصویری دوره رو ابتدا به فایل MP3 و سپس به MP3 8 bit تبدیل کنم که دیدم خدا رو شکر هم حجمشون کم شده و هم کیفیتشون خوبه.از این به بعد من براتون فایل میزارم که راحت دانلود کنید و لذت ببریدبه امید موفقیت همه تونسلامت باشید
اسم فایل
حجم
مدت زمان


1.lite.mp3
3.6 M
01::02::08

2.lite.mp3
3 M
00::52::55

3.lite.mp3
2.8 M
00::49::16
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

دانلود قسمت 7

1.lite.rar
2.88 MB
58 دقیقه

2.lite.rar
2.94 MB
59 دقیقه

3.lite.rar
1.95 MB
40 دقیقه
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

دانلود قسمت 8

1(1).lite.rar
2.85 MB
59 دقیقه

2(1).lite.rar
3.1 MB
63 دقیقه

3(1).lite.rar
2.92 MB
60 دقیقه
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 سپاس شده توسط
دانلود قسمت 9

1.rar
2.94 MB
60 دقیقه

2.rar
3.02 MB
62 دقیقه

3.rar
2.89 MB
59 دقیقه
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 سپاس شده توسط

دانلود قسمت 10

1.rar
3.06 MB
62 دقیقه

2.rar
2.40 MB
49 دقیقه

3.rar
3.31 MB
67 دقیقه

دوستان عزیز این قسمت مربوط به شهادت اب هست و اگه کسی خواست بگه تا فایل تصویریش رو اپلود کنم. اینم بگم من هنوز مطمئن نیستم که کسی همین فایل های صوتی رو دانلود میکنه یا نه الا حتما فایل تصویری رو اپلود می کردم.
به هر حال اگه خواستین پیام خصوصی بده و اگه روزگاری توی سایت فعال نبودم ایمل بزنه تا براش سند کنم [تصویر:  vishenka.gif]
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 سپاس شده توسط

دانلود قسمت 11

1.rar
3.1 MB
64 دقیقه

2.rar
3.1 MB
63 دقیقه

3.rar
2.8 MB
56 دقیقه


زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 سپاس شده توسط

دانلود قسمت 12

1.rar
2.9 MB
59 دقیقه

2.rar
2.86 MB
58 دقیقه

3.rar
1.5 MB
31 دقیقه
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

4fvfcja سلام ققنوس جان ، ممنون ، من یه درخواستی دارم ، جلسات خانواده ی موفق هم داری؟ برای ما آپ کنی ؟؟ خیلی وقت بود دنبالش بودم ، ولی هنوز به دستم نرسیده
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان