امتیاز موضوع:
  • 8 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

قرار عاشقی (سرپرست: مرد مقاومت )

از شنبه 4دی ماه :
صبـــــــــــــــح: ★   
ظهـــر و عصـر: 
مغرب و عشا:  
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم 
سلام به همه دوستان نماز خوان عزیز


صبـــــــــــــــح: ★   
ظهـــر و عصـر:
مغرب و عشا: 
[تصویر:  qol.jpg]
 سپاس شده توسط
سلام ۴ دی
ماز صبح: ★ ★ ★ 
نماز ظهر و عصر: ★ ★ ★ 

نماز مغرب و عشا: ★ ★ ★ 
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش
خواهی دید که ان لحظه هرگز نخواهد رسید . . .

پا میشم تا ثابت کنم منم اراده محکمی دارم 
م   ن م ی ت و ن م
Khansariha (69)  Khansariha (69) 

[تصویر:  nasimhayat.png]
  
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام به همه
صبـــــــــــــــح:  
  
ظهـــر و عصـر:  
مغرب و عشا:    

و از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله رسیده که آن حضرت فرمود: فردای قیامت شفاعت من به کسی که نمازهای واجب را از وقتش بتأخیر افکنده نخواهد رسید.
و در صحیحین آمده است که نمی‌تواند کسی آخر وقت را وقت نماز قرار دهد مگر بخاطر عذر و یا علتی. و در جای دیگر می‌فرماید: نمازهای واجب اگر در اول وقتش خوانده شود و حدود آن بپا داشته شود خوشبوتر است از چوب درخت آس هنگامی که از درختش بر گرفته می‌شود، پس بر شما باد به نماز در اول وقت. و در همان کتاب آمده است که فضیلت اول وقت بر آخر وقت، بهتر است برای مرد از مال و فرزند او، و در اینکه آیا آخر وقت برای کسیکه مضطر است و در اول وقت امکان خواندن نماز برایش نبوده است وقت است یا کسی هم که مانعی برایش نیست می‌تواند از روی اختیار نمازش را در آخر وقت بجای آورد، اقوال مختلف است. ولی احوط، اگر نگوئیم اقوی، عدم جواز تأخیر نماز بآخر وقت بدون عذر و علت است، گر چه عذر در این گونه موارد، عذرهای اندک را هم شامل میشود، و چنانچه از بعضی از اخبار استفاده میشود عذر کوچک هم در این گونه موارد کافی است،
و اما وقت نماز ظهر که بعدم تأخیر از آن تأکید شده است، وقتی است که سایه باندازۀ خود شاخص شود و آخر وقت فضیلت نماز عصر وقتی است که سایه دو برابر شاخص گردد و اما اینکه سایه یک قدم یا دو قدم زیاد شود، آن وقت، وقت فضیلت نماز ظهر و نماز عصر است، هم چنانکه زوال و یا وقتیکه سایه باندازۀ شاخص شود نیز وقت فضیلت هر دو نماز است، و اما اینکه سایه به اندازۀ شاخص شود، و بعضی از این، بقامت و هفت قدم تعبیر نموده‌اند، یعنی اینکه سایۀ انسان به اندازۀ هفت پا شود و این در شهرهائیکه از نظر جغرافیائی در عرض سی و دو درجه قرار گرفته است مثل اصفهان و شهرهائیکه هم عرض آن است، در روز اول حمل سه ساعت و بیست و هشت دقیقۀ بعد از اذان ظهر است.
و اول وقت نماز مغرب، غروب شرعی و آخر وقتش هنگام ناپدید شدن شفق مغرب است، و اول وقت نماز عشا بعد از فراغت از نماز مغرب و آخرش گذشتن یک سوم شب است و احوط و اولی اینست که نماز عشاء را تا هنگام رفتن سرخی مغرب بتأخیر بیندازد، و اول وقت نماز صبح، طلوع فجر تا آشکار شدن صبح است.
و اما وقت نمازهای نافله، اقوی آنست که خواندن نوافل ظهر و عصر از اول ظهر تا آخر آن است، ولی وقت فضیلت آن، برای نافلۀ ظهر، از اول ظهر است تا هنگامیکه سایه یک ذراع بالا بیاید، و برای نماز عصر تا هنگامی است که سایه دو ذراع بلندتر شود و میبایست که نافله پیش از نماز واجب بجا آورده شود، و اما وقت فضیلت نافلۀ مغرب بعد از نماز مغرب است تا آخر وقت فضیلت نماز مغرب، و نافلۀ نماز عشاء بعد از نماز عشاء است تا نصف شب و اول وقت نماز شب، از نصف شب است و آخر آن فجر دوم، برای کسیکه عذری نداشته باشد، ولی اگر ضرورتی پیش آمد می‌تواند نماز شب را قبل از نیمۀ شب هم بجای آورد ولی در این صورت بهتر است قضاء آن را بجای آورد، هم چنین بنابر بعضی از روایات جایز است برای کسیکه عادت ندارد نماز شب را پس از طلوع فجر بجای آورد، زیرا مشهور بر این هستند که اگر کسی چهار رکعت را قبل از طلوع فجر خوانده باشد می‌تواند بقیه‌اش را پس از طلوع فجر بجای آورد، و وقت نافلۀ فجر، از هنگام فراغت از نماز شب است تا طلوع سرخی فجر، و بهتر این است که نافله را بر نماز صبح مقدم بدارد بلکه تأخیر آن کراهت دارد، و وقت نماز کسوف و خسوف از ابتدا گرفتگی ماه و یا خورشید تا روشن شدن آنها و برای زلزله تا آخر وقت است، و غیر از این هم گفته شده، و احوط عدم تأخیر آن از روی اختیار است، و همچنین برای دیگر مواردی که نماز آیات واجب می‌شود، و اما نماز عید فطر و قربان، احوط اینست که اول وقت آن از هنگام بر آمدن خورشید، و آخر آن هنگام زوال ظهر است.
بسم الله الرحمن الرحیم

صبـــــــــــــــح: ★ این رو باید سبز کنم
ظهـــر و عصـر:  ★  کارم یجوریی که نمیشه این رو سبز کنم متاسفانه ، معمولا ارباب رجوع موقع ساعت 12 خیلی زیاده
مغرب و عشا:   ★ این هم همینطور باید سبز کنم
 سپاس شده توسط
سلام  [تصویر:  4chsmu1.gif] [تصویر:  4chsmu1.gif] 
صبـــــــــــــــح: ★  دو روزه بد پیش میرم ولی اجازه نمیدم سستم کنه.فردا انشالله سر وقت Khansariha (69) Khansariha (69)  
ظهـــر و عصـر: 
مغرب و عشا:  
کیفیت نمازام فوق العاده پایینه. افتضاح Hanghead Hanghead
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم 
سلام به همه دوستان نماز خوان عزیز


صبـــــــــــــــح: ★   
ظهـــر و عصـر:
مغرب و عشا: 
[تصویر:  qol.jpg]
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام به همه
صبـــــــــــــــح:  
  
ظهـــر و عصـر:  
مغرب و عشا:    

فصل «در مکان نماز گزار»
می‌گویم مکانها هم مثل زمانها شریف و غیر شریف و سعد و نحس دارد و امت مرحومه را سزاوار است که شکر خدا کنند و بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خود ثنا گویند که در امر مکان کار را بر آنها سهل و آسان نموده و تمام زمین را مسجد قرار داده و بجای آوردن نماز را در همه جا جایز دانسته است ولی در عین حال سفارش زیادی نسبت به تعاهد مساجد و عدم تخلف از بجای آوردن نمازهای واجب در مسجد بخصوص برای همسایگان آن شده است، حتی در بعضی از روایات آمده است که همسایۀ مسجد نمی‌تواند نماز خود را در غیر مسجد بجای آورد، پس بندۀ مراقب را سزاوار است که در معنای مسجد و حق ادب و تعظیم آن، و قبح تخلف از حضور در مسجد بیندیشد، و در این امر که گذشته از ثواب‌هائیکه برای حضور در مسجد و عبادت در آن بیان شده ذات اقدس حق در اینکه مساجد را خانۀ خود دانسته و ببندگان اجازۀ حضور در آنها را داده منتی بس بزرگ بر بندگان نهاده، تأمل کند، زیرا مسجد خانۀ خدا است و مقصود از اینکه کعبه و مسجد خانۀ خدا است با اینکه نسبت تمام زمین به ذات اقدس حق یکسان است، و مکانی از مکان دیگر به او  نزدیکتر نیست اینست که خدا با این مکانها معاملۀ هر یک از ما با خانۀ خود میکند، یعنی ذات اقدس حق این امکنۀ بخصوص را محل ملاقات خود و مجلس انس و زیارت خویش قرار داده و با بندگان و زائران خود در این مکانها معاملۀ حضور و صحبت میکند. و چون هر مکانی را که ما اراده کنیم که مسجد قرار دهیم و منسوب به او سازیم و هر محلی را که ما برای ملاقات و حضور و زیارت او معین نمائیم او پذیرای آن است، معنای این امر اینست که تعیین مجلس ملاقات و زیارت را هم بما واگذار نموده و این خود از بزرگترین مکارم است. مطلب دیگر اینکه آنچه از رفتار ذات اقدس حق با بندگانش در جمیع ازمنه و احوال دانسته می‌شود اینست که سنت و رویۀ او با بندگانش بدین گونه است که ابتدا با بردباری و کرم و احسان و انعام و فضل و بخشش با آنها روبرو می‌شود، قبل از آفرینش و پس از خلقت نعمتهای بی‌شماری بر آنها ارزانی می‌دارد، و گناهانش را نادیده می‌انگارد و از خطاها در می‌گذرد و بخاطر معصیت و نافرمانی آنها، نعمتهایش را از آنها دریغ نمی‌دارد، و با آنها به رفق و مدارا و مهربانی و بزرگواری معامله میکند، هر چه آنها از او کناره بگیرند او آنها را بخود میخواند و هر چه آنها پشت به او نمایند او رو سوی آنها میکند تا آنجا که دیگر عناد و انکارشان از حد بگذرد بگونه‌ای که حکمت الهی تنبیه آنها را اقتضا کند این هنگام است که سلطان جلال و قهر حضرت حق ظاهر میشود، قهری که هیچ چیز را یارای مقاومت در مقابل آن نیست.
لطف حق با تو مداراها کند چونکه از حد بگذرد رسوا کند 
و با عدل خود آنها را باز خواست نماید و بخاطر کارهای زشت 
و گناهانشان آنها را رسوا سازد و به شدیدترین وجه از آنها انتقام بگیرد.
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام به همه
صبـــــــــــــــح:  
  
ظهـــر و عصـر:  
مغرب و عشا:    

در ابتدا او، با زبان حال آسمان‌ها و زمین و تمام موجوداتی که در این میان قرار گرفته و با زبان حال خود آنها از عقل و روح و نفس و قلب و خیال و حواس و سایر قوا و اعضاء و جوارحشان و به زبان انبیاء و اوصیاء و علماء و حوادث عالم وجود و وجوه حکمتی که در نظام این عالم بودیعه نهاده شده بندگانش را به اقرار به توحید و یگانگی خود فرا میخواند، و این همه ندا بر گوش جان و عقل آنها میرسد، و آنها را به ایمان به او و قدرت و عنایت او دعوت میکند، اگر از قبول این دعوت سر باز زدند با بردباری و حلم از آنها در می‌گذرد و با معجزات انبیاء و با رأفت و رحمتی که از رأفت مادر و پدر نسبت بفرزندشان افزون است، این دعوت را تأکید میکند تا شاید عناد و انکار بندگان بحکم عقل و حسن و عیان از بین برود، و بنده بخدا ایمان بیاورد، و اگر این هم کار ساز نشد اینجا است که آنها را گرفتار عذابی می‌سازد که آسمان‌ها و زمین را قدرت تحمل آن نیست، و آنها را ببادی و یا صیحه‌ای و یا آبی، و یا آتشی عقوبت میکند، و جز داستانی از آنها چیزی باقی نمی‌گذارد، و بوسیلۀ آن عذاب آنها را روانۀ دوزخ می‌سازد، دوزخی که آتش عذابش شدید، و گرمای آن طاقت فرسا با پتک‌هائی از آهن، که از آن آتش و از آنچه ما را در آن وارد سازد بخدا پناه میبریم و اولیاء و دوستان مقربش را (صلوات اللّه علیهم اجمعین) شفیع خود میگردانیم.
و خلاصۀ کلام آنکه ذات اقدس حق همانگونه که رحمان و رحیم و مهربان و عطوف و کریم است، همانگونه هم شدید العقاب استپس مبادا که بقول قرآن به کرم پروردگار مغرور شوی، و احسان و انعام او تو را بفریبد تا آنجا که نافرمانی را از حد بگذرانی، و مبادا که شیطان غرور، کرم و بزرگواری این پروردگار بخشنده و مهربان را سبب غرور تو گرداند بگونه‌ای که ناگاه خود را در آتش دوزخ بیابی، زیرا از نشانه‌های استدراج و اندک اندک گرفتار شدن اینست که کرم و حلم پروردگار جرأت بنده را در ارتکاب گناه بیشتر کند و عظمت خدا را در نظرش بشکند، و لذا سزاوار است که در این همه نیکی و بزرگواری که خدا نسبت بتو داشته، و تورا بخانۀ خود دعوت نموده، بیندیشی، و در این تکریمی که نسبت بتو روا داشته و تورا بحضور خود طلبیده و در مقابل این عمل، آن همه اجر و پاداش برایت معین نموده و تو این دعوت را نادیده گرفتی و از آن همه ثواب چشم پوشیدی، و از این دعوت روی گردانیدی اندکی تأمل نمائی، و بر حذر باشی از اینکه مبادا این همه حلم و بردباری او نسبت بتو، همان استدراج و اندک اندک در وادی هلاکت افکندن تو باشد، و خود را موظف بدان که این نعمت بزرگ را حمد گوئی و در مقام شکر و سپاسگزاری آن بر آئی، و این دعوت را به نیکوترین وجهی پاسخ گوئی، زیرا از نشانه‌های عدم استدراج، توفیق یافتن بنده بحمد نعمت‌ها است، چنانکه در روایات آمده است.
و لازم است که هنگامی که آهنگ مسجد مینمائی و قصد احرام حضور خانۀ خدا می‌کنی، به اندازۀ توانائیت در شناخت آداب حضور کوشا باشی، زیرا هر چه معرفت بیشتر باشد عمل با ارزش‌تر است، و مراعات ادب، سبب تقرب بنده بخدا می‌شود. و کسیکه آداب حضور را رعایت کند، این عمل سبب قرب او بخدا میشود، و قرب، سبب قبولی اعمال، بلکه نفس قبولی، و هدف قبولی اعمال، و نهایت آرزوی هر آرزومندی است.
و بجا است که برای شناخت آداب حضور حضرت ذو الجلال، آداب حضور سلاطین و حکام را میزان قرار دهی پس هم چنانکه عظمت این سلاطین با عظمت ذات اقدس حق قابل مقایسه نیست، هم چنین نسبت حق ادب حضور در محضر پروردگار هم با حق ادب حضور سلاطین و حکام قابل مقایسه نیست، و با توجه به این امر است که می‌یابی نه تو و نه احدی قدرت مراعات حق ادب حضور پروردگار را ندارد. پس از اینکه این حقیقت را دانستی پس نیک بنگر که در حضور پروردگار رفتارت چگونه است، و تقصیر و قصور خود را همیشه مد نظر داشته باش که همین امر تورا بباب کرم حضرت حق رهنمون شود، و توفیق رعایت آداب حضورش را از او طلب نما و زبان حالت این آیۀ شریفه باشد که:
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ.
آیا کسی هست که آنگاه که مضطر و درمانده او را بخواند جواب گوید، و گرفتاریش را برطرف سازد.
در این هنگام است که ابواب قبول برویت گشوده می‌شود و آنکه نجات دهندۀ هر درمانده‌ای است دعای تورا اجابت میکند.
 سپاس شده توسط
سلااام سلام.متاسفانه دیروز یکم تنبلی کردم Hanghead
از شنبه ۴ دی
نماز صبح: ★ ★  ★ ★ ★ 
نماز ظهر و عصر: ★ ★ ★ 
★ 
نماز مغرب و عشا: ★ ★ ★ 
★ 
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش
خواهی دید که ان لحظه هرگز نخواهد رسید . . .

پا میشم تا ثابت کنم منم اراده محکمی دارم 
م   ن م ی ت و ن م
Khansariha (69)  Khansariha (69) 

[تصویر:  nasimhayat.png]
  
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم

صبـــــــــــــــح:  این رو باید سبز کنم
ظهـــر و عصـر:  ★  کارم یجوریی که نمیشه این رو سبز کنم متاسفانه ، معمولا ارباب رجوع موقع ساعت 12 خیلی زیاده
مغرب و عشا:   ★ این هم همینطور باید سبز کنم
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم 
سلام به همه دوستان نماز خوان عزیز


صبـــــــــــــــح: ★   
ظهـــر و عصـر:
مغرب و عشا: 
[تصویر:  qol.jpg]
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم

صبـــــــــــــــح:  این ردیف رو باید سبز کنم
ظهـــر و عصـر:    کارم یجوریی که نمیشه این ردیف رو سبز کنم متاسفانه ، معمولا ارباب رجوع موقع ساعت 12 خیلی زیاده
مغرب و عشا:   ★ این ردیف هم همینطور باید سبز کنم
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم 
سلام به همه دوستان نماز خوان عزیز


صبـــــــــــــــح:    
ظهـــر و عصـر:
مغرب و عشا: 
[تصویر:  qol.jpg]
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بچه ها! 49-2 Confetti 317
من گرچه سیه روی و بدم یا الله!
از درگه خود مکن ردم یا الله!
گفتم که من و این همه عصیان چه کنم؟
گفتی که بیا، من آمدم، یا الله! 53
صبـــــــــــــــح: 
ظهـــر و عصـر: 
مغرب و عشا:   

در کتاب مصباح الشریعة در این مورد از امام صادق علیه السّلام روایت شده که آن حضرت فرمود:
«هر گاه به درب مسجدی رسیدی پس بدان که تو آهنگ سلطانی بزرگ و ملکی عظیم نموده‌ای که بر بساطش جز پاکیزه شدگان، دیگری پای ننهد، و برای مجالست او جز صدیقان و راست کرداران رخصت داده نشود و آنگاه که بر بساط او قدم نهی بدان که اگر اندک غفلتی از تو سر بزند در خطری عظیم و پرتگاهی سهمگین قرار گرفته‌ای، و بدان که او قادر است که بر هر گونه‌ای که بخواهد از عدل و فضل خود، با تو معامله کند، پس اگر بر تو لطف فرمود و با فضل و رحمتش با تو معامله نمود طاعت اندک تورا می‌پذیرد و در مقابل، اجر و پاداش بسیار نصیب تو می‌گرداند، و اگر با عدلش با تو بخواهد معامله کند، و آنچه را که تو مستحق آن هستی بتو بدهد تورا باز خواهد گردانید و طاعتت را هر چه هم که زیاد باشد رد خواهد نمود و او آنچه را که بخواهد میکند.
پس در پیشگاه او به عجز و تقصیر و فقر خود اعتراف نما، چرا که تو قصد عبادت و انس با او نموده‌ای و اسرارت را بر او عرضه نما و بدان که پنهان و آشکار همۀ مخلوقات را او می‌داند، و ذره‌ای بر او پوشیده نیست، و در حضور او هم چون فقیرترین و بی‌چیزترین بندگانش باش و قلبت را از هر آنچه که تورا از او بخود مشغول گرداند و حجاب بین تو و او گردد خالی نما چرا که او جز پاکیزه‌ترین و خالص‌ترین دلها را نپذیرد، و نیک بنگر که از کدامین دفتر اسمت خارج میشود.
پس اگر حلاوت مناجات با او را چشیدی و از گفتگوی با او احساس لذت نمودی و از جام رحمت و کرامات او چشیدی این نشانۀ حسن اقبال او بر تو و اجابت دعوتت از سوی او است و بدان که برای خدمت او شایسته هستی، پس داخل مسجد شو که اذن و امان بتو داده شده است، و اگر غیر از این بود پس هم چون درمانده‌ای که تمام دربها برویش بسته شده و هیچ کاری از او ساخته نیست، بایست و بدان که هر گاه او بداند که تو واقعا باو پناهنده شدی بچشم رأفت و رحمت و عطوفت بتو خواهد نگریست و تورا بر انجام آنچه مورد رضای او است موفق میدارد چرا که او کریم و بزرگوار است، و بزرگواری را نسبت ببندگانی که درمانده و مضطر در پیشگاه او ایستاده و چشم طلب بباب لطف و رضایت او دوخته‌اند دوست می‌دارد زیرا او خود فرموده است:
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذٰا دَعٰاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ.» انتهی.
 
من می‌گویم بخدا سوگند که این سخنان از چشمۀ صاف و زلالی که از چشمه‌های حکمت ربانی و جامع اصول عالم مراقبت است صادر شده است، و هر گاه بنده‌ای مقام نکات تعبیرات امام علیه السّلام و لطایف اشاراتش را در این سخنان بداند، می‌تواند فروع اکثر ابواب مراقبت را در سایر عبادات و معاملات از این سخنان فرا گیرد و هر گاه بنده‌ای موفق شد به آنچه در این فرمایشات آمده عمل کند از هر بابی از ابواب معارف این سخنان هزار باب دیگر برویش گشوده خواهد گشت. و اللّه الموفق للصواب.
و هر گاه این آداب مراقبت را برای باب مسجدی شنیدی و ادب عبادات و وظایف عبودیت و بندگی در طاعات را دانستی، پس از این آنچه که در اخبار و روایات در بیان پاداش و جزاء اعمال، وارد شده است برای تو بزرگ نخواهد نمود، و خواهی دانست که آن فضایل برای کسانی است که اعمالشان بدین گونه باشد نه برای مثل من و تو که در غفلت بسر میبریم و در زمرۀ بی‌خبران هستیم، مطلب دیگر اینکه اگر تو از انجام این امور و تأدب باین آداب کسل شدی سزاوار است که بیکباره ترک آن ننمائی بلکه هر اندازه که برایت میسور بود انجام ده،
و لا اقل آنچه را که میبایست انجام دهی بخاطر آور و از اینکه نتوانسته‌ای آن اعمال را بجای آوری شرمسار باش و به درب مسجد که رسیدی آیۀ أَمَّنْ یُجِیبُ را تلاوت نما و بطور اجمال هم که شده اصلاح حالت را از حضرت ذو الجلال طلب نما، و اگر بر همین امر هم مواظبت نمائی خیر بسیاری در آن خواهی یافت.
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان