سلام
نمیدونم چی شد
چرا اینطوری شد
این روزا هر روزش برام سخت بود
شاید واقعا نمیشه ترک کرد یا من
نمیتونم چرا اینقدر سخته آخه
کاش اصلا شهوت نداشتم مگه جز
دردسر و سرافکندگی چیزی واسم داشته
همش تقصیر خودمه ...
هرچی سرم میاد تقصیر خودمه
همه زندگیم پر شده از سختی فشار دغدقه
خدا کنه یه روزی تموم بشه زندگی
هیچ لذتی نمیبرم هیچ انگیزه ای ندارم
گفتم: خداي من، دقايقي بود در زندگانيم که هوس مي کردم سر سنگينم را که پر از دغدغهء ديروز بود و هراس فردا، بر شانه هاي صبورت بگذارم، آرام برايت بگويم و بگريم، در آن لحظات شانه هاي تو کجا بود؟
گفت: عزيز تر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگي که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه کرده بودي،
من آني خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه هستي
من همچون عاشقي که به معشوق خويش مي نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم.
گفتم: پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي، اينگونه زار بگريم؟
گفت: عزيزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره اي است که قبل از آنکه فرود آيد عروج مي کند، اشکهايت به من رسيد و من يکي يکي بر زنگارهاي روحت ريختم تا باز هم از جنس نور باشي و از حوالي آسمان، چرا که تنها اينگونه مي شود تا هميشه شاد بود.
گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راهم گذاشته بودي؟
گفت: بارها صدايت کردم، آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمي رسي، تو هرگز گوش نکردي و آن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود که عزيزتر از هر چه هست، از اين راه نرو که به ناکجا آباد هم نخواهي رسيد.
گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتي؟
گفت: روزيت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي،
پناهت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي،
بارها گل برايت فرستادم، کلامي نگفتي،
مي خواستم برايم بگويي آخر تو بندهء من بودي چاره اي نبود جز نزول
درد که تو تنها اينگونه شد که صدايم کردي.
گفتم: پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندي؟
گفت: اول بار که گفتي "خدا" آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد بار
دگر خداي تو را نشنوم،
تو باز گفتي خدا و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر،
من اگر مي دانستم تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار
مي کني همان بار اول شفايت مي دادم.
گفتم: مهربانترين خدا ! دوست دارمت ...
گفت: عزيز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت ...
استاد قرائتی
هرچه هوا سرد تر لباست را ضخیم تر میکنی
تا سرما به تو نفوذ نکند ،
هرچه جامعه فاسد تر شد !!!
تو لباس تقوایت را ضخیم تر کن
تا به تو نفوذ نکند...
و هرگز نگو محیط خرابه
منم که خراب شدم...
دوستای خوبم شماهایی که دلتون پاکه
شماهایی که با دل شکسته نماز میخونین
واسم دعا کنین که محتاج دعاتونم
ان شاالله که به زودی زود شاهد پاکی همتون باشیم
خدایا ...
منی که کنارش تو نباشی ، تومنی نمی ارزد ...!
اگه زحمتی نیس ، تاریخ بنده رو از فردا بزنین
التماس دعا
یا علی
زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده
هر روز یه قدم
هر چند کوچک
به سمت آرزو هات بردار ...