امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.55
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

مسابقه 20 روزه شرط: پیروزی در مسابقه 10 روزه (سرپرست: BlueBoy)

(1398 دي 11، 5:34)soshians نوشته است:
(1398 دي 11، 1:17)Nazy نوشته است: نازی/۱دی/۹روز خوب
خب من این روزا به شدت درگیر کارهای اداری شدم و اکثرا بیرونم و وقتی میام خونه انقدر خستم که فوری خوابم میبره.
از طرفی آلرژیه شدید گرفتم که نزید بر خستگی و بی حالیه و دیگه کلا حال وسوسه شدن ندارم.
خداروشکر
سعیم اینه که بی کار نباشمو خودمو خسته کنم که کقتی به خلوت میرسم خوابم ببره

نازی خانوم خود این مشغول بودنه خیلی خوبه همیشه یکی از چیزهایی که ما رو میبره به سمت وسوسه بیکاریه و پرسه زنی مجازیه. خود این مشغول بودن شما به کار اداری یعنی دارید یه کار مفید انجام میدید و جای بی کاری و بی حوصلگی رو پر کردید. اما خستگی رو جدی بگیرید مثل یه تیغ دو لبه است همونطور که بعضی وقتا باعث میشه به سمت وسوسه شدن نرید بعضی وقت ها هم باعث میشه که چون ذهنتون به یه هیجان نیاز داره به سمت وسوسه بکشونه. این جور وفتا حتما سعی کنید چند ساعتی که خونه هستید یه کاری که براتون هیجان انگیزه (حتی خوندن چند صفحه کتاب) انجام بدین که وسوسه جا باز نکنه تو ذهنتون.

(1398 دي 11، 1:22)123Sanaz123 نوشته است: ساناز/4دی/7روز خوب
دو روز پشت سر هم روزای سختی داشتم
وقتی بیدار شدم تنها بودم
تا چندین ساعت بعدشم تنها بودم
ولی خداروشکر دیگه مشکلی نیست فعلاااا تااااااااااااااا دوباره چند روز دیگه که قرار امتحان ها شروع بشه
حقیقتا از الان استرسشو دارم 
انگاری یکی میگه تو قراره همه اشو بیفتی تو از پسش بر نمیای
Tears
اگر اینجوری بشه یعنی بزرگ ترین شکست زندگیم را خوردم کلی تلاش کردم تغییر رشته بدم حالا که شده اینه وضعم
پاکی که هیچ زندگیم میره رو هوا
خدایا خودت روزای آینده را کمک کن 63


امان از تنهایی.. حتما سعی کنید یه فکری به حال تنهایی بکنید مخصوصا الان که در قدم های اول پاکی هستید خیلی مقابله با تنهایی مهمه. استرس امتحان رو کیه که نداشته باشه..هرکسی که با یه امتحانی پیش رو میشه این استرس ها رو میگیره..همین که تلاش کردید تغییر رشته بدین یعنی یه کار بزرگ کردین..یعنی یک کار سخت رو قبول کردین تا به هر دلیلی اون راهی به که نظرتون غلط بوده رو تغییر بده..همین شهامت شما رو خیلی ها ندارن پس به خودتون افتخار کنید و با توکل به خدا به سراغ امتحان ها برید.
بله درست میگید
 سپاس شده توسط
نازی/۱دی/۱۰روز خوب
 سپاس شده توسط
(1398 دي 11، 1:22)123Sanaz123 نوشته است: ساناز/4دی/7روز خوب
دو روز پشت سر هم روزای سختی داشتم
وقتی بیدار شدم تنها بودم
تا چندین ساعت بعدشم تنها بودم
ولی خداروشکر دیگه مشکلی نیست فعلاااا تااااااااااااااا دوباره چند روز دیگه که قرار امتحان ها شروع بشه
حقیقتا از الان استرسشو دارم 
انگاری یکی میگه تو قراره همه اشو بیفتی تو از پسش بر نمیای
Tears
اگر اینجوری بشه یعنی بزرگ ترین شکست زندگیم را خوردم کلی تلاش کردم تغییر رشته بدم حالا که شده اینه وضعم
پاکی که هیچ زندگیم میره رو هوا
خدایا خودت روزای آینده را کمک کن 63


امان از تنهایی.. حتما سعی کنید یه فکری به حال تنهایی بکنید مخصوصا الان که در قدم های اول پاکی هستید خیلی مقابله با تنهایی مهمه. استرس امتحان رو کیه که نداشته باشه..هرکسی که با یه امتحانی پیش رو میشه این استرس ها رو میگیره..همین که تلاش کردید تغییر رشته بدین یعنی یه کار بزرگ کردین..یعنی یک کار سخت رو قبول کردین تا به هر دلیلی اون راهی به که نظرتون غلط بوده رو تغییر بده..همین شهامت شما رو خیلی ها ندارن پس به خودتون افتخار کنید و با توکل به خدا به سراغ امتحان ها برید.



حق با شماست کار بزرگی بود
ولی الان انقدر اوضاع سخت شده که سر فشارها و استرس هاش پاکی یک سالمو بخاطرش از دست دادم
واقعا ارزششو نداشت
اوضاعم خیلی خوب بود
الان خیلی بد
هعی
 سپاس شده توسط
ساناز /4دی/8روز خوب
واقعا امروز دو بار دستم رفت به گوشی که بیام اورژانس
ولی خب خدا خودش کمک کرد کار به اونجاها نرسید
امروز نمازامپ دو باره زیادی آخر وقت خواندم
از خدا دور شدم
دلبسته دنیا شدم
نمیخوام اینو
ولی انگاری زیادی ضعیف شدم
خدایا کمکم کنین لطفا
هر چی خودتون بخواین
Khansariha (8)
 سپاس شده توسط
(1398 دي 12، 1:55)123Sanaz123 نوشته است: ساناز /4دی/8روز خوب
واقعا امروز دو بار دستم رفت به گوشی که بیام اورژانس
ولی خب خدا خودش کمک کرد کار به اونجاها نرسید
امروز نمازامپ دو باره زیادی آخر وقت خواندم
از خدا دور شدم
دلبسته دنیا شدم
نمیخوام اینو
ولی انگاری زیادی ضعیف شدم
خدایا کمکم کنین لطفا
هر چی خودتون بخواین
Khansariha (8)


چقدر خوبه که به وقت نیاز سریع به اورژانس کانون خودتونو متصل می کنید.. من بارها این انتقاد دوستانه رو به خیلی از بچه ها کردم که وقتی میبینید شرایط خرابه چرا نمیاید اورژانس.. منم در ارتباط با خدا خیلی وقتا سستی می کنم ولی وقتی پیشش بر می گردم میبینم آرامش واقعی پیش خدا برگشتنه.
 Sure I’ve lost a couple of battles over the years   
53 but the second I give up the fight is the second I lose the war 53
 سپاس شده توسط
نقل قول: ساناز /4دی/8روز خوب



نقل قول: نازی/۱دی/۱۰روز خوب

آفرین بچه ها، اراده تون عالیه. قوی بمونید  49-2
بیاید از روزمره هاتون اینجا حرف بزنید. از خودتون و احوالاتتون بگید  Khansariha (56)
: )
Just Do "THE RIGHT THING" H
 سپاس شده توسط
(1398 دي 12، 7:57)soshians نوشته است:
(1398 دي 12، 1:55)123Sanaz123 نوشته است: ساناز /4دی/8روز خوب
واقعا امروز دو بار دستم رفت به گوشی که بیام اورژانس
ولی خب خدا خودش کمک کرد کار به اونجاها نرسید
امروز نمازامپ دو باره زیادی آخر وقت خواندم
از خدا دور شدم
دلبسته دنیا شدم
نمیخوام اینو
ولی انگاری زیادی ضعیف شدم
خدایا کمکم کنین لطفا
هر چی خودتون بخواین
Khansariha (8)


چقدر خوبه که به وقت نیاز سریع به اورژانس کانون خودتونو متصل می کنید.. من بارها این انتقاد دوستانه رو به خیلی از بچه ها کردم که وقتی میبینید شرایط خرابه چرا نمیاید اورژانس.. منم در ارتباط با خدا خیلی وقتا سستی می کنم ولی وقتی پیشش بر می گردم میبینم آرامش واقعی پیش خدا برگشتنه.

حقیقتا دیگه کم کم دارم به خودم شک میکنم که اصلا میخوام بر سمت خدا یا نه
یعنی میدونین دلم خیلی میخواد
ولی هر چی روزا مییگذره انگار بیشتر و بیشتر دور میشم
Hanghead
اصلا نمیفهمم چی میشه
 سپاس شده توسط
ساناز /4دی /9روز خوب
کلی از کارهام مونده
دو روزه میگم بزار یه سر برم بیرون یه هوایی به کلم بخوره بیام خونه پر انرژی تر کارها را انجام میدم
ولی حقیقتا  Hanghead
بیرون رفتنم انگاری خیلی بدتره

من کنترل نگاهم خیلی خوب بود 
ولی الان اصلا خوب نیست
طوری که از خودم خجالت میکشم Tears
همه سعیمو گذاشتم رو کنترل ذهن بهتر شد حالا شده کنترل نگاه
این چه بدبختیه ایه واقعا
خوش بحال اونایی که هیچوقت نفهمیدن خ.ا چیه 
به اینم میشه گفت زندگی
ببخشید خیلی حرف زدم
ولی خیلی داغونم خیلی Tears
 سپاس شده توسط
نازی/۱۲دی/ ۲ روز خوب
ساناز/4دی/10روز خوب
خدایا کمکمون کنین
تو راهی قدم بذاریم که شما دوست دارین
63
 سپاس شده توسط
(1398 دي 13، 2:29)123Sanaz123 نوشته است: ساناز /4دی /9روز خوب
کلی از کارهام مونده
دو روزه میگم بزار یه سر برم بیرون یه هوایی به کلم بخوره بیام خونه پر انرژی تر کارها را انجام میدم
ولی حقیقتا  Hanghead
بیرون رفتنم انگاری خیلی بدتره

من کنترل نگاهم خیلی خوب بود 
ولی الان اصلا خوب نیست
طوری که از خودم خجالت میکشم Tears
همه سعیمو گذاشتم رو کنترل ذهن بهتر شد حالا شده کنترل نگاه
این چه بدبختیه ایه واقعا
خوش بحال اونایی که هیچوقت نفهمیدن خ.ا چیه 
به اینم میشه گفت زندگی
ببخشید خیلی حرف زدم
ولی خیلی داغونم خیلی Tears

ساناز خانوم آفرین به شما که کنترل ذهن رو به نتیجه رسوندین 49-2  کنترل نگاه هم عادتیه که با تمرین میتونید بهش برسین. آفرین به شما که ده روز خوب رو سپری کردین. ده روز سخت دیگه رو هم بگذرونین برنده ی مسابقه میشین Khansariha (46) 

(1398 دي 13، 16:21)Nazy نوشته است: نازی/۱۲دی/ ۲ روز خوب


آفرین که تلاش دوباره رو شروع کردین. با خودتون بررسی کنید حتما که سیکلی که منجر به اشتباه شد چی بوده! راستی چرا وقتی نزدیک میشید به شکستن به اورژانس کانون یا تاپیک دختران سر نمی زنید تا از مشکلتون بگید؟
 Sure I’ve lost a couple of battles over the years   
53 but the second I give up the fight is the second I lose the war 53
(1398 دي 14، 6:48)soshians نوشته است:
(1398 دي 13، 2:29)123Sanaz123 نوشته است: ساناز /4دی /9روز خوب
کلی از کارهام مونده
دو روزه میگم بزار یه سر برم بیرون یه هوایی به کلم بخوره بیام خونه پر انرژی تر کارها را انجام میدم
ولی حقیقتا  Hanghead
بیرون رفتنم انگاری خیلی بدتره

من کنترل نگاهم خیلی خوب بود 
ولی الان اصلا خوب نیست
طوری که از خودم خجالت میکشم Tears
همه سعیمو گذاشتم رو کنترل ذهن بهتر شد حالا شده کنترل نگاه
این چه بدبختیه ایه واقعا
خوش بحال اونایی که هیچوقت نفهمیدن خ.ا چیه 
به اینم میشه گفت زندگی
ببخشید خیلی حرف زدم
ولی خیلی داغونم خیلی Tears

ساناز خانوم آفرین به شما که کنترل ذهن رو به نتیجه رسوندین 49-2  کنترل نگاه هم عادتیه که با تمرین میتونید بهش برسین. آفرین به شما که ده روز خوب رو سپری کردین. ده روز سخت دیگه رو هم بگذرونین برنده ی مسابقه میشین Khansariha (46) 

(1398 دي 13، 16:21)Nazy نوشته است: نازی/۱۲دی/ ۲ روز خوب


آفرین که تلاش دوباره رو شروع کردین. با خودتون بررسی کنید حتما که سیکلی که منجر به اشتباه شد چی بوده! راستی چرا وقتی نزدیک میشید به شکستن به اورژانس کانون یا تاپیک دختران سر نمی زنید تا از مشکلتون بگید؟

میدونین اصلا قرار نبود بشه
ولی شد
یعنی با برنامه ریزیه قبلی نبود اصلا که بخوام بیام اورژانس.
(1398 دي 14، 6:48)soshians نوشته است:
(1398 دي 13، 2:29)123Sanaz123 نوشته است: ساناز /4دی /9روز خوب
کلی از کارهام مونده
دو روزه میگم بزار یه سر برم بیرون یه هوایی به کلم بخوره بیام خونه پر انرژی تر کارها را انجام میدم
ولی حقیقتا  Hanghead
بیرون رفتنم انگاری خیلی بدتره

من کنترل نگاهم خیلی خوب بود 
ولی الان اصلا خوب نیست
طوری که از خودم خجالت میکشم Tears
همه سعیمو گذاشتم رو کنترل ذهن بهتر شد حالا شده کنترل نگاه
این چه بدبختیه ایه واقعا
خوش بحال اونایی که هیچوقت نفهمیدن خ.ا چیه 
به اینم میشه گفت زندگی
ببخشید خیلی حرف زدم
ولی خیلی داغونم خیلی Tears

ساناز خانوم آفرین به شما که کنترل ذهن رو به نتیجه رسوندین 49-2  کنترل نگاه هم عادتیه که با تمرین میتونید بهش برسین. آفرین به شما که ده روز خوب رو سپری کردین. ده روز سخت دیگه رو هم بگذرونین برنده ی مسابقه میشین Khansariha (46) 

(1398 دي 13، 16:21)Nazy نوشته است: نازی/۱۲دی/ ۲ روز خوب


آفرین که تلاش دوباره رو شروع کردین. با خودتون بررسی کنید حتما که سیکلی که منجر به اشتباه شد چی بوده! راستی چرا وقتی نزدیک میشید به شکستن به اورژانس کانون یا تاپیک دختران سر نمی زنید تا از مشکلتون بگید؟

بی نهایت ممنومم
واقعا ممنون
 سپاس شده توسط
ساناز/4دی/11روز خوب
خدایا واقعا واقعا ممنونممممممممممممم
تشکرات ویژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژه
خودم شاهدم چقدر کمکم میکنین
واقعا ممنون
302
 سپاس شده توسط
ساناز /4دی/12روز خوب
روز خیلی سختی بود
از کانون و خدا واقعا ممنومم
Thankyou
خدایا هر چی شما بگین
هر چی شما بخواین Khansariha (8)
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان