1401 تير 22، 20:42
ببخشید ،
من ۱۶ سالمه .
راستشو بخوایید نزدیک ۶ ماهه که مدام حال روحیم خوب نیست .
متناوبه . مثلا میگم امروز صبح شاد و پر انرژی پا شدم از گل ها و آسمون با طراوت ۶ صبح عکس گرفتم ... مو به مو طبق برنامه پیش رفتم عبادت کردم و همه چی خوب . حالم عالی و شکر گزاری و غیره ...
از ساعت ۱۷ تا الان حالم افتضاحه ...
همین الان بدون هیچ دلیل خاصی دارم گریه میکنم
خُل شدم ، نه ؟
به خدا قسم خستم از این حس های متغییر و نا امید کننده...
نمیدونم چمه ... هرچقدر ایمانم هم قوی تر و بیشتر میکنم باز میافتم تو چرخه ی نا امیدی و افسردگی ...
یه هفته خوووب یه هفته بدد
یه روز خوب یه روز بد
یه ساعت خوب... یه ساعت بد
اینم بگم قشنگ دارم میبینم تمام عقاید و باور هام به طرز قاطی پاطی و گنگی هی جلوه میکنن تو مغزم . سختمه توصیفش ...
هی با خودم میگم به خاطر این سن بلوغه ولی خدا وکیلی نگرانم .
اکثر روانشناسای شهر ما هم خودشون به معنی واقعی کلمه روانشناس لازمن ،
در ثانی روانشناس خوب هم بود با هزینه ها و مشکلات درون شهری که اینجا هست و همه فامیلن اصلا ایمن نیست .
نمیدونم چه کنم ...
هرچی مطلب توی سایت ها بود خوندم و عمل کردم ،
ورزش روزانه ، کتابخوانی ، درس ، برنامه ریزی ، عبادت ، خنده و شادی ، موسیقی بیکلام ریلکسیشن و هزارتا مطلب دیگه که همشون همین حالا جلو چشام رژه میرن ...
راستش مبانی فکریم از هم پاشیده ... مبنای ذهنی ندارم .
سعی میکنم داشته باشم ولی انگار نمیشه .
تصمیم گرفتم برم کتابخونه بیشتر بخونم و تو اجتماع باشم و یه راست بعد از اون میرم مسجد ولی هیچ کدوم چاره ساز نیستن.
باید صبر کنم ؟
باید کار جدیدی انجام بدم ؟
چه باید کرد ...
کاش هرچه زودتر این سن تموم بشه و برم مراحل بعدی ...
خوشا ۷ ، ۸ سالگی و دنیای زیبای اون دوران ... کاش قدر میدونستیم ...
یعنی یه روزی هم میگم کاش قدر این روزا رو میدونستم ؟
دقیقا با تمام حرف های خودم هم هزارتا کلیشه و شعار میاد تو ذهنم ...
اصن یه وضعی پریشون حالم ...
Dear God ... please save me ...I'm not OK