1400 مهر 9، 18:16
ویرایش شده
دخترا این مطلب رو از سایت askquran.ir برداشتم
در مورد غرور
پاسخ کارشناس دینی
نقل قول: پرسش:
آیا داشتن غرور خوب نیست؟ داشتن این صفت همیشه بد است؟ یا اینکه بعضی مواقع داشتن این ویژگی خوب است؟
پاسخ:
اصل کلمه "غرور" به معنای فریب و نیرنگ است.
علامه طباطبائی می فرمایند: "غرور به معناى هر چيزى است كه آدمى را فريب می دهد، چه مال باشد، و چه جاه، و چه شهوت، و چه شيطان. چيزى كه هست بعضى از مفسرين كلمه "غرور" را به شيطان تفسير كرده اند، و اين بدان جهت است كه او خبيث ترين فريب دهندگان است و بعضى ديگر آن را به دنيا تفسير كرده اند، چون در مثل گفته شده "الدنيا تغر و تضر و تمر- دنيا غرور مى آورد و ضرر مى زند و مى گذرد."(1)
اما ما در زبان فارسی، معنای غرور را طور دیگری بیان می کنیم.
گاهی به معنای تکبر و خودبزرگ بینی و گاهی به معنای حفظ حریم و عزت نفس.
تکبر و خودبزرگ بینی در مقابل بندگان خدا، که کاملا روشن است و هیچ کس در زشت بودن این صفت شکی ندارد.
اما گاهی غرور به معنای حفظ شخصیت و عزت نفس انسان و نگه داشتن حریم ها تعبیر می شود.
به نظر می رسد منظور حضرتعالی این نوع از غرور است.
غرورهائی که به بزرگ داشتن شخصیت انسان منجر شود، بسیار هم پسندیده و به جاست. مثلا غرور کسی به او اجازه اظهار عجز و ناتوانی نمی دهد. این نوع غرور در واقع بزرگ منشی و عزت نفس است که بسیار سفارش شده و خیلی اوقات همین نوع غرور است که به انسان اجازه ارتکاب به گناه و کارهای زشت و خوار کننده را نمی دهد. انسان شأن خودش را اجل از این می بیند که به چنین کار پستی آلوده شود. از میزان ارزشی که خداوند برای او قائل شده اطلاع دارد و خودش را دست کم نمی گیرد.
امام کاظم (علیه السّلام) فرمودند: «اِنَّ اَبدانَکُم لَیسَ لَها ثَمَنٌ اِلَّا الجَنَّهٌ، فَلا تَبیعُوها بِغَیرِها»؛ همانا بدن های شما را بهایی جز بهشت نیست. پس آن ها را به غیر بهشت نفروشید.(2)
گاهی اوقات هم انسان در مقابل شخصی نباید اظهار ضعف و کوچکی کند، مثلا در برابر دشمن متکبر خدا. در مقابل دشمن دین خدا، باید تکبر ورزید و او را خوار و کوچک شمرد. تکبر و عدم تواضع و لطافت خانم ها در مقابل نامحرم هم از مصادیق غرور پسندیده و حفظ حریم است.
به طور کلی هر جائی که غرور، رنگ و معنا و جهت الهی پیدا کرد، پسندیده و مورد رضای خداوند خواهد بود؛ و هر جا که حالت استکبار و خود بزرگ بینی پیدا کرد، شایسته نیست.
____________
(1) المیزان، ج16، ص356.
(2) تحف العقول، ص389.