1400 ارديبهشت 6، 16:29
چیه چرا نگاه میکنید ؟؟
داشتم از علایقم میگفتم خو ...
اصلا هم منظور خاصی ندارم
(1400 ارديبهشت 6، 15:43)_رعنا_ نوشته است: سلام قشنگا
ببخشید چند روز نبودم
سرم خیلی درد میکرد. الان بهترم.
خوبین خوشین.
رزا خانم جان انجمن جاده رهایی منظورته؟
منم بودم
ولی چیزی ازش یادم نیست
اسمم S...m بود فکر کنم
آیا مرا به یاد داری
دلم برای نهال و مریم و مهسا و راحیل تنگ شده
بسی زیاد.
راستی من اسمم ساناز. اگر یادت باشه
(1400 ارديبهشت 6، 16:28)آبی آسمانی نوشته است: دخترا یه چیزی ...من این دو روز صبح ها اکثرا مشغول درس بودم. چون بعدازظهرا تا بخوابم و بیدار بشم و سرگرمیتی بعدازطهرو بخوام طی کنم زیاد به درس نمیرسم البته من ظهرا خیلی تو انجمن میچرخم
شما صبح ها
نقل قول: فقط از تبعیض ناراحتم ولی خودمو ک نمیتونم گول بزنم بهش خیلی حسادت کردم چون تو سن کم به چیزایی ک میخواسته رسیده ولی بعد با خودم گفتم من نمیتونم چیزایی ک از دست دادمو برگردونم و فقط برای این تبعیضا ناراحت باشم مجبورم فراموش کنم و اهمیت ندم چون من جوابی ندارم ک خودمو باهاش قانع کنم .
نقل قول: سلااام عزیزم بلهههه ساناز قشنگم یادمههههرزا راستکی منو یادته
من فک میکنم دیرتر شما اونجا عضو شدم، مهسا، داداش سلطان و فاطیما رو هم یادمه. شما رو هم قشششنگ یادمه.
نقل قول: ساناز جان من اینجا هنوز قشنگ راه نیفتادم بهم بگو از نوار وضعیتت درست متوجه شدم که 180 روز پاکی داری؟؟؟ امیدوارم درست فهمیده باشم خییییلی ذوق زده شدمقشنگم عزیز دلم
(1400 ارديبهشت 6، 23:53)evergreen نوشته است: حس میکنم خیلی آدم بیخودی ام ,مایه شرمندگی و خفت ام انقد که من سست ام تو ترک و چیز احمقانه ای مثل کنکور و بیست چار ساعته تو اتاق بودن بتونه من و به اینجا برسونه وقتی فکر میکنم که خیلیا حتی یکبار هم دچار خ ا نشدن کلی از خودم خجالت میکشم علاوه بر اون تو این یکس سال پشت کنکور کلی ام چاق شدم و حس میکنم ی توده چربی خفت بار ام کنکور هم که ۲ ماه دیگه ست و اگه رتبه م بالای ۴۰۰۰ بشه آبروم تو کل خانواده میره و مامانم چپ و راست سرزنشم میکنه ,فردا میخوام روزه بگیرم اما نمیدونم چطور میشه هم روزه گرفت هم بالای ده ساعت درس خوند بچه ها برام دعا کنین خیلی تحت فشارم,روزای سختیه...
الهی و ربی من لی غیرک
(1400 ارديبهشت 6، 23:53)evergreen نوشته است: حس میکنم خیلی آدم بیخودی ام ,مایه شرمندگی و خفت ام انقد که من سست ام تو ترک و چیز احمقانه ای مثل کنکور و بیست چار ساعته تو اتاق بودن بتونه من و به اینجا برسونه وقتی فکر میکنم که خیلیا حتی یکبار هم دچار خ ا نشدن کلی از خودم خجالت میکشم علاوه بر اون تو این یکس سال پشت کنکور کلی ام چاق شدم و حس میکنم ی توده چربی خفت بار ام کنکور هم که ۲ ماه دیگه ست و اگه رتبه م بالای ۴۰۰۰ بشه آبروم تو کل خانواده میره و مامانم چپ و راست سرزنشم میکنه ,فردا میخوام روزه بگیرم اما نمیدونم چطور میشه هم روزه گرفت هم بالای ده ساعت درس خوند بچه ها برام دعا کنین خیلی تحت فشارم,روزای سختیه...
الهی و ربی من لی غیرک
(1400 ارديبهشت 7، 0:05)رها Y نوشته است:(1400 ارديبهشت 6، 23:53)evergreen نوشته است: حس میکنم خیلی آدم بیخودی ام ,مایه شرمندگی و خفت ام انقد که من سست ام تو ترک و چیز احمقانه ای مثل کنکور و بیست چار ساعته تو اتاق بودن بتونه من و به اینجا برسونه وقتی فکر میکنم که خیلیا حتی یکبار هم دچار خ ا نشدن کلی از خودم خجالت میکشم علاوه بر اون تو این یکس سال پشت کنکور کلی ام چاق شدم و حس میکنم ی توده چربی خفت بار ام کنکور هم که ۲ ماه دیگه ست و اگه رتبه م بالای ۴۰۰۰ بشه آبروم تو کل خانواده میره و مامانم چپ و راست سرزنشم میکنه ,فردا میخوام روزه بگیرم اما نمیدونم چطور میشه هم روزه گرفت هم بالای ده ساعت درس خوند بچه ها برام دعا کنین خیلی تحت فشارم,روزای سختیه...
الهی و ربی من لی غیرک
عزیزم به خودت سخت نگیر
اگه فکر میکنی روزه گرفتن واقعا بهت حس خوبی میده انجامش بده اما واقعا مجبور نیستی این کارو بکنی
نظر من اینه که یه تایم مشخصی از روز و اختصاص بدی به کارهای مورد علاقت ، برو پیاده روی .. ، اگه ساز میزنی اون و تمرین کن ... نقاشی بکش ... یا هر کاری که به جز درس میتونی انجام بدی ... همش درس خوندن و توی اتاق بودن اصلا خوب نیست ... یه دوست داشتن های خودت توجه کن