گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

[پشتکار]

پشتکار/7 روز خوب

[Nimra]

آقا من یه جیز بگم؟
درباره همون بحث اثبات خدا؟
اینکه نمیشه 100% و مطلق اثبات کرد، و اصلا نیازی به این نیست. 
اصلا هیچ چیز توی این دنیا تقریبا 100% نیست. 
مثلا توی ریاضیات ، ما حد یه تابع رو میگیریم، میگیم جواب میشه مثلا 1 ! خوب یکی بگه به من 100% ثابت کن میشه 1 .. 
و واقعیت اینه که اصلا جواب 1 هم نمیشه ! 
نمیدونم چجوری بگم بهتون، جواب یه حد 1 نمیشه ، همیشه نزدیک 1 هست ، ولی هیچ موقع 1 نیست ! و ما این رو میپذیریم و میریم بقیه مساله رو حل مکنیم ، خب چرا درباره خدا این فرض رو نکنیم، اگه یه روشی هست که به تو میگه 99% خدا وجود داره، چرا بگیم نداره؟

یا مثلا توی دادگاه، 
مگه قاضی میاد بگه آقا من باید 100% مطمئن شم تو قاتلی ! 
اصلا نمیشه همچین چیزی ، 
مگه اینکه خود قاضی دقیقا همون موقع، جلوی چشمش قتل اتفاق افتاده باشه ! در غیر اینصورت مچبوره اکتفا کنه به شواهد و قرائن ، تا جایی که به این نتیجه برسه که به احتمال خیلی قوی ، این فرد گناه کاره ! 
و هیچ موقع نمیتونه و نمیشه 100% مطمئن بود. 
درست میگم؟

[صابرین]

امروز روز خوبی نبود، بازم خطا کردم، مثل دیروز.
راستی، یه سوال از رفقا: شده تا حالا توی یه روز مکررا لغزش داشته باشید و چندین بار خ.ا انجام بدید؟ اگر تجربه داشتید، بعد از اون وضعیت قلبتون چطور بوده؟ من تقریبا تمام طول روز قلبم تپش و درد داره، نمی دونم این حالت بعد از خطاهای مکرر طبیعیه یا مشکل قلبی دارم.
........
حالم اونقدر خرابه و اونقدر توی یه سال اخیر ضعیف شدم که از خدا می خوام حداقل یه هفته بتونم پاک باشم.
امیدوارم این بار بتونم جدی تر از قبل شروع کنم، همیشه اومدن به کانون و سر زدن به انجمن و گروه انگیزه ی آدم رو دوچندان می کنه.

الهی به امید تو، خودت کمک کن این بار دیگه لغزش نداشته باشم، خسته شدم از این وضعیت...

سلام علی جان 
تبریک میگم که تصمیم گرفتی پاکی رو شروع کنی 
بدون که توی این مسیر میتونی رو کمک ما هم حساب کنی و ما در کنارت هستیم 
راستی اون مشکل قلبی رو من هم یک دوره تجربه کردم بعضی وقتا اینقدر قلبم درد میکرد میگفتم خدایی نکرده به فردا نمیرسم 
ولی رفتم دکتر چکاپ انجام داد و گفت مشکل خاصی نداری و شاید برای استرس و اینا باشه که یکم تپش قلبت بالا رفته و قرص داد مصرف کردم و خوب شد 
تو هم حتما یه چکاپ قلب برو ، کار خاصی نداره یه نوار قلب میگیره یه اکو که هیچ کدوم درد ندارن و سریع انجام میشه 

سلام به همه رفقا
محب صادق/ 4 آذر/ 13 روز خوب
خیلی سخت بود این 13 روز. بعضی روزها به خودم گفتم که فقط امروز رو پاک باش و شکر خدا می‌گذشت اونروز. میدونید، گاهی باید خودت رو گول بزنی، وگرنه شیطون ناامید ت میکنه

خیلی هم از مهدوی عزیز ممنونم بابت توجه و پیگیری و کمکش

همت کردم که آخرین شکستم بوده باشه؛ 
الهی به امید تو

درود بر محب صادق جان
تبریک میگم عزیز بابت 13 روز خوب و عالی 
همیشه تغییر سخت بوده و هست این وسط فقط بحث انتخاب میونه 
که محب صادق زندگی گذشته رو انتخاب میکنه و درجا زدن یا رشد، پیشرفت، موفقیت و یک زندگی شاد  

سلام
آبی / 16 آذر / 1 روز و 13 ساعت


داشتم تو برنامه ای که باهاش شکست هام رو دنبال میکنم، سرک میکشیدم.
از اول سال تا الان 60 تا شکست داشتم. و تو این سالی که تقریبا چیزی هم به اتمامش باقی نمونده، بیشتر از 21 روز نتونستم از خ.ا دور بمونم.
و توی 2 سال و نیم گذشته، بعد از یک پاکی تقریبا 9 ماهه؛ این بیشترین رکوردم بوده...
خیلی چیزا امتحان کردم. حتی به قدری ناامید شده بودم که سعی کردم باورهام رو تغییر بدم. سعی کردم بگم اشکال نداره. یکجور نیازه. در واقع سعی کردم توجیهش کنم. اما همیشه یک دیواری بین آبی و این توجیه ها وجود داره. اونم تغییر نکردن ذات خ.ا هست. نمیدونم دارم "درست توصیفش میکنم" یا "حتی توضیحش میدم"، یا نه؟
اما واقعیت اینه خ.ا و شهوت رانی یک وقت تلف کنی خالص هست. و خب نمیتونم این واقعیت رو از بین ببرم یا حتی ذره ای محوش کنم... یک کار کاملا بی ارزشه. همیشه به خودم میگم یعنی انقدر بی ارزش شدم که میرم سراغ خ.ا برای تسکین دادن درد هام؟ یعنی انقدر کار واسه انجام دادن ندارم که به این رو میارم؟ این خیلی آزارم میده...



از طرفی این اعتیاد یک شبه به وجود نیومده... پس یک شبه هم از بین نمیره... شاید اگر تک تک حفره ها رو بشناسم و پوشش بدم بتونم از پسش بر بیام...
ولی همه‌ی اینها شاید و اما و اگر هست... واقعا نمیشه آینده رو پیش بینی کرد...
میدونم نوشتن اینها کمکی نمیکنه... ولی بازم هم مینویسم... شاید امید توی اوج ناامیدی باشه...

---

اگه ایندفعه نتونم از پسش بر بیام؛ - گفتنش آسون نیست و سخته اما - موندنم توی کانون هم فایده ای نداره...
شاید هم این رو دارم از روی حال بدی که الان دارم میگم و فردا نظرم عوض بشه... نمیدونم...
شاید هم دارم مجازات میشم... بابت تمام بدی هایی که کردم و خودم خبر نداشتم...
شاید هم دنیا داره بهم درس بزرگی میده و همچنان در بی خبری به سر میبرم...
اما بعد هر سختی، آسونی هست. و حداقل میشه به این امیدوار بود. و این امیدوار بودن به انسان انگیزه‌ای برای حرکت کردن میده. و این 3 تا چیز رو نباید فراموش کرد.  

شب و روزتون بخیر

سلام به داداش آبی عزیز 
بعضی وقتا ما توقعمون از خودمون زیاد هست و همین باعث میشه از وضع زندگی خودمون ناراضی باشی و احساس بدی داشته باشیم  
که همین باعث میشه بیشتر و بیشتر به سمت خ ا کشیده بشیم 
منم همچین حسی رو تجربه کردم
راهکاری که تا الان به ذهنم رسیده اینه که اول دست از سرزنش خودم بردارم چون به نظرم مشکلی رو حل نمیکنه  
بعدش سعی کردم مسائل رو تک به تک پیش ببرم حتی اگر شده روزی یک دقیقه برای هر هدفی زمان بزارم 
حس اینکه در مسیر صحیح هستیم خیلی فوق العاده هست و انگیزه خوبی رو برای پیشرفت ایجاد میکنه 
شروع پاکی رو هم تبریک میگم 

سلام 
تازه وارد هستم در این گروه

تواب / ۱۸ آذر ۱۴۰۰ / ۰

سلام به داداش تواب عزیز 
خوش برگشتی عزیز جان 

[صابرین]

er7
۱۷ آذر
ی روز خوب

مشاءالله داداش er7 
پر قدرت رو به جلو 

سلام و درود

آسمان / 17 مهر / 62 روز خداوند را سپاس

یادمه یه روایتی خوندم یه پیرزن ساده وبی سواد داشته یه چرخ دستی قدیمی رو میچرخونده و چیزی می دوخته بعد بهش میگن بیا وجود خدارو ثابت کن . 
خیلی ساده دستش رو از روی چرخ بر میداره . میگه من دستم رو از روی یه چرخ ساده برداشتم وایستاد . به نظر شما چرخ این دنیای به این بزرگی با این 
همه پیچیدگی خودش میچرخه ؟

درک بعضی چیزها از 3 راه ممکنه :

1- تفکر خیلی ساده مثل همون چرخ خیاطی
2-کمی تعمق و مطالعه
3-از طریق ورود به مباحث فلسفی و ...

همه راه ها به اون ختم میشه . درک حضور خداوند و کمک و مدد دایمی اون هم از طریق هزاران فرشته ای که ما رو احاطه کرده و  هم مدد مستقیم خودش خیلی سادست.

فقط غفلت ها و زنگارهای روزمره چشم مون رو کم بینا و بعضا نابینا کرده. 


و متاسفانه حجتش به ما واضحه و راه فراری نیست .

سلام آسمان جان 
تبریک بابت 2 ماه خوب و عالی 
خیلی مثال خوبی بود منم موافقم 
مسائل رو نباید همینجوری رها کنیم 
یک سری مسائل هست که با یه سوال ساده میشه به جواب رسید 
یک سریشون رو باید با یه سرچ 10 تا 30 دقیقه ای فهمید 
یک سریشون رو باید با یک تحقیق و مطالعه 1000 ساعته ... 
باید ببینی اون مسئله چقدر برات سواله ؟! 
این الگو برای هر کسی فرق میکنه
اون پیرزنی که مثال زدی خیلی ساده قبول کرد و زندگیشو ادامه داد
یه نفر هم باید عمرشو بزاره برای مطالعه و تحقیق تا حس کنجکاوی و حقیقت جویی خودش رو ارضاء کنه

سلام سلام به همه عزیزان


یه اعلام وضعیت کنیم بریم

افرا / 16 شهریور 99/ 459 روز

سلام به افرای عزیز 
داداش جان رو قله های پاکی حال و هوا چطوره ؟ 
یکم برامون توصیفش کن لذت ببریم 

سلام
اگه فکر کردین از دست سفیر بهشت به این راحتیا خلاص میشین
کور خوندین!

سلام به سفیر بهشت عزیز 
خوش برگشتی داداش جان 

پشتکار/7 روز خوب

داداش پشتکار دوست داشتنی 
یک هفته پاکی مبارک باشه 

آقا من یه جیز بگم؟
درباره همون بحث اثبات خدا؟
اینکه نمیشه 100% و مطلق اثبات کرد، و اصلا نیازی به این نیست. 
اصلا هیچ چیز توی این دنیا تقریبا 100% نیست. 
مثلا توی ریاضیات ، ما حد یه تابع رو میگیریم، میگیم جواب میشه مثلا 1 ! خوب یکی بگه به من 100% ثابت کن میشه 1 .. 
و واقعیت اینه که اصلا جواب 1 هم نمیشه ! 
نمیدونم چجوری بگم بهتون، جواب یه حد 1 نمیشه ، همیشه نزدیک 1 هست ، ولی هیچ موقع 1 نیست ! و ما این رو میپذیریم و میریم بقیه مساله رو حل مکنیم ، خب چرا درباره خدا این فرض رو نکنیم، اگه یه روشی هست که به تو میگه 99% خدا وجود داره، چرا بگیم نداره؟

یا مثلا توی دادگاه، 
مگه قاضی میاد بگه آقا من باید 100% مطمئن شم تو قاتلی ! 
اصلا نمیشه همچین چیزی ، 
مگه اینکه خود قاضی دقیقا همون موقع، جلوی چشمش قتل اتفاق افتاده باشه ! در غیر اینصورت مچبوره اکتفا کنه به شواهد و قرائن ، تا جایی که به این نتیجه برسه که به احتمال خیلی قوی ، این فرد گناه کاره ! 
و هیچ موقع نمیتونه و نمیشه 100% مطمئن بود. 
درست میگم؟

نیمرا عزیز
دقیقا همینطور هست 
تو این دنیا هیچ چیز ثابت نیست پس آدما هم باید سعی کنن همیشه در تفکراتشون تجدید نظر کنن و اونا رو بهتر و بروزتر کنن 

[مهدوی]

سلام به برادران عزیز سروستان
حالتون چطوره رفقا؟



علی جان
داداش گل ای ول به اراده ات
آره برادر عزیز، تماشای محتوای مستهجن و دستورزی و خ.ا موجب صفر شدن روزها میشه
بچه‌ها راهنمایی های خوبی دادن؛ ممکنه از استرس باشه اما اگه واقعاً نگران کننده ست، به پزشک مراجعه کن تا یه چک آپ بگیره. حداقلش اینه که خیالت راحت میشه
داداش توی تاپیک کنترل نگاه و ذهن منتظرت هستیم ها
علی جان میدونی چیه؟ ما نیاز هست که همه آسیب هایی که خ.ا بهمون زده رو جلوی چشممون بیاریم. بهشون فکر کنیم و حتی اونها رو یه جا ثبت کنیم. باید اون حالت انزجار از خ.ا رو تقویت کرد و همزمان با اون باید خوبی های پاکی رو به خودمون یادآوری کنیم
راستی، انجمن ترک قدم به قدم رو مطالعه کردی؟



مجید جان
میگم نظرت چیه از این به بعد به ازای هر روز عدم اعلام وضعیت بهت یه اعتبار منفی بدم؟
اینجوری مجبوری هر روز اعلام وضعیت کنی و ما از اعلام وضعیت شادتر
داداش چیز خیلی خوبی گفتی؛ دقیقاً همینطوره، خیلی مواقع وقتی به رکورد میرسیم بعدش انگار مثل مسابقه ای که یه سری قوانین داره و بعد از پایان این قوانین ساقط میشن میمونه که خب فکر اشتباهیه
ميگما نمیخوایی از راهکارت برای وضعیت رونمایی کنی؟ رونمایی میکنی یا دکمه اعتبار قرمز رو فشار بدم؟



یا امیرالمؤمنین جان
30 روز خوب مبارکککککککککک
عالیه داداش پهلوون عالیه
داداش از حس خوب پاکی بنویس برامون
عجب شیرینی؛ نون خامه ای با پودر مغز پسته



محب صادق جان
پاکیت خیلی مبارک داداش محب صادق جان
راهکارت عالیه؛ کافیه فقط همون یه روز رو پاک باشی؛ روز بعد خود به خود انگیزه ات بالاتر میره تا همون روز رو هم پاک باشی
داداش یه چیزی بگم؟
این بار دیگه آخریشه، من که شک ندارم
بیا برای دوران پسا خ.ا برنامه بچینیم
وقتی که تمام فکر و ذکر و برنامه هات بر اساس زندگی پاک بنا میشه، احتمال بازگشتت به قبل خیلی کمتر میشه
منتظر خبرای عالی از داداش عالی‌تر از عالی خودمون هستیم



آبی جان
چقدر خوب توصیفش کردی!
نمیدونم اما فکر کنم اکثراً در یک مقطعی سعی کردیم برای خودمون عادی سازی کنیم و خ.ا رو به عنوان یه نیاز به خودمون بقبولونیم اما جداً نشد. به قول خودت این یک واقعیته
اما خب باید در برابرش چه کار کرد؟
صرفاً تحملش کرد؟ آیا واقعاً مسکنی برای دردهای ما هست؟
فکر نمیکنم چون خودش هم یه درد بزرگیه. مثل این میمونه که آدم از شدت سردرد دستشو زخمی کنه و روی زخمش نمک بپاشه تا سردرد رو فراموش کنه!
اما آبی جان توجه کن به این مسئله که تو این بار محتوای بد تماشا نکردی‌. یادت میاد پارسال میخواستی فقط محتوای بد رو برای مدتی متوقف کنی تا کم کم پروسه ترک رو تکمیل کنی؟
خب الآن این یعنی موفقیت و نکته مثبت ماجراست
وقتی این ترک محتوای مستهجن برای مدتی ادامه داشته باشه، کم کم میبینی که ذهنت داره خودشو پاکسازی میکنه و خیلی از تصاویر تحریک کننده کم کم رنگ میبازن
از این به بعد هم تمام تلاش خودتو بکن که هیچ جوره محتوای بد نبینی؛ این کمک میکنه تا بهتر بشه اوضاع رو مدیریت کرد
از کانون بری؟ کجا بری؟
من که همه درا رو قفل کردم
آبی میمونه و میجنگه؛ چون وقتی تونسته تا 9 ماه پاک برسه حتماً میتونه به همین عدد و اعداد بالاتر هم برسه

[مهدوی]

آسمان جان
62 روز پاک مبارککککککککک داداش جان 
ماهی ماه 
خدایی حرف قشنگی زدی؛ من اعتقادم بیشتر به همون تفکر ساده ست که مثال چرخ خیاطی رو زدی؛ میدونی چرا؟
چون کسی که با همین یه مثال سریع درک میکنه؛ معلومه که ایمان قلبی بالایی داره 
این تجربه منه؛ بارها دیدم که برای یه نفر تمام دلایل عقلی مستند هست و به یه نقطه میرسه که عقل وجود خدا رو بهش نشون میده اما نمیتونه ارتباط بگیره 
من این رو از عدم تسلیم میدونم. در مقیاس انسانی و جهان مادی، تسلیم نشدن خوبه چون ما رو قوی تر میکنه اما در بحث ایمان، کشمکش های درونی خودمون هم میتونه ما رو از پای دربیاره 
اما یه وجه دیگر، حرفیه که یا امیرالمؤمنین جان زد. آدم همیشه کنجکاو بوده تا بیشتر بدونه. این حس کنجکاوی کمال طلبی و حرکت به سمت این کمال رو به دنبال داره. ما همیشه از ناشناخته ها می‌ترسیم ولی خدایی دونستن درباره خدا ترس که نداره هیچ، تازه خدا بهش توصیه کرده و واقعاً فرآیند شیرینیه 




افرا جان
عالیه داداش گل 
میگم حالا اگه شد یه انرژی برای اینطرف هم بذار 
دلتنگت میشیم 
داداش فردا روز پرستار هست؛ از همین جا بهت تبریک میگم و تشکر میکنم ازت به عنوان یکی از اعضای عزیز کادر درمان  
روزت مبارک 

همچنین روز داداش کارما جان، پرستار آینده مبارک 



علیرضا جان
خوش برگشتی داداش عزیز 
ان شاءالله پاکیا همه در حد بالا 



پشتکار جان
سلام داداش پشتکار گل گلاب 
آقا یه هفته پاکی در حد باقلوا شیرین 
مبارکه مبارک 
داداش یه نگاه به خودت بنداز، خدایی با پاکی خوش‌تیپ تر نیستی؟ 
عین ماه داری میدرخشی 
همین فرمون رو برو جلو که لباس پاکی برازنده ات هست 

[مهدوی]

نیما جان
ممنون که بحث رو دنبال کردی و خوندی 
خب داداش عزیز بیا اول پیشمون بشین یه کم نفس تازه کن، خسته راهی  یه دو کلوم هم درباره خودت، پاکی، اوضاع و احوالت برامون بگو 
منتظرم از خودت و وضعیتت برامون بنویسی 

نیما جان میدونی؟
من اصلاً درباره اثبات خدا حرف نزدم!
فقط درباره میزان احتمال تصادفی بودن شکل گیری این جهان صحبت کردم که خب به اثبات وجود مهندس طراح برای این جهان انجامید! 
داداش چیزی که نوشتی رو درک میکنم، عالی بود 
مثال دادگاه، مثال قشنگی بود 
حالا بیا با همین مثال قاضی دادگاه یه کم بریم جلو 
ببین، این قاضی توی صحنه جرم نبوده و نمیدونه چه اتفاقی افتاده و مجبوره فقط از طریق شواهد و قرائن به یک نتیجه گیری برسه 
درست میگی داداش 
اما
اینجاست که باید پرسید؛ اینکه این قاضی صحنه رو ندیده، تقصیر کیه؟!!!
مطمئناً تقصیر قاضی نیست که اونجا نبوده 
همچنین تقصیر قاتل و مقتول هم نیست که این صحنه رو جلوی قاضی رقم نزن 
خب الآن داری با خودت میگی چه ربطی داره؟!
دقیقاً منم همینو میخوام که بگی 
چون اصلاً بحث مقصر بودن کسی نیست و یا بحث اینکه چرا قاضی قتل رو ندید نیست اصلاً (اینو برای اون سؤال اون روزت میگم که گفتی چرا خدا رو نمیبینیم).
مسئله اینه که چطور به این نتیجه برسیم که اون قتل اتفاق افتاده؟
خب اینجاست که قاضی به حکم شرایط(عدم دیدن صحنه جرم) باید از طریق همین شواهد بره جلو. خب اگه شواهدی که دال بر قتل زیاد باشه، عقل سلیم میگه که متهم قاتل هست چون تمام دلایل نشون میده که قتل رو مرتکب شده. آیا قاضی میتونه به خاطر اون چند صدم درصد خطا یا نتیجه معکوس، بگه که این متهم قاتل نیست؟ نه؛ چون شواهد همه دال بر ارتکاب قتل هست.
بنابراین درسته که ما به حکم محدودیتمون نمیتونیم خدا رو ببینیم اما اگه شواهد رو دنبال کنیم، به مرحله ای میرسیم که عقل سلیم میگه که خدا هست.

اما در رابطه با اعداد که گفتی هیچوقت به عدد ۱ نمیرسیم؛ خواستم اینو بگم که اگه به عدد ۰.۹ دوره گردش برسیم چطور؟ 
منظورم اینه که پشت اعشار بینهایت ۹ داشته باشیم. مثلاً یه همچین چیزی:

ریاضیات میگه که این عدد برابر با ۱ میشه! 
یعنی:

۱ = ...۰.۹۹۹

چون این پیشروی تا بینهایت پیش میره بنابراین از تفاضل اونها صرف نظر میشه.
البته اثباتاتی هم ظاهراً برای این وضعیت هست. مثلاً:
اگه عدد ۱ رو بر ۹ تقسیم کنیم (کسر یک بر نه یا ۱/۹) به جواب ۰٫۱۱۱‎…‎ میرسیم که عدد یک در اون بدون پایان تکرار میشه.
حالا وقتی ما عدد ۹ رو در یک نهم(۱/۹) ضرب کنیم؛ حاصل میشه ۹ ضرب در ....۰.۱۱۱
خب حالا اگه بخواییم نگاه کنیم، اون عدد ۹ ضرب در ۱/۹ میشه همون ۱ و همچنین ضرب عدد ۹ در ...۰.۱۱۱ مساویه به ...۰.۹۹۹ 
نتیجتاً عدد ۱ برابره با ...۰.۹۹۹ 

در کل صحبت من این بود که احتمال تصادفی بودن شکل گیری جهان حتی اگه صفر نباشه اما اینقدر کوچیکه که علم آمار اونو غیر ممکن میدونه و کلاً میذاردش کنار

[مهدوی]

er7 جان
سلااااااااااااااااااااام 
به به؛ یه رفیق جدید داریم عین ماه 
عرفان جان به گروه سرو خیلی خوش اومدی 
خیلی خوشحالیم که یه دوست جدید که میخواد به پاکی برسه نصیبمون شده 


داداش گل حالت چطوره؟
بیا برامون از خودت بنویس 
چند سالته؟ مشغول چه فعالیتی هستی؟ چطوری به کانون رسیدی؟ هدف از پاکی و انگیزه ات از این تلاش چیه؟ 
بیا برامون بنویس تا بیشتر باهات آشنا بشیم 

er7
۱۷ آذر
ی روز خوب

شروع پاکیت مبارککککککک 
ان شاءالله که این شروع برای پاکی ابدی باشه 



دوباره بهت خوش‌آمد میگم رفیق؛ ان شاءالله در کنار هم به بهترین نتایج برسیم 

[مهدوی]

تواب جان
سلااااااااااااااااااااام به داداش تواب عزیز دل و جان 
خوش اومدی داداش گل، صفا آوردی 
من همش چشمم به این بود که کی تواب میاد؟ که بالأخره طلوع کردی 
امشب یه جشن به مناسبت ورود تواب به سرو داریم چون از وقتی منتقل شدی اینجا پست نزدی 

منور کردی داداش گل 
تواب جان این بار دیگه این پاکی برای همیشه ست 
ما کم درد نکشیدیم که حالا یه درد دیگه به دردامون اضافه بشه 
یادت میاد چند وقت پیش که به پاکی 207 روز رسیدی، اعلام وضعیتت چه شکلی بود؟ عکس یه ماشین 207 رو گذاشته بودی 
نمی‌دونی چقدر دلم میخواست خودمم یه روز به این عدد برسم و با عکس ماشین 207 اعلام وضعیت کنم 
این شد که عدد پاکی داداش تواب شد هدف من 
و وقتشه دوباره به نقطه اوج برگردی چون جایگاهت همونجاست 
امشب یه سورپرایز برات دارم  
فقط برای خود خود خود تواب 

[مهدوی]

و اما سورپرایز من که مخصوص داداش تواب هست:

مهدوی/ 26 اردیبهشت 1400/ 207 روز خوب 

بالأخره مهدوی به یکی از آرزوهاش رسید و مثل تواب به عدد 207 روز خوب دست پیدا کرد 

سختی هست؛ زمین خوردن هست؛ اما پاکی لذت وصف ناشدنی داره 

[New fighter]

سلاااام صبح جمعتون بخیر

خوب دوستان اینم از ۴۰روز که قولشو داده بودم 
مهدوی جان برای اون موردی که گفتی هم باید بگم تنها راه حلش اینه اهداف پاکی را مشخص کنی بعدش با این اعداد بازی کنی مثلا بگی من ر ۱۰روز یکبار یا هر ۲۰روز یکبار که پاک بودم میرم اعلام وضعیت میکنم حالا مثال. منو ببین دستت میاد  چطوری دقیقا
خوب من ۸ابان۱۴۰۰استارت پاکی را زدم و هدفم را گذاشتم ۴۰ روز ، هر ۱۰روزی که پاک بودم میومدم اعلام وضعیت میکردم و الان شده۴۰روز و به هدف ۴۰روزگی که از قبل مشخص کرده  بودم رسیدم امروز میرم واسه خودم یه یه جایزه ردیف میکنم 
پ.ن احتمالا لازانیا برم موادشو بخرم فردا درست کنم   
حالا هدف گذاری بعدی چی میشه؟
هدف بعدی ۱۰۰روز پاکی با اعلام وضعیت های 20روزه یعنی هر 20روز پاک میشه یه اعلام وضعیت تا برسم به 100روز شاید این دفعه رفتم واسه خودم یه دریل خریدم   برای جایزه پاکیم 
راستی اگه دقت کرده باشید من بعد هر اعلام وضعیت میگفتم 5روز برای شادی روح فلان شخص 5روز بعدی هم همینطوری 
واسه منی که اعداد رند می تونستن باعث شکستم بشن ایده خوبی بود . نوعی نذری که باید حتما انجامش میدادم 
خوب من این 10روز اول از 20روز را برای اینکه کشور عزیزم وضعیتش خوب بشه نذر میکنم پاک باشم 
10روز دوم را هم نذر میکنم پاک بمونم چون خدا اون 40روز حالمو خیلی بهتر کرد اتفاقاتی رخ داد که میتونم بگم سالها منتظرشون بودم خدایا شکرت

[سفیر بهشت]

سلام
سفیر بهشت / شروع روز های خوب
هر شکست ، مقدمه پیروزی بزرگ است
اگه شکست ها نبودن ، من الان این همه موفقیت نداشتم
ضمنا من میتونم سرپرست باشم و کمک کنم به رفقا

[آبـی]

سلام  
آبی / 16 آذر / 3 روز پاک
عجیبه که سریالی نشدم... شکر خدا...
هفته ای که گذشت سرتاسر مشکلات بود... دیشب نامه زدم و تا اومدن پاسخ باید چند روزی صبر کنم... کاش مشکل ساز نباشه که خیلی عقب می‌افتم... یا حداقل راهی برای درست کردنش باشه...

ممنونم از حمایت و دلگرمی تمام دوستان؛ داداش مجید؛ داداش امیرالمؤمنین و مهدوی عزیز

[earfun]

با این که دست و دلم نمیره ولی الوعده وفا...

عرفان/۱۸آذر/۱روز خوب

از دفعه قبلی که به ۴۰ روز رسیده بودم، دیگه به ۱۰ روز هم نتونستم برسم. معمولا هر هفته لغزش داشتم... انگار اون تحمل قبلی رو ندارم.
شروع دو تا پاکی بالای ۱۰ روزم، تو وضعیت عادی نبوده. یکیش محرم بود و یکیش اربعین. منظورم فقط تاریخ شروعش نیست. تو وضعیت عادی ۱۰ روز رو رد نکردم. سرم گرم مراسم‌ها میشد و تو اون حال و هوا اصلا فکر لغزش هم به سرم نمی‌زد.
شاید به روز شماری حساس شدم. یه مدت بود که این جا تعداد روزای خوبم رو اعلام نمی‌کردم. ولی همون موقع هم هر از گاهی برای خودم روزا رو می‌شمردم. انگار وقتی عددم کوچیکه، لغزش تو چشمم کوچیکتر به نظر می‌رسه.
حالا یا میشه منتظر مناسبت بعدی بمونم (که ایام فاطمیه نزدیکه) یا روز شماری رو متوقف کنم. یا جفتش.
هر چند حس می‌کنم اینا کافی نیست. به تغییرات اساسی‌تری نیازه.
این مدت گاهی به سرم میزد که حالا که برنامه خواب و ورزش و مطالعه و ... سرجاشه و خ.ا مشکلی ایجاد نمی‌کنه. فعلا کاریش نداشته باشم و خیلی به خودم فشار نیارم تا مثلا زمان ازدواج. می‌دونم منطقی نیست ولی منطق آدم تو زمانی که تحت فشاره تغییر می‌کنه! ولی خب این سری برنامه‌م رو کامل به هم ریخت و نه فقط همون روز رو خراب کرد، که روز بعدش رو هم نزدیک بود کامل از بین ببره. این نشون داد که من نمی‌تونم با این موضوع کنار بیام و همچنان رو به رشد باشم...

[پشتکار]

سلام
خوبید؟
اونایی که هنوز در ترک مشکل دارن.
تا حالا به این فکر کردین که ما عبرت نگرفتیم؟
من خودم رو مثال می زنم.من هنوز عبرت نگرفتم.
اگه عبرت گرفته باشم،باید هر وقت اسم خ ا یا عواملش میاد،حالت نفرت در من ایجاد بشه.هر وقت وسوسه ای خواست بیاد سمتم. وجودم رو خشم فرا بگیره از این وسوسه.
هنوز این میل هست.منظورم شهوت از طریق گناه هست.
....
ما باید عبرت بگیریم.ای اونایی که گرفتاریم.از خودمون و بقیه عبرت بگیریم.ای اونایی که مدت خوبی رو در ترک هستین،غفلت نکنین و از بقیه عبرت بگیرین.
چاره کار عبرت گرفتن هست.فقط همین هست که وسوسه ها رو هر چقدر که زیبا جلوه داده باشن،بازم فریب نمی خوریم،و ثابت قدم می مونیم