امتیاز موضوع:
- 21 رأی - میانگین امتیازات: 4.1
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )
ارسالها: 3,125
تاریخ عضویت: دي 1399
اعتبار:
1,212
جنسیت: آقـــا
این کتاب بی نظیره و فوقالعاده کاربردی .
سپاس شده توسط
ارسالها: 37
تاریخ عضویت: مهر 1402
اعتبار:
11
جنسیت: آقـــا
1402 آبان 1، 18:34
ویرایش شده
سلام، وقت همگی بخیر
ممنون از دوستان بابت خوشامدگویی گرمشون
سجاد | ۲۷ مهر ۱۴۰۲ | ۳ روز خوب
مهدوی جان پرسیدن که دلیل من برای ترک چیه؟ خب اگه بخوام به طور خلاصه بگم: دیگه از زندگی هیچ لذتی نمیبرم.
من با اینکه برای لحظه به لحظهی زندگیم برنامهریزی میکنم و سعی میکنم خودم رو مشغول نگه دارم اما هر موقع که کمحوصله میشم خود به خود به سمت پورنوگرافی و خودارضایی کشیده میشم؛ حتی با اینکه هیچ استرسی ندارم.
پورنوگرافی و خودارضایی برای من تبدیل به یک عادت شده و تغییر دادنش خیلی سخت. حدودا ۱۰ سالی هست که قصد ترک دارم و همیشه شکست خوردم. اما نکتهای که بهش توجه نکردم اینه که توی روند ترک، عضویت توی یک گروه که مثل خودت قصد ترک دارن خیلی کمککننده هست. به همین خاطر هست که به کانون ترک اومدم تا شاید با اعتراف به خطاهام، بتونم این عادت رو تغییر بدم.
و اما در مورد موضوع دوشنبهها یعنی معرفی کتاب:
پیشنهاد میکنم کتاب «قدرت عادت» اثر «چارلز دوهیگ» رو تهیه و مطالعه کنید. نکات خیلی مهم و کاربردی در مورد عادتهای خوب و بد زندگی بهتون میگه و اینکه چطور میتونید عادتهای بد زندگیتون رو به عادتهای خوب تغییر بدید. کتاب، ۳۰۰ صفحه هست و از سه بخش تشکیل شده:
بخش ۱: عادتهای افراد بخش ۲: عادتهای سازمانهای موفق بخش ۳: عادتهای جوامع
برای ماها که قصد ترک پورنوگرافی و خودارضایی رو داریم، مطالعهی بخش ۱ که حدودا ۱۰۰ صفحه هست کفایت میکنه.
نکتهای که چارلز دوهیگ توی این کتاب میگه اینه که ما انسانها یه مغز باستانی (اصطلاح خود نویسنده) داریم (که بهش Limbic System هم میگن) که کارش اینه که رفتارهایی که ما به صورت مکرر انجام میدیم رو برامون به صورت یک عادت درمیاره و در دفعات بعدی که ما میخوایم اون رفتار رو تکرار کنیم چون به صورت یک عادت دراومده دیگه مثل دفعات قبل نیاز به قدرت پردازش زیادی توسط مغز نداره و به صورت اتوماتیک انجام میشه. Limbic System کاری نداره که شما چه کاری رو انجام میدید: خوب، بد، مفید، مضر و ...، هر رفتار تکراری با هر برچسبی که میخواد باشه. اگه شما اون رفتار رو به طور مکرر انجام بدید، توی Limbic System تبدیل به یک عادت میشه. عادتی که اگه مضر باشه و بهتون صدمه بزنه (مثل: خودارضایی، تماشای پورن، سیگار کشیدن و ...) نمیتونید ساختارش رو توی مغز حذف کنید، بلکه باید به یک عادت خوب تغییرش بدید.
اگه خوشتون اومد میتونم در روزهای آینده، توضیحات بیشتری در مورد ساختار عادتها و روش تغییر دادنشون براتون بذارم. اما پیشنهاد میکنم که حتما کتاب رو تهیه و مطالعه کنید.
سپاس شده توسط
ارسالها: 2,488
تاریخ عضویت: بهم 1398
اعتبار:
864
جنسیت: آقـــا
سلام
دوشنبهشب بخیر
توکل به خدا یک هدفی شروع کردم و روز هام یکم فشرده شدن
و همچنین یک روز پاک گذشت.
نقل قول: اما نکتهای که بهش توجه نکردماینه که توی روند ترک، عضویت توی یک گروه که مثل خودت قصد ترک دارن خیلی کمککننده هست. به همین خاطر هست که به کانون ترک اومدم تا شاید با اعتراف به خطاهام، بتونم این عادت رو تغییر بدم
سلام خوش امدی
همین که قصد تغییر عادت دارید خیلی خوبه اما دو تا نکته داشتم:
درمورد اعتراف به خطا این پست حتما بخون.
و سعی کن از گوگل درایو لینک پیوست نکنی اگر میخوای جیمیلت شخصی بمونه، چندتا سایت اپلود اینا خوب هستن.
یواپلود
imgurl
پیکوفایل
مشارکت:
کتاب طرح کلی:
نقل قول: روح شما اگر در مقام تَمثیل،مانند جسمی باشد،هر #گناهی که انجام می دهید،ضربتی بر #روح وارد میکند و زخمی بوجود می آورد
سپاس شده توسط
ارسالها: 835
تاریخ عضویت: دي 1395
اعتبار:
366
جنسیت: آقـــا
1402 آبان 1، 21:00
ویرایش شده
با سلام. خدا رو شکر بلطف دوستان و زحمات آقای آرمین عزیز این مدت علیرغم وجود بحران های مختلف در محیط اطراف کماکان در مسیر پاکی قرار دارم.
sanctityا / 13 مهر 1402 / 18 روز خوب
سپاس شده توسط
ارسالها: 12,616
تاریخ عضویت: بهم 1391
اعتبار:
3,013
جنسیت: آقـــا
1402 آبان 1، 22:22
ویرایش شده
داداشهای عزیز امیرعلی، محسنین، سجاد، تاج و سکنتیتی ممنون از حضور ارزشمند و پستهای خوندنیتون.
(1402 آبان 1، 18:34)sajjad13 نوشته است: من با اینکه برای لحظه به لحظهی زندگیم برنامهریزی میکنم و سعی میکنم خودم رو مشغول نگه دارم اما هر موقع که کمحوصله میشم خود به خود به سمت پورنوگرافی و خودارضایی کشیده میشم؛ حتی با اینکه هیچ استرسی ندارم.
سجاد جان فقط کافیه برای این کمحوصلگی یه پناهگاه خوب و مطمئن پیدا کنی. اون وقت میبینی بهراحتی از شر چیزهایی که دوست نداری راحت میشی. جوری که حتی تو خواب هم فکرش رو نمیکردی.
هر کس برای خودش پناهگاه یا پناهگاههایی داره تا خودش رو از آسیب و گزند دور نگه داره. یکی از همین پناهگاهها میتونه کانون باشه.
تو همون بیحوصلگی مثلا ممکنه یه نیم ساعت بیای اینجا بچرخی و تاپیکهای مختلف سر بزنی، هم کمحوصلگیت مرتفع میشه و هم پرانرژی به ادامه روزت میپردازی.
نقل قول: اما نکتهای که بهش توجه نکردم اینه که توی روند ترک، عضویت توی یک گروه که مثل خودت قصد ترک دارن خیلی کمککننده هست. به همین خاطر هست که به کانون ترک اومدم تا شاید با اعتراف به خطاهام، بتونم این عادت رو تغییر بدم.
اگه ما کتابخونه میریم و جو مطالعه اونجا ما رو هم میگیره و اهل کتاب میشیم، به این خاطره که آدمهای اونجا نسبت به کتاب و مطالعه دغدغهمندن. انرژی حاصل از دغدغهمندی تمام اون افراده که ما رو جذب میکنه و در نهایت ما هم شبیهشون میشیم. وگرنه اعتراف به فرصتهای از دست داده بابت مطالعه، هیچ شخصی رو کتابخوان نمیکنه.
اینجا هم همین جوره. همونطور که گفتی عضویت در گروهی که مثل خودت هستن، همراهت هستن، یاریکنندهات هستند، پایین و بالا شدن رو تجربه کردن و وضعیتت رو درک میکنن واقعاً کمککننده هست. وگرنه چه بهتر که یه سری از اشتباهات و خطاها کلا گفته نشه یا اگه گفته میشه به ضرورت باشه و خیلی آشکار گفته نشه. ذهنها و توجهات تو مدار پاکی باقی بمونه نه تو مدار لغزش و شکست و خطا.
نقل قول: اگه خوشتون اومد میتونم در روزهای آینده، توضیحات بیشتری در مورد ساختار عادتها و روش تغییر دادنشون براتون بذارم. اما پیشنهاد میکنم که حتما کتاب رو تهیه و مطالعه کنید.
بدون شک دوست داریم بیشتر بدونیم و هر موقع وقت و فرصت و انرژیش رو داشتی، خوشحال میشیم بیشتر برامون بنویسی.
خیلی ممنون از پست عالی و معرفی این کتاب خوب.
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明
سپاس شده توسط
ارسالها: 2,774
تاریخ عضویت: اسف 1399
اعتبار:
805
جنسیت: آقـــا
سلام
حالتون چطوره رفقا؟
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز نخواهد ماند
نمیدونم چرا هر کاری میکنم نمیتونم این روزا مثل قبل شاد و با نشاط باشم، انگار یه اتفاقی افتاده و خودم از درونم خبر ندارم.
حس و حال کاری به غیر از درس ندارم...
درس رو هم برای افزایش ساعت مطالعه مجبورم خیلی برم سراغش...
کسی پیشنهادی چیزی نداره؟
سپاس شده توسط
ارسالها: 16
تاریخ عضویت: مهر 1402
اعتبار:
3
جنسیت: آقـــا
سلام شب بخیر
میکائیل / 27 مهر 1402 / 4 روز خوب
سر بلند
سپاس شده توسط
ارسالها: 3,125
تاریخ عضویت: دي 1399
اعتبار:
1,212
جنسیت: آقـــا
سلام . شبتون بخیر .
امروز هم ۱۱ ساعت مطالعه داشتم
خیلی خوشحالم بابت حجم و کیفیت درس خوندنم .
الان به معنای واقعی کلمه خسته هستم .
من ارزش خواب های شیرین این روزها رو میدونم .
میدونم احتمالا در آینده هیچ وقت مثل این شبا خواب خوب و عمیق رو تجربه نخواهم کرد . سرم به بالش نرسیده بیهوشم هرشب
وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا ﴿٩﴾
و خوابتان را مایه استراحت و آرامش [و تمدّد اعصاب] قرار دادیم، (۹)
سپاس شده توسط
ارسالها: 12,616
تاریخ عضویت: بهم 1391
اعتبار:
3,013
جنسیت: آقـــا
سلام داداشهای عزیز
صبح قشنگتون بخیر
نقل قول: سهشنبهها در مورد موضوع هفتگی که اول هر هفته اون موضوع اعلام میشه صحبت انجام بشه. هر کس نظری داره، تجربهای داره با بقیه در میون میذاره.
موضوع این هفتهمون غم، اندوه و ناراحتی هست.
غم و ناراحتی نه تنها حالمون رو بد میکنه و کیفیت زندگیمون رو پایین میاره بلکه میتونه پاکیمون رو هم تحت تاثیر قرار بده.
غم، اندوه و ناراحتی از موانع پاکی هست. این مطلب از ترک قدم به قدم رو بخونید.
بهنظرتون در مواجهه با غم، اندوه و ناراحتی باید چی کار کنیم؟
آیا همین الان شما هم باهاش مواجه هستید؟
آیا تجربهای در رابطه با این موضوع دارید که بهتون کمک کرده باشه؟
ایدهای به نظرتون میرسه که بشه این شرایط رو تغییر داد؟
پست داداش سرباز گمنام رو بخونید.
پیشنهادی براش دارید؟
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明
سپاس شده توسط
ارسالها: 16
تاریخ عضویت: مهر 1402
اعتبار:
3
جنسیت: آقـــا
امروز خیلی عصبانی هستم که چرا یک مدت طولانی از عمرم رو صرف این کار بیهوده کردم و از کلی چیز تو زندگیم عقب افتادم
این عصبانیت خیلی به ترک کمک میکنه اما یک حس خشم و شرم ساری در من به وجود میاره. امیدوارم بتونم هرچه سریع تر روزای خوبم رو زیاد کنم و نزدیک بشم به کسی که میخوام باشم.
سپاس شده توسط
ارسالها: 503
تاریخ عضویت: ارد 1391
اعتبار:
255
جنسیت: آقـــا
سلام و احترام
علی/۲۵مهر /۷ روز کوچولو
ببخشید در موضوعات گروه شرکت نمیکنم بعدا انجام میدم
ممنون از همه
سپاس شده توسط
ارسالها: 16
تاریخ عضویت: مهر 1402
اعتبار:
3
جنسیت: آقـــا
سلام
میکائیل / 27 مهر 1402 / 5 روز خوب
سپاس شده توسط
ارسالها: 2,329
تاریخ عضویت: تير 1400
اعتبار:
413
جنسیت: آقـــا
سلام و درود
امروز با وجود اینکه حجم درسا خییییلی زیاد هست مشارکت رو انجام میدم(به صورت فشرده)
در مورد موضوعی که آقا آرمین عزیز مطرح کردند راه حل من این هست:
یک سری مواقع غم و اندوه ما دلیل داره و به خاطر چیزی ناراحتیم که خودمون خیلی واضح دلیلش رو میدونیم. در این مواقع باید حل مسئله کنیم. اگر اشتباهی کردیم باید فکر کنیم و به این نتیجه برسیم که غصه خوردن فایده نداره و باید اون اشتباه رو جبران کرد و دیگه تکرار نکرد. اگر عزیزی رو از دست دادیم باید فکر کنیم و به این نتیجه برسیم که اندوه ما هیچ چیزی رو عوض نمیکنه و مثال های دیگه....
اما بعضی مواقع خیلی بی دلیل دل آدم غصه دار میشه خودم همیشه اینطوریم
برای این مواقع باید موقعیت مکانی و ذهنیمون رو تغییر بدیم
مثلا میتونیم ورزش کنیم و حتی با موزیک انجام بدیم
میتونیم زنگ بزنیم به یه نفر که خیلی دوستش داریم یا آدم شوخی هست باهاش حرف بزنیم و کلی بخندیم
یا مشغول یه کاری بشیم که نیاز به تمرکز زیادی داره
من در حد تجربیات خودم گفتم. ان شاءالله که مفید بوده باشه
سپاس شده توسط
ارسالها: 835
تاریخ عضویت: دي 1395
اعتبار:
366
جنسیت: آقـــا
1402 آبان 2، 22:08
ویرایش شده
سلام دوستان. در رابطه با تجربه غم و اندوه مطمئنا باید با شوخ طبعی و تغییر نگرش، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، دعای خیر برای یک عزیز و یک خواب راحت هرچه سریع تر آن را متوقف کنیم به این خاطر که با غم و اندوه احساس عدم امنیت را تجربه می کنیم و برای جامعه خطرآفرین خواهیم بود.
sanctityا / 13 مهر 1402 / 19 روز خوب
سپاس شده توسط
ارسالها: 3,125
تاریخ عضویت: دي 1399
اعتبار:
1,212
جنسیت: آقـــا
سلام وقت همه عزیزان بخیر
مشارکت محسنین :
نظر شخصی من اینه که چندین سطح و سبک داره غم . که فکر میکنم با اندوه تفاوت هایی هم داره که من منظورم همون غم درمعنای کلی تر هست .
من خودم ، برایند کلی نگاهم به زندگی خیلی مثبت نیست . تجربیات تلخی که از دست دادن یک دوست وقتی که ۸ سالم بود تاثیرات عمیقی روم گذاشته بود که با چندین جلسه درمانی متوجهش شدیم که آسیب زننده بوده برای من .
ولی درمجموع غم و اندوه به عنوان یک معضل یا مشکل منفعل کننده هم میتونه بروز کنه . که بازم راهکار یا ایده خاصی بجز یک تکنیک ، درباره ش به ذهنم نمیرسه . که البته خداروشکر خیلی یادم نیست درگیرش شده باشم . همیشه توی بازه های زمانی که سخت هم بودن همیشه سعی کردم خودم رو محکم نگه دارم و تسلیم نشم .
تکنیک نوشتن افکار .
نوشتن یکی از اعتیاد آور ترین عادت های جدید منه .(البته اعتیاد خیلی معنای مثبتی نداره ولی به هرحال به این معنی که کار لذت بخشیه و خوشحالم میونه انجامش ) برای تخلیه شدن از ناراحتی هایی که پیش میاد یا هر موضوع دیگه ای که تجربه میکنم هرروز جواب میده . البته خود آگاهی و احساس تسلطی که نسبت به افکار و احساسات پیدا میکنه آدم هم بی تاثیر نیست . بنظرم یک هفته امتحانش کنید .مدام گزارش کار بنویسید از عملکردتون و بینا بین این گزارش ها از اینکه : [چه احساسی دارم ؟ چه فکری دارم ؟ چه ایده ای به ذهنم رسیده ؟] و از این قبیل موضوعات رو بنویسید . بعد از چند روز واقعا اتفاقات واحساسات عجیبی شکل میگیره .
اعتقاد دارم نوشتن و توصیف افکار با قلم روی کاغذ ، از بلند ترین فریاد ها با حتی طولانی ترین اشک ریختن ها برای کنار اومدن یا خالی شدن از هیجان و فشار ناشی از تجربیات بد موثر تره .
فقط نکته ظریف نوشتن اینه که باید آدم اطمینان داشته باشه که نوشته هاش به دست هیچ کس دیگه ای قرار نیست بیافته .
چون اگه آدم مدام احساس نا امنی و امکان پیدا شدن نوشته هاش رو داشته باشه ، حتی همین نوشتن هم خودش میشه یه معضل و رفتار پرخطر .
ارادتمند
سپاس شده توسط
موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان