امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

میز گرد کانون

راست میگید که مدیرا خیلی خسته ن. مدیرا واقعا خسته ن. اما بذارید یکم فاصله بگیریم ببینیم چی به سر مدیریت اومد.

می دونید افول کانون از کی شروع شد؟ از وقتی آقای شازده کوچولو رفت. وقتی ایشون رفت یکی از ستون های کانون رفت. با فاصله کمی آقای عاشق، خانم یاقوت هم با فاصله کم. بعد هم دیگه عادی شد بازنشسته شدن. خیلی ها رفتن. بدن تیم مدیریت واقعاً نحیف شد. هر کدوم از این افراد که تو گروه مدیریت یا توی جاهای دیگه کانون زمزه هاش میومد دارن میرن دلم می گرفت و هر چی تلاش می کردم نتونستم مثل قبل دست و دلم به کار بره.

می دونید دوستان، رفتن از کانون یه واقعیته. بلاخره هر کی یوقتی می‌ره. من خودمم از اول می گفتم کانون نباید جای باقی موندن باشه چون احتمال اینکه موندن مساوی با در جا زدن باشه زیاده. اگه موندم که هر در جا بزنم بهتره برنامه بریزم برای رفتن تا تلاشمو بیشتر کنم. 

اما،
وقتی یه مدیر میره، یک کوه تجربه می‌ره. طول می کشه تا کانون بتونه دوباره مدیر جدیدی به جای اون تربیت کنه‌ و بذاره. این چند سال مدیرا خیلی پشت سر هم رفتن و واقعا فرصت نشد افراد جدید بیان و کارآزموده بشن توانمند بشن. و شما در نظر بگیرید وقتی یکی می رفت کارهاش میفتاد گردن بقیه. و وقتی خیلی ها رفتن یکعالمه کار افتاد روی دوش چند نفر. می دونید چقدر آدم خسته و فرسوده میشه؟ نمی دونید. چون جای مدیران نبودید که هم و غمشون به پیش بردن کانون شده بود. اون اوایل که خانم عطر رهایی رفتن و خانم سنا اومدن تعداد مدیرا کم بود ولی هنوز پر انرژی بودیم. رفته رفته با نبود آقا آرمین خود من به شخصه دیگه نای ادامه دادن نداشتم. مطمئنم خیلی های دیگه هم نداشتن اما گفتم من برای همیشه نمی‌رم میرم غیبت حالم بهتر شد بر می گردم. دوره افسردگی شدیدی رو از آذر پارسال تا تیر امسال تجربه کردم اما دم عید پارسال گفتم بذار برگردم. بذار به دو نفر کمک کنم. شاید حال خودمم بهتر شد. ولی وقتی برگشتم دیدم خیلی از اعضای باران رفتن و دیگه باران باران سابق نیست. سنا به تنهایی بار باران و برنامه ریزی و نصف مدیریت سایت رو به دوش می کشید. میگم نصف چون نصف دیگه مدیریت با آقای صادقین بود. به غیر از آقای مهدوی دیگه کسی نبود از کارکشته ها. مدیران جوان با همه تلاششون در حال تجربه آموزی بودن و نمی تونستیم ازشون انتظار زیادی داشته باشیم. فراموش نکنیم این کانون پخته ای که الان داریم یکعالمه آزمون و خطا رو پشت سر گذاشته و نمیشه یکاره سپردش دست یک مدیر تازه وارد. بحث اعتماد کردن نیست بحث «آزموده را آزمودن خطاست» هست. به شخصه خیلی فکر کردم چیکار میتونم بکنم برای کانون بی رمق ولی خودم هم بی رمق شده بودم. دیگه کسی مثل قبل برام پیام پروفایل نمی‌داشت مشکلشو بگه اصلا دیگه کسی از بچه هایی که منو می شناختند تو باران نبود همه جدید بودن و من براشون یک عضو غریبه بودم...

خلاصه دوستان خیلی چیزها این دو سه سال پیش اومده. منتی نیست ولی اینکه مدیران فعلی هم نذاشتن برن رو کم چیزی فرض نکنید. برای من کانون دیگه تاثیری تو پاکیم ندارن چندان چون مدل خودم دستم اومده. اما دوست دارم باشم دوست دارم انرژی بدم چون انرژیش بهم برمی گرده البته اگه انرژی داشته باشم که بذارم.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
شاید خیلی مدیران فعلی هم فکر کردن دیگه نمیتونن دیگه نمیکشن مثل خود من (البته هیچ وقت نگفتم چون تلاش های خالصانه مدیران دیگه رو می دیدم دلم نمی خواست دلسردشون کنم) ولی نرفتن. موندن چون کس دیگه ای نبود. چون کارها زمین می موند. 

علت کم رونق شدن کانون رو نمی دونم چون پارسال نصف سال غیبت بودم و شاید همین نبودن من باعث رفتن بعضی دخترها شد ولی از تلاش بی وقفه مدیران خبر دارم. هیچ وقت نشد ازشون تشکر کنم. منو ببخشن بارم افتاد رو دوششون. ممنونم ازتون 53 . مخصوصا خانم سنا و آقای صادقین که مثل بقیه خودشونو بازنشسته نکردن..‌.

دلیل کم فعالیت شدن تدریجی من هم این بود که من انرژیمو از خانم عطر رهایی آقای شازده کوچولو و آقای آرمین می گرفتم. البته خانم سنا تا حدودی جای خالی عطر رهایی رو پر کرد ولی واقعا خیلی دست تنها بودیم.

چند روز پیش اتفاقا من پیشنهاد دادم از مدیران بازنشست شده چند سال اخیر دعوت کنیم سالی دو سه تا یک ماه هم که شده بیان کانون هر روز سر بزنن سپاس بزنن تا گرمای حضورشونو حس کنیم، همچنین تو گروه مدیران برگردن نظر بدن تا بتونیم و فرصت پیدا کنیم مدیران تازه نفس جایگزین کنیم. در حال حاضر هر مدیر بازنشسته ای این پست رو می خونه از خودش بپرسه حاضرم به خاطر سر پا موندن کانون یکم وقتم رو بهش اختصاص بدم و باری بردارم؟ اعضای دیگه کانون هم از خودشون بپرسن حاضرم حداقل یه سپاس بزنم که بقیه انرژی بگیرن؟ حداقل بفهمن یکی از اینجا رد شده؟!
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
شبتون ب خیر باشه : ) 

بعد از ساعت ها درگیری بالاخره کم و بیش تونستم پست هارو بخونم و در موردشون فکر کنم و میخوام من هم مشارکتی داشته باشم و البت سوالاتی هم دارم .

 
ـــــــــــ

سوال اولم در رابطه با پست های آقای مهدوی هست ، ب طور جزئی نقل قول نمیکنم در رابطه با کلیت پست ها سوال دارم . ( چون در یکی از پست ها هم نوشتن در نبود مدیر کل تصمیم نهایی با مدیران ارشد هست کنجکاو شدم )  1

آقای مهدوی ممنون ب خاطر پاسخ هایی ک دادید ، میخواستم بپرسم شما در انجمن مدیریت تغییر سمت دادید ؟ یا قرار بر این هست ک سمت مدیریتی شما تغییر کنه ؟ 7 از این جهت این سوال و میپرسم ک چون دفعه پیش ک آنلاین شده بودم شما ب خاطر پستی ک در شبانه روزی ارسال کرده بودم ب من تذکر دادید ک ویرایشش کنم ، در پیام ها هم دیدم ک شما ب اعضا تذکر دادید ، پست های این چند روز هم ک نوشتید پست های کلی مدیریت هستند ک مدیران ارشد در جواب و ب شکل اتمام حجت و ب عنوان نماینده مدیریت ارسال میکنند و تذکر هم داشتند. تا جایی ک من میدونم وظایف مدیر ارشد و ناظم تذکر و هشدار بوده و هست . ( البت ب این استثنا آگاهی دارم ک هرمدیری نسبت ب دسترسی هایی ک داره میتونه در حیطه تاپیک هایی ک براش باز هست تذکر بده مثل شادشاد ک من تذکر داده بودم یا مثلا تاپیک های برنامه ریزی ک اگر عضوی خارج از روال پستی ارسال کنه مدیر اون انجمن میتونه هشدار بده . ) ولی اینکه شما ک مدیر ترک هستید در یک تاپیک عمومی ک متفرقه هست از جانب کل مدیریت و ب خصوص مدیران ارشد صحبت کردید باعث تعجب من شد ! 
اگر اینطور هست و قرار هست ناظم یا مدیر ارشد بشید من درک میکنم ، در وهله ی بعدی این رو در نظر میگیرم ک شما ب دلیل حس تعلق خاطر ب کانون و همکارانی ک دارید اینطور پست ارسال کنید ، باز متوجه هستم ک از جانب مدیریت جواب بدید و منتظر مدیرکل یا ارشد ها نمونید یا حتی اینطور هم میتونم فکر کنم ک مدیریت ب شما بگه جواب بدید یا مثلا شما بخوابد ب عنوان نماینده ی مدیریت جواب بدید و مدیریت تایید کنه .
 اما واقعیت این هست اگر موارد بالا نباشه  من از نطر منطقی نمیتونم قبول کنم ک چرا جایی ک آقای صادقین هست شما پیام ارسال میکنید و در رابطه با پست تاپیک متفرقه یا پ پ ها تذکر میدید .این هم یکی از سوالاتی هست ک در پست قبلی میخواستم بنویسم ولی ب فکر کردم میتونم ازش صرف نظر کنم ک الان پی بردم بهتر هست بنویسم . 

مدیران انجمن های مختلف در انجمن مدیریت هم سطح محسوب میشن و میتونند تبادل نظر کنند و قبلا این رو تجربه کردم ولی اینکه  جابجایی وظایف صورت بگیره ب نظرم اینجا رنگ های مدیریتی معنای خودشون و از دست میدن. 1 با توجه ب صحبت های مدیران میگم ، برخی جاها صحبت از وظیفه و تعلق خاطر خارج شده و سمت و سوی مالکیتی ب خودش گرفته ! هرمدیری نظر مطرح نکرده بلکه رسما همه ی مدلی نوشتن ! 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نقل قول: سلام  و درود

من اکثرا پست های این مدتم توی انجمن مدیریت بوده و شاید غیرفعال بنظر می اومدم اما هر تاپیکی که غیرفعال باشه، انجمن مدیریت حداقل یک پست روزانه داره.

اینکه انجمن مدیریت حداقل یک پست داشته باشه و انجمن های عمومی اون یک پست رو هم نداشته باشند مشکل اساسی هست . ب نظر من مدیر ها برای اعضا انتخاب میشند ، ب خودی خود یک شکافی بین مدیران و اعضا وجود داره و اینکه کمبود مدیر وجود داره و بار سنگینی در نبود اقا ارمین ب دوش اقای صادقین هست قابل درکه ک فعالیت عمومیشون کم باشه ، سنا خانم همزمان مدیر ارشد و مدیر برنامه ریزی هستند ، اقای مهدوی از مدیران قدیمی هستند ک خیلی از کارها رو انحام میدن . چند مدیر هم در غیبت های متوالی هستند . گروه باران هم عملا مدیری نداره . پس مدیران جوان باید در تاپیک های عمومی فعالیت داشته باشند . اینکه مدیریت فعال باشه و ظاهر کانون اینطور خاموش ارزشی نداره . 
ببینید عضو جدید میاد ، پیام خوشامد دریافت میکنه ، ایمیل دریافت میکنه ، جواب میده ، عضو گروه میشه و مشخصاتش در مدیریت و گروه ها ثبت میشه و از اون ب بعد عملا همه چیز سفید و پاک هست . چون میبینه تاپیک های گروه ها و عمومی اونطور ک باید فعال نیست و کسی پیگیرش نیست و سایت ب خودی خود از نظر ظاهری و فنی شلوغ و سخت هست پس این عضو جدید کم کم دلسرد میشه و ی روزی دیگه نمیاد . 

شما خودتون کنکور داشتید و این سه ماه و درس نداشتید و مدیر انتخاب شدید ، سرکار میرید و مثل بقیه مدیران شاغل هستید ولی در کانون آنلاین بودید و نوشتید اکثر پست هاتون در مدیریت بوده . یکی از قوانین مدیریت این هست ک حال خوب مدیر ، پاکی مدیر در اولویت باشه . شما این تابستون در گروه های پاکی خودتون فعالیت داشتید ؟ از پاکی خودتون نوشتید ؟ میتونم بپرسم چرا در مسابق پاکی محرم فقط دهه ی اول فعالیت داشتید و بعدش پستی ارسال نکردید ؟ شاید در گروه مدیران فعال باشید ولی ب نظرتون اگر این فعالیت در گروه های عمومی بود بهتر نبود ؟ یا مثلا اگر شما در تاپیک محرم مشارکت داشتید بقیه تشویق نمیشدند ؟

نقل قول: تعامل اعضا از همه چیز مهمتره،  وقتی استوا یا سرو پستی نداره سرپرست یا مدیر از کی حمایت کنه یا برای کی پست بزنه؟

بله درسته ، تعامل اعضا مهم هست . مدیران کانون هم قبل از مدیر بودن اعضای این سایت هستند . مدیر قبل از وظیفه ی حمایت اگر دید کسی پستی ارسال نکرده میتونه خودش پست ارسال کنه و از پاکی خودش بنویسه . بالاخره مدیر هم درگیر خ ا بوده یا ن ؟ مگر شما برای اعضا فعالیت میکنید ؟ پس خودتون چ ؟ 
اینکه فقط مشغول مدیریت باشید قبل از کمک ب بقیه خود شما رو ک با انرژی و اشتیاق در کانون عضو شدید فرسوده میکنه . 
قبل از شما صد ها نفر مدیر کانون بودند و این روال و سپری کردند . 
نقل قول: یکی از راه حل های من این هست که کانون  تعدادی عضو فعال داره،
این اعضا باید تعامل داشته باشن تا مابقی اعضا ترغیب به مشارکت بشن.
مثلا من توی گروه پست ارسال میکنم شما هم ارسال می کنید، اول پست های همدیگه حمایت کنیم بعد یک مدت عضو جدید هم حمایت کنیم

بازدید سایت با تعامل بالاتر میره، بازدید این چند روز 500 ـ600 نفر بوده اما هفته های گذشته 300-400 نفر با تعامل ورودی سایت بیشتر میشه. بهترین تبلیغ کانون تعامل خود کانونی هاست.

امیدوارم که اعضا پای حرفشون بمونن.

شما اعضای این کانون هستید ک رنگی شدید . خواهش میکنم از شما ،خودتون و در مقابل اعضا قرار ندید و گروه بندی مدیر و اعضای عادی رو ب وجود نیارید . این مسئله ی اساسی هست و شکافی ک همگی ما میگیم و فاصله ای بین مدیر و کاربر انداخته همین هست . 




نقل قول: نمیدونم چرا میل به ایجاد تغییر توی مدیریت دارید؟! با کم و زیاد شدن مدیر که چیزی درست نمیشه

با کم و زیاد شدن مدیر خیلی چیزها درست میشه . مثلا اسم شادن عزیز ک شاغل هستند و وقت نمیکنند ب کانون سر بزنند حذف بشه عضو جدید نمیره بهش پیام بده یا دلخوش ب فعالیتش باشه ، شادن یکی دوستان عزیز من هست ک در انجمن اس ای فعالیت داشتند و ب خاطر دلسوزی بسیاری ک داشتند ب تیم مدیریت برگشتند اما ب دلیل کارهای زیادشون وقت نکردند ب فعالیت هاشون ادامه بدن . خانم مشکات بعد از رفتن آقا آرمین غیبت های طولانی داشتند و هرازگاهی یک پستی در باران ارسال میکردند و خودشون هم آگاه ب غیبت های طولانی بودند و در پست ها نوشتند ، پروفایلشون بسته هست و عضو جدیدی بیاد یا هرکدوم از اعضای خانم نمیتونند بهشون پیام ارسال کنند و من پروفایلشون و دیدم هم از پیام ایشون و هم از مدیریت متعجب شدم ، ی پیام ب خودشون ارسال کردند ک مشابه همین پیام و یکی از اقایون پارسال ارسال کرده بودند و تذکر گرفتند . من تعجب کردم از اینکه این پیام در پروفایلشون باقی مونده و موردی برای مدیریت نداشته .

نقل قول: کاش دخترا پشت هم بودن و حمایت از هم دیگه رو از پسرا یاد میگرفتن...
کاش  عواقب دور شدن از دخترا و نزدیک شدن به پسرا رو میدونستن...
اگه دخترا پشت هم بودن خیلی اوضاع فرق میکرد...
واقعا نمیتونم درک کنم چطور یه دختر میتونه غرورشو له کنه و آویزون پسرا بشه..
چطور یه دختر میتونه خودشو برا پسرا ذلیل کنه ولی به هم جنس های خودش کمک نکنه..
این فقط تو جامعه ماست...واقعا حالم بد میشه...روز به روزم داره زیاد میشه..خدایا خودت من و دخترای جامعه مونو هدایت کن...
نزار عزتشونو لگدمال کنن.‌‌‌..
به من صبر بده...
هر روز که میگذره اوضاع عجیب تر میشه...
خیلی دلم پر تر از این حرفاست ولی بسه.

من این پیام و دیدم ب عنوان ی خانم ناراحت شدم ، اگر قانونی وجود داره باید برای همه باشه . حرف و پیام از جامعه و اجتماع و اعتقادات در کانون خط قرمز بوده ، اینطور نیست آقای صادقین ؟ شما حتما یادتون هست اون آقایی ک در یکی از گروه ها نوشته بود حالش از دخترها ب هم میخوره ک در جامعه هستند و گزارش داده شد و تذکر گرفتند . من هم از این حرف ها و ناراحتی ها زیاد دارم ولی آیا فضای کانون مناسب هست ؟ 

واقعا از دیدگاه منطقی و با حساب کتاب تیم مدیریت و چک کنیم ، شاید بعضی از دوستان ناراحت بشند ولی ی واقعیتی وجود داره و این هست ک تیم مدیریت باید تقویت بشه . دو مدیر کل ک اگر این حضور اخیر اقا ارمین و نادیده بگیریم نبودند ، مدیران ارشد وظیفه ی بسیار سنگینی داشتند و دارند از این جهت ک هردو عزیز شاغل هستند و از 10 سال پیش تا کنون فعالیت داشتند من بسیار میترسم ک آقای صادقین هم مثل اقای شازده کوچولو بیاد و بگه من میرم . همه ی کانون  رو دوش مدیران ارشد هست . مدیر ترک اول ک خانم شادن هستند غایب بودند و هستند ، مدیر ترک دوم اقای مهدوی ک تنها مدیر ترکی هستند ک طولانی مدت هست فعالیت دارند ، اقای باب الحوائج ک خیلی زیاد فعال بودند و شبانه روز در کانون حضور داشتند و پاکی مستمری هم نداشتند و من نگران بودم ک خودشون آسیب بزنند و مشابه ما فرسودگی پیش بیاد و حتی مدیریت خودش هم آگاه ب این بود و ایشون هم غیبتی داشتند و دوبار بوده و وقتی میان تنهایی خیلی کار میکنند ، خانم مشکات و نوشتم ، شما ک کنکوری بودید و تازه ی مدتی هست حضور دارید .

من بیشتر از شما نباشه کمتر از شما از وضعیت کانون مطلع نیستم . چندین بار در نبودم با مدیریت صحبت داشتم و ب قدری هم در کانون روز و شب سپری کردیم ک ب خاطر نگرانی  قبل از غیبت از آقا آرمین خواهش کنم توضیح بدن تا آگاه بشیم ک جریان چیه و چراغ کانون خاموش نشه . 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پست هارو ک ب نوبت میخوندم پست های  اقای ماه بنی هاشم و اقای مهدوی رو خوندم ، ی جاهایی موافق حرف اقای بنی هاشم بودم ی جاهایی موافق حرف های اقای مهدوی اما لحن نوشتاری هردونفر تند و تیز بود و بعضی جاها عجیب غریب ! با خوندن این پست ها ناراحت شدم ، خندم گرفت ، عصبانی شدم و در نهایت چند ساعتی خاموش شدم . 
در مورد شادی کانون میخوام بنویسم(جزئی تر پست های مربوط ب خودم و نقل قول خواهم زد ) ، شادی و هیجانی ک همه ب دنبالش هستید و در پست های یاقوت و رامین ب چشم میخوره و فکر میکنید با فعالیت این دو نفر همه دور هم جمع میشند . ن اینطور نیست . 
کانون بازدید نداره ، کانون فعالیت نداره، کانون کاربر و مدیر ثابت نداره ، کانون خاموش هست و همینطوری همه میان و میرن ! شاید برخی ها قبول نکنند ولی واقعیت این هست . 
کانون بسیار گمنام هست . کانون در پلتفرم های مجازی فعالیت داشت ولی الان یا متوقف شدند یا حذف شدند . اینکه کانون در برنامه های مجازی باشه خودش میتونست باعث تبلیغ بشه . ی مدتی در کمپ تبلیغ میشد و ورودی ها بسیار زیاد بودند . سایت کانون از نظر ظاهری بسیار شلوغ هست و آدم گم میشه ک کجا میخواست بره و تاپیک ها رو نمیتونه پیدا کنه ، کانون بروزرسانی نیاز داره . با ی تغییر رنگ اعلان دیدید رنگ و روی کانون چقدر فرق کرده بود ؟ یادش ب خیر ، شبی ک اون کار و آموزشی با اقا هادی اجرا کردیم من از ذوق خوابم نمیبرد فقط ب سها خانم پیام میدادم ک ببینند . آقا هادی اون کار و انجام داده بودند . 

دوران اوج کانون دوران کرونا نبود ، موافق این حرف نیستم  53258zu2qvp1d9v دوران اوج کانون سال 95 تا 98 بود ک اعضای زیادی فعالیت داشتند ، دعوا میشد اما مدیریت کنترل میکرد و طول نمیکشید ، اون سال ها خیلی بازدید زیاد بود . چون سایت و وبلاگ ها در اوج بودند و مثل الان اینستاگرام و تلگرام وجود نداشت . گوشی های هوشمند دست همه نبود و سن استفاده از سایت و وبلگ هم بیشتر بود . من ی بچه ی 10 ساله رو در یکی از سایت ها دیدم واقعا چند روز در شوک بودم ک چطوری میتونه این اتفاق بیوفته ؟ این روزها دسترسی ب سایت مستهجن ب حدی زیاد شده ک فقط با چندتا لمس میشه این سایت هارو باز کرد . ولی ما هنوزم با گوشی مشکل داریم کانون بیایم و جز کانون هم جایی رو نداریم ک برای پاکی بهش امیدوار باشیم . 
مورد دوم عادی انگاری خ ا هست ک همه جا ب سرعت داره این اتفاق میوفته ، ب خصوص در مدارس و دانش آموزهای نوجوون واقعا براشون مهم نیست و حتی با این گناه برای دوستاشون کلاس میذارن !! الان همه چ بروز شده ، با سادگی و اعداد و ارقام نمیشه ی نوجوون و جذب کانون کرد و نگهش داشت . ی سایتی ک عکس و اپلود میکنیم ی نوجوونی ک با مدارس انلاین مچ شده و با ی تیک عکس رد و بدل میکنه نمیتونه عکس آپلود کنه و حوصلش نمیکشه . از این جهت میگم بروزرسانی نیاز هست . 
حالا بماند ک جمع شدیم اینجا دست ب دست هم بدیم و اول مشکلات اساسی و حل کنیم تا کانون روشن باشه و بعد خدا کمک کنه و ورودی ها و کاربرهای ثابت کانون بیشتر بشند و پاکی ها زیاد بشه . 

و نهایتا میزگرد آبان ماه ، اون میزگرد آسیب بسیار زیادی ب همه زد . از جانب همه هم حرف نزنم از جانب خودم میتونم جهنمی ترین روزهایی رو ک کانون برای من داشت سه ماه شهریور تا آبان رو اعلام کنم . از اون ب بعد من از کانون کمکی نگرفتم و بیشترین توهین ها و دعواهارو داشتم همه ی سه ماه و عصبی و گریان بودم و حتی اعتراف میکنم ب طور اورژانسی انقدر برنامه برای تالار مطالعه داشتم ک قرار شد من برم مدیر مطالعه بشم و همه چیز هماهنگ بود ولی چندتا پست و پیام و دیدم تمام شد . آخرین پستی هم ک اینجا ارسال کردم ک نمیتونم بمونم واقعا از ناراحتی شکسته و خرد شده بودم و نتونستم بمونم . دلشکستگی های کانون ب فضای دوستی و کمکی ک داشتیم اسیب زد و نتونستیم بگذریم و بمونیم . پشت سرهم اقای عاشق ، من ، اقا ارمین و بقیه رفتند و دیگه بقیه هم نیومدن . 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پست ادامه دارد : )

پ ن : ی مورد دیگه هم در رکود کانون نقش داره  ، این چندسال اخیر واقعا برای همه سخت گذشته ، گرونی ها ، شاغل شدن ، تغییرات کنکور ، عوض شدن سبک مدارس و خیلی چیزهای دیگه انرژی مارو گرفتن و حوصله ای در ما نیست و این فقط مربوط ب کانون نیست . باید در برابر سختی ها صبر کرد و تلاش کرد . خدا کمک میکنه بالاخره ی چیزی میشه . 
من مثلا با یاقوت گذشته خیلی فرق دارم ، روزانه انقدر با مشکلات سروکله میزنم ک نمیفهمم روز چطور شب میشه .
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

ساعت 12 شب [تصویر:  30.gif] من از ساعت 6 عصر کانون هستم  17 
(1402 شهريور 21، 1:25)سپهرر نوشته است:
نقل قول: چیکار کنیم که کانون فعال تر، پویا تر و جذاب تر بشه؟
شما چه کاری میتونید برای فعال تر و بهتر کردن کانون انجام بدید؟

مسلماً نیازی نیست همه مدیر و سرپرست بشن؛ بلکه خودتون به عنوان یک عضو در چه فعالیت هایی میتونید شرکت میکنید؟
سلام مهدوی جان
امیدوارم که خوب باشی داداش
داداش من پیشنهادم اینه خانم یاقوت رو باهاشون صحبت کنید تا برگردن و مدیر انجمن شاد باشن مجدد. قطعا برگشت ایشون خیلی چیزا رو تغییر میده. نمیدونم قبول میکنن یا خیر اما به هر حال بگید بهشون. 
و البته به مدیر های دیگه هم میشه پیشنهاد برگشتن رو داد.
چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه

در مورد برگشت مدیران سابق ، 
حدود 8 ، 5 و 3 ماه پیش صحبت هایی با مدیریت و خانم سها داشتم . برگشت مدیران سابق و ب مدیریت ارشد پیشنهاد دادم و خودم هم اونجاهاایی ک فکر میکردم مدیری فعال بوده و احتمال برگشتش هست و بهش دسترسی داشتم از دوستان درخواست کردم ، مدیران سابق شاغل هستند ، متاهل شدند و مشکلات روزمره شون زیاد شده و این مشکلات مانع از برگشت اون ها ب فضای مجازی میشه . عملا وقتی برای کانون هم ندارند . این راه حل از نظر من خیلی خوب بود اما وقتی حرف های یکی از دوستان و شنیدم دیدم حق داره و این پیشنهاد ک مدیران سابق برگردند زیاد هم کارگشا نیست . 
ـــــــ
در مورد خودم ، آقا سپهر خیلی ممنون از لطفتون . من از پیشنهاد مدیر شاد ب شما خبر داشتم و اتفاقا بسیار موافق بودم . چون در مواردی ک قبلا داشتیم برخی از دوستان عملکرد عالی داشتند و تا میخواستیم بهش پیشنهاد بدیم میدیدیم غیبت چندماهه داره و صرف نظر میکردیم . 
اینکه دوستان میگن پروسه ی انتخاب مدیر سخته درست هست ، صلاحیت کاربر برای مدیریت خیلی مهم هست چون قبول مسئولیت میکنه ک خیال مدیریت از اون بابت راحت بشه . 
باور کنید اگر مشکل کانون با مدیریت من حل بشه من بدون توجه ب گفت و شنود هرکسی خودم از مدیریت کل و ارشد درخواست مدیریت میکنم و از جان دل مایه میذارم . چطور ک مهرماه سال گذشته خودم ب مدیریت پیام دادم و برای نشریه ی شب یلدا زحمت کشیدم ، چطور ک وقتی مدیر نبودم اومدم مسابقه نقاشی برگزار کردم و رفتم ، چطور ک ی شب اومدم و دورهمی فی البداهه گذاشتم و جمع شدیم دورهم و علی رغم برخی تذکراتی ک در این حضورها دریافت کردم من موندم کارم و انجام دادم و رفتم . کانون نیاز ب تقویت داره تا بعد کار ب مدیریت شاد و مطالعه و امثالهم برسه . 
من الان در این تایم مسابقه بذارم 10 نفر شرکت نمیکنند ، چون کسی نیست ک بیاد . اقا رامین صندلی داغ بذاره 5 نفر نمیان . 
برگزار کننده مهم نیست ، مهم تعداد بازدید کننده هست ک 10 نفر روزانه ب کانون سر نمیزنن . تازه کمی جو متشنج شده دیدم پست های اقای بنی هاشم و اقای مهدوی بازدیدش 10 تا شده و قدیمی ها و جدید ها ، فعال و غیرفعال رویت شدن  53258zu2qvp1d9v 


(1402 شهريور 22، 1:22)سپهرر نوشته است:
نقل قول: درسته یاقوت نیست ؛ رامین. نیست ؛ ولی اینهمه اعضای دیگه
سلام رامین جان 
داداش گل منم این حرف شما رو قبول دارم
من خودم به شخصه مسابقه منم بازی برگزار کردم مدتی پیش اما مسابقه برگزار کردن من کجا و خانم یاقوت و شما کجا

جشن پاکی و قبلا شما برگزار میکردید درسته ؟ فقط ی نگاهی ب آرشیو عکس های خودتون و پست های من بندازید و کیفیت پست هارو مقایسه کنید میفهمید ک شما بهتر از من هستید .

کسایی که شرکت کردن فقط 3 نفر بودن که ازین 3 نفر فقط دونفر تا اخر مسابقه موندن

من آخرین بار میخواستم مسابقه نقاشی بذارم دو نفر آماده شدن و لغو شد . این برای همه پیش میاد .

نمیگم از کیفیت کار کم گذاشتم اما چیزی وجود داره بنام محبوبیت که خانم یاقوت خیلی بیشتر از من دارن اینو

وقتی میان و یه پست میزنن کلی اعضا و ادمای مختلف بعدش شروع میکنن به پست زدن و حول همون موضوع حرف زدن. 

تعداد پست های یاقوت رو هم در ایام چک کنید : ) ی هفته تنهایی پست ذکر و ناهار شام میفرستادم و کسی هم نبود جواب بده .
اقا سپهر یاقوت الکی یاقوت نشده ، من برای یاقوت زحمت کشیدم . من ۴ سال کاربر عادی بودم ، وقتی پیشنهاد مدیریت دریافت کردم از خوشحالی پرواز میکردم .باور میکنید  بعدش برگزاری مسابقه رو بلد نبودم و سرپرست هم بهم یاد نداد. شما انقدر ب کانون اگاهی دارید چ بسا با هوش و خلاقیت زیادتون بتونید دو ماهه بهتر از یاقوت و رامین باشید . 
در مورد محبوبیت هم محبوبتی وجود نداره ، بلکه منفوریتی هم وجود داره و دیده نمیشه . محبوبیت یاقوت تماما با میزگرد ابان ماه تمام شد ، چند پیام و پست هم ک دریافت میکنم از طرف دوستانی هست ک هم دوره ای هستیم یا اشنایی نسبی از کار و فعالیت ها ب دلیل کمک ب هم داریم . 


شما خودت نگاه کن همین بحثی که الان هست با پست چه کسی شروع شد و ادامه داره. خانم یاقوت اولین پستو زدن.
1744337bve7cd1t81 مگه با اجازه ی اقا ارمین ابن بحث ها شروع نشد ؟  17 من شروع کردم ؟ 42 ولله ربط نداشت ها  Khansariha (56)

وقتی ایشون محبوبیت بیشتری نسبت به من توی کانون دارن خب کاری که میکنن هم بیشتر دیده میشه و انرژی که میزارن هدر نمیره.
من بعد اون مسابقه دیگه مسابقه نزاشتم چون وقت هدر کردن بود.

شما بخاطر اینکه سال های زیادی توی کانون بودید و همینطور خانم یاقوت بیشتر شما رو میشناسن و بخاطر شما اعضا فعالیت بیشتر میکنن. 
باز هم یه مثال دیگه میزنم. اقای کارما تو کل کانون من به شخصه ندیدم که فعالیت کنه اما با اومدن خانم یاقوت کلی پیام تو همین شبانه روزی ارسال شد و این مثال ها زیاده. 

دلیل اینکه من پیشنهاد برگشتن ایشون رو دادم دقیقا همین محبوبیتیه که دارن

چون شناختمون از هم بیشتر هست ، شما دقت کردید ک هیچکدوم از اعضای جدید در پست های ما مشارکت نداشتند ؟ دقت کردید بعضی از دوستان پست های مارو خوندن و ما شاهد حضورشون بودیم اما دریغ از ی سپاس رد شدند و رفتند ؟ دیدید برخی ها قبل از من حضور داشتند اما با اومدن من پستی ارسال نکردند ؟




(1402 شهريور 22، 18:19)سپهرر نوشته است:
نقل قول: بالفرض مثال خانم یاقوت یا آقا رامین. مدیر انجمن شادشاد بشن ، چند نفر حاضرن باهاشون همکاری کنن  تاپیک ها فعال باشن تا تمام بار روی دوش اون مدیر نباشه؟؟
سلام داداش
تا جایی که یادم میاد برای نشریه ای که خانم یاقوت هر ماه میفرستادن کلی نفرات با ایشون همکاری میکردن. 
از اقای مهدوی تا اقای کارما و و اقای بابالحوائج و سربازگمنام وخیلی های دیگه

آیا نشریه همکاری اعضا نبود و صرفا همه زحمات به دوش خانم یاقوت بود؟ 

داداش هر آدمی رو برای یه کاری ساختن، خانم یاقوت دقیقا برای همین کار. واقعا این همه ادم همکاری میکردن چطور میگی کسی نبوده و نخواهد بود؟
من خودم اصلا بخاطر خانم یاقوت بود که دوست داشتم مسابقه برگزار کنم!

چون ازشون فقط انرژی مثبت میگرفتم و همین عاملش بود.
اقا سپهر انشالله مدیر شاد شدید اونجا مفهمید ک این چیزها در حددیدگاه ب دلیل خاطره های خوب گذشته هست و شما خیلی بهتر از مدیران سابق هستید . اینکه شما معتقد هستید من مدیر خوبی بودم دنیا ارزش داره و چقدر خوبه ک شما این نظر و دارید اما اگر مدیر بشید ی مدتی براش تلاش کنید همین انرژی و دریافت خواهید کرد . 
مورد دیگری ک وجود داره ، حق با اقا رامین هست . شادشاد نیاز ب فعالیت های جدید داره . مثل چالش های جدید . من واقعا خلاقیت زیادی ندارم و در این موارد ضعیف هستم اما باور کنید هرجا هرچیزی در مورد شادشاد یادم باشه و بلد باشم ب شما میگم . کانون نیاز ب مدیرهای جوون و نیروهای شاداب تری داره . 
خوشحالم ک انرژی مثبت های من ب شما رسیده .
______________

پی نوشت : راستش حرف های زیادی دارم اما رعد و برق میزنه و میترسم سیستمم آسیب ببینه ، خوابم میاد و سرماخوردم و از عصر انلاین هستم دیگه باید بخوابم اما ی پست نهایی موند ک باید جوابش و بدم بعد برم  4chsmu1
انشالله پست بعدی ب این پست بچسبه  Khansariha (56)
پی نوشت ۲ : تا حالا دقت کردین چندتا پیش نویس دارید ؟ الان دیدم ۷۰ تا پست پیش نویس دارم ک ارسال نکردم  53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

نقل قول: هوای جنوب الآن خیلی گرمه.
دیروز ظهر رفتم تو حیاط نشستم، چنان گرم بود حس کردم دارم ذوب میشم [تصویر:  khansariha%20(56).gif] 
البته این روزا نشستن زیر آفتاب و تحمل گرما حالمو بهتر میکنه و دکتر هم توصیه کرده روزانه یه چند دقیقه زیر آفتاب بشینم و از باد کولر دوری کنم [تصویر:  29.gif]

شما دشمنیتون با من عمیق شده اصلا  20 میدونید چقدر سرده اینجا ؟ انگار میخواد برف بیاد . کولرم دارید؟؟؟ ما بخاری روشن کردیم  Hanghead خوش ب حالتون.
انشالله زودتر خوب بشید و سالم و سلامت ب فعالیت ها ادامه بدید .
____
نقل قول: هر بار همینطوره [تصویر:  4fvfcja.gif] 
شیطون میگه روزی یه دونه از ظرفای توی کابینت اختصاصیتون رو بشکنم، بازدیدها بره بالا [تصویر:  65.gif]
خب ظروف قدیمی هستن، ممکنه دیگه کاربرد نداشته باشن [تصویر:  khansariha%20(56).gif]
 
یعنی دست ب سرویس گل سرخ آبگوشت بزنید من میدونم با شما  Khansariha (58) قدیمیه ولی رنگ و روش و با این ظرف و ظروف تیره عوض نمیکنم . کابینت ها رو الکی باز و بسته نکنید پس فردا آبگوشت با پیاز و سیر برای کانون سرو میکنیم  Khansariha (7)
________
اقا رامین از ساعت ۸ انلاین هستید و الان دیدم پست و ویرایش کردید  4chsmu1 امروز پست ها رو خوندم یاد خودم افتادم اونموقع هم من دعوا کردم شما ب من گفتین نینجا قهر کردم رفتم Gigglesmile اینجا هم نوشتید زورو  Gigglesmile

پ ن : پست ها نچسبیدن  Hanghead
پ ن ۲ : پست ها رو طولانی نوشتم یا با گوشی اینطور ب نظر میاد ؟  4chsmu1 خودمم عینک لازمم الان .
پ ن ۳ : ب خدا ۳ تا دونه پست ارسال کردم کانون زده ۵ تا  65
پ ن ۴ : امروز رحلت پیامبر و امام حسن مجتبی هست ، تسلیت میگم . راستش همین الان ی عکسی دیدم خیلی غبطه خوردم . دوستم مشهد رفته . یعنی اون روز میرسه برم مشهد ؟ خوش ب حال مشهدی ها . 



شبتون خوش  302 

( تمام پست ها رو دقیق خوندم و با کمال آرامش و ب دور از ناراحتی و عصبانیت نوشتم ، ممکنه بعضی جاها کلمات درستی انتخاب نکنم اما نیتم خیر بوده و هست و تلاش کردم همه چیز منطقی و ب دور از تعصب و دلخوری های سابق باشه ، امیدوارم ک خیرترین ها برای کانون پیش بیاد . ) 
از مشارکت همه سپاسگزارم .
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

از صبح تا حالا داشتم آش تودیع و توضیع میکردم  40 
هی بهتون گفتم بیایید ؛ ناز کردید و نیومدید
یه آش بهداشتی به دور از هر نوع آنزیم جوراب  Khansariha (69)


ولی واقعا این یه فکت هست که خوراکی های غیر بهداشتی خوشمزه تر از خوراکی های بهداشتی هستن  Khansariha (56)
مثلا شما مقایسه کنید اون لبو که کنار جوب رو چرخ میخرید و میخورید با اون لبو که تو خونه درست میکنید  Khansariha (56)
اون پیتزایی که بیرون تو فر چرک و کثیف پخته میشه خوشمزه تره یا اون پیتزای بهداشتی تو خونه؟ Khansariha (56)

یه بنده خدایی هست تو محله مون اینجا بهش میگن ولی کثیف ؛ زمستونا رو چرخ باقابی و لبو و لواشک میفروشه ؛ یعنی واقعا خیلی خوش طمعه محصولاتش  Khansariha (69)

همه بهش میگن ولی کثیف ؛ اما همه خودشون تو صف واییمیستن و خرید میکنن . هر سری میخوام باقالی بگیرم باید 5 دقیقه تو صف واییستم نوبتم بشه ؛ خیلی شلوغ میشه سر بساطش  Khansariha (56)
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
سلام به همگی

من باز اومدم تو دست و پای مدیریت

از آقای مهدوی میخوام که با عقل و درک و شعور خودشون چیزی که میگم رو بررسی کنن و پاسخ بدن

شخصی که مشکل خ.ا داره و در 10 سال گذشته نتونسته 10 روز متوالی پاک باشه و معمولا روی 3 روز 4 روز مقاومتش از بین میره این شخص اگه در مسابقه ماه محرم امسال شرکت کنه چه اتفاقی میافته براش.

اول از همه عزمشو جزم میکنه تا 40 روز رو پاک سپری کنه.
دو حالت داره یا موفق میشه که عالیه.
و یا اینکه روز 4 محرم لغزش میکنه.

در حالت دوم مسابقه محرم کانون چه کمکی به شخص میکنه؟
حالا که دیگه مدالی نمیگیره آیا انگیزه ای برای اعلام وضعیت وادامه داره؟


آیا سریالی نمیشه؟


وقتی بنده میگم به فکر همه باشید یعنی خودتون رو بگذارید جای همه بچه ها در تمام موقعیت ها

وقتی میگم برای این شخص 6 تا 5 روز پیوسته = مدال باشه
یعنی این شخص این قدر این کار براش سخته که یه نفر که 400 روز خوب داره و وارد مسابقه شده پاک موندن 40 روز براش سخت نیست.

این قانون باعث میشد طرف سریالی نشه. تا اخر محرم تمام تلاششو به کار بگیره و نا امید نشه. و یکی از پاک ترین محرم های عمرشو طی کنه.


بله ما اول کار یه آپشنی میذاریم که طرف اراده کنه کل 40 روز رو پاک باشه. ولی باید به فکر تمام حالتهایی که وسط مسیر رخ میده باشیم.



حالا با عقل خودت با درک خودت با دانش و بینش و بصیرت خودت بیا و بگو حرف بنده درست بود یا حرف صادقین ؟
کدومش عاقلانه تره کدومش منصفانه تره کدومش کارایی بیشتری داره ؟


افرادی که در کانون به شدت مشکل دارند و موفق به ترک نشدند اصلا در هیچ جای کانون خدماتی بهشون (به اون صورت ) نمیشه

خط امتیاز با 10 شروع میشه و اگه یه نفر یه بار به 10 رسید دیگه برای اون شخص فقط عدد 20 وجود داره و بهش نمیرسه

این اشتباه محضه

حالا بگو بچه ها با خط امتیاز مشکلی ندارن همه چیز گل و سنبله

رای گیری کنید خوب ببینید چند نفر خط امتیاز و شرایط ستاره ها رو قبول دارند و انگیزه میده بهشون

ستاره های شما به بچه ها فرصت گناه نداده که طرح بنده بهشون فرصت گناه میده؟

من دارم میگم هر شخصی باتوجه به سطحش باید ازش انتظار داشت.

من میگم هر شخصی با 1000 روز خوب هم اگه لغزش کرد ما باید به عدد 3 ازش انتظار داشته باشیم نه عدد 30

ولی شما کورکورانه دفاع میکنید از سیستم فعلی و از مدیریت و حتی یه ذره هم حاضر نیستی فکر کنی و منطقی باشی


سه ساله مدیر نارنجی نداریم آقا این مساله کم کاری مدیریت نبوده؟ بوده یا نبوده ؟ آقای مهدوی جواب بده؟


من تو کارگاه شادشادشاد کلی طرح پیشنهاد دادم و گفتم خودم همشونو سرپرستی میکنم ولی برادر صادقین زحمت به خودش نداد یه پست ساده جواب بده فقط سپاس کرد و رفت این یعنی چیییی


وقتی میگم : مدیریت
1)بیحاله
2) عین خیالشون نیست
3) وقت نداره 
4)انرژی نداره 

دلیل دارم .
واسه تک تکشون هزارتا دلیل دارم
دلایلی که مثل روز روشنه و فقط یه شخص دور از جوووون شما کوور نمیتونه ببینه.

من تو کارگاه برنامه ریزی کلی زحمت میکشیدم برنامه میریختم تا خانم سنا اوکی نداده کاری نمیکردم ایشون دو سه هفته طول میکشید تا بیاد اوکی بده...مثلا برنامه تیر ماه رو آماده کردیم 5 تیر تازه خانم سنا میومد چک میکرد تا میومد تایید نهایی کنه 15 تیر بود....خوب اینجوری که نمیشه کار کرد ...سرتون شلوغه وقت ندارید قبول کنید دیگه
----------------------------
اگر فکر میکنی 
 که
میتوانی
قطعا 
Khansariha (69) میتوانیییییی Khansariha (69)
----------------------------
حالا بشین با خودت فکر کن ببین
 فکر میکنی ؟ 
---------------------------------
رفقا بین بحث ها بفرمایید آجیل  4chsmu1 :

(1400 آبان 3، 9:51)سرباز گمنام نوشته است:
 آجیل های ۲ هفته ی اخیر آجیلانتیس [تصویر:  ehteram.gif]


شماره ۱
[تصویر:  5%D9%85%D8%BA%D8%B2.jpg]

شماره ۲
[تصویر:  %D8%A2%D8%AC%DB%8C%D9%84_%D8%AF%DB%8C%D8...%DB%8C.jpg]


شماره ۳
[تصویر:  7%D9%85%D8%BA%D8%B2.jpg]


شماره ۴ 
[تصویر:  %D8%A2%D8%AC%DB%8C%D9%84_%DA%86%D9%87%D8...%D8%B2.jpg]


شماره ۵
[تصویر:  %D8%A2%D8%AC%DB%8C%D9%84_%D9%85%D8%AE%D9...%D8%B1.jpg]

پیشنهاد می کنم به تک تک شون سر بزنید [تصویر:  302.gif]

یاد اون دوران بخیر 53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  HAZRAT_MAHDI_02.gif]
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد Gol
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد Gol
آقا بیا تا با ظهور چشمهایت Gol
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد Gol

اعضا / برنامه ریزی روزانه / استوا

آجیل پاکی / کنترل ذهن و نگاه / قرار عاشقی
قرآن / دعای عهد / شبانه روزی
پیشگیری و مدیریت افکار آلوده
سلام 
امیدوارم حالتون خوب باشه 302

تو این یکی دو سال اخیر ، بحث ها و پیشنهاد انتقادات زیادی راجع وضعیت کانون شده

یه بار با لحن دلسوزی ، یه بار تند ، یه بار انگیزشی ،یه بار درد و دلی و شکوه، میزگرد های متعدد...

ولی واقعا تا زمانی که چارچوب کلی و شفافیت مدیران با اعضا نباشه صحبتها راه به جایی نمیبرن...

کما اینکه هنوز صحبت های قبلی روی زمین مونده و تکلیفشون مشخص نیست... یه مدت یه نفر بار مسئولیت رو به دوش میکشه انقدررر بهش فشار میاد که ول میکنه... دوباره یکی دیگه میاد میگه کانون چه قدر خلوته... 

این سبک گفت و گو تا عملگرایی هوشمندانه همراهش نباشه، تاثیری روی جو کانون نداره :‌)


به نظرم بیشتریامون که اینجا هستیم ، تحت تاثیر احساسات عمل میکنیم... 

یهو میگیم خلوته بزار شلوغش کنم ، کسی نمیاد ناامید میشیم میریم. یادمه سری اول میزگرد که صحبت میکردیم ، اصل حرفا رو این پاشنه میچرخید که آقا هدفت از بودن در کانون چیه؟؟

خیلی از تبرئه ها و اتهامات اون زمان با این صحبت زده شد و خورده شد ...

به نظرم کانون فعلی همون چیزیه که مدیران از کاربران میخواستن، اونایی که پاک شدند ، اونایی که مشغولن ، اونایی که قوانین اینجا براشون سخته یا قابل قبول نیست، فعالیت ندارن فقط نقطه ابهامم اینکه چرا عزیزانی که شرایط حضور رو ندارن، سرپرستی رو به عهده گرفتن؟؟

و چرا وقتی کاربرا طلب مدیر برای بخشی دارن پاسخی دریافت نمیکنن؟ فکر کنم یکسالی هست که دوستان طلب سرپرست برا تاپیک شادشاد دارن و هر بار به یه علتی تعویق افتاده...


به نظرم اصلی ترین مشکل در حال حاضر اینکه برنامه ای برای کاربرانی که کانون رو همین شکلی پذیرفتن وجود نداره. عضو گروه میشن یه مدت فعالیت میکنن، میبینن خبری نیست و میرن...

وقتی تعداد افراد فعال کمه ، فعالیت های هم میتونه در سطح کوچکتر و ساده تر برگزار شه
میتونیم بیشتر از تمرکز بر ستاره های پاکی و لیست رو نوع ارتباطی که سرپرست با اعضای گروهش داره تمرکز کنیم .



به مرور که اعضا نسبت به هم شناخت پیدا کردن نسبت به کانون تعلق خاطر پیدا کردن خوده افراد جدید بخشی از کار رو با میل و رغبت به دست میگیرن...  
اگر سرپرستی که باهاشون در تعامله ، فعال باشه بتونه تایم بزاره برای اعضایی هستن بدونه چه جور جهت بده که گروهی ترک انجام بشه... اطلاعات راجع به مسیر ترک رو بتونه طبقه بندی کنه، انگیزه که بین بچه ها افتاد بیارتش بالا... 

کیفیت پاکیاشون میاد بالا
اثربخشی که زیاد شه، مخاطب بیشتری پیدا میشه :‌)


پ.ن : شاید اخرین پست...
واقعا چشمم اب نمیخوره که تغییری صورت بگیره ، ولی خب اینو نوشتم که یادم بمونه بیتفاوت از کنار موضوع مهمی مثل پاکی و مکان مقدسی مثل کانون رد نشدم...

پ.ن۲: مدیران محترم لطفا در مورد اقدامات یا ایده هایی که برای بهبود وضع کانون دارین صحبت کنین... چیزی که هر کدوم از ما از کانون میبینیم ، اینایی که نوشتیم...
شما چی از کانون میبینین و آیا امیدی هست؟ Khansariha (2)
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
مدیریت همیشه تلاش کرده ولی اینبار من واقعا حق رو به کاربرهای  معمولی میدم تا مدیریت
تلاش مدیریت در گذشته و امروز خیلی با هم تفاوت داره
زمان قدیم تیم مدیریت با تلاشی که میکرد برای قهرمانی میجنگید اما الان داره میجنگه و تلاش میکنه که نره دسته یک  Khansariha (56)

نقل قول: سه ساله مدیر نارنجی نداریم آقا این مساله کم کاری مدیریت نبوده؟ بوده یا نبوده ؟

بوده ..
اقا من همه حرف هام رو بدون پرده میگم ؛ درسته نحوه نوشتنم کمی لحن شوخی داره ولی حرف هام کاملا جدیه
تلاش مدیریت یک مقداری کم بوده ... 
حداقل در مورد شاد شاد .. 
انتخاب یک سرپرست برای برگزاری یه مسابقه نیاز به سه سال همفکری نداره . 

پی نوشت :  Khansariha (56)
یه همسایه داریم 30 سال پیش ازدواج کرده بودن بچه دار نشده بودن
25 سال پیش رفته بودن یه دختر از پرورشگاه اورده بودن
اون دختر چند وقت پیش ازدواج کرد و رفت
امروز فهمیدم بازم رفتن یه دختر دیگه آوردن . یه دختر بچه ی شیرینیه خیلی باحالیه
خیلی خوبه . خیلی دوست داشتنیه  Thankyou
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
سلام : )
وقتتون بخیر
نمیدونم کیا منو یادشون هست…
ولی میخواستم منم یه سری توضیحات بنویسم بیشتر تجربه ی شخصیمه …
من یادمه از وقتی فهمیدم خود ارضایی چیه توی انجمن عضو شدم اون موقع انجمن جاده رهایی بود…اونجا هم مثل اینجا جو خیلی صمیمی برقرار بود ولی یکهو نشد! و انجمن منحل شد
شما فک کنین من چه دوستای خوبی رو از دست دادم: )
هرجا دنبالشون گشتم دیگه کسی پیدا نشد
کانون که اومدم انگار دوباره تونستم یه خونه پیدا کنم که توش از دردی که نمیتونستم تو زندگی واقعی به کسی بگم، حرف بزنم
من از سال ۹۴اینجام…پشت کنکوری و دانشگاه و کار مراحل مهم زندگی‌من بود که اینجا گذشت یعنی وقتی ۲۰خورده ای سالم بود: )و الان که ۲۷سالمه من اینجا زندگی کردم: )
هرچقدر خواستم بی تفاوت باشم دیدم نمیتونم : )
دوباره خونه ی دوممو از دست بدم برام واقعیتش سخته
من تو سالای اولی که کانون بودم بنظرم اوج کانون بود…چون با ادمای زیادی میتونستم ارتباط بگیرم یا موردیکه بچه ها اشاره کردن کانون شاد بود چون بچه های شاد اینجا فعالیت میکردن…
ولی همون سالا هم یادمه وقتی همه میگفتن بچه های قدیمی فعالیت نمیکنن و کانون مول قبل نیست و….به من حس بدی میداد یجورایی انگار ما جدیدا کاری از دستمون برنمیاد و کلا هر دوره ای ادمای فعال خودشو داره Hanghead  
اما رفته رفته اینجا منزوی تر شد… با کاربر جنس مخالف حرف میزدیم اخطار میدادن بهش بعد خود من که هیچ وقت هیچ اخطاری نگرفتم حس بد میگرفتم  میخوام بگم اخطارا میتونست توی ایمیل باشه نه که همه بدونن
گروه دخترونه گروه گروه شد و من همنجا میدیدم نمیتونم از گروه دیگه راهنمایی بخوام: (
یا اگه شکست داشتم از همگروهیام خیلی خجالت میکشیدم
ما همیشه توی توصیه های اول ترک میدیدم که میگن منزوی نباش و تنها نباش ولی تو کانون انگار همه چی پیش میرفت به سمت تنها شدن
مثلا یادمه توی سرپرستی های جشن اکه دوستم میبود و یه موضوع مشخصی رو از من میدونست و تشویقم میکرد چقدر خوشحالتر میشدم تا جشن خالی خالی 4chsmu1

یه موضوعی که خیلی منو اذیت کرد این سالا این بود که میگیم روزای پاکی یعنی روزی که شکسته ناپاکه اصلا همین جمله ی ناپاک جوری ضمیر ناخوداگاه منو تخریب میکرد دیگه توان بلند شدن نداشتم: (
الان فرضا کسی دوماه روزهای سبز داشته باشه ولی یک روزش خراب بشه همه میپرسن چراااا یکی نمیاد تشویق کنه ایشالله این دفعه بیشتر میشه روزات حس میکردم فقط قسمت منفی ماجرا دیده میشد  درصورتیه باید یه میانگینی داشته باشیم مثلا یه نفر میتونه سالی ۴بار شکسته باشه ولی روزای سبزش ۳۶۱عه53258zu2qvp1d9v
و یه موردی که بود اعلام روزانه بود برای خود من به شخصه اینجوری نبود که هر لحظه تو فکر خ.ا باشم زمانای مشخصی داشت که میومدم کانون 
ولی یادمه یه مدت اعلام روزانه حتما باید انجام میشد همین خودش باعث میشد هر روز یادم بیاد خ.ااا 
میخواستم فراموشم کنم نمیشد 65
و علت فعالیت نکردن این سالام هم اینه که من واقعا موضوعات اجتماعی سیاسی ای که این چند سال اتفاق افتاد خیلی اذیتم کرد اما میومدم تو کانون میدیدم همه بیخیالن : )چطور هموطنت میمیره بیخیالی نمیدونم اما چون قانون کانونه حرف اجتماعی ممنوعه منم احترام گذاشتم…و سکوت کردم
اما چطور کسی میتونه حال اجتماعش بد باشه و تاثیر نگیره؟ و همین تاثیرات روی خ.ا تاثیر نذاره؟: )
اکه اینجا انجمن خ.ا است چرا هیچ پیشنهادی من ندیدم که چطور بتونیم با بحرانهای زندگی هم کنار بیایم بدون اینکه به قوانین کانونم اسیبی بزنه
دلمون پر میشد میرفتیم دردل کنیم
دردودل رو که یسریا یه مدت جوری جلوش گارد گرفتن که میخواستن کنسلش کنن یعنی ما حتی نمیتونستیم اینجا دردل بزنیم22چرا نمیدونم قرار نیست همه به زور شاد باشن

و جو مذهبی اینجا منو کلا ساکت کرد
من تو اکثر برنامه های ترک فعالیتای مذهبی رو تو بطنش میدیم ولی نمیدونم کسی به فکر ادم غیر مذهبی هم بوده یا من ندیدم…

اینا تجربیات شخصی منه نمیخوام بگم بیام تو گود میتونم لنگش کنم ولی…کاش کانون همیشگی باشه
با اینکه شاید خیلی کاربرارو یادم رفته اما اینجا همیشه برای من عزیزه 53258zu2qvp1d9v
حقیقتا من دوره ی کوتاهی اینجا تونستم سرپرست باشم چون فکر میکردم سرپرست نباید بشکنه اما اون موقع خیلی حس خوبی داشتم که کمکی برای بچه هاست
جشنهامم تا اونجایی که یادمه راضی بودن بچه ها
ولی از یه حایی به بعد و اون دلایل بالا و موارد دیگه تو زندگی که پیش میاد ادم ساکت شدنو ترجیح میده: )
امیدوارم کانون چرخش بچرخه
302
سلام دوستان

عاشق هستم.
قاچاقی اومدم پست بزنم برم.

من یکی از عواملی بودم که اون میزگرد کذایی رو استارت زدم که بعدش کانون ترکید. حلال کنید خلاصه
ولی اون موقع بهترین تصمیمی بود که به ذهنم رسید انجامش بدم. درست و غلطش رو نمیدونم.

منم کامل نیستم. مدیریت هم کامل نیست و ممکنه اشتباه کنه.

اما کم تر بهم نقد کنید. اگرم نقد کنید پشتش دو تا تایید کنید. انسانها دوست دارن تایید بشن.
اگر واقعا کانون رو دوست دارید، قبل از یه نقد دو تا تایید کنید.

انصافا همین که کانون پابرجاست، معجزه است و البته تلاش دوستانی مثل صادقین، مهدوی و خانم سنا و البته باقی مدیران زحمت کش.
تاج عزیز، خانم مشکات و عارفه و دوست عزیزم آقای باب الحوائج. خانم شادن هم که مدتی نیستن ولی قطعا زمانی که بودن خیلی زحمت می کشیدن.
تلاشهای کاربران رو هم نباید نادیده گرفت. همین آقای یا ماه بنی هاشم قطعا خیلی زحمت کشیده تو کانون که الان این طوری ناراحته از شرایط بدش.

دوستان نیت مهمه، اما همه چیز نیست.
من می دونم همه دوستان مثل آقای یا ماه بنی هاشم، نیت خوبی دارن. قطعا دوست دارن کانون شلوغ بشه و فضا کانون گرم بشه و همه چیز بهتر بشه
اما ممکنه لحن شما طوری باشه که همه چیز خراب بشه.

این توی زندگی مشترک هم هست. یعنی اگر بگم همه ی زندگی مشترک همینه که آدم بفهمه چطور حرف بزنه، اشتباه نکردم.
قطعا هر زن و شوهری دوست دارن که زندگی رو ادامه بدن، اما چرا آمار طلاق اینقدر زیاده؟ چون بلد نیستن با هم حرف بزنن.
بلد نیستن نیازهاشون رو درست و شجاعانه به هم بگن و نیش و کنایه می زنن و طرف مقابل رو تخریب می کنن.
توی خودشون احساس ضعف می کنن، اون رو با خشم و توهین و دهن کجی جبران می کنن.

من می دونم که شما واقعا دوست داری کانون بهتر بشه و برای همین هم هست که ناراحت می شی و میای اینجا ساعت ها وقت میذاری و انتقاد می کنی.
مدیریت هم قطعا نسبت به اینجا احساس تعهد می کنه و میاد یک ساعت وقت میذاره و جواب میده.

حالا که اینقدر شما علاقه و تعهد داری، باید وقتی خواسته یا انتقادت رو می خوای بیان کنی، نکاتی رو رعایت کنی.

- اول این که توی عصبانیت پست نزنی. بذار یک ساعت بعد پست بزن.

- دوم این که جملاتت رو با من شروع کنی. من احساس می کنم که کانون سرد شده. وقتی مدیریت بهم تذکر داد احساس ناراحتی زیادی کردم. نه این که بگی مدیریت خیلی ضعیف عمل می کنه. سعی نکن طرف مقابل رو بکوبی. سعی کن احساس و نیازهای خودت رو بگی. نگو مدیریت خیلی بیشعوره که به من تذکر داد. زیاد اغراق هم نکن که من دیگه کلا نابود شدم به خاطر تذکر و می خواستم خودکشی کنم. بگو من احساس ناراحتی کرد. غم زیادی سراغم اومد.
- سوم این که از ارزشهات بگی. من دوست دارم کانون شلوغ بشه. دوست دارم آدمای زیادی اینجا پاک بشن. دوست دارم دیگران من رو کمک کنن. دوست دارم مدیریت بهتر تذکر بده، دوست دارم کمتر تذکر بده.
- چهارم این که از رنج های طرف مقابل بگی. من می بینم که مدیران چقدر زحمت می کشن. من می دونم که مدیران چقدر به فکر پاکی و به گناه نیفتن ما هستن. می دونم که چقدر هوای ما رو دارن. می دونم که چقدر حواسشون هست رابطه دختر و پسری شکل نگیره.
- پنجم هم این که حرفت رو بزنی و در خواستت رو خیلی جزئی و قابل اجرا بیان کنی. من درخواست دارم که یک مدیر برای انجمن شاد انتخاب بشه. من درخواست دارم که فلانی رو مدیر یا سرپرست انجمن شاد کنید. نیاید یه طرح خیلی کلی سخت بدید. قطعا مدیریت مخالفت می کنه. یه درخواست جزئی که برای مدیریت هم قابل اجرا باشه. مثلا این که تذکر رو توی ایمیل بدید نه تو علن.


مدیریت هم همین طور. سعی کنید کاربرا رو اول تایید کنید، بعد انتقادتون رو بگید. سعی کنید این روش رو توی کانون تمرین کنید که توی زندگی مشترک به مشکل نخورید. لازمه اش اینه که قبل از هر چیز خودتون بدونید که چی میخواید. عذرخواهی می کنم، نشه که بیاید هر چی توی ذهتون هست رو اینجا بالا بیارید. بخدا باید اون دنیا جواب بدید. من خودمم هم شده که اینکار رو بکنم. خدا من رو ببخشه و شما هم حلال کنید. اومده بودیم این جا مثلا ثواب جمع کنیم، اون دنیا پرونده رو باز می کنیم می بینیم که کلی گناه بابت فعالیتمون توی کانون نوشته شده.
اول خودتون ببینید که چی میخواید؟ از مدیریت چه خواسته ای دارید؟ از اعضای کانون چه خواسته ای دارید؟

بخدا همین که کانون پابرجاست و توی فضای مجازی هست، باید هزار بار خدا رو شکر کرد. 
همین پست قبل رو نگاه کنید. انجمن جاده رهایی رو می گن که یه دفعه تعطیل شد. اما اینجا همچنان داره به فعالیتش ادامه می ده.
بله که فعالیتها کمه. اصلا شما بگو روزی یک پست. همین هم می تونست نباشه. نیمه پر رو ببینیم.

این هم از اون چیزهاست که توی زندگی مشترک به دادتون میرسه. اگر چشم نعمت بین نداشته باشید، زندگی براتون زهر می شه. خوبی های همسرتون رو نمی بینید.

یه تبلیغ بود زنه تو خونه کار می کرد، یه سکانس می گفت: اه خونه خیلی کوچیکه، سکانس بعدی می گفت: درسته کوچیکه اما گرم و صمیمی هستیم. بخدا همینه.
چشم نعمت بینتون باز شه، از زندگی لذت میبرید. از کانون لذت میبرید. از همین شرایط سخت کشور و جهان لذت می برید. چون زیبایی ها رو می بینید. 
اون که باز نشه، توی بهشت هم برید، لذت نمی برید. بخدا لذت نمی برید.
توی همون اوج فعالیت های کانون همیشه افرادی بودن که دائم اعتراض کنن و بگن که قبلا بهتر بود. 



یه چیز هم به مدیریت بگم. شجاعانه تصمیم بگیرید. کار خودتون رو سبک کنید. یه زمانی نیرو زیاد بود، شازده کوچولو بود، میرسیدیم اینکارها رو انجام بدیم. 
خود کارهای گروه های ترک و ثبت نام و ... خیلی زمان و انرژی میگیره. هر کدوم که غیرضروری تره رو حذف کنید. ثبت نام رو ساده کنید. گزارش نویسی ها و ... رو حذف کنید. ساده ساده ساده کنید کار رو. بذارید انرژی براتون بمونه. 
اصل کار اینه. یه تاپیکی هست مثلا به اسم استوا. یه نفر میاد ثبت نام می کنه. اسمش میره توی لیست (فقط همین که اسم فرد بره توی لیست اعضای گروه کافیه، بقیه چیزها اساسی نیست و میتونه که حذف بشه). بعدش طرف اعلام وضعیت می کنه. سرپست تاپیک به پستش جواب می ده. وقتش هم که شد بهش اعتبار می ده و اسمش رو می ده به مدیر که بهش مدال بده. این اصل کار کانونه که همیشه بوده. غیر از این هر چی شاخ و برگ هست براساس توان باید انجام بشه. 
یعنی یه خط اساسی تعریف کنید، که با یه مدیر کل کانون بچرخه. بعدش اگر مدیر جدید اومد و وقتش رو داشتید کارای دیگه رو هم اضافه کنید.


خیلی حرف دارم ولی باید برم.
اصلا هوای کانون طوریه که آدم رو میگیره. الان دو ساعته اینجام. خیلی عذاب وجدان دارم. چون کلی کار روی سرم ریخته که باید انجام بدم ولی اومدم اینجا پست میزنم.  Swear1
حقیقتا اگر فرصت داشتم بیشتر می اومدم. اینجا سرمایه عجیبیه. دعا کنید که فرصتم بیشتر بیشه. امید که ندارم. چون هر چی جلو برم شلوغ تر می شم. دعا کنید بابا بشم.  4chsmu1
بابا شدن صف نداره من برم توش؟  4chsmu1

اینا رو می گم دلتون بسوزه برید ازدواج کنید.  4chsmu1

آره دیگه. همین.

همه ی این پست رو اگر گوش نکردید این یه خط رو گوش کنید:
اگر کانون رو دوست دارید که می دونم دارید. با خودتون قرار بذارید در طول یک روز، اگر یک خط فعالیت کردید، یک خط هم انتقاد کنید. اگر بیست کلمه فعالیت مثبت کردید، بیست کلمه انتقاد کنید. این رو با خودتون قرار بذارید ببینید همه چیز تغییر می کنه. اگر سه صفحه فعالیت مثبت کردید، اشکال نداره سه صفحه هم انتقاد بکنید.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

سلام

مجددا تشکر می‌کنم بابت صحبت‌های یکایک دوستان و همراهان کانونی.
ان‌شاءالله که با هم‌فکری‌ها نتایج خوبی حاصل بشه.

موضوعات زیادی هست که باید به اون‌ها پرداخته بشه و صحبت کردن در مورد همه چیز باهمدیگه، عملاً غیرممکنه.
لذا، من بحث رو با چیزی که فکر می‌کنم درست‌تره و خروجی اون مطلوب‌تره شروع می‌کنم.

به این امید که سایر مباحث هم یکی یکی بعد از اون ذکر بشن و در نهایت به جمع‌بندی مناسبی برسیم.
واقعاً من چنین وقت و انرژی دارم؟ نمی‌دونم. توکل به خدا. در حد توانم تلاشم رو می‌‌کنم.  53258zu2qvp1d9v


محدودیت‌ها: اقرار به گناه؛ آری یا خیر؟ مسئله این است.

تو هر جامعه و محیطی بنا بر مصلحت، محدودیت‌هایی وجود داره. هر کس هر کاری بخواد نمی‌تونه بکنه و هر آزادی مجاز نیست.

همون‌طور که می‌دونیم تو دین اسلام دستورات مختلفی اومده که همگی اون‌ها نشأت‌گرفته از حکمت خدا و بنابرمصلحت هست.
چه واجبات چه محرمات همه به سود انسان هست و نوعی راهنمایی از جانب خدا که چه چیزی برای انسان درست و مفید هست و چه چیزی اشتباه و آسیب‌زننده.

یکی از این محرمات هم این مورد هست:

نقل قول: در دین اسلام اعتراف به گناه نزد دیگران به دلیل اشاعه فحشا و ریخته شدن آبرو، جایز نیست.

گناه رو نباید نزد شخص دیگه‌ای اقرار کرد.
اقرار به گناه نزد خدا اشکالی نداره اما این گناه باید بین انسان و خدا باقی بمونه و شخص دیگه‌ای از اون نباید مطلع بشه.

جایی که ما هم در اون جمع شدیم برای ترک گناه هست. گناه خ.ا که از قضا از گناهان کبیره و بزرگ هست.
و از قضا، خواه‌ناخواه فعالیت‌هامون به گونه‌ای هست که اقرار به گناه هم صورت می‌پذیره.
اون هم نه یک بار و دو بار، بلکه به دفعات.

در گذشته، ما تصورمون بر این بود که اقرار به گناه در کانون مشکل شرعی نداره. چون افرادی که این‌جا حاضر میشن همه ناشناس هستن و هیچ‌کس هویت واقعیش رو مشخص نمی‌کنه.
اما مدتی قبل متوجه شدیم که این‌طور نیست و اوضاع فرق می‌کنه.

فعالیت کانون از نظر اکثر مراجع تقلید، مصداق اشاعه فحشاء (تشییع فاحشه) داره.

از نظر همه مراجع تقلید معرفی‌شده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (آیات عظام خامنه‌ای، سیستانی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی، مکارم شیرازی و نوری همدانی) اعلام لغزش‌های آزادانه‌ای که تو کانون داره صورت می‌گیره، حرام و گناه هست.

موضوع به همین‌جا ختم نمیشه.
اعلام تعداد روزهای پاکی هم حرام و گناه هست. شخصی که میگه روز دهم پاکی هستم، به‌صورت غیرمستقیم مشخص میشه که ده روز پیش مرتکب گناه شده.
فعالیت تاپیک کنترل نگاه و ذهن هم اشکال شرعی داره. افراد گناهان مربوط به چشم و فکرشون رو اعلام کنن.
تاپیک قرار عاشقی هم اشکال شرعی داره. کسی که حالا یه بار یکی از نمازهاش قضا بشه، خب سهوی بوده و گناه محسوب نمیشه. اما وقتی این تعداد بیشتر میشه، نشون از سبک شمردن نماز داره و گناهه.

اینکه کانون، زیربنای شرعی نداشته باشه و از طریق روش‌های حرام، برای ترک گناه فعالیت کنه، صورت خوشی نداره.
طبیعتا این چیزی نیست که خواسته قلبی ما باشه و بخوایم ادامه‌اش بدیم.

اکثر مدیران و گردانندگان کانون با این دید دارن فعالیت می‌کنن که فعالیت‌هاشون ذخیره‌ای برای آخرت‌شون باشه.
اگه که فعالیت‌های کانون مصداق اشاعه فحشاء داره و ما بستری رو برای اشاعه فحشاء آماده کردیم، خب چیزی نیست که بشه به سادگی ازش عبور کرد.  Hanghead

نمی‌تونیم بگیم نیت‌مون خیره و چون نیت‌مون خیره، دیگه روش مهم نیست.
نیت خالی هیچ موقع کافی نیست و یه نیت الهی، باید با روش الهی پیش بره؛ نه با روش‌های حرام و گناه‌آلود.

من از اردیبهشت ماه به‌صورت جدی پیگیر اون موضوع بودم که واقعاً باید چی کار کرد؟ چطور میشه مجوزی شرعی برای ادامه فعالیت کانون دریافت کرد؟ و اگه نمیشه، خب پس تکلیف کانون چی میشه؟ تکلیف اشخاصی که دنبال محلی برای دریافت کمک هستن و می‌خوان برای پاکی تلاش کنن چی میشه؟

ماه‌های گذشته، خیلی سخت سپری شد. کابوس‌وار. پر از فکر، فکر و بازم فکر.
من که خودم تا همین چندی پیش، هر شب خواب اقرار به گناه می‌دیدم. 22

و چیزی که آدم رو داغون می‌کنه بلاتکلیفیه. این‌که آدم نمی‌دونه باید چی کار کنه.
اصلاً من چطور روم میشه بچه‌ها رو جمع کنم بگم بچه‌ها کانون مجوز شرعی برای فعالیت نداره و خیلی از فعالیت‌هامون حرامه؟   Hanghead

و
سختی کار اون‌جایی بود که دفاتر هر کدوم از مراجع و اشخاص مختلف پاسخگو در اون دفاتر، نظرات مختلفی رو ابراز می‌کردن که کار رو پیچیده می‌کرد.
ما وقتی حکم شرعی یه مسئله رو می‌خوایم از یه مرجع تقلید جویا بشیم، مشخصه که مستقیماً به خود اون مرجع دسترسی نداریم. با اشخاصی ارتباط داریم که به فتواهای اون مرجع دسترسی دارن و طبق برآوردی که از مجموع فتواهای قبلی اون مرجع دارن به ما پاسخ میدن. و چیزی که کار رو پیچیده می‌‌کرد این بود که برآورد هر کدوم از این اشخاص متفاوت با دیگری بود.

اقرار به گناه که مشخصه گناهه. اما این‌که افرادی با هویت پنهان بدون نیت و قصد ترویج گناه، جهت دریافت کمک اقرار به گناه می‌کنن هم گناه محسوب میشه؟ اون‌ هم تو شرایطی که گناه خ.ا در جامعه امروزی بسیار رواج پیدا کرده؟ اون هم در شرایطی که کمتر محفل و شبکه اجتماعی هست که محتوای سالم داشته و کانون یکی از معدود جاهایی هست که افراد تو یه محیط سالم گردهم میان؟

شخصی که اعلام می‌کنه 40 روزه پاک هست، درسته که به‌صورت ضمنی مشخص میشه 40 روز پیش مرتکب گناه شده، اما جنبه توبه و مثبت قضیه، میشه گفت بیشتر از جنبه گناه و منفی قضیه هست. آیا  این هم گناه هست؟ اگه شخص گمانش این باشه که این اعلام روزها براش ضرورت داره چی؟ اگه فکر می‌کنه اعلام کردن تعداد روزهای پاکیش به ثابت قدم موندنش در راه پاکی کمک قابل توجه می‌کنه چی؟ حتی در حالت ضرورت هم جایز نیست؟

اینترنتی که استفتاء می‌کنیم یه پاسخ دریافت می‌کنیم. تلفنی یه پاسخ دیگه. حضوری که مراجعه می‌‌کنیم یه پاسخ دیگه.
حضوری به دفتر مرجع تو یه شهر مراجعه می‌کردم یه پاسخ می‌گرفتم. به دفتر همون مرجع تو یه شهر دیگه مراجعه می‌کردم یه پاسخ دیگه.
حتی دو تا فردی که کنار هم نشسته بودن نظرات مختلفی داشتن. 22

حالا این‌که واقعاً کدوم یک از این نظرات، نظر دقیق‌تر اون مرجع هست و کدوم یک از این افراد اعلم هست چیزی نبود که به سادگی بشه بهش دست پیدا کرد.
باید این‌قدر و به دفعات با اشخاص ارتباط بگیری تا مشخص بشه کدوم یک مهره فرعی هست و کدوم یک از اعضای هیئت استفتائات؟ کدوم یک از مجتهدین فقط به یه سری فتوا دسترسی داشته و کدوم یک از مجتهدین همراه و هم‌نشین اون مرجع بوده؟

واقعیت رو بخوام بگم، جدا از کلیت مسئله که خب تکلیفش مشخصه، برخی مراجع هنوز در جزئیات برام مجهول هست که نظر نهایی اون مرجع چیه و امیدوارم در آینده بهش برسم. 
البته که خب موضوع استفتاء، موضوع خاصی بوده و جزء موضوعات متداول نبوده که یه پاسخ مشخص و از قبل آماده داشته باشه.

من فقط برای اطلاع از فتوای آقای خامنه‌ای با چیزی حدود 10 نفر صحبت کردم تا بالاخره تونستم به مطمئن‌ترین شخص تصمیم‌گیرنده در این خصوص برسم.
من 5 سوال اصلی و اساسی خودم رو به دست‌شون رسوندم و به من قول دادن در موردش جلسه برگزار میشه و نتیجه رو به من اعلام می‌کنن.
اما الان مدت زیادی می‌گذره که و علی‌رغم همه پیگیری‌های چندین و چند باره‌ام همچنان پاسخی دریافت نکردم.

خیلی بعیده که وقتی تصمیم نهایی رو بگیرن به من بگن اقرار به گناه و اعلام لغزش‌ها تو کانون مجازه؛ اون هم به‌صورت مطلق و آزادانه.
اما خب خیلی برام مهمه که جزئیات دیگه رو بهم بگن که تو این محیط دقیقاً چه کارهایی میشه انجام داد و چه کارهایی نمیشه.

من که خودم شخصاً بخش عمده وقتم رو طی ماه‌های گذشته پیگیر این موضوع بودم. تمرکزم جای دیگه‌ای بود. نه فعالیت جاری کانون.
مدیران ارشد هم همراه من بودن. و البته این بلاتکلیفی باعث می‌شد مدیران ارشد هم دست و دل‌شون به کاری نره و ندونن قدم بعدی برای تغییر وضعیت کانون چیه. هرچند که واقعاً هر کاری از دست‌شون برمیومد رو انجام دادن. جدای از اینکه برای همه‌مون تو این مدت و از نظر زندگی شخصی مشکلاتی به‌وجود اومد.
طبیعتاً سایر مدیران هم از ما تأثیر پذیرفتن و به طبع اون، اعضا.

فکر کنید آرمینی که همیشه اعضا رو دعوت می‌کرد به اعلام وضعیت پاکی، به اعضا می‌گفت مشکلات‌تون رو مطرح کنید تا راهنمایی‌ دریافت کنید، به اعضا می‌گفت تو تاپیک کنترل نگاه و ذهن شرکت کنید، تو تاپیک قرار عاشقی شرکت کنید تو این مدت دیگه هیچ‌کدوم رو نمی‌تونست انجام بده.

اونی که اعلام وضعیت پاکی می‌کرد، مدتی بعد که لغزش داشت، اقرار به گناه هم انجام می‌داد.
اونی که مشکلش رو می‌خواست مطرح کنه، اقرار به گناه هم می‌کرد.
اونی که کنترل نگاه و ذهن شرکت می‌کرد، گناهان چشم و فکرش رو هم اعلام می‌کرد.
اونی که قرار عاشقی شرکت می‌کرد، نمازهای قضاش رو هم اعلام می‌کرد.

این شد که کانونی که خودش در حال رکود بود، تو این ماه‌ها هیچ کار خاصی نتونستم برای تغییر حال و روزش انجام بدم.

تو این مدت هم من منتظر بودم تا کار به نتیجه نهایی برسه و بعد اون رو به‌صورت عمومی به اعضای کانون اطلاع بدم.
اما خب با توجه به شرایط حساس کانون و اینکه می‌خوایم برای آینده کانون تصمیم بگیریم، منتظر موندن جایز نیست و لازمه که همه در جریان این موضوع باشن.

چیزی که الان تقریباً قطعیه و نمیشه از زیرش در رفت اینه که اعلام لغزش تو کانون حرام و گناهه.

شهامت می‌خواد این‌که بیام و اعلام کنم کانون طی 15 سال گذشته، مجوز شرعی برای فعالیت نداشته و باید بگم از این بابت عمیقاً متأسفم.
اما این تنها شهامت لازم نیست.
شهامت دیگه هم این هست که اعلام کنم ما نه تسلیم شدیم و نه ناامید. آماده هر گونه تغییریم. هر تغییری که مورد رضایت و خشنودی خدا باشه.
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

هر کاری رو باید از راهش وارد شد. همون‌طور که تو بخشی از آیه 189 سوره بقره اومده:

نقل قول: و نیکوکاری بدان نیست که از پشت دیوار به خانه درآیید (چه این کاری ناشایسته است) ولی نیکویی آن است که پارسا باشید و به خانه‌ها (و به هر کار) از راه آن داخل شوید، و تقوا پیشه کنید، باشد که رستگار شوید.

حالا ما نیت خیری داریم اما باید راه این نیت خیر رو پیدا کنیم که توش حد و حدودی که خدا معین کرده هم رعایت شده باشه.

سبک درست فعالیت چیه؟ افرادی که در گذشته درگیر گناه خ.ا بودن، الان با چه رویکردی می‌تونن کنار همدیگه فعالیت کنن؟
من به همه دفاتر مراجع تقلید معرفی‌شده جامعه مدرسین حوزه علیمه قم مراجعه کردم. هم سایت رو بهشون نشون دادم و هم توضیحات در خصوص نحوه فعالیت سایت رو باهاشون مطرح کردم. اون‌ها هم پیشنهادات‌شون رو بهم دادن.

یکی اینکه سوالات کاربران رو به‌صورت محتوا از قبل آماده کنیم که مجددا پرسیده نشه.
مثلا کسی که وارد سایت مستهجن شده و نزدیک به خ.ا هست، چه کار باید بکنه؟ یه متن تخصصی در موردش بنویسیم و یه جا آماده بذاریم. هر کس که در چنین وضعیتی قرار گرفت، به جای اینکه بیاد اقرار کنه با چشم‌هاش گناه انجام داده و وارد سایت مستهجن شده، خودش بره اون مطلب رو بخونه و از خ.ا جلوگیری کنه.
مثلا کسی که دست‌ورزی کرده ولی هنوز به خ.ا ختم نشده، چه کار باید بکنه؟ یه متن تخصصی در موردش بنویسیم و یه جا آماده بذاریم.
الی آخر.

دوم اینکه افراد از همدیگه سوال بپرسن و کمک بگیرن اما اقرار به گناه انجام ندن.
مثلا شخص برای کمک گرفتن بگه: «من یک هفته است هر روز به خاطر درس‌هام استرس دارم و مدام دارم تحریک میشم. چی کار کنم؟»
دیگه در ادامه اقرار نکنه که تو این یک هفته هر روز رفتم فیلم غیراخلاقی دیدم و خ.ا کردم.
اگه قراره کسی بهش کمک کنه با همون سوال هم می‌تونه بهش کمک کنه. چه ضرورتی داره همه متوجه بشن ایشون یک هفته است هر روز گناه می‌کنه؟

سوم اینکه افراد بابت اون بخشی که مربوط به گناهان هست، خودشون به‌صورت فردی پیش برن و جایی اون رو اعلام نکنن (می‌تونه در قالب یه اپلیکیشن هم باشه که افراد به‌صورت فردی گناهان‌شون رو در اون وارد می‌کنن و اون اپلیکیشن بهشون گزارش هفتگی و ماهانه و سالانه هم بده).
بابت باقی موارد با بقیه همراه بشن.
اگه اینجا یه بستری هست که می‌تونن قرآن‌خوان بشن، خب چرا استفاده نشه؟ اگه یه بستری هست که به وضعیت درسی‌شون کمک می‌کنه، چرا استفاده نشه؟
وقتی می‌تونن با همدیگه عادت سحرخیزی رو ایجاد کنن، دعای عهد بخونن و ... چرا استفاده نشه؟
ضمن اینکه از تجربیات پاکی‌شون برای همدیگه می‌تونن بگن. آثار ترک گناه. درس‌هایی که گرفتن. موفقیت‌هایی که داشتن و ...
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

چرا اقرار به گناه، خودش گناهی بزرگ‌تر از گناه انجام شده هست و اعلام لغزش‌های کانون، مصداق اشاعه فحشا داره؟

دلیل اول این هست. شخصی که اقرار به گناه انجام میده، باعث سست شدن باقی افراد میشه و احتمال ارتکاب گناه رو در بقیه افزایش میده.
احتمالا شما هم دیدید که تو گروه وقتی یه نفر دو نفر اعلام لغزش می‌کنن،‌ باقی افراد هم چطور بعد از اون‌ها، لغزش می‌کنن و روحیه جمعی نسبت به پاکی کاهش پیدا می‌کنه.

اگه شخصی که مرتکب لغزش شده، از جزئیات لغزشش هم برای بقیه تعریف کنه که دیگه بدتر. مفسده بیشتری ایجاد می‌کنه.
سایر افراد چه بسا چیزهایی یاد بگیرن که تا به حال نمی‌دونستن یا ذهن‌شون درگیر چیزهایی بشه که تا به حال نسبت بهش حساس نبودن.

دلیل دوم این هست. وقتی اقرار به گناه مجاز باشه، کم‌کم قبح گناه ریخته میشه و خواه ناخواه انجام گناه عادی‌ میشه.
همون‌طور که دیدید چه بسیار افرادی که قبلا با چه غم و غصه‌ای از اینکه درگیر خ.ا هستن صحبت می‌کردن و الان خیلی راحت میان میگن سریالی شدن یا حتی تعداد دفعات انجامش رو اعلام می‌کنن.

فرد 13 ساله‌ای که میاد کانون و تا حالا تنش می‌لرزیده از این‌که یه گناه کبیره رو داره انجام میده، می‌بینه یه فرد 33 ساله هست که هر چند روز یه بار لغزشش رو اعلام می‌کنه و ناخودآگاه اون قبح گناهی که در ذهن داشت می‌ریزه. تا حالا فکر می‌کرد چه کار وحشتناکی داره انجام میده و عمرش رو چطور داره ضایع می‌کنه. حالا پیش خودش فکر می‌‌کنه بابا همچین هم اوضاعش بد نیست و تازه 20 سال دیگه هم برای ترک گناه وقت داره. اون جدیتی که قبلا برای ترگ گناه داشت از بین میره.

دلیل سوم این هست. شخصی که اقرار به گناه انجام میده، خودش رو خوار و خفیف می‌کنه جلوی بقیه و آبروی خودش رو می‌بره.
تو همین کانون درسته هویت واقعی هیچ‌کس مشخص نیست اما همه اعضا نسبت به همدیگه شناخت دارن و همدیگه رو می‌شناسن؛ چه بسا شناخت‌شون از همدیگه بیشتر از شناخت‌شون از اعضای خانواده‌شون هست. فعالیت‌هایی انجام دادن و حرف‌هایی اینجا زدن که اعضای خانواده بی‌خبرن اما اعضای کانون خبردارن.
شخصی که اعلام لغزش می‌کنه برای اعضای کانون یه فرد غریبه و ناشناس نیست. بلکه یه فرد شناخته‌شده است که خودش رو جلوی بقیه کوچیک می‌کنه.

ضمن اینکه افراد در ذهن‌شون برای همدیگه جایگاه قائل هستن. از فردی که خودش فوق لیسانس روان‌شناسی داره انتظار ندارن مدام بیاد بگه لغزش کردم. از فردی که سرپرست نماز شب کانون هست انتظار ندارن سریالی بشه. از فردی که مدام آیه‌های قرآن رو برای بقیه میذاره انتظار ندارن بیاد بگه فیلم غیراخلاقی دیدم.
این‌که افراد برای همدیگه شکسته میشن، چیزی نیست که مورد رضایت و پسند خدا باشه. چه بسا همین شکسته شدن افراد جلوی همدیگه باعث میشه پیش خودشون فکر کنن فلانی که فوق لیسانس روان‌شناسی داره و اونی که نماز شب می‌خونه و اینی که زندگیش قرآنیه وضع‌شون اینه، پس دیگه چه انتظاری از من میره؟
درسته که هیچ‌کدوم از افراد بالا قصد ترویج گناه رو نداشتن، اما خواه‌ناخواه این موضوع هم رخ میده.
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان