1399 آبان 18، 17:59
(1399 آبان 16، 12:51)حامدحامد نوشته است:
این جدولو میبینم خجالت میشکم این چه وضعشه آخه
(1399 آبان 18، 16:22)Alireza98 نوشته است: هر بار كه از درون يا بيرون وسوسه مى شوم، مى گویم:( من حق شهوات رانى نسبت به اين فرد را مى سپارم؛ خواهش مى كنم آن را از من بگير )
و همان گونه كه مى دانيم ( خداوند مى تواند و انجام مى دهد... )
خداوند اين كار را براى من انجام مى دهد...
علیرضا 98 / دوازده آبان / 06
(1399 آبان 18، 17:29)Mr Degaresh نوشته است: سلام
بچه ها امرزو لغزش داشتم
میخوام جدی تر کانون رو دنبال کنم
سلام به همه هم کانونی های عزیز
Mr Degaresh ا/ 18 آبان 99 /0 روز خوب
چه جوری توی این مسابقه گروهی شرکت کنم؟
.
.
.
از طرفی امروز تو محل کار بحث ازدواج شد، اکثرا متاهل هستن....جرقه ااز اینجا شروع شد که امروز صحبت ازدئاج شد که گفتن مایی که متاهلیم دو هفته تحمل نداریم رابطه نداشته باشیم وای به حا مجردها...همین بهمم ریخت باعث لغزشم شد.
به نظرم باید حس اینکه باید خیلی کار انجام رورو متوقف کنم. یه کوچیک هم از گذشته ام بگم. من دانشجوی دکتری روزانه بودم یه رشته فنی دیدم تو پیدا کردن کار مشکل دارم بعد یه دوره کش و قوس انصراف دادم و رفتم دو سال شرکت خصوصی بعدش یه آزمون استخدامی برگزار شده که تئ استانمون یک نفر میخواشت که خدا کمکم کرد قبول شدم. ولی الان از خودم راضی نیستم و مدام در تقلا هستم و از طرفی سن ازدواج من هم کم کم داره میره بالا همه اینا دست به دست هم داده که استارت این لغزش شروع بشه.
(1399 آبان 18، 17:35)mohsen.s نوشته است: بله این عادت باید تغیر کنه ولی مشکل اینجاس که من تو تنهایام فکر میکنم بهترین لذت این کارای زشته و هنوز هیچ کاری رو جایگزین پیدا نکردم که حتی لذتش تا اون حد باشه بیشتر هم نه. واسه همین انگار تبدیل شده به یک سرگرمیاین فکر اشتباهه داداش گلم.
(1399 آبان 18، 17:59)mohsen.s نوشته است: این جدولو میبینم خجالت میشکم این چه وضعشه آخهخجالت اگه جرقهی تغییر بشه خیلی هم خوبه.
(1399 آبان 18، 18:02)mohsen.s نوشته است: محسن 17 ابان یک روز خوبآفرین به تو محسن جان که یه قدم رو به بهبود حرکت کردی.
الان بیشتر از یک هفته اس خ.ا نداشتم همش سایت ها و دست ورزی روز هام رو صفر میکنن
خیلیاش هم شبا اتفاق میوفته
(1399 آبان 18، 19:35)آرمین نوشته است: .
از طرفی امروز تو محل کار بحث ازدواج شد، اکثرا متاهل هستن....جرقه ااز اینجا شروع شد که امروز صحبت ازدئاج شد که گفتن مایی که متاهلیم دو هفته تحمل نداریم رابطه نداشته باشیم وای به حا مجردها...همین بهمم ریخت باعث لغزشم شد.
به نظرم باید حس اینکه باید خیلی کار انجام رورو متوقف کنم. یه کوچیک هم از گذشته ام بگم. من دانشجوی دکتری روزانه بودم یه رشته فنی دیدم تو پیدا کردن کار مشکل دارم بعد یه دوره کش و قوس انصراف دادم و رفتم دو سال شرکت خصوصی بعدش یه آزمون استخدامی برگزار شده که تئ استانمون یک نفر میخواشت که خدا کمکم کرد قبول شدم. ولی الان از خودم راضی نیستم و مدام در تقلا هستم و از طرفی سن ازدواج من هم کم کم داره میره بالا همه اینا دست به دست هم داده که استارت این لغزش شروع بشه.
سلام داداش عزیز
متاسفم بابت اتفاق رخ داده.
درک میکنم علت بههم ریختگیت رو که موجب لغزش شد.
ممکنه دوباره چنین بحثی محل کارت شکل بگیره. دفعه بعد میخوای چی کار کنی؟ اگر دوباره رنجش بگیری از این موضوع که دغدغه ذهنیت هست احتمالش هست دوباره خطا رخ بده.
شاید یکی از راه حلها پذیرش باشه. پذیرش قلبی وضعیت موجود.
از خودت راضی نیستی صرفا از نظر مالی از خودت راضی نیستی؟ یا چیز دیگه هم هست؟ (جدای از بحث ازدواج)
و
بهت تبریک میگم که این قدر انسان اهل تلاش هستی.
ضمنا اسمت رو به مسابقه گروهی اضافه کردم. منتظر حضور جدیترت هستیم.
(1399 آبان 18، 13:28)زندگی آزاد نوشته است:موضوع گفتگو هفته اول مسابقه گروهی
وسوسه چیست و چطور با آن مقابله کنیم؟
اصولا به چه چیزی وسوسه میگیموسوسه ها از کجا میان و هدفشون چی هستبررسی تکنیک های مقابله با وسوسهاصولا باید با وسوسه مقابله کرد یا چی...چطور میشه از اومدن وسوسه پیشگیری کردچطور میشه قدرت وسوسه رو شکسترابطه استرس با وسوسه ها
تا وقتی دشمن رو به خوبی نشناسیم نمیتونیم باهاش مقابله کنیمدوست دارم مشارکت کنید و در آخر هفته به یک نتیجه گیری خوبی برسیم.
(1399 آبان 18، 19:45)Mr Degaresh نوشته است: ممنون آرمین جان از همراهی روحیت. نه فقط مالیه. یعنی میدونم تا جایی که تونستم تلاشمو کردم تا الان و بعدشم ادامه میدم. ولی مشکلم اینه تمام مسائل رو لوله مشی میکنم به خودم میگم خوب شرایط اقتصادی ایجوریه اوکی، ولی تو داری کم میذاری و باید بیشتر تقلا کنی....همین فکرها شروع استرس و حال خرابی و نهایت هم با یه جرقه انفجار رخ میده! به قوا تو باید وضع موجود رو قبول کنم و آروم تر برم جلو و تو حیطه کاری که تخصص ندارم وارد نشم و تمرکز کنم رو چیزهایی که توش مهارت بیشتری دارم...نمیدونم شاید راه فعلی همین باشهدگرش جان
و اینکه نحوه مشابقات گروهی چطوره؟ میخوام بیشتر به کانون سر بزنم و مشارکت کنم