نظرسنجی: نظر سنجی غیرفعال
این نظرسنجی بسته شده است.
گزینه یک
0%
0
0%
گزینه دو
0%
0
0%
در کل
0 رأی
0%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید.

امتیاز موضوع:
  • 8 رأی - میانگین امتیازات: 4.38
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

گروه ۵ آقایان:صراط مستقیم(غیرفعال)(حامی:صادقین-سرپرست:عاشق فاطمه زهرا،یا باب الحوائج)

خواهش می‌کنم برادر. ساعت هشت یا هشت و نیم پنج‌شنبه شب چطوره؟
عاشق / 6 مرداد / 5 روز خوب

خب ما هم به پنج روز رسیدیم.
خدا رو شکر از اون حالت سریالی به نظر میاد که در اومدم.

البته روزه عرفه هم بی تاثیر نبوده.


(1399 مرداد 10، 18:07)حامدحامد نوشته است: خواهش می‌کنم برادر. ساعت هشت یا هشت و نیم پنج‌شنبه شب چطوره؟


به نظر میاد که زمان خوبی باشه.
بقیه دوستان هم با این موافقن؟

یه سوال هم قبلا پرسیده بودم. دیوار جواب داد ولی بقیه جواب ندادن.
نظر دوستان برای برگزاری جلسات در اسکایپ چطور هست؟
البته به شرطی که ناشناس ماندن افراد تضمین بشه؟

توی اسکایپ میشه چت داد و صحبت کرد.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
 
ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺩﺧﺘﺮ ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﻓﮑﺮ
ﻣﯿﮑﻨﯽ ۲۶ ﺳﺎﻟﺸﻪ ..
ﺯﻥ ۴۰ ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ۱۴ ﺳﺎﻟﺸﻪ ...
ﭘﺴﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺧﺘﺮﻩ ..
ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﭘﺴﺮﻩ ...
ﺑﻌﺪ ﻣﯿﮕﻦ ﭼﺮﺍ ﺩﯾﻮﻧﻪ ﺷﺪﯼ

Khansariha (13) 53258zu2qvp1d9v

سلام
راستی به بچه های بالا بگو چوب خط مارو بدن  2 ماهه گشته ام 4chsmu1
سلام دوستان.
خوبید؟

من صفر شدم و باید دوباره شروع کنم.
--
یه زمانی صفر و یکی نگاه میکردم و میگفتم اینبار دیگه حله.
بعدش پذیرفتم که بیمارم و کم کم باید درمان بشم و تو مسیر اگه اشتباهی کردم بلند بشم و دوباره شروع کنم همین باعث میشد یه انگیزه ای باشه.
اما این اواخر هرگز انگیزه و امید سابق نبود و نیست.
یه جورایی نا امید شدم از خودم.

همون چرخه باطل که توی یه روتینی تکرار میشه.
حالا میخواد دو هفته طول بکشه، یا 20 روز یا کمی بیشتر و 30 روز. تا اونجا که یادم میاد تو 7، 8 ماه اخیر رنگ 40 روز رو ندیدم. اکثراً هم حول 20 روز هستش.

مشکلات زیادن. نمیخوام بیام مشکلاتم رو بنویسم ، ولی اونقدری هستن که توی پاکیم تاثیر خیلی بدی میزارن.
--

راهی جز شروع نیست ، دو سه روز دیگه استارت روز شمار رو میزنم.
این چند روز میخوام ریکاوری باشم، تا یه انگیزه ای واسه شروع بگیرم.

معذرت دوستان.
فعلا. 53
داداش غمت نباشه آقا محمد و من و بچه های اینجا بخصوص هانتر پهلووون اینجاییم تا با کنار هم این عادت بد رو ترک کنیم

فقط داش سریع خودتو جمع کن و بار سفر رو ببند که اگه تعداد روزهات بالا بره و امگیزه نسازی  کم کم امکان داره سریالی بشی
هانتر 1 / 15 روز خوب + کنترل نگاه و ذهن


عاشق جان عرفه و عید قربان هم تموم شد پس پرچم مرچم چی شد؟! 106
[تصویر:  1391853874.gif]
یَا مَنْ قَلَّ لَهُ شُکْرِی فَلَمْ یَحْرِمْنِی وَ عَظُمَتْ خَطِیئَتِی فَلَمْ یَفْضَحْنِی وَ رَآنِی عَلَى الْمَعَاصِی فَلَمْ یَشْهَرْنِی
اى آنکه من شکرت را اندک کردم و باز از نعمتت محرومم نساختى و خطاى بزرگ و بسیار کردم و مرا رسوا نکردى و مرا در حال عصیان بسیار دیدى و بى‏ آبرویم نفرمودى

(دعای عرفه)

[تصویر:  1319696219.gif]
[تصویر:  142.gif][تصویر:  r.gif][تصویر:  e.gif][تصویر:  t.gif][تصویر:  n.gif][تصویر:  u.gif][تصویر:  h.gif]
[تصویر:  05_blue.png]










(1399 مرداد 11، 22:50)im_student نوشته است: سلام
راستی به بچه های بالا بگو چوب خط مارو بدن  2 ماهه گشته ام 4chsmu1

ماشآءالله دانش آموز جان  Khansariha (69)
صادقین بیاد راپورتت رو به بچه های بالا میده. Gigglesmile 


نقل قول: سلام دوستان.
خوبید؟

من صفر شدم و باید دوباره شروع کنم.
--
یه زمانی صفر و یکی نگاه میکردم و میگفتم اینبار دیگه حله.
بعدش پذیرفتم که بیمارم و کم کم باید درمان بشم و تو مسیر اگه اشتباهی کردم بلند بشم و دوباره شروع کنم همین باعث میشد یه انگیزه ای باشه.
اما این اواخر هرگز انگیزه و امید سابق نبود و نیست.
یه جورایی نا امید شدم از خودم.



ای بابا. بازم زخمی شدیم God 

خدایا خودت میدونی که ما عاشق پاکی هستیم.
اما ضعیفیم که می شکنیم. انصافا شرایط هم سخته.

دیوار جان همین جا صندلی میذارم که چند روز دیگه پر انرژی برگردی.

(1399 مرداد 12، 13:07)hunter1 نوشته است: هانتر 1 / 15 روز خوب + کنترل نگاه و ذهن


عاشق جان عرفه و عید قربان هم تموم شد پس پرچم مرچم چی شد؟! 106


داداش پرچم فعلا دست خودته. من هم عقب تر از تو دارم میام.
بعدی غدیره ... کم تر از یه هفته مونده.

بعدش هم یه جهش بزرگ تا محرم.

*************

عاشق / 6 مرداد / 7 روز خوب


دیشب خیلی وسوسه شدم.
تقریبا تا مرزش داشتم می رفتم. اما این فکر که دوباره بیام اینجا از صفر شروع کنم، نجاتم داد 49-2

کانون خیلی کمک می کنه.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

نقل قول: همون چرخه باطل که توی یه روتینی تکرار میشه.
حالا میخواد دو هفته طول بکشه، یا 20 روز یا کمی بیشتر و 30 روز. تا اونجا که یادم میاد تو 7، 8 ماه اخیر رنگ 40 روز رو ندیدم. اکثراً هم حول 20 روز هستش.

مشکلات زیادن. نمیخوام بیام مشکلاتم رو بنویسم ، ولی اونقدری هستن که توی پاکیم تاثیر خیلی بدی میزارن.
--
میدونی دیوار.
این نشون میده که یه اشکال جدی ای وجود داره.

شاید همین مشکلاتی که بعد از چند هفته گریبانت رو می گیرن.
باید بهشون فکر کنی و تصمیم بگیری.

البته این کار زمان بره و صحبت کردن کمک می کنه.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
سلام
دوست خوبمون داداش mahdimontaser عضو جدید گروه صراط مستقیم هستندConfetti
بهشون خوش آمد عرض می کنیمKhansariha (18)

با آرزوی موفقیت برای ایشون
مدیریت گروه های ترک
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازه‌ی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظه‌ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
[تصویر:  05_blue.png]
نقل قول: داداش پرچم فعلا دست خودته. من هم عقب تر از تو دارم میام.
بعدی غدیره ... کم تر از یه هفته مونده.

بعدش هم یه جهش بزرگ تا محرم.

منظورم این بود که هیچ اطلاعیه ای اعلانی مبنی  بر اینکه به میعادگاه اول رسیدیم قرار نبود وجود داشته باشه؟
در سکوت خبری برگزار شد 117

نقل قول: دوست خوبمون داداش mahdimontaser عضو جدید گروه صراط مستقیم هستند

مهدی عزیز خیلی خیلی خوش اومدی به گروه  Khansariha (69) ان شاءالله رکورد پاکی خودت رو یه ضرب بزنی و برسی به پاکی ابدی 128fs318181 302 Khansariha (46)
[تصویر:  1391853874.gif]
یَا مَنْ قَلَّ لَهُ شُکْرِی فَلَمْ یَحْرِمْنِی وَ عَظُمَتْ خَطِیئَتِی فَلَمْ یَفْضَحْنِی وَ رَآنِی عَلَى الْمَعَاصِی فَلَمْ یَشْهَرْنِی
اى آنکه من شکرت را اندک کردم و باز از نعمتت محرومم نساختى و خطاى بزرگ و بسیار کردم و مرا رسوا نکردى و مرا در حال عصیان بسیار دیدى و بى‏ آبرویم نفرمودى

(دعای عرفه)

[تصویر:  1319696219.gif]
[تصویر:  142.gif][تصویر:  r.gif][تصویر:  e.gif][تصویر:  t.gif][تصویر:  n.gif][تصویر:  u.gif][تصویر:  h.gif]
[تصویر:  05_blue.png]










(1399 مرداد 12، 18:00)hunter1 نوشته است:
نقل قول: داداش پرچم فعلا دست خودته. من هم عقب تر از تو دارم میام.
بعدی غدیره ... کم تر از یه هفته مونده.

بعدش هم یه جهش بزرگ تا محرم.

منظورم این بود که هیچ اطلاعیه ای اعلانی مبنی  بر اینکه به میعادگاه اول رسیدیم قرار نبود وجود داشته باشه؟
در سکوت خبری برگزار شد 117


راست می گی.
غدیر جبران می کنم داداش.
من خودم اینقدر درگیر جنگم که اصلا یادم رفت تبریک بگم این عید رو توی گروه.

[تصویر:  57344097.jpg?ts=1498045331768]

غدیر یادم بنداز که جبران کنم داداش Khansariha (69) 
ان شاء الله که خودمم یه ذره روزای پاکیم بیشتر میشه پر انرژی براتون پست میذارم. Khansariha (69)
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

سلام 
سعید/26بهمن/0171
خیر مقدم میگم به دوست خوبمون که اخیرا به ما پیوستند 53
در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتری




                ✈        ✈      ✈     ✈   ✈    ✈    

[تصویر:  05_blue.png]
دم همتون گرم  53
سلام به رفقای گروه صراط و همه دوستانی که این متن رو می خونن.

متن شاید طولانی بشه، اما بخونید.
این مدتی خیلی خودم و دیگران رو اذیت کردم.
یک سال پاکی رو خراب کردم، حرفهایی زدم که نباید، حرف‌هایی باید میزدم که نزدم.
کلا حامی خوبی نبودم. شاید آنطور که باید و شاید پیگیر اعضا نبودم.
مدیر خوبی هم نبودم و آرمین رو دست تنها گذاشتم.

بیرون از کانون هم اوضاع بهتر نیست. کارها عقب افتاده،
فشار روانی ام رو به خانواده منتقل کردم بعضی جاها و اون‌ها رو هم ناراحت کردم.

خلاصه که خیلی دست و پا زدم و تقلای الکی کردم. اما فکر می کنم که تموم شد.
نمی گم که از این به بعد شکستی در کار نخواهد بود.
اما ترمز دستی رو کشیدم.

این انتظار که خدایا من پاک موندم، پس تو هم فلان کار رو برام بکن، خوب نیست.
کلا شاخ و شونه کشیدن برای خدا درست نیست.
میخوام در قالب یه داستان این رو توضیح بدم، پس گوش بدید.
فردی نزدیک به خودتون رو در نظر بگیرید، فرزند، برادر یا یک دوست نزدیک.
شما همه کار برای این فرد می کنید، مثلا اگر رفیق هست، بهش پول قرض می‌دید، دستش رو می گیرید و براش کار جور می کنید.
یا مثلا توی درس هاش کمک می کنید، یا هر چیز دیگه. حسابی به این فرد حال می دید.
همه ی این کار ها رو به واسطه علاقه بهش انجام می دید.
این رفیقتون، مثلا سیگاریه، ریه هاش هم مشکل داره.
شما باز هم به واسطه علاقه، بهش می گید که سیگار رو ترک کن.
اما اون ارزشی برای حرف شما قائل نمیشه.

آیا شما ناراحت نمی شید؟
حالا فرض کنید شما می گید که اگر سیگار رو ترک نکنی، من رابطه ام رو باهات قطع می کنم.
باز هم ارزشی قائل نمیشه و دائم قر می زنه که سخته ترک کردن سیگار.
قر می زنه سر شما که من به خاطر رفیق ناباب سیگاری شدم و تقصیر خودم نبوده.
قر میزنه که کلی مشکل و گرفتاری داره و سیگار بهش آرامش میده.

با همه این ها شما انتظار داری که حداقل به خاطر علاقه به شما این کار رو کنار بذاره.
اما اون به کارش ادامه می ده، شما هم رابطه ات رو کمی باهاش کمتر می کنی و دورادور هواش رو داری.
رفیق شما هم که این داستان رو میبینه، میترسه، یه روز زنگ می زنه به شما.
میگه: داداش من سیگار رو ترک می کنم، اما به شرطی که تو برای من یه ماشین خوب بخری.

شما چه احساسی پیدا می کنید؟؟؟
ممکن هم هست که ماشین رو بخرید برای طرف، اما چه فکری میکنید؟
نمی گید عجب رفیق قدر نشناسیه؟ عجب آدم بی شعوریه؟

حالا اگر دوستتون سیگار رو ترک کنه و شما ماشین رو براش نخرید به هر دلیلی
و اون بیاد کلی سر شما قر بزنه و فحش بده و حتی رابطه اش رو با شما قطع کنه،
حالا شما چه فکری می کنید؟
اصلا دیگه کلا اسم طرف رو خط نمی زنید توی ذهنتون؟
کلا فراموشش نمی کنید؟
پیش خودتون نمی گید که این ارزش محبت های من رو نداشت؟
حتی اگر همه این حرف ها رو نزنید، آیا مثل قبل این رفیق رو دوست خواهید داشت؟ باهاش سر سنگین نمیشید؟

رفقا! کار ما و خدا هم یه چیزی مثل این داستانه.
نعمتی که خدا به تک تک ماها داده، قابل شمارشه؟
همین که بگیم نه بابا، کدوم نعمت، قدر نشناسیه.

دست سالم، پای سالم، دو چشم، دو گوش، دو لب، این همه دندون، معده و مری و ...
امنیت، آرامش. رزق و روزی و ...
در صورتی که می تونست نده.
در صورتی که خدا از ما بینیازه.

دعای عرفه امام حسین عجیبه، میاد تک تک نعمت ها رو میشماره.
این همون امام حسینیه که سال بعدش قطعه قطعه میشه.
خب خدا خودش داده، خودش هم یه روزی میگیره.
دندون سالم تحویل داده، یه روزی هم خراب میشه و میگیره از آدم. این شکایت داده؟

حالا ما این همه نعمت رو میذاریم کنار و زوم می کنیم روی کاستی ها.
حالا خوبه کلی از کاستی ها رو هم خودمون علتش هستیم.

بچه ها، همین که ما شاکی هستیم از شرایطمون، داریم به در میگیم دیوار بشنوه،
رومون نمیشه مستقیم تو روی خدا این رو بگیم، به طور کلی شکایت می کنیم.
اما تهش به همون خدا برمیگرده.

من یه بنده خدایی رو میشناسم، این طرف تا جایی که من یادم میاد از وضع اقتصادی می نالید.
یعنی اون زمان که دلار هزار تومن بود، این می نالید، سه هزار تومن بود مینالید، الان هم میناله.
شدت نالیدنش هم فرق نمی کنه تاجایی که من یادمه.

یه زمانی بحث سیاسیه، اقتصادیه، اون بحث ها جداست.
اما یه زمانی فرهنگ نالیدن و قر زدن حاکم میشه.
من با این کار دارم. شاکر خدا نیستیم.

این که شرایط در حال حاضر از نظر اقتصادی سخته، این هم درست،
اما باز هم دلیل نمیشه، ما نعمت‌هایی که خدا بهمون داده رو نادیده بگیریم.
به خدا یه ذره خدا سخت گرفته ها.
یعنی این ویروس و شرایط اقتصادی و ... که داد همه رو درآورده رو بذاری کنار نعمت‌های الهی، به خدا قطره هست در مقابل دریا.
شرایط که سخت تر شد می فهمید که واقعا الان اون قدرها هم اوضاع بیریخت نیست.
دقیقا مثل نالیدن از دلار سه هزارتومنی، در حالی که دلار سه هزارتومنی کجا و دلار بیست و پنج تومنی کجا.

بعد اگر شما راست می گی که به خاطر سختی گله و شکایت داری، آیا زمانی هم بوده که راضی باشی؟
بازم می گم بحثم سیاسی نیست.
بحثم فردیه و به نارضایتی نهادینه شده در اعماق قلب هامون کار دارم.

حالا همه این ها به کنار، این دیگه عند بی معرفتیه که بگیم خدایا من پاک می مونم، تو هم به عنوان جایزه فلان کار رو بکن.
اون هم با حالات تحکمی که خدایا من پاک موندم پس وظیفه ات اینه که بدی.
وظیفه ات اینه که زن یا شوهر برام پیدا کنی.

نه این حرف ها درست نیست.
میشه دعا کرد و از خدا در خواست کرد.
خدا هم یا میده یا نمی ده. یا زود میده یا دیر میده.

گله و شکایت هم نداریم، چون همه این ها از سستی ایمان ناشی می شه.
به خدا اعتماد کنیم همه چی درست میشه.
اگر به معنای واقعی کلمه شکر گذار خدای باشیم، در همه حال شکر گذار خدا باشیم، خدا هم جور دیگه نگاهمون می کنه.
اگر هم سخت بگیره، قطعا یه چیز بهتر میخواد بهمون بده.

کلا سخت گیری خدا دو حالت داره.
یا گناه پاک میشه یا یه چیز بهتر به انسان می دن یا آدم رشد می کنه یا کلا می ذارن توی قیامت حساب کنن.
هر جور حساب کنی سوده،

یه حالتش هم اینه که آدم دستی دستی خودش رو بندازه توی عذاب و سختی که در این حالت خود آدم مقصره.

پس شاکر باشیم، واقعا شاکر باشیم.
این یعنی از کلیت زندگیمون راضی باشیم، از شرایطی که داریم.
اگر نمرمون شد ۰ هم راضی باشیم.
این یعنی چی؟ یعنی تلاش نکنیم که جبران کنیم؟ نه! تلاش بکنیم، برنامه ریزی بکنیم، درس بخونیم.
اما تهش نمره رو که دادن، هر چی بود راضی بشیم.
تمام ناراحتی و هم و غممون هم این باشه که خدایا، تو به من نعمت دادی و من درست استفاده نکردم.
نعمت زمان دادی و من حیفش کردم، نعمت پول و آرامش و .. دادی و خراب کردم.
تو جبران کن.

طولانی شد. ولی نیاز بود. 302
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
خوشآمد می گم به داداش مهدی منتظر عزیز  302 
منتظرت هستیم داداش.


تواب جان دم خودت گرم که هستی کنارمون 302 

بچه ها این هفته انشاء الله پنج شنبه شب جلسه گروهی خواهیم داشت.
شروعش هم احتمالا هفت هشت خواهد بود.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی


موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان