1399 مرداد 4، 9:01
نقل قول: حرف سعید و دیوار تقریبا یه چیزه.اگه اینطوری فکر کنیم پس باید بگیم اونی که از همسر اولش جدا میشه و دوباره ازدواج میکنه هیچ لذتی از زندگی و رابطه بعدیش تا آخر عمرش نمیبره دیگه
من حرف دیوار رو این طوری می فهمم.
با توجه به این که اولین رابطه توی ذهن انسان می مونه (احتمالا این یک واقعیت باشه)
در نتیجه اگر ازدواج موقت به ازدواج دائم ختم نشه، همیشه ته ذهن آدم علاقه و کشش به سمت فرد اول باقی می مونه.
درحالیکه اینطور نیست.
ببین ما همه این حرفا رو با حساب خودمون دودوتا چهارتا میکنیم و به نتیجه میرسیم مثل اونایی که الان میخوان ازدواج کنن یه حساب سرانگشتی میکنن میگن خب من الان مثلا یه میلیون پسانداز دارم بخوام ازدواج کنم بخوایم حلقه بگیریم میشه فلانقدر، گل و شیرینی فلان قدر و... پس پولم نمیرسه و خبر نداره اونی که قراره روزی برسونه خداست نه خودش یا بقال سر کوچه
موضوع ما هم همینه. با حساب خودمون میگیم اگه ازدواج موقت کنیم توی ذهنمون میمونه، وضع بدتر میشه و... خبر نداریم داریم با خدایی معامله میکنیم که این راه رو گذاشته، خدایی که سيئات رو به حسنات تبدیل میکنه!
چطور باید فکر کنیم ما برای فرار از گناه به ازدواج موقت رو بیاریم (یعنی از حرام خدا به حلال خدا پناه ببریم) اونوقت خدا حواسش بهمون نباشه؟!
نقل قول: نه از روی شهوت و هوی و هوس
شهوت همون نیاز جنسیه دیگه
عاشق جان یه چیزیو داخل پرانتز بگم: من حتی ازدواج دائم از روی شهوت رو هم درست میدونم (بهشرطی که ازدواج برای انسان واجب شده باشه). تا حالا به این فکر کردی چرا میگن اگه ترس افتادن به گناه باشه ازدواج واجبه؟ یعنی همین دیگه. یعنی شهوت باعث میشه ازدواج واجب بشه... یعنی همه ملاکهای دیگه هم جور نشد نشد. فقط برای ارضای میل جنسیت برو ازدواج کن. خیلی مسئله مهمیه
یَا مَنْ قَلَّ لَهُ شُکْرِی فَلَمْ یَحْرِمْنِی وَ عَظُمَتْ خَطِیئَتِی فَلَمْ یَفْضَحْنِی وَ رَآنِی عَلَى الْمَعَاصِی فَلَمْ یَشْهَرْنِی
اى آنکه من شکرت را اندک کردم و باز از نعمتت محرومم نساختى و خطاى بزرگ و بسیار کردم و مرا رسوا نکردى و مرا در حال عصیان بسیار دیدى و بى آبرویم نفرمودى
(دعای عرفه)
اى آنکه من شکرت را اندک کردم و باز از نعمتت محرومم نساختى و خطاى بزرگ و بسیار کردم و مرا رسوا نکردى و مرا در حال عصیان بسیار دیدى و بى آبرویم نفرمودى
(دعای عرفه)